وقایع اتفاقیه، دو هفته دیگر منتخبان دهمین دوره مجلس، به صورت رسمی کار خود را آغاز میکنند تا در اولین مأموریت چهارسالهشان به گمانهزنی و رایزنیها پایان بخشند و تکلیف کرسیهای بالای مجلس را مشخص کنند. کرسیهایی که حالا چشم خیلیها به آنهاست تا ترکیب آن، نه فقط تکلیف هیئترئیسه مجلس دهم را روشن کند بلکه وزن جریانهای سیاسی نیز از رهگذر آن مشخص شود.
شاید مهمترین کرسی برای وزنکشی سیاسی در بهارستان در جدال بر سر ریاست مجلس باشد که جدیترین گزینههای آن حالا کسانی نیستند جز محمدرضا عارف که بالاترین رأی را در بین منتخبان مجلس دهم دارد و علی لاریجانی که در فهرست انتخاباتی اصولگرایان جای نگرفت و فهرست امید از او حمایت کرد. هرچند اصولگرایان پس از ناکامی در انتخابات، سعی کردند پلهای خراب پشت سرشان را ترمیم کنند و به سوی لاریجانی بازگردند اما فهرست امید تلاش دارد تا جای ممکن، بنا را بر تعامل بگذارد و منافع ملی را بر منافع جناحی اولویت بخشد. بااینحال همایشهای هفته گذشته تااندازهای دست بعضیها را رو کرد تا مشخص شود کدام سمت بهارستان ایستادهاند؛ جایی که محمدرضا عارف پیروزی در انتخابات مجلس را مدیون مردم و بزرگان اصلاحطلب دانست، علی لاریجانی در همایشی موازی کمی آنطرفتر مدعی شد، نیازی به پدربزرگهای سیاسی بیرون مجلس نداریم. لاریجانی این صحبتها را در همایشی مطرح میکرد که به دعوت آیتالله محمدعلی موحدی کرمانی، دبیرکل جامعه روحانیت مبارز برپا شده بود.
بااینحال هنوز هیچکدام از این دو نفر به صورت رسمی برای ریاست مجلس اعلام کاندیداتوری یا انصراف ندادهاند و بدون شک رایزنیها تا لحظات آخر ادامه خواهد یافت. دراینمیان طرفداران ریاست لاریجانی دو دستهاند: گروه اول مخالفان دیروز او که حالا برای آنکه ریاست مجلس به دست اصلاحطلبان نیفتد، دوباره سنگ او را به سینه میزنند و گروه دوم، اصولگرایانی هستند که به مدد لاریجانی در مجلس نهم توانستند جایگاه سیاسی خود را ارتقا بدهند که دراینمیان میتوان از کاظم جلالی و بهروز نعمتی نام برد.
اما در مقابل، طرفداران عارف دستکم خطوربطشان مشخص است و همگی یا با فهرست امید وارد مجلس شدند یا مستقلهایی هستند که بنابر گفتههای محمود میرلوحی، عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان، بنابر مصلحتهای قومی و منطقهای ترجیح داده بودند در زمان انتخابات مستقل وارد رقابت شوند و حالا برای حضور در فراکسیون امید اعلام آمادگی کردهاند؛ برایناساس حالا فراکسیون امید عدد بالاتر از 160 نماینده را به خود میبیند و در مقابل، فراکسیون اصولگرایان در وزنکشی شنبه گذشته نتوانست از 105 نماینده فراتر برود.
بااینحال رقابت بر سر کرسی ریاست میان عارف و لاریجانی همچنان در هالهای از ابهام است و شاید در روزهای آینده، برخی رایزنیها تصمیم دیگری را برای کرسی اول بهارستان رقم بزند؛ این در حالی است که مصطفی کواکبیان یکی دیگر از راهیافتگان به مجلس دهم اعلام کرده بود، اگر عارف هم کاندیدای ریاست مجلس نشود، خودش برای این کار قدم پیش میگذارد، چراکه اعتقاد دارد باتوجه به این اکثریت مجلس در اختیار اصلاحطلبان است، رئیس مجلس هم باید اصلاحطلب باشد.
