گروه جامعه:
یک دکترای علوم ارتباطات اجتماعی در آسیب شناسی رواج شایعه میگوید: متاسفانه در سالهای اخیر اعتماد عمومی ما افت پیداکرده است، همینکه مردم شایعات را از قول مراکز نامعتبر میپذیرند اما واقعیات را از زبان دولتمردان نمیپذیرند خود نشاندهنده پایین آمدن اعتماد و سرمایه اجتماعی است. منابع معتبر و نامعتبر برای مردم جابهجاشده است و جعل جای واقعیت را گرفته است، در این فضا کار سیاسی و رسانهای کردن سخت است اما باید بهصورت اورژانسی نسبت به این موضوع کار شود.
عباس تقی زاده میگوید: ابهام، به انتشار شایعه کمک میکند، یعنی باید در آن موضوع اطلاعات مردم کم باشد و مراجع اطلاعرسانی در این زمینه اطلاعات به خصوصی را در اختیار مردم قرار ندهند و یا با تأخیر اطلاعرسانی کنند.
تقی زاده، میافزاید: وقتیکه اطلاعرسانی به هنگام نیست و با تأخیر انجام میشود و قطرهچکانی در عرصه اطلاعات وجود دارد این امکان برای بروز شایعه فراهم میشود، یعنی خود ما به ایجاد شایعه در جامعه کمک میکنیم.
او که معتقد به اطلاعرسانی صحیح و بهموقع در رسانههای مرجع است، در خصوص شایعه مطرحشده برای استاندار کرمان میگوید: من شخصاً ندیدم که آقای رزم حسینی بیایند و یک فایل صوتی و تصویری از خود منتشر و توضیحاتی در این رابطه بدهند، دیگران از قول ایشان اعلام کردند که این موضوع صحت ندارد. خود ایشان میتوانست بیاید و از قابلیت سیستمهای اطلاعرسانی استفاده کند؛ نه اینکه دیگران بیایند و بیانیه بدهند که نه چنین چیزی صحت ندارد.
تقیزاده شایعه را یکی از تکنیکهای جنگ روانی در میدانهای سیاسی و اقتصادی میداند و معتقد است هر چه به زمان انتخابات نزدیکتر میشویم تأثیر شایعه و جنگ روانی بهمراتب بیشتر میشود.
او با اشاره به تحقیقیات صورت گرفته در ایام انتخابات میگوید: در رقابتهای سیاسی و انتخاباتی جنبه عاطفی و احساسی به کاندیدها کمک میکند، یعنی یک ماه قبل از انتخابات شرایط بر روی منطق پیش میرود اما با نزدیک شدن به زمان انتخابات با توجه به جو روحی و احساسی شدید در جامعه، طرفداران کاندیداها به تبلیغات و تکنیکهای مختلف منجمله شایعه روی میآورند تا بتوانند احساسات مردم را تحریک کنند. شایعات این وسط بهعنوان سرعتدهنده عمل میکنند و چون در این بازه کمسرعت لازم و کافی برای پاسخگویی و خنثی کردن شایعه وجود ندارد این شایعات مؤثر واقع میشوند و بعد از انتخابات هم کمتر کسی سراغ بررسی این شایعات میرود.
تقیزاده معتقد است رسانههای مرجع نتوانستهاند به همه نیازهای مخاطب پاسخ دهند. او ضمن اشاره به رویدادهای اخیر در جامعه میگوید: بعضی رویدادها در جامعه اتفاق افتاده ولی رسانههای مرجع یا سکونت کردهاند و یا کلیگویی کردهاند، ازآنجاکه مخاطب به دنبال پاسخ به سؤالات خود است و نتوانسته این پاسخ را از رسانههای مرجع پیدا کند به سراغ سایتها و رسانههای خارجی و اخبار نامعتبر میرود و بهگونهای این تشنگی برای دانستن را با آب گلآلود برطرف میکند.
تقیزاده روابط عمومی سازمانها را در عدم نشر بهموقع اطلاعات دخیل میداند و میگوید: روابط عمومیهای دستگاهها تخصص و چابکی لازم را ندارند، البته بعضی از اوقات خود مدیران هستند که دست روابط عمومی را در انتشار اخبار میبندند. میتوان گفت روابط عمومیها عموماً روابط عمومی مدیران هستند تا روابط عمومی یک مجموعه و درواقع توجهی به نیاز واقعی مخاطب ندارند.
او اعتماد مردم را مهمترین جز سازنده سرمایه اجتماعی یک کشور میداند و معتقد است وقتی سرمایه اجتماعی پایین بیاید و دچار ریزش شود، بازسازی آن بسیار سخت و تا حدی نشدنی است و این مسئله حتی میتواند در سطوح بالاتر به حاکمیت و نظام سیاسی یک کشور نیز لطمه وارد کند.