گفتارنو
روی ماشینش دستگاه جی پی اس نصب کردم و در یک فرصت مناسب او را به دام انداختم و حالا از او شکایت دارم.
گفتارنو/ مهدیه هاشمی:
یکی از همکارانم پرونده ای را به دستم داد تا پیگیری کنم. طرفین پرونده زن و شوهر میانسالی بودند که هر دو با سر و صدا وارد اتاق شدند. هر دو یکدیگر را محکوم می کردند و هیچیک کوتاه نمی آمدند. مرد اول شروع کرد.
27 سال پیش با همسرم که در سن پایینی بود ازدواج کردم که حاصل ازدواج ما سه فرزند است. زندگی نسبتا خوبی داشتیم همسرم برای خودش شغلی انتخاب کرد و مشغول به کار شد. تا اینکه چندی پیش به او مشکوک شدم و توسط یکی از دوستانش از کارهایش مطلع شدم.
چند بار به او تذکر دادم اما او هر دفعه با سر و صدا و دعوا من را متهم به تهمت زدن می کرد. تا اینکه روی ماشینش دستگاه جی پی اس نصب کردم و در یک فرصت مناسب او را به دام انداختم و حالا از او شکایت دارم.
بعد از اتمام حرف های آقا نوبت به خانم شد. ترانه گفت: هنوز 15 سالم نشده بود که به عقد علی درآمدم. علی از همان روزهای نخست زندگی مشترکمان رفتار موجهی نداشت و دائم مشروب می خورد و با زن های دیگر در ارتباط بود. با به دنیا آمدن اولین فرزندمان با خودم گفتم علی خوب می شود و می شود مرد زندگی، اما فرزند سوم هم به دنیا آمد و او روز به روز در فساد غرق می شد.
هر وقت بیرون می رفتم و به خانه برمی گشتم علی را با زنی در خانه می دیدم، و اگر اعتراض می کردم به شدت کتک می خوردم. دیگر رفتارهای علی برایم قابل تحمل نبود. با خودم گفتم ترانه او دنبال عشق و تفریحش است تو چرا اینهمه خود را آزار می دهی. وقتی به خودم آمدم من هم مثل علی در منجلاب فساد غرق شده بودم.
چند وقتی می شد شاگردم بد اخلاقی می کرد و می خواست تا حقوقش را زیاد کنم اما در شرایطی نبودم که بخواهم حقوق او را زیاد کنم.
چند باری می شد که سراغ گوشی من می رفت اما مثل همیشه فکر می کردم دارد عکس مدل موها را نگاه می کند.
در این مدت که من در دنیای خودم غرق بودم از یاد فرزندانم غافل شدم آنها که تا بیست و چند سالگی بچه های مقیدی بودند حالا در منجلاب فساد افتاده بودند و من برای سرپوش گذاشتن روی کارهای خودم در مقابلشان کوتاه می آمدم و در مواردی حتی کمکشان هم می کردم.
ترانه به اینجا که رسید گریه امانش نداد و دقایقی اشک ریخت. وقتی آرام شد، خواست که کمکش کنم. علی از ترانه شاکی شده بود و چون با مرد غریبه ای در خانه بودند قاضی برایش حد تعیین کرده بود و از طرفی ترانه هم مهریه اش را به اجرا گذاشته بود.
در آخر با چند جلسه صحبت قرار بر این شد تا ترانه از مهریه اش بگذرد و علی از شکایتش و به صورت توافقی از هم جدا شوند. امروز ترانه به دفترم آمد و گفت که از هم جدا شدیم و علی مقدار کمی از جهیزیه را به من برگرداند. و بقیه وسایلی که در طول زندگیم با پول خودم خریداری کردم را نزد خودش نگهداشته . فرزندانم قبول کردند با من زندگی کنند و تصمیم گرفتم از این به بعد مادر خوبی برایشان باشم.
