چند درصد از لوازم خانگی خانه شما را اجناس ایرانی شامل میشود؟» این سوالی است که بر مبناي آن میتوان تشخیص داد که این صنعت تا چه میزان موفق بوده است. البته برندهای معروف ایرانی پیشتر بر سر زبان بوده و حداقل 40 درصد لوازم خانگی در هر خانواده ایرانی را دربرمیگرفت؛ اما در حال حاضر به دلیل رکود حاکم بر صنایع کشور اثری از این کارخانهها دیده نمیشود.
چراغ دو کارخانه ارج و آزمایش این روزها خاموش است و خبری از رونق آنها به گوش نمیرسد. از طرفی با ورود قطعات لوازم خانگی و سرهمبندی این قطعات در داخل کشور، این صنعت در آینده نه چندان دور دیگر هویتی نخواهد داشت. به اعتقاد مسئولان اکنون مونتاژ، صنعت لوازم خانگی را فلج کرده و تولید لوازم خانگی به زیرپلهها منتقل شده و به این ترتیب این روزها بازار لوازم خانگی از رونق همیشگی خود افتاده است. زمانی که به میان فعالان بازار میرویم و از آنها میپرسیم که چرا چرخ بازار نمیچرخد؟ میگویند چرخهای بازار را خیلی وقت است که درآوردند و به چینیها تقدیم کردهاند. به اعتقاد کارشناسان در این وضعیت برای رونق اقتصادی و صنعتی دو محرکه لازم است: اول کیفیت و دوم قیمت که هر دوی اینها در ایران بسیار ضعیف عمل کرده است.
محصول بی هویت ایرانی!
در دومین ماه از فصل پاییز بازار لوازم خانگی به پیشواز زمستان رفته و در خواب زمستاني به سر میبرد. فروردین امسال زمانی که به فروشگاهای لوازم خانگی سرمیزدیم، فروشندگان از وضعیت فروش شب عید نيز رضایت نداشتند و با خود میگفتند: «سالی که نکوست از بهارش پیداست». آنها با اظهار ناامیدی معتقد بودند که امسال کسادی بازار ادامه خواهد داشت. البته با وجود سرهمبندی قطعات وارداتی در شرایطی نامناسب، وضعیت از این بهتر هم نمیشود. گفتنی است این مساله مربوط به کالاهایی است که با اسم تولید داخل به بازار وارد میشود؛ اما در حقیقت هویت مشخصی ندارد.
تولید بالا اما بی کیفیت
تولید انبوه یکی از موضوعات اساسی در توسعه صنعت لوازم خانگی به شمار ميآيد. در حال حاضر اگرچه تعداد تولیدکنندگان لوازم خانگی بسیار زیاد است؛ اما گویا کیفیت در این میان جایگاهی ندارد.مسئولان میگویند که عدم رونق فروشگاههای سطح شهر به معنای رکود در تولید و توزیع در این بخش نیست و اگر تولیدکنندگانی هستند که تولید آنها در بازار با اقبال مواجه نمیشود، باید به بهبود کیفیت کالای تولیدی خود بیندیشند. برخی از تولیدکنندگان کالای کیفی و با خدمات مناسب پس از فروش ارایه نمیدهند، اما باید بدانند رمز ماندگاری در بازار بهبود کیفیت تولید است.
در حال حاضر برخی از کارخانهها نیز با افزایش حدود ۵۰ درصدی در تولید مواجه شدهاند و به طور میانگین تولید کارخانههاي لوازم خانگی با افزایش ۱۰ درصدی مواجه شده است، اما تمامی کالاهای تولید شده در این کارخانهها از کیفیت خوبی برخوردار نیستند. از سوی دیگر برخی در خصوص وضعیت تولیدات لوازم خانگی در داخل کشور میگویند: آماردقیقی از میزان فروش در دسترس نیست اما میتوان گفت بازار بیشترین رکود را در چند سال اخیر تجربه کرده است. اکنون علاوه بر کسادی بازار داخلی، صادرات لوازم خانگی نیز به صفر رسیده است. این موضوع به دلیل موانعی است که سر راه صنعت لوازم خانگی سبز شده است؛ از مهمترین موانع موجود سر راه صادرات لوازم خانگی و اداری مشکلات نقدینگی واحدهای تولید این صنعت، قیمت تمام شده رقابتی و بالا بودن تعرفه واردات در برخی کشورها از جمله روسیه است.
