بتول ایزد پناه در هفته نامه صدای تاک نوشت:
تاريخ سياسي اجتماعي ايران فراز و نشيب بسيار داشته و آبستن حوادث گوناگون بوده كه در هر مقطع تأثير شگرف خودش را در همه ابعاد بهجا گذاشته و ایبسا مسير حركت جامعه را تغيير داده است، در طول اين دوران و با هدايت پارهای از شخصیتها، دگرگونیها وقايعي رخداده كه حيات سياسي و اجتماعي ايران را تحت تأثير قرار داده و البته كه بر نقش و نفوذ افراد خاصي صحه گذاشته و جايگاه خیلیها را مشخص كرده و به آن شأن بخشيده است.
اگر به همين روزگار گذشتهی نهچندان دور خودمان، نگاه كنيم از انقلاب مشروطيت گرفته تا دوران قاجارها و پهلویها هرکدام در برههای از تاريخ اين سرزمين تأثیرگذار بودهاند و هر يك در دل خود شخصیتهایی پرورش دادهاند كه يا در مقابل زور و اجحاف ایستادهاند و يا به دليل نحله فكري خود منشأ خير و خوبي بودهاند و گاهي سرنوشت مشابهي هم داشتهاند! بدون شك اين افراد كه توانسته در درون حکومتهای جور و ظلم و ستم، منشأ خير و نيكي باشند داراي ارادهای آهنين و روحي بلند بودهاند، اگر ميرزا تقیخان امیرکبیر و قائممقام فراهاني توانستند در دربار پر از جور و ستم قاجار منشأ تحولي شگرف باشند و كارهاي ماندگاري انجام دهند همه به دليل فضايل و انديشه بلند آنها بوده و نزدیکتر كه بياييم، اگر امام خميني (ره) توانستند از درون حكومت تادندانمسلح پهلوي نهضت اسلامي را با وحدت و يكپارچگي مثالزدنی هدايت، رهبري و به سرانجام برسانند همه نشان از اين دارد كه در اين تاريخ پرفرازونشیب چه اندیشههایی رشد كرده است و چه شخصیتهای برجستهای از دل اين سرزمين خسته برخاسته كه در تاريخ معاصر بهعنوان شخصیتهای تأثیرگذار خوش درخشيده و جاودان شدهاند و در تاريخ سياسي ايران كم هم نبودهاند٠
پيروزي انقلاب اسلامي هم تحت تأثير همين نفسهای متعالي رقم خورده، كساني كه در يك مقطع از تاريخ وظيفه آگاه كردن مردم را پيشه كرده و راه مبارزه را براي مردم هموار كردند٠
يكي از اين چهرهها كه نقشي غیرقابلانکار در شکلگیری نهضت اسلامي، پيروزي انقلاب اسلامي، هدايت دفاع مقدس و پيشبرد اهداف انقلاب داشته بدون شك آقاي هاشمي رفسنجاني است. شخصيتي كه از سالهای جواني مبارزه عليه استعمار و استبداد را آغاز كرد و در اين راه از هيچ كوششي فروگذار نكرد و بدون هیچگونه حب و بغض و غرضورزیهای مرسوم دنياي سياست، براي رشد و آگاهي مردم جريان سازي كرد. از خصوصيات بارز ايشان روحيه مدارا و ميانجيگري و قدرت تعامل ايشان بود، بدون ترديد وقتي خصلتهای انساني در درون آدم به درجهای از رشد و تعالي برسد روحيه آزادیخواهی و مدارا پررنگتر میشود و از مرحله فرديت گذشته و به مقام انسانيت نزدیکتر میشود٠
هاشمي رفسنجاني ازجمله انسانهایی بود كه توانايي پذيرش همهی چيزهايي را داشت كه در حالتي ديگر، يعني در حالت طبيعي بهنوعی زیانبار تلقي میشود و به همين دليل خويشتني مطمئن و آرام داشت، چيزي كه در او راه نداشت خشم و نفرت به هنگام نامهربانی و نامردمیهایی بود كه میدید، رنج و درد او فقط از بند و زندان و شكنجه نبود، كه آنچه آنها كردند از سر دشمني آشكار بود اما آنچه در اين سالها تحمل كرد جز خوندل خوردن از طرف دوستان چيزي نبود و فرق است ميان آنچه دشمن میکند و آنچه از دوست بر انسان میرود!
چون دوست دشمن است شكايت كجا برم؟!
از بیحرمتیها و هتاکیها رنج میبرد و اين رنجش زماني بيشتر میشد كه میدید هجمهها از سوي كساني است كه هيچ نقشي درراه مبارزه و پيروزي انقلاب نداشتهاند و ایبسا در دوراني كه او سخت مشغول ايده پردازي و برنامهریزی و مبارزه براي پايان دادن به حكومت سلطه بود، آنها هنوز به دنيا نيامده بودند!
هاشمي مظلوم بود چراکه بيش از ٢٠ سال آماج همه نوع تهمت و افترا بود، هر طور كه خواستند و توانستند او را مورد هجمه قراردادند و (عجيب اينكه هنوز هم شاهد همان هجمهها هستيم) اما او آنچنان دلبستگي به انقلاب و اسلام و ايران داشت كه هرگز روي برنتابيد و همه آن نامهربانی را تاب آورد، بارها او را به انزوا كشاندند غافل از اينكه روح بلند او هرگز به بند بدخواهان كشيده نمیشود همچنان كه ديديم هر وقت جامعه به ايشان نياز داشت و خودش احساس تكليف میکرد با تمام وجود در عرصه حضور داشت. او نشان داد عليرغم همه جفاهايي كه بهناحق بر او روا میدارند همچنان استوار كنار انقلاب و مقام معظم رهبري و مردم ايستاده است!
بيهوده نبود كه رهبر انقلاب فرمودند: هیچکس براي من هاشمي نمیشود و در پيام تسليت خود آقاي هاشمي را رفيق ديرين و همسنگر و همگام دوران مبارزات نهضت اسلامي خطاب كردند٠
هرگز بنا ندارم بهرسم موجود در مورد سجاياي اخلاقي كسي بگويم كه ديگر در ميان ما نيست چراکه همه انسانها در مقطعي از زندگي دچار اشتباه و لغزش میشوند و هيچ انساني مبراي از خطا نيست اما مهم اين است بتوانيم در ادامه مسير زندگي به رشد و تعالي روحي برسيم و تحت تأثير منازعات سياسي كه فرصتها را هدر میدهد قرار نگيريم٠
سعهصدر و صبوري آیتالله هاشمي رفسنجاني مثالزدنی بود. زماني من به زندهیاد پدرم حسرت میخوردم كه چه دلبزرگی دارد، هیچچیز را بد نمیبیند، از هیچکس نمیرنجد، حتي كساني را كه به او آزار رساندهاند دوست دارد و احترام میکند، چيزي را به دل نمیگیرد و شايد همين خصوصت بود كه از او یگانهای ساخت كه حتي ما فرزندانش هم به او حسرت میخوردیم! آقاي هاشمي رفسنجاني را هم البته، در جايگاهي متفاوت همینگونه شناختم بااینکه هرگز از نزديك ايشان راندیدم و نشست و برخاستی نداشتم اما يك حس قوي وادارم میکرد كه به او اعتماد كنم و احترام بگذارم.
مراسم تشییعجنازه آیتالله يك پيام بزرگ داشت، اينكه دنيا عليرغم همه پیچیدگیهایش اصول ثابتي هم دارد، هميشه خدمتگزاران در جهان محبوباند و مزد خدمت خود را میگیرند.
روحشان شاد و يادشان گرامي باد٠