محبوبه فیروزآبادی- میگوید: حدود 42 سال است که دارم در بخش کشاورزی کار میکنم. 18 سال رئیس مرکز تحقیقات بودم،3 سال رئیس سازمان جهاد کشاورزی جیرفت و 10 سال رئیس سازمان جهاد کشاورزی سیستان و بلوچستان. این گفتوگو اما با احمد فرید بهعنوان رئیس کشت و صنعت جیرفت انجامشده است. از او در خصوص این بنگاه بزرگ اقتصادی که برخی آن را ناکارآمد و رانتی میدانند پرسیدم که میخوانید.
آقای فرید! برخی مدعیاند که کشت و صنعت جیرفت قبل از انقلاب بهتر از اکنون اداره میشد و عملاً با واگذاریاش به دولتیهابه یک بنگاه نهچندان موفق تبدیل شد.نظر شما چیست؟ علاقهمندم بدانم کشت و صنعت جیرفت الآن چه وضعیتی دارد؟
بله؛ کشت و صنعت جیرفت در زمانی که دولتی بود زیان ده بود و سودآور نبود.البته هدف وزارت کشاورزی ایجاد واحدهای تولیدی بزرگ در کشور بود.در دشت جیرفت هم هدف ایجاد واحدهای تولیدی بزرگ نظیر شرکتهای کشت و صنعت و شرکتهای سهامی زراعی وواحدهای بزرگ یکپارچه و بهرهبرداری بهینه از منابع آب، خاک و کشتهای مکانیزه و تولید یکپارچه دنبال میشد که در جیرفت برنامهریزیشده بود.
یکی از الگوها کشت و صنعت جیرفت بود که در سطح 5 هزار هکتار اراضی زراعی بهعنوان نماد کشاورزی منطقه شکل گرفت تا براساس یک کشاورزی مکانیزه و پایدار در بهرهبرداری از منابع آبی، مدیریت در امور آب، مدیریت در مسائل به زراعی و انجام کشتهای مکانیزه و برآوردن نیازهای اساسی و استراتژیک کشور، بهرهوری درمصرف نهادههای کشاورزی، مدیریت نهادههای کشاورزی و در سرجمع اینها یک تولید با عملکرد کمی و کیفی که از منابع درست استفاده شود و الگوی مناسبی برای توسعه کشاورزی منطقه و کشاورزان شود.
این اهداف محقق شد؟به نظرچنین نمیرسد!
در مقطعی که کشت و صنعت جیرفت دولتی بود به خاطر نوع مدیریت دولتی، زیاد سودآور نبود؛ مثل بقیه کشت و صنعتهای دولتی.ولی نظام بهرهبرداری آن تعریفشده بود که یک نظام اقتصادی باشد. وقتی خصوصی شد و در بورس قرار گرفت 65 درصد را اتحادیه مرکزی تعاونی روستایی ایران خرید و 30 درصد آنرا سازمان بازنشستگی وظیفه وازکارافتادگی بانکها گرفتند و 5 درصد سهام ترجیحی در اختیار کارمندها و کارگرهاقرارگرفت.
پس هنوز هم یک جورایی دولتی است؟
نه؛الآن دیگر دولت هیچ نقشی ندارد.اتحادیه بخش خصوصی است سازمان تعاون روستایی دولتی است.
نمیتوانیم بگویم سازمان بازنشستگی بانکها بخش خصوصی است!
تعریفش برای ما این است که هر بنگاه، موسسه یا نهادی که از منابع دولت استفاده نکند و از منابع درآمدی خودش درآمد به دست بیاورد خصوصی تلقی میشود.ما در ارتباط کشت و صنعت هیچگونه اعتبار دولتی دریافت نمیکنیم.
پس چرا برخی کشت و صنعت جیرفت رایک بنگاه رانتی میدانند؟
اشتباه میکنند. من برایتان تشریح میکنم. کشت و صنعت یک نظام بهرهبرداری مطالعه شدهای را براساس نظرات مشاور و در چارچوب پیاده کرده است.
هزارو 400 هکتار باغ مرکبات از ارقام اقتصادی بااستفاده از مصرف بهینه آب و آبیاری تحتفشارایجادشده است. از بدو تأسیس تا به امروز چیزی در حدود 40 سال از بنای ایجاد سیستم آبیاری تحتفشارآن گذشته است.ارقام سازگار و کیفی منطقه شناسایی و بهعنوان یک کشت مناسب برای توسعه باغات مرکبات در جنوب استان در نظر گرفتهشده است.تأمین نهال منطقه جنوب و استانهای همجواراز دیگر کارهایی است که در این مجموعه انجامشده است. سالانه بین 100 تا 150 هزار نهال از ارقام مرکبات کیفی، رقمهای مختلف پرتقال، نارنگی و گریپفروت مناسب تولیدشده و در اختیار مردم قرار داده است.
فکر میکنیدحرفوحدیثهایی که موقع واگذاری این بنگاه مطرح شد چقدر باعث شده که این ذهنیتها هنوز در موردش ادامه داشته باشد؟ بههرحال سر واگذاری کشت و صنعت جیرفت حرفوحدیثهایی بود!
من فکر میکنم حقایق در مورد کشت و صنعت گفته نشده است. کشت وصنعت چیزی در حدود 5هزارهکتار زمین و باغ دارد که حدود هزارو 400هکتار آن باغ مرکبات است و 200 هکتار خرما و حدود 800 هکتار زمین زراعی دارد با 51 حلقه چاه عمیق که به سیستم آبیاری تحتفشار مجهز هستند و 2هزارو 500 هکتار مرتع دارد. 350 نفر کارکنان کارگری در آن کار میکنند. بحثهایی که در حاشیه برای آن متصور است اصلاًاینگونه نیست.