مشکلات این صنعت
از جمله مشکلات دیگر در این صنعت میتوان به تولیدات زیرپلهای ارزان و بيكيفيت در برخی از شهرها اشاره کرد. بنابراين عدم وجود استراتژی مشخص صادراتی، عدم ثبات در قیمتگذاری کالا، عدم امکان گشایش اعتبارات اسنادی، بالابودن نرخ تعرفههای ترجیحی در برخی کشورها، ناهماهنگی بازاریابی ناشی از تجارت پیلهوری توسط دلالان و قاچاق و عدم مدیریت واردات محصولات مشابه خارجی از جمله مشکلات صنعت لوازم خانگی کشور هستند.
كالاي بيكيفيت در بازار جايي ندارد
امروز صنعت لوازم خانگی کشور توانمندی بالایی در تولید محصولات با کیفیت دارد به نحوی که به غیر از کمپرسور یخچال و فریزر 75 درصد انواع لوازم خانگی مورد نیاز کشور در داخل تولید میشود. اما در اين ميان کالاهای بیکیفیت نيز توليد ميشود كه به اعتقاد برخي دولتمردان اين كالاها اجازه توزیع در بازار را ندارند. اگرچه در استانداردهای ملی بحث ایمنی و بهداشت کالاها مدنظر است، اما نکته اساسی، کیفیت کالاست که باید توجه جدی به آن شود. به گفته مسئولان، ایران بیشترین تغییر تعرفه در لوازم خانگي در طول سال را دارد که به عنوان یک آفت محسوب میشود.
در مورد برخی برندهای یخچال تعرفه وارداتی ۷۴ درصد است اما وقتی به صورت منفصله قطعه وارد میشود، تعرفه آن هفت درصد مدنظر قرار میگیرد که موجب مونتاژ شده و این پدیده صنعت لوازم خانگی را فلج میکند. از سوي ديگر بحث توليدات زيرپلهاي نيز اين روزها مطرح ميشود و به اذعان برخي اين یکی از مسائل شرمآور در اقتصاد ما به شمار ميآيد و باید واحدهایی که مجوز تولید ندارند از بین بروند و حتی در صورت اخذ مجوز نیز باید به کیفیت و تولید بهینه آنها توجه ویژهای شود. به گفته برخي مسئولان مجوزهایی توسط برخی از اتحادیهها مرتبط با صنعت لوازم خانگی صادر میشود که از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت نیست و اين مساله موجب شده تا محصولات بیکیفیت در بازار تولید شود.
جاي خالي حمايت دولت
در حال حاضر نرخهای بالای سود سپردههای بانکی، مانع فعالیت تولیدی است. سالهاست كه توليدكنندگان و فعالان اين بخش از بانک مرکزی ميخواهند تا یک خط اعتباری حمایت از تولید داخل ایجاد شود، اما هنوز اين صحبتها نتیجه نداده است. با این حال، با اقداماتي میتوان این بخش را رونق داد. از جمله این موارد اعطای تسهیلات با نرخ بهره منطقی به تولیدکنندگان جهت تامین نقدینگی مورد نیاز، ساماندهی و اعزام هیاتهای تجاری، بازاریابی و سرمایهگذاری به منظور معرفی توانمندیهای تولیدی و صادراتی کشور در صنعت لوازم خانگی و اداری در کشورهای هدف، جذب سرمایهگذاری خارجی به منظور انتقال تکنولوژی و دانش فنی، توسعه صادرات به کشورهای ثالث، ارتقای کیفی محصولات، ترغیب و تشویق واحدهای تولیدی و صادراتی به برندسازی و حضور مستمر در نمایشگاههای تخصصی بینالمللی در کشورهای هدف است که میتوان با آنها بخش لوازم خانگی کشور را توسعه داد تا هم در داخل کشور و هم در سطح بینالمللی جایگاه مناسبی را به دست آوریم.
لابيگري براي حذف كارت اعتباري
حالا اقداماتي كه براي حمايت از كالاي ايراني صورت ميگيرد، نااميد كننده است؛ براي مثال بحث كارتهاي اعتباري براي خريد كالاي ايراني براي دومين بار مطرح شده است و سرنوشت آن به نوعي نامعلوم است. اين طرحی قرار بود تولید لوازم خانگی ایرانی را از ركود جانكاه نجات دهد. در همین حال بسیاری از فعالان صنفی و تولیدکنندگان لوازم خانگی براین باورند که سرنوشت این طرح از هم اکنون کاملا مشخص است به این دلیل که بانکها و برخی لابیهای قدرتمند درحال به حاشیه راندن آن هستند و در صورتی که این روند اصلاح نشود، به طور قطع دوباره باید شاهد شکست این طرح مانند دوره قبل باشیم.
