علی خرم- سفیر اسبق ایران در سازمان ملل متحد-روزنامه ایران:
ایران و کشورهای 1+5 در حالی مرحله دشوار اجرایی کردن تعهدات هستهای خود در چارچوب برجام را پشت سر میگذارند که بروز اختلاف نظر و مشکل درخصوص چگونگی عملیاتی شدن برخی مفاد توافق هستهای امری طبیعی به نظر میرسد. اختلافاتی که مسئولان و مقامات دیپلماتیک، سیاسی و اقتصادی کشورهای طرف اختلاف را بر آن میدارد تا از طریق گفتوگو و مذاکره، مشکلات پیش آمده را حل و فصل کنند. سفر رئیس کل بانک مرکزی به امریکا سه ماه بعد از اجرای برجام با هدف بحث و گفتوگوی جدی با مقامات امریکایی درباره موانع اجرای برجام را باید در این چارچوب تعریف کرد.
این سفر در حالی انجام شد که بعد از اجرایی شدن برجام و لغو تحریمهای اروپا و امریکا علیه ایران، برخی بانکهای اروپایی به دلیل نگرانی از اعمال جریمه توسط امریکا و نیز نداشتن مجوز انجام معاملات دلاری با بانکهای ایرانی، هنوز تعامل لازم و مناسبی با بانکهای کشورمان برقرار نکردهاند و همین مسأله، مشکلات جدی در مبادلات بین بانکی و تجارت ایران و اروپا پدید آورده است. ریشه این مشکل، یک قانون قدیمی امریکاست که در زمان تحریمهای اولیه واشنگتن علیه تهران به تصویب رسیده و به مرحله اجرا درآمده است. هنگام توافق هستهای و امضای برجام هم اشارهای به ضرورت لغو این تحریمها نشد زیرا در فهرست تحریمهای هستهای قرار نداشت. به هرحال، همین قانون تحریمهای اولیه امریکا علیه ایران، مانع تعامل عادی بانکهای ایران و اروپا شده است. رئیس بانک مرکزی ایران نیز که برای شرکت در نشست سالانه صندوق بینالمللی پول عازم واشنگتن شده بود، از فرصت حضور در خاک امریکا استفاده کرد و ضمن گفتوگوی مستقیم با مقامات اقتصادی کاخ سفید، به آنان هشدار داد که موظفند برای حل این مشکل اقدام جدی و تدبیری اساسی بیندیشند. سیف برای بالا بردن ضریب تأثیر هشدار خود به مقامات امریکایی، از زبان دیپلماتیک بهره گرفت و تأکید کرد که برداشته شدن تحریمها و فراهم شدن امکان مبادلات بینالمللی با بانکهای مختلف اروپایی و آسیایی، از اهداف مهم ایران در مذاکره هستهای بوده است و اگر به هر دلیلی دستیابی به این هدف، با مانع مواجه شود حتی اگر ریشه این مانعسازی در خارج از توافق نهایی برجام باشد، مترادف آن است که کشورهای غربی در زمینهسازی برای رفع چالشهای بانکی و مالی ایران کوتاهی کردهاند و باید عواقب این گریز از روح تعامل و تفاهم برای امکانپذیر شدن اجرای بندهای مورد توافق در برجام را پذیرا شوند.
این موضع سیف، به عنوان یکی از مقامات ارشد اقتصادی کشور که موانع اجرای برجام را در خاک امریکا به مقامات ایالات متحده گوشزد کرد، مؤثر واقع شد تا حدی که وزیر خزانهداری امریکا تأکید کرد امریکا تا زمانی که ایران به تعهدات خود براساس برجام عمل کند، با «حسن نیت» به اجرای تعهدات مرتبط با تحریمها ادامه خواهد داد. در واقع، تاکتیک انداختن توپ در زمین امریکاییها به نفع ایران پاسخ داد، آن هم در شرایطی که تندروهای امریکایی به بهانههای مختلف تلاش میکنند زمینهساز فشارهای جدید علیه ایران شوند، زیرا رئیس کل بانک مرکزی ایران در حالی که همه کشورهای طرف مذاکرات هستهای، پایبندی ایران به مذاکرات هستهای را تصریح کردهاند، مقامات امریکایی را با طرح بحثهای تخصصی و ارائه استدلالهای منطقی متوجه مسئولیت جدی خود برای برداشتن هرگونه مانع اقتصادی علیه ایران کرد تا از طریق بحث و گفتوگوی مستقیم و تخصصی با مسئولان حوزه خزانهداری و مالی امریکا و نه ایجاد جدال و تنش دیپلماتیک به برطرف شدن یکی از جدیترین مشکلات پیش آمده در مسیر اجرای برجام یاری رساند.
اما برخلاف آنچه که این مقام اقتصادی کشورمان در سفر به امریکا دنبال میکرده است، برخی از مخالفان داخلی برجام هشدارهای او مبنی بر الزام امریکا برای حل مشکلات پیش آمده در «روابط بین بانکی ایران و کشورهای خارجی» را به این معنا در نظر گرفتند که گویی برجام برای ایران، کمترین دستاوردی نداشته است.
این دسته از منتقدان، از سخنان رئیس بانک مرکزی ایران که بر گرفته از اصول و فنون مذاکره و دیپلماسی است، ابزاری سیاسی ساختند تا به اهداف جناحی خویش و زیر سؤال بردن «تمام» دستاوردهای موفقیتآمیز دولت در حل و فصل چالش هستهای ایران برسند.
این موضع که همه آنچه در مذاکرات هستهای به دست آمده را نادیده میانگارند بویژه در شرایطی که فضای تندی از سوی مخالفان خارجی برجام علیه تهران شکل گرفته است، به منافع ملی کشور آسیب وارد میکند. القای این مسأله که برجام هیچ دستاوردی برای ایران نداشته، ارسال کننده این پیام به کشورها و سرمایهگذاران مختلف خارجی خواهد بود که اعتماد لازم برای برقراری روابط دوسویه سیاسی و اقتصادی میان ایران و کشورهای جهان به وجود نیامده و لذا شرایط مناسب برای ازسرگیری همکاریهای اقتصادی با ایران مهیا نیست. فضایی که به نظر میرسد مخالفان داخلی و خارجی برجام از به وجود آمدن آن ناراضی به نظر نمیرسند اما در این میان، مردم و فعالان اقتصادی قادرند فراسوی جنگهای تبلیغاتی قضاوت کنند که آیا واقعاً گشایشهایی در حوزه زندگی و کارشان ایجاد شده یا خیر و فراتر از آن، اگر در بدبینانهترین قضاوت، دستاورد برجام را بازگرداندن کشور از لبه پرتگاه اقتصادی و دیپلماتیک تعریف کنیم، آیا این دفع خطر بزرگ، به تنهایی دستاورد بزرگی نیست؟