وقایع اتفاقیه نوشت: گام دوم برداشته شد؛ خبر به همین سادگی بود اما رسیدن به آن همتی بزرگ میطلبید؛ کاری که با همه ناعادلانهبودن رقابت اما به دست مردم به سرانجام رسید، چراکه اگر مانع از حضور بسیاری از دلسوزان و کارآمدان کشور در عرصه رقابت انتخاباتی شدند اما مردم ناامید نشدند. مردم اینبار آمده بودند تا برای همیشه به تندرویها و تحمیل هزینههای سنگین بر دوش کشور، «نه» بگویند تا اگر پیروزی بیسابقه فهرست امید از سوی اصولگرایان به تفاوت دیدگاه تهرانها با بقیه ایران نسبت داده شد اما دهم اردیبهشت بار دیگر پاسخ محکمی از مردم گرفته باشند.روز جمعه مرحله دوم انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در حالی برگزار شد که اصولگرایان آخرین امیدهای خود برای کسب اکثریت مجلس را فتح کرسی شهرستانها میدانستند و دست بر قضا همین رؤیا را سپری در مقابل شکست سنگینشان در تهران گذاشته بودند اما دهم اردیبهشت روایت دیگری رقم خورد: روایتی از صدای مردم برای عبور از روزهایی که در طول سالهای تکیهزدن تام اصولگرایان بر کرسیهای تصمیمگیری کشور شکل گرفته بود.
پرده اول: شورای راهبردی اصلاحطلبی
اسفند 93 یعنی یک سال پیش از انتخابات دهمین دوره مجلس، عبدالواحد موسویلاری، وزیر کشور دولت اصلاحات از اقدام برای رسیدن به وحدت اصلاحطلبان درراستای انتخابات مجلس سخن گفته بود. تأکید موسوی لاری بر آن بود با همان فرمان خرداد 92 پیش خواهیم رفت؛ خردادی که باوجود ردصلاحیت هاشمیرفسنجانی و تلاش برخیها برای ناامیدکردن مردم، بزرگان اصلاحات با خردورزی و نگاه به منافع ملی تصمیم بر ائتلافی تاریخی گرفتند تا حسن روحانی در برابر تمام اصولگرایان پیروز میدان باشد. اصلاحطلبان با همان رویکرد به سمت بهارستان حرکت کردند و بهار 94 بزرگان اصلاحات دور هم جمع شدند و شورای راهبردی اصلاحطلبی شکل گرفت. درواقع پس از توافق میان شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و شورای مشورتی اصلاحطلبان، 12 چهره اصلاحطلب شورای راهبردی انتخابات را به ریاست سیدعبدالواحد موسویلاری، وزیر کشور دولت اصلاحات تشکیل دادند.
چهرههایی همچون حسین مرعشی، مرتضی حاجی، آذر منصوری، علی صوفی، عبدالله ناصری و یک عضو نزدیک به اعتماد ملی از شورای مشورتی و محسن رهامی، احمد حکیمیپور و حسین کمالی نیز از شورای هماهنگی جبهه اصلاحات ازجمله چهرههایی بودند که در این شورا حضور داشتند.
پرده دوم: شورایعالی سیاستگذاری انتخاباتی
سال 94 که به نیمه رسید، اصلاحطلبان عزمشان را جزمتر کرده بودند و سازوکاری را با نظر مساعد بزرگان اصلاحات طراحی کردند تا سیاستهای انتخاباتی و هماهنگ برای رسیدن به مجلسی اصلاحطلب وارد مرحله عملیاتی شود. چهارم مهر علیمحمد غربیانی، رئیس دورهای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، خبر موافقت رئیس دولت اصلاحات با تشکیل شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان را اعلام کرد. او دراینباره چنین نوشته بود: «با تشکیل این شورایعالی موافقم و مبارک است و بسیار مفید و سازگار خواهد بود. اجرای آن هماهنگی و انسجام بیشتری بین اصلاحطلبان بهوجود خواهد آورد و تدبیر بهتری را در امور خواهد داشت.»