خانواده يك واحد اجتماعي است كه بين اعضاي آن ارتباط تنگاتنگ و همه جانبه برقرار است و از اين جهت با بسياري از واحدهاي اجتماعي متفاوت و متمايز مي شود. از آنجا كه والدين بيشترين وقت را با فرزندان خود مي گذرانند روابط آنها با فرزندان مي تواند نقش مهمي در پيشرفت رفتار فرزندان داشته باشد. يك خانواده سالم و پويا، خانواده اي است كه ميان اعضاي آن بويژه ميان والدين و فرزندان، رابطه ي انساني و سالم حاكم باشد. مادران و پدران توانا كساني هستند كه از دانايي ها و مهارتهاي لازم در خصوص ارتباط با فرزندان برخوردارند.
پدران و مادران آگاه و هوشمند باید بکوشند موانع زندگی سالم را از پیش پای آنها بردارند و نگذارند فطرتهای پاک و دست نخورده فرزندان به رذایل اخلاقی و مفاسد اجتماعی آلوده گردد.بدین منظور علاوه بر اینکه باید از امور گوناگون و بخصوص مشکلات جسمی و روحی و نیازهای فرزندان آگاه باشند بلکه حقیقتا چنان رفتارهای ارشادی و تربیتی و سعه صدر خوبی داشته باشند تا دوست و همدم کودکان و نوجوانان تلقی شوند و آنان هیچ گونه جدایی بین خود و والدین احساس نکنند و مشکلات خود را پیش از آنکه خسارتی جسمی و روحی ببار آید با والدین خود در میان بگذارند و در صدد گره گشایی برآیند.
دكتر مجيد ابهري، عضو هيأت علمي دانشگاه، دكتراي علوم رفتاري و پژوهشگر آسيبهاي اجتماعي معتقد است: جدلها و اختلافات والدين، تشنجهاي مستمر در خانه، اعتياد والدين و فساد اخلاقي آنها و فساد همسر، مرگ يا غيبت دائمي يكي از والدين يا هر دو، بدرفتاري پدر يا مادر جديد، فاصله فكري والدين و فرزندان وخلاء عاطفي و كمبود محبت در دوران كودكي، فضاي ناامن خانواده و خشونتهاي خانگي نظير آزار جسمي، روحي و جنسي، جميعت زياد خانواده، جهل و بيسوادي والدين و … اين مشكلات ميتواند آسيب پذيري زنان را افزايش دهد.
شيوة برخوردها، كيفيت اعمال انضباط، شيوه محبت يا خشونت، تزلزل يا قاطعيت در رفتار، اتكاي به نفس، اقتدار و سنديت والدين براي كودك درس آموز و سازنده است. شرافت و نجابت والدين در كودك نقش مؤثر دارد به همان ميزان كه سلامت در او اثردارد. كودك آلوده به دنيا نمي آيد اين خانواده و مخصوصاً پدر است كه زمينه ساز شرافت يا آلودگي است.
رفتار پدر براي فرزند خردسال همه چيز است؛ درس است، اخلاق است، تربيت است، سازندگي يا ويرانگري است. طفل در سنين خردسالي همه چيز را از او كسب مي كند. محبت، شفقت، وفاداري، خلوص و صفا، رشادت، شهامت، ادب و تواضع، عزت نفس، سجاياي اخلاقي، درستكاري، پشتكار، سربلندي، شرافت، صداقت، را از او فرا مي گيرد.
بر اين اساس پدران در برابر رفتار شخصي خود مسؤول اند. هر آنچه را كه مي يابند به فرزندان ياد مي دهند. افكار و رفتار او را بر اين اساس جهت مي دهند، موجبات رشد و يا سقوط شخصيت فرزندان را فراهم مي آورند.
كردار و رفتار مادر نیز چون خون در شريانهاي كودك به جريان مي افتد و شخصيت او را براي مادام العمر رنگ مي دهد. جنبه الگويي مادر آن چنان مهم است كه مي توان گفت زمينة انحطاط و يا تعالي روان پاك فرزند تا حدود زيادي مربوط بدان است. طفل او را به عنوان الگو و سر مشق انتخاب مي كند و شيوه ها و رفتارهاي او را تقليد مي نمايد.
