ندای ایرانیان: مردمي كه پاي صندوقهاي راي آمدند و در كمال ناباوري هر دو جريان سياسي ٣٠ نامزد اصلاحطلب را در يك مرحله به مجلس فرستادند چه حرفها، اميدها و مطالباتي داشتند؟ مشاركت مردمي بالا كه مشروعيت و مقبوليت يك نظام سياسي را به مسوولان، مديران و نمايندگان نظام براي قرار گرفتن در پستهاي كشوري به ارمغان ميآورد چه پيامي دارد و مهمتر اينكه در قبال آن چه ميطلبد؟ علي صوفي، رييس ستاد انتخاباتي ائتلاف اصلاحطلبان در تهران معتقد است يكي از اين پيامها تبديل فضاي امنيتي به فضاي سياسي است. از همين رو مردم با آراي خود نشان دادند به جرياني كه رويكردي حذفي برگزيده بود و تلاش ميكرد انتخابات را از حالت رقابتي بودن بيندازد و قواعد بازي را به هم بزند، نه گفتند.
حضور مردم پاي صندوقهاي راي چه تاثيراتي بر تقويت بنيانهاي امنيت ملي و منافع ملي ميتواند داشته باشد؟
انتخابات هميشه بر مبناي حضور و مشاركت مردم ارزيابي ميشود. هر چه ميزان مشاركت بالاتر باشد، مشروعيت و مقبوليت نظام، سلامت انتخابات و اعتماد مردم به انتخابات بيشتر ميشود. مردم براي تعيين سرنوشتشان به صندوق راي اعتماد و به برگزاركنندگان انتخابات اعتماد ميكنند و اين اعتماد سرمايه ملي است كه به نفع نظام رقم ميخورد و طبعا در جهت تامين منافع ملي و حفظ امنيت ملي نقش تعيينكنندهاي را دارد.
پيام اصلي مردم با حضورشان پاي صندوقهاي راي چه بود؟
مردم به جرياني كه با موانع جدي براي حضور در انتخابات مواجه بود، راي دادند و به جريان اصولگرا كه سعي كرد رقيب را از صحنه خارج و نقش صندوقهاي راي را بياعتبار كند، «نه» گفتند. مردم سعي كردند جرياني را كه رويكردي حذفي برگزيده بود و تلاش ميكرد انتخابات را از حالت رقابتي بودن بيندازد و قواعد بازي را به هم بزند، سر جايش بنشانند تا نشان دهند كه اين ترفندها تاثيرگذار نيست و نميتواند سرنوشت انتخابات را رقم بزند.
از راي قاطعانه مردم تهران به ليست اميد چه ارزيابياي داريد؟ عملكرد جريان اصولگرا و اصلاحطلب چه تاثيري در اين راي قاطعانه داشت؟
اصلاحطلبان از ابتدا خواهان حضور حداكثري مردم بودند و ما در فعاليتهاي انتخاباتي خود استراتژي جلب مشاركت حداكثري مردم را برگزيديم. اصلاحطلبان صادقانه بر اين امر تاكيد داشتند. حتي زماني كه كانديداهاي شاخص اصلاحطلب مشمول ردصلاحيتهاي گسترده شدند و حتي بستن ليست ٣٠ نفره دور از انتظار مينمود، باز پاي حرفشان ايستادند. از مردم خواستيم كه در شرايط ناگوار نيز پاي صندوقهاي راي بيايند و با صندوقها قهر نكنند. هرچه مشاركت مردم بيشتر باشد خواست مردم با صندوقهاي راي ميتواند محقق شود. همچنين اگر مشاركت گسترده مردم اتفاق نميافتاد رييسجمهوري كه مردم انتخاب كردند هم با چالش جدي مواجه ميشد. وضعيت مشابه دوره هشت ساله نهم و دهم رياستجمهوري احمدينژاد و ١٢ سال در مجلس كه به زيان مردم بوده ادامه پيدا ميكرد. اصلاحطلبان از مردم خواستند كه پاي صندوقهاي راي حضور پيدا كنند. نهايتا توانستيم يك ليست ٣٠نفره ببنديم كه طبعا چهرههاي شاخص براي قرار گرفتن در ليست كم داشتيم اما مجموعا توانستيم چهرههاي تاثيرگذار و ارزشمندي را در فهرست خود به مردم معرفي كنيم. از نظر شاخصهاي علمي، ايثارگري و اولويت دادن به زنان و جوانان اين ليست را بستيم. ما اين ليست را به مردم معرفي كرديم. ديگر براي مردم افراد مهم نبود بلكه جريان اهميت داشت. مردم آمده بودند تا به يك جريان «نه» بگويند و جرياني ديگر را كه در سال ٩٢ مردم آن را انتخاب كرده بودند در سال ٩٤ هم قوه مقننه را به دست آن بسپارند به اين اميد كه شرايط بهتر شود.
شما اين راي مردم را سلبي ميدانيد يا فكر ميكنيد ويژگيهاي ايجابي هم داشت؟
از اين نظر ايجابي بوده كه ميخواسته يك جريان روي كار بيايد و به همين دليل به همه افراد معرفي شده در ليست اصلاحطلبان راي داده است. حتي برايشان مهم نبود كه افرادي كه در ليست هستند چه كساني هستند و اينكه منتسب به جريان اصلاحطلبي بودند برايشان كافي بود.
