محمد لطیفکار:
هفتهی گذشته در استقامت، به مسالهی توزیع به عنوان یکی از مهمترین مشکلات مطبوعات استان پرداختیم. البته تبیین مشکلات توزیع نه دریک یادداشت و گزارش؛ که شاید به دهها مطلب مطبوعاتی دیگر نیاز دارد؛ اما به رسم معمول کوتاه نویسی فعلا به همین اختصار بسنده میکنیم. در این مجال، اما قصد دارم از یک مسالهی ویرانگر، در مطبوعات کرمان رمزگشایی کنم! مسالهای که به تعبیر من، موجد یک رقابت نابرابر و خردکننده در مطبوعات محلی است؛ چرا و چگونه؟ عرض میکنم.
کرمان از جمله استانهایی است که به کثرت تعداد مطبوعات محلی شهرت دارد؛ اما همین استان پهناور، هنوز صاحب یک روزنامهی حرفهای، با مطالب تولیدی و حداقل ۸ صفحه نیست. اغلب نشریات فعلی با نازلترین سطح تولید، روانهی بازار میشوند. شما که غریبه نیستید، به تعارف میگویم بازار؛ چرا که توزیع رایگان به بازار نیاز ندارد. شیوهی توزیع موجب میشود تا صاحبان برخی نشریات دچار توهم شوند و در اثر جو گرفتگی خود را سخنگوی مردم و مسوولان بدانند! این در حالی است که هیچ کس در این استان، با هیچ متر و معیاری میزان علاقهی مردم به نشریات را اندازهگیری
نکرده است. تولید نازل که میگویم یعنی اینکه این نشریات بدون کمترین تجهیزات فنی و طراحی، خبرنگار، عکاس، گرافیست، ویراستار و گرافیست آمادهی چاپ میشوند. مواردی وجود دارد که موزع یک نشریه بعد از تعطیلی نشریه، با مدیر نشریه وارد مذاکره شده است تا انتشار نشریه را شخصا متقبل شود. این توهم که او هم میتواند نشریه منتشر نماید از کجا ناشی میشود؟ وای بر ما! تولید نازل، یعنی با یک تیراژ حداقلی و در ۴ صفحه؛ و با بیشترین حجم آگهی و رپرتاژ نشریه بسته شود. به کیفیت نازل سردبیری و نا آشنایی برخی از مدیران به اصول روزنامه نگاری هم فعلا نمیپردازم. انتخاب تیترهای عجیب و آشنا نبودن با نسبتهای اگهی و مطلب تولیدی و نیز تفاوت رپرتاژ با خبرهایی که از منابع دیگر برداشت میشود، سکهی رایج این نوع روزنامهداری است. طرفه اینکه برخی مدیران محلی در دستگاههای دولتی و یا سازمانهای خصوصی به این نوع نشریات التفات و علاقهی بیشتری نشان میدهند. آگهی و روی خوش نشان میدهند؛ هم خودشان و هم بعضا روابط عمومیشان!!
مشکلاتی که بر شمردم مخصوص کرمان نیست؛ قطعا در بسیاری از مناطق ایران، مطبوعات محلی دچار چنین چالشهایی هستند. اما چارهی کار چیست؟ این همان پرسشی است که قبل از آنکه دیگران بخواهند به آن پاسخ دهند؛ به گمان من، اهالی مطبوعات باید بدون تعارف به آن بپردازند. خواهش میکنم نگویید طرح این مسائل در جامعه، به بیاعتبار کردن رسانههای استان میانجامد؛ که اصلا موافق چنین برداشتی نیستم. در یک کلام، به آنها که چنین ادعایی دارند میگویم اتفاقا مشکل ما از زمانی آغاز میشود که خودمان نقد مطبوعاتی را به فراموشی سپردیم. قطعا این لاپوشانی مشکلات تا کنون، بیشترین ضربه را به حیثیت مطبوعات محلی و حرفهای زده است و باز هم خواهد زد! با این وصف، به من حق بدهید اگر یک راست بروم سر اصل مطلب؛ و در این فرصت کوتاه از مسوولان ارشاد بپرسم آن قول و قرار که در چند ماه گذشته بارها مطرح نمودید چی شد؟ مگر قرار نگذاشتید که به مطبوعات محلی کمتر از ۸ صفحه؛ از این پس، یارانه و آگهی دولتی تعلق نگیرد؛ چرا این وعدهی مهم به وادی فراموشی رفته است؟واقعا چرا؟!
منتشر شده در هفته نامه استقامت