* خیز چند جانبه برای کرسیهای هیئترئیسه
اما فارغ از اهمیت کرسی اول بهارستان، نمیتوان جایگاه نواب رئیس مجلس را نیز نادیده گرفت، چه آنکه در غیاب رئیس، تریبون اول بهارستان به دست نایبرئیس میافتد و همان فرصتی را که رئیس مجلس برای اعمال نظر دارد، نایبان هم در غیبت او در اختیار دارند. بهطوریکه در دورههای اخیر محمدرضا باهنر و محمدحسن ابوترابیفرد، نایبان علی لاریجانی، روزهای زیادی از مجلس، اداره دستگاه قانونگذاری کشور را برعهده میگرفتند.
نایبرئیسی زمانی اهمیت بیشتری مییابد که وقتی بر جایگاه ریاست مینشیند، میکروفنش همیشه باز است و میتواند بهطور مستقیم اظهارنظر کند و مردم هم صدایش را بشنوند. حالا در مجلس دهم، خیلیها نگاهشان را به این مقام دوختهاند؛ هرچند عدهای معتقدند، بهتر است لاریجانی و عارف بر سر ریاست و نایب رئیسی به صورت دورهای به توافق برسند اما بعید به نظر میرسد، یکی از این دو بخواهد در رقابت برای نایبرئیسی مجلس حاضر شود تا شانس برای گزینههای دیگری بیشتر شود که تجربه حضورشان در دورههای قبلی مجلس، این شهامت را به آنها میدهد تا پا در کفش نایبرئیسی بکنند.
دراینمیان علی مطهری مدتها پیش اعلام آمادگی کرده بود که بیاید و برای نایبرئیسی رقابت کند. مسعود پزشکیان، وزیر بهداشت دولت سیدمحمد خاتمی هم از دیگر گزینههایی است که حالا از او به عنوان یکی از کاندیدهای نایبرئیسی یاد میشود که البته باتوجه به مواضع او در سالهای گذشته به نظر میرسد از سوی بخشی از اصولگرایان هم با حمایت مواجه شود.
غلامرضا تاجگردون هم از دیگر گزینههایی است که حالا زمزمههای کاندیداتوری او برای سکوی هیئترئیسه مجلس شنیده میشود، هرچند شاید خودش ترجیح بدهد همان ریاست کمیسیون برنامه و بودجه را برعهده بگیرد، بهویژه در روزهایی که غلامرضا مصباحی مقدم دیگر در مجلس دهم حضور ندارد. البته کاظم جلالی چهره اصولگرای نزدیک به لاریجانی است که از او هم به عنوان شانس حضور در هیئترئیسه یاد میشود، هرچند شاید ریاست مرکز پژوهشها بهاندازه کافی دارای اهمیت باشد که جلالی دوباره برای آن خیز بردارد.
اما از طرف اصولگرایان هم چهرهای مانند محسن کوهکن که تجربه حضور در هیئترئیسه مجلس را دارد، احتمال کاندیداتوریاش وجود دارد، چراکه این شانس را داشت که از گذرگاه تهران پای در رقابت انتخاباتی نگذارد و حالا جزء معدود چهرههای سرشناس اصولگرا در بهارستان به شمار میرود. محمد دهقان دیگر نماینده اصولگرای مجلس هم که سابقه زیادی در لابیهای پارلمانی دارد، باردیگر توانست خودش را بهارستان برساند و میتوان از او نیز به عنوان یکی دیگر از شانسهای حضور در هیئترئیسه یاد کرد.
فارغ از دیگر کرسیهای ناظر و دبیر و سخنگوی هیئترئیسه مجلس دهم و چهرههای بالقوه برای رقابت بر سر آن، حضور یک زن در این ترکیب میتواند ساختار مردانه سکوی اول بهارستان را تغییر دهد. درواقع به جز مجلس ششم، هیئترئیسه تمام دورههای مجلس با ترکیبی تمام مردانه بسته شد. تنها زنی که در هیئترئیسه ادوار مجلس حضور داشت، سهیلا جلودارزاده در مجلس ششم بود که دست بر قضا در انتخابات دهمین دوره مجلس هم توانست با رأی مردم به بهارستان راه پیدا کند و باتوجه به رکوردشکنی حضور زنان در این دوره از مجلس که 18 زن توانستند وکالت مردم را برعهده بگیرند شاید حضور حداقل یک زن در ترکیب هیئترئیسه بتواند گامی برای تغییر چهره مردانه مجلس باشد؛ هرچند هنوز تا رسیدن به اهداف توسعه و کسب حداقل 03 درصد کرسیهای مجلس از سوی زنان فاصله زیادی است. با این همه باید منتظر شروع به کار مجلس دهم بود تا تکلیف کرسیهای هیئترئیسه روشن شود.