اشاره كرديد كه جريانهاي سياسي اين موج مردمي ايجاد شده را نميتوانستند پيش بيني كنند. اين موج مردمي چطور ساخته شد؟ با وجود ردصلاحيتهايي كه انجام شد چطور پايگاه اجتماعي جريان اصلاحطلب تصميم به شركت در انتخابات گرفت؟
بايد توجه داشت كه رهبران اصلاحات، همگي حرف واحدي زدند. هيچگونه تشتتي در دعوت سران اصلاحات براي حضور مردم در انتخابات وجود نداشت. همه به اتفاق از مردم خواستند كه در هر شرايطي پاي صندوقهاي راي حضور پيدا كنند و به ليست واحد راي دهند. همه سران اصلاحات اتفاق نظر روي يك ليست واحد داشتند و در بستن ليست تشتتي به وجود نيامد. مردم پيام رهبران اصلاحات بر يك ليست واحد را شنيدند. آن ليست هم تحت عنوان ليست اميد به مردم معرفي شد. بعد از آن پيامهاي اختصاصي كه هر كدام از چهرهها و رهبران اصلاحطلب دادند، بسيار اهميت داشت. پيام رييس دولت اصلاحات كه نميتوانست رسانهاي شود در فضاي مجازي به حد كافي به مردم منتقل شد. مردم اين پيام را گرفتند و با اعتمادي كه به او داشتند به آن عمل كردند.
يعني معتقديد كه ثبات عملكرد رهبران جريان اصلاحات و كليت اين جريان توانست اعتماد مردم را جلب كند؟
بله.
انسجام جريان اصلاحطلب پيش از انتخابات چه تاثيري در نتيجه انتخابات داشت؟
مهمترين نتيجه اين انسجام اين بود كه به ليست واحدي رسيدند. انسجام بخشي به جريان اصلاحات از دو سال پيش شروع شد. بعد از انتخابات رياستجمهوري يازدهم اين طرح در كل كشور پياده شد و در استانها به شكل شوراي اصلاحطلبان استان و مجامع اصلاحطلبان و حاميان دولت در حوزههاي انتخابيه بروز پيدا كرد. در مركز هم شوراي عالي سياستگذاري كه متشكل از شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات، سازمان راي آقاي دكتر عارف و شوراي راهبردي بوده تشكيل شد. مدتها پيش از انتخابات اعلام كردند كه ليست سراسري واحدي را ارايه خواهند كرد و تمام تلاششان را هم در اين راستا كردند تا آراي مردم پخش نشود.
ليست ائتلاف اصولگرايان چه پيامي را ارسال ميكرد؟ اين ليست چه ويژگيهايي داشت كه نظر مردم را جلب نكرد؟
در ليست اصولگرايان كساني حضور داشتند كه در ١٢سال گذشته در مجلس حضور داشتند. مردم آنها را به عنوان باعث و باني بروز خيلي از مشكلات در عرصه سياسي و معيشتيشان و امنيتي شدن فضاي كشور ميدانستند. بنابراين مردم به آنها راي عدم اعتماد دادند. مردم نميخواستند روال گذشته ادامه پيدا كند و خواهان تغييري اساسي بودند. اگر اصلاحطلبان ميتوانستند از چهرههاي راي آورشان در رقابت بهره ببرند نتيجه بهتري ميگرفتند و تغيير اساسيتري در كشور ميتوانست اتفاق بيفتد. با اين حال مردم سعي كردند اگر ميتوانند بهطور نسبي هم كه شده تغييري را به وجود آورند. تغييري كه به وجود آمد و نتيجهاي گرفته شد از چيزي كه در تصور ما بود خيلي بيشتر بود. همين كه ٣٠ نفر كانديداهاي اصلاحطلبان در مرحله اول وارد مجلس شدند بيسابقه بود.
مردم با رايشان به اصلاحطلبان چه پيامي براي مخالفين اصلاحات در سطوح مختلف داشتند؟
مردم تصميم خودشان را گرفته بودند و آن تصميم اين بود به جرياني كه طي اين سالها در بطن قدرت بوده هيچ اعتمادي ندارند ولو بهطور نسبي هم كه شده در نقطه مقابل اميد دارند كه بتواند به تغيير در عرصههاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي جامعه بپردازد.
با توجه به اين انتخابات و نتيجهاي كه در بر داشت اولويتهاي مجلس دهم را چه ميدانيد؟
مطالبات مردم زياد است و توقعات زيادي دارند اما آنچه در لايههاي پايين جامعه بيشتر اهميت دارد وضع معيشتي مردم است. از بين رفتن ركود، ايجاد رونق اقتصادي، ايجاد اشتغال، افزايش سطح رفاه جامعه، افزايش توليد ناخالص ملي، چرخيدن چرخ توليد و افزايش سرمايهگذاريها از مطالبات مردم است. مجلس دهم در اين راستا بايد تلاش كند كه برنامه ششم را برنامه قدرتمندي ببندد بهطوريكه ضعفهاي گذشته و عقب ماندگيهاي فاحشي كه در گذشته پيش آمد جبران شود و فاصله كشور با چشمانداز بيست ساله كم شود و بتوان به رشد هشت درصدي كه در چشمانداز بيست ساله پيش بيني شده رسيد. من فكر ميكنم اولويت اول مجلس بايد اين باشد. در درجه دوم مطالبات ديگر مردم مطرح است كه از جمله آن ميتوان به اصلاح قانون انتخابات اشاره كرد. در اين دوره از انتخابات ضعف قانون انتخاباتي كاملا مشخص بود. قوانين ديگري هستند كه نقصان زيادي دارند. در كشور نتوانستند قوانين جامعي ببندند كه حقوق شهروندي مردم را پيگيري كند. من معتقدم مجلس بايد كارهايي انجام دهد كه مردم نتيجه آن را درك كنند. اين كار مشكلي است اما غير ممكن نيست.