یک واحد تولیدی یکپارچه کاملاً اقتصادی تعریفشده است با یک بدنه کارشناسی بسیار قوی؛ چیزی در حدود 70 نفر کارشناس کشاورزی بسیار قوی در این بدنه کار میکند. سالانه بیش از 30 هزار تن محصول مرکبات تولید میکند، بیش از هزار تن خرما تولید میکندو 800 هکتار هم از کشتهای استراتژیکی که نیاز مملکت است. بخشی از زمینهایش را خودش کشت میکند و بخشی را هم کشاورزان پیشرویی که در منطقه متقاضی هستند اجاره وتولید میکنند.
شما در صحبتهایتان به بحث الگو بودن کشت و صنعت اشاره کردید.اما نوع کشاورزی که در جنوب استان وجود داردو میزان سرمایهگذاریهایی که انجام میشود و از بین میرود باعث شده است که برخی بگویند الگوی مناسبی در جیرفت وجود ندارد که کشاورزانی مبتدی به کشاورزان پیشگام و پیشرو اقتدا کنند. چقدر این نقد را قبول دارید که نتوانستهاید نقش الگو بودنتان را در منطقه بهخوبی ایفا کنید؟
دو بحث وجود دارد؛ یک بحث این است که کشاورز خردهپا و کشاورزی که درواحد کوچک کار میکندنمیتواندیکپارچهسازی اراضی را انجام دهد. نمیتواندکشاورزی مکانیزهای را داشته باشد.آنها بهترین الگویشان همان شرکتهای سهامی زراعی بودند که در قالب واحدهای بزرگ، یکپارچهسازی شود و با یک مدیریت واحد زیربناهایشان ایجاد و اصلاح شود.یکی از علتهای پایین آمدن بهرهوری خرد شدن اراضی بوده است.
به نظر شما چرا شرکتهای سهامی زراعی نتوانستند موفق باشند؟
شرکتهای سهامی زراعی موفق بودند ولی متأسفانه براساس سیاستهایی که اعلام شد آنها را از سهامی زراعی به تعاونیهای تولید تبدیل کردند.تعاونیهای تولید یعنی مشارکتهای جمعی خود کشاورزان جواب نمیدهد.ولی شرکتهای سهامی زراعی با یک مدیریت واحد هم میتوانست مسائل کشاورزی را اصلاح کند مثلاً مصرف آب را درست استفاده کند، نهادهها را درست استفاده کند و هم کشتهای یکپارچه را اجرا کند و نیازهایی که مملکت دارد در چارچوب محصولات استراتژیک تولید کند.
شما معتقدید که شرکتهای سهامی زراعی ضعف مدیریت داشتند و نیاز نبود تبدیل ساختار اتفاق بیافتد؟
بله نیاز نبود اینهاتغییر ساختار دهند. بایستی حفظ میشدند و درواقع بهرهبرداری بهینه از منابع آبوخاک صورت میگرفت. کشت و صنعت جیرفت ناخودآگاه بهعنوان یک واحد تولیدی بزرگ که ایجادشده است مورد بازدید هر کشاورز علاقهمندی قرار میگیرد.والآن کشاورزانی که در جیرفت میخواهندسیبزمینی بکارند بهترین آموزش کشت را از کشت و صنعت بهرهبرداری میکنند.
یعنی الآن شما الگوی واحدهای بزرگ هستید؟
ما الگوی واحدهای بزرگ در تولید و در نظام کشت ودرواقع بهرهوری و توسعه هستیم. الآن اگر باغی را بخواهند احداث کنند نگاه به کشت و صنعت میکنند. اگر سیبزمینی بخواهند بکارند بخصوص پیاز به کشت و صنعت نگاه میکنند.
میزان مصرفی کودها و تغذیه و نیاز غذایی رابه کشت و صنعت نگاه میکنند. ما تمام اراضی را بهصورت آبیاری تحتفشارو مکانیزه کشت میکنیم.درکشت و صنعت بههیچوجه آبیاری غرقابی صورت نمیگیرد. سالهاست که ما با بهترین ماشینآلات کشت مکانیزه انجام میدهیم و روش آبیاریمان هم بهصورت نوار تیپ و آبیاری تحتفشار است.و حداکثر بهرهوری در مدیریت آبوخاکرا داریم.ضمن اینکه آیش را هم رعایت میکنیم. در بحث خاک، با خاکورزی منابع را حفظ کنیم.و باعث ایجاد یک کشاورزی پایدار در کشور میشویم.
چرا هیچوقت سراغ تکمیل کردن زنجیرهی ارزش نرفتهاید؛چالشی که همیشه در خصوص کشاورزی جنوب استان مطرح میشود؟!
قسمتی از ارزشافزوده بخش برمیگرددبهاضافه محصول، قسمتی به تبدیل ضایعات و یکبخشی برمیگردد به ایجاد صنایع مرتبط با بخش کشاورزی که در کنار تولید، این صنایع هم باید ایجاد شود. ما در حال حاضر یکبخشی از صنایع مرتبط با بخش را ایجاد کردهایم مثلاً صنایع بستهبندی،درجهبندی و sortرا در زمینه مرکبات و خرما پیاده کردهایم.یکبخشی در زمینه ایجاد نیازهای بستهبندی مثل سبدکه کارخانهی سبد سازی ایجاد کردهایم وسردخانههای موردنیاز برای نگهداری از محصولات مرکبات و خرما ایجاد کردهایم. ولی نیاز است که برای اضافه محصول و ضایعات، صنایع مرتبط با بخش بهموازات تولید ایجادشوندکه بهتدریج جزءبرنامههای ما است. هرچند که صنایع در منطقه هم وجود داردو ما نمیخواهیم که آنها دچار رکود شوند.