«"محمد بهمن بیگی" پایهگذار آموزش سواد در عشایر ایران در اوایل دهه 30 شمسی با پدیدهای مواجه شد که امروزه ما به آن مدرکگرایی میگوییم.» سیامک زند رضوی با بیان اینمطلب میگوید: تعدادی از روسای طوایف در ایل قشقایی به بهمن بیگی مراجعه میکنند و از او تصدیق میخواهند. درواقع تصدیق کلاس ششم ابتدایی را بهواسطه آشنایی از او طلب میکنند. چه دلیلی دارد افرادی که ممکن است گذرشان خیلی کم به شهر بیفتد همفکر کنند به این تصدیق نیاز دارند؟
این جامعهشناس درپاسخ به این سؤال که تب مدرکگرایی در بین نخبگان تا چه حد بر پیشرفت یک جامعه تأثیر منفی میگذارد؟ میگوید: در جامعهای که فرصت رشد انسانی همه جانبه و آموزشی برای همهی افراد فراهم نیست کسانی که امکانات مالی بهتری دارند میتوانند از این امکانات استفاده کنند درنتیجه صحبت از اینکه ما نخبه پروری داریم بیشترشوخی است.
زندرضوی با بیان اینکه مدرکگرایی در کشور ما پدیده تازهای نیست در گفتوگو با صدای تاک تصریح میکند: درواقع کسانی که دارای رانتهای خانوادگی هستند توانستهاند، دردوسه نسل اخیر مدارکی را هم به دست بیاورند و وارد مشاغل مهم دولتی وحکومتی شوند.
زند رضوی با اشاره به ساختار آموزشی واقعی حاکم بر دانشگاههای امروز درکشورمیگوید: آموزش، پژوهش و نقد سهپایه اصلی دانشگاهها است.اگر در دانشگاهها فضای نقد وجود نداشته باشد از آموزش و پژوهش یک صورت باقی میماند تا محتوا.
او با انتقاد از اینکه در شهر کرمان جرئت و فضای نقد عمومی جدی وجود ندارد، میگوید: جای این نقد کردنها در دانشگاهها بوده است و ما با تمهیداتی فضای نقد را از دانشگاهایمان حذف کرده ایم و دانشگاههای مافاقد فضای نقد جدی در زمینه مسائل شهری، اجتماعی ،و...هستند.
او بابیان اینکه هرکدام از پایههای سه گانه دانشگاه برای خود ملزوماتی دارد میگوید: اگر آموزش را به کلاس درس و پژوهش را به چهاردیواری آزمایشگاه ضعیف دانشگاه محدود کنیم و در کنارش نقد را هم حذف کنیم محصولی که از این دانشگاهها بیرون میآید هیچ کیفیت قابل دفاع و هیچ ارتباطی ساختارمندی با جهان واقعیت ندارد.
زند رضوی این قبیل دانشگاهها را دانشگاههای گلخانهای میخواند و میگوید: این قبیل دانشگاهها ارتباطشان با محیطهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بیرون از دانشگاههابستهشده است و تبدیل به گلخانههایی شدهاند که در درون خود تولیداتی برای مصرف خودشان دارند.
او در ادامه خاطرنشان میکند: تجربه بیرونی نشان میدهد، محصولات دانشگاههای گلخانهای کارایی جدی در بیرون دانشگاه ندارندو بدون نقد بی قیدوشرط نمیتوانند به لحاظ آموزش و پژوهش کیفیت داشته باشند.
زند رضوی دلیل به وجود آمدن این وضعیت را رانتیر بودن حاکمیت میداند و میگوید:عدهای در جامعه هدفشان تداوم وضع موجود است بدون توجه به این امر که این وضع موجود منافع اکثر شهروندان را تامین نمی کند.
او در پاسخ به این سؤال که تبعات مدرکگرایی در دستگاههای اجرایی در بلندمدت چه خواهد بود،به خبرنگار ما میگوید: پیامد خیلی واضح و واقعی این است که ساختارهای متصلبههم در ادارات و بخش های مختلف حاکمیت ،حقوق شهروندان را در زمینه یدسترسی به محصول باکیفیت، اتومبیل امن، زندگی سالم و رفاه نادیده میگیردو یک نارضایتی عمومی پیش میآید واین کارظاهرا غیر عامدانه صورت میگیرد اما در پیامدها تفاوتی ندارد.
او پدیده مدرکگرایی را مرتبط باساختار کشور طی ۵۰ سال گذشته میداند و میگوید: در کشور ما دولت درامد حاصل از فروش نفت را در انحصار خود درآورده است و همین باعث شده استبخشی از این درامد صرف گسترش دستگاه اداری دولتی شود و بهتبع آن میزها و مشاغلی در سیستم اداری دولت وسایر بخش های حاکمیت اضافه شوند.
این جامعهشناس معتقد است گسترش دستگاههای اداری دولتی و حاکمیتی از یکسوبرای گسترش نیروی هوادار خود دولت وحاکمیتاست و از سوی دیگر برای مدیریت کردن این دستگاه ها ناچارا بایستی میزهای بیشتری چیده شود.
او در پاسخ به این سؤال خبرنگار ما مبنی بر اینکه قرابت انتصابات را بامدرک و شایستهسالاری به چه میزان میدانید؟میگوید: این استخدامیهاضرورتاً متکی به شایستگی نیست زیرا افرادی که مقامات کلیدی دارند با رانتهای سیاسی جناحهای مختلف حاکم بر کشور وارد این مشاغل شدهاند.
زند رضوی در ادامه صراحتاً عنوان میکند: افرادی نقاط کلیدی دولتی وحاکمیتی را تصرف کردهاند و در تعادل با گروه رقیب سعی میکنند این نقاط را با جذب نیروهایی بیشتر خودی مدیریت کنند.
زند رضوی میگوید: در استخدامیهای فرمایشی نیز مدرک اهمیت دارد از همین رو خودیهای هر یک از جریانات سیاسی نیز سعی میکنند مدارک متعددی را به دست بیاورند. چون از یکسومیداند شایستگی ملاک نیست و از سویی دیگرصندلیها، جایگاهها و مشاغل برپایه نوع مدرک دستمزد دریافت می کنند.
این جامعهشناس مدرکگرایی و نه شایستگی را یکی ازسازوکارهای رسمی میداندکه متکی به سیستم رانتی نفتی است که موسسات بهجای اینکه بروند و تواناترین افراد راشفاف و علنی از بین متقاضیان انتخاب کنند دست بهگزینش در میان گروه خودی خودشان میزنند.
او بابیان اینکه در جامعه اولویت اول شهروندان اشتغال است، میگوید:خانوادهها در مقایسه فرزندان خود همیشه به این توجه داشتهاند که اگر فرزند من بتواند مدرک بالاتری بگیرد احتمالاًمیتواند شغل مناسبتری در دستگاههای عمدتاً دولتی پیدا کند و این همیشه بهعنوان یک ارزش اجتماعی تلقی میشده است.
زند رضوی میافزاید: از همین رو برای مدرک سازی و مدرکگرایی نیز در حاشیه دستگاههای دولتی انواع و اقسام دانشگاههای دولتی، غیردولتی و ... تأسیس شده است که این چرخه معیوب را کامل می کند.