امید به بازگشت ارج و آزمایش
با اين وجود، مسئولان هنوز به بازگشت ارج و آزمايش به عرصه توليد اميد بستهاند، اما متاسفانه از سوي دولت حمايتي صورت نميگيرد. به گفته حبیبالله انصاری دبیر کل انجمن صنایع لوازم خانگی با سابقه دیرینهای که این دو برند دارند با جذب سرمایهگذار خارجی و ایجاد تغییرات در فضای ماشینآلات دوباره بتوانیم این دو کارخانه را فعال کنیم.
ضربه مهلك كارگاههاي كوچك به كارخانههاي بزرگ
محمد طحان پور/ رییس اتحادیه لوازم خانگی
در حال حاضر بيش از 100 برند و كارخانه لوازم خانگي داريم، اما از اين تعداد ميتوان 8 تا 10 برند با كيفيت را نام برد. اين روزها بحث بر سر توليدات زيرپلهاي زياد است. توليداتي كه در كارگاههاي كوچك صورت ميگيرد. در حوزه لوازم خانگي برخي كالاها مانند اجاق گاز يا آبگرمكن ايستاده كه احتياج به دانش و تكنولوژي زيادي ندارد، در اين كارگاهها توليد ميشود و توليدكنندگان آنها نيز بسيار زياد هستند. اين افراد لوازم و ابزار آن را در بازار تهيه ميكنند. اين كالاها خدمات پس از فروش ندارد، كيفيت آنها اصلا مناسب نيست و قيمت بالايي دارند.
اين موضوع به توليدات داخلي ما ضربه سنگيني ميزند. اگرچه مسئولان شعار حمايت از توليد داخل را سر ميدهند، اما در حقيقت اقدامي به چشم نميخورد. برخي توليدات داخلي فعاليت بسيار خوبي دارند در اين كارخانهها بيكاري و ركود وجود ندارد و كيفيت كالاها فوقالعاده است. در حالي كه ما اعتقاد داريم سطح توليدات بهبود پيدا كرده است، اما زماني كه مصرفكننده اين نوع كالاها (زيرپلهاي) را خريد ميكند، نظرش درباره كالاي ايراني به طور كلي تغيير پيدا ميكند و فكر ميكند اجناس ايراني مناسب و با كيفيت نيستند در صورتي كه ما چنين موضوعي را قبول نداريم. اكنون لوازم خانگي با كيفيتي مانند يخچال فريزر و تلوزيون در كشور توليد ميشود.
براي مثال كولر آبي كه احتياج به تكنولوژي بالايي ندارد، در 150 كارگاه كوچك توليد ميشود كه برخي آن را زيرپلهاي مينامند. اين مساله اصلي است كه لطمه آن را توليدكنندگان مطرح در داخل كشور ميخورند. به اين ترتيب اگر ميبينيم همچون گذشته مردم نگاهشان به توليد داخلي مثبت نيست و نظرشان تغيير كرده به خاطر وجود اين نوع كارگاههاست كه البته از وزارت صنعت، معدن و تجارت مجوز دارند، اما مزاحم توليدات اصلي و با كيفيت كشور هستند. ارج و آزمايش كارخانههاي 12 سال پيش بودند، در كنار اين كارخانهها 10 تا 12 كارخانه خوب در كشور پا گرفتند.
به طوري كه اگر اكنون ارج و آزمايش شروع به فعاليت كنند، توانايي رقابت با برندهايي مطرح فعلي را نخواهند داشت. اين به حمايت دولت ربطي ندارد؛ صاحب آزمايش از دنيا رفت و وزارت صنعت مديراني را جايگزين كرد كه استحقاق مديريت نداشتند. از سوي ديگر مهندس ارجمند مدير كارخانه ارج هم به خارج رفت. ارج حتي پيش از انقلاب از ال جي پيشتاز بود اما به دليل بدهيهايي كه به بانك داشت، امور آن به بانك ملي و وزارت صنعت سپرده شد و وزارت صنعت مديراني را انتخاب كرد كه نتوانستند عملكرد درستي داشته باشند. براي مثال در ارتباط با يخچالسازي مدير لاستيكسازي گذاشته بودند و اين انتصابهاي نابه جا ارج را ورشكست كرد. بنابراين ارج، آزمايش و پارس الكتريك به خاطر سو مديريت و كارنابلدي مديران به نابودي كشيده شدند.