در نهایت در همان مهر 94 شورایی به نام شورایعالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاحطلبان شکل گرفت و ریاست آن را محمدرضا عارف عهدهدار شد. ترکیب این شورا شامل شورای راهبردی اصلاحطلبان، دبیرانکل احزاب عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، احزاب جدیدالتأسیس که هنوز به عضویت شورا درنیامده بودند و احزاب در شرف تأسیس و همچنین نمایندههایی از طرف برخی چهرههای اصلی اصلاحطلب بود. این در حالی بود که اصولگرایان که دیگر پدران معنوی خود را از دست داده بودند، همچنان در خط افتراق خود تنها نمایش اتحاد را به رسانهها تزریق میکردند اما شورای ائتلاف آنها ماهها تشکیل نشد و زمانی هم که شکل گرفت، پایگاهی شد برای تندروهای اصولگرا تا پایداریها دست بالا را داشته باشند و در نتیجه کار را به جایی رساندند که حتی از اصلیترین گزینه اصولگرا در مجلس، یعنی علی لاریجانی هم عبور کردند.
پرده سوم: حذف ژنرالها
ساز ائتلاف اصلاحطلبی آن چنان کوک شده بود که وقتی به آستانه اجرای ارکستر انتخابات رسید، اصلاحطلبان بیش از گذشته امیدوار شدند و اصولگرایان به هراس افتادند. چهرههای سرشناس اصلاحطلب پس از ثبتنام برای انتخابات از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شدند و عملا بیم آن میرفت تا امید ایجادشده در جامعه به یأس بدل شود اما اصلاحطلبان آمده بودند تا از رهگذر صندوقهای رأی تغییر در رویههای نادرست کرسیهای مجلس را در پیش بگیرند. شورایعالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاحطلبان بااینحال تصمیم بر آن گرفت تا فهرست امید را برای سراسر کشور تهیه کند، این در حالی بود که حجم ردصلاحیتها بهگونهای شرایط را تحمیل میکرد که برای برخی از حوزههای انتخابیه اصلا هیچ نامزد اصلاحطلبی باقینمانده بود که بخواهد در فهرست امید جای بگیرد اما اصولگرایان با تمام ژنرالهای خود حضور یافته بودند. همان زمان برخی از اصلاحطلبان اعلام کردند؛ سربازان اصلاحطلب در برابر ژنرالهای اصولگرا پیروز میشوند و این امید را به جامعه تزریق کردند تا دلسردیهای پس از ردصلاحیتهای گسترده به امیدی دوباره بدل شود.
پیام ملت
همه نگاهها به هفت اسفند بود و نگرانیها با توجه به ردصلاحیتها بیشتر میشد تا زمانی که رئیس دولت اصلاحات و دیگر بزرگان اصلاحات در پیامی از مردم دعوت کردند تا بیایند و به فهرست کامل امید رأی بدهند. جمعه هفت اسفند رویدادی بیسابقه در تاریخ انتخاباتی جمهوری اسلامی رخ داد و در فهرست 30نفره نمایندگان شهر تهران، حتی یک نفر از اصولگرایان جای نگرفت و فهرست کامل امید از سوی مردم انتخاب شد. اصولگرایان که در شوک شکست سنگین مانده بودند، وضعیت شهر تهران را متفاوت از کل کشور نشان دادند و حتی برخی از آنها در اظهاراتی عجیب مردم تهران را اهل کوفه خواندند، اما کار به مرحله دوم که رسید، مردم آب پاکی را روی دست اصولگرایان ریختند تا بگویند خواست ملت چیست و چه میخواهند.
نتایج انتخابات مرحله دوم نشان داد که از 68 کرسی باقیمانده، 38 کرسی به اصلاحطلبان و 19 کرسی به اصولگرایان رسید و بقیه هم در اختیار مستقلین قرار گرفت تا در جایی که اصولگرایان به آن هنوز لقب اهل کوفه نداده بودند، اصلاحطلبان دو برابر اصولگرایان کرسی بهدستآورده باشند. با پایانیافتن ماراتن انتخابات مجلس دهم، در مجموع اصلاحطلبان 42 درصد از کرسیهای بهارستان را که شامل 122 کرسی میشود بهدستآوردند و اصولگرایان فقط به 29درصد کرسیهای مجلس، یعنی 84 کرسی بسنده کردند.