کد خبر: ۱۶۹۳۹
تاریخ انتشار: ۲۸ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۱
ارسال به دوستان
ذخیره
نتوانستم دخترم را درست تربیت کنم و پایان انحرافات او در زندگی مرگ بود. باید او را می‌کشتم تا این لکه ننگ از زندگی‌ام پاک شود. حالا هم حاضرم مجازات شوم. چند بار از نسترن خواستم رفتارش را تغییر دهد، اما او قبول نکرد و به کارهایش ادامه داد.
خبرگزاری میزان در مصاحبه با مردی که قاتل دخترش است مصاحبه ای انجام داده و به دلایل ابن قتل پرداخته است:

خیلی خونسرد است و از جنایتی که مرتکب شده، احساس پشیمانی ندارد. در زندگی چهاربار شکست خورده و قتل دخترش را پنجمین شکست بزرگ زندگی‌اش می‌داند و می‌گوید: نتوانستم دخترم را درست تربیت کنم و پایان انحرافات او در زندگی مرگ بود. باید او را می‌کشتم تا این لکه ننگ از زندگی‌ام پاک شود. حالا هم حاضرم مجازات شوم. چند بار از نسترن خواستم رفتارش را تغییر دهد، اما او قبول نکرد و به کارهایش ادامه داد. 
 
حسن درباره داستان زندگی‌اش می‌گوید: در خانواده‌ای در اوج فقر متولد شدم. هرچه بود چیزی جز فقر نبود. از وقتی چشم باز کردم و دنیا را شناختم مجبور بودم برای یک لقمه نان فقط کار کنم. نه محبت مادری و نه نگاه پدری، هیچ کدام متوجه من نبود. از جمع کردن ضایعات شروع کردم تا به دست فروشی کنار خیابان رسیدم. 15 ساله بودم که با نگاهی عجولانه و قدم‌هایی سست ازدواج کردم. این زندگی دو سال بیشتر دوام نیاورد و از همسرم جدا شدم. هر دویمان بچه بودیم و نمی‌دانستیم ازدواج یعنی چه؟ چند سالی گذشت تا باز دوباره فیل‌ام یاد هندوستان کرد و دوباره ازدواج کردم. این بار زندگی‌ام بد نبود ولی چرخ روزگار به کام ما نچرخید و همسرم صاحب فرزند نمی‌شد. بسیار دوا ودرمان کردیم ولی فایده‌ای نداشت و ناخواسته و به اجبار از هم جدا شدیم. 
 
روزها در پی یکدیگر می‌گذشت تا بار دیگر با زنی با پادرمیانی یکی از بستگان آشنا شده و با هم ازدواج کردیم. حاصل این ازدواج دختری به نام نسترن بود. بعد از مدتی متوجه شدم همسرم سومم به مواد مخدر اعتیاد دارد. چندبار ترکش دادم، اما فایده نداشت. شیشه مصرف می‌کرد و رفتارهایش خطرناک بود. به خاطر نسترن از همسرم جدا شدم و سرپرستی نسترن را به عهده گرفتم و تمام تلاشم این بود در زندگی کمبودی نداشته باشد.

 

دیگر ازدواج نکردی؟
تا 15 سالگی دخترم صبر کردم و این بار با زنی ازدواج کردم که سه فرزند داشت. همزمان هم یکی از اقوام این زن از نسترن خواستگاری کرد. نسترن پسر جوان را دوست داشت و با اصرارهای او با ازدواجشان موافقت کردم. همسر چهارم نیز با برنامه وارد زندگی‌ام شده بود و می‌خواست اموالم را تصاحب کند. من هم او را طلاق دادم. یک روز دامادم به خانه‌ام آمد و گفت: نسترن را طلاق داده است و ادعا می‌کرد، نسترن با مردان غریبه ارتباط داشته و به همین دلیل تصمیم گرفته بی‌سر و صدا دخترم را طلاق بدهد.

تو چکار کردی؟
باورم نمی‌شد. نسترن دختر خوبی بود. فکر کردم، دامادم می‌خواهد با این تهمت از پرداخت مهریه فرار کند. نسترن را به خانه خودم آوردم. او از طلاق نه‌تنها ناراحت نبود، بلکه خوشحال هم بود. چند ماه گذشت. رفتارهای نسترن مشکوک بود و تا دیر وقت بیرون خانه می‌ماند. چند بار با او حرف زدم و خواستم این رفتارش را کنار بگذارد و به فکر آبروی من هم باشد، اما کو گوش شنوا. حتی او را پیش مشاور هم بردم. چند نفر از بستگان نیز واسطه شده و با او صحبت کردند. افسوس که فقط آب در هاونگ و مشت بر دیوارکوبیدن بود و فایده‌ای نداشت و نسترن همچنان داشت به مسیر شوم خود ادامه می‌داد.

 
یک روز نسترن به من گفت تصمیم گرفته در یکی از شرکت‌های شهرهای اطراف به عنوان منشی مشغول به کار شود. هر چه به او گفتم زندگی در شهرهای بزرگ مشکلات فراوانی دارد گوشش بدهکار نبود که نبود. 
 
آدرس شرکت را گرفتم و یک روز سر زده برای تحقیق به آنجا رفتم. روابط کارکنان در آنجا کنترل شده نبود و با شناختی که از دخترم داشتم، می‌دانستم اگر به آنجا برود دسته گل دیگری به آب می‌دهد. به همین دلیل با رفتن او مخالفت کردم.

نسترن چه واکنشی نشان داد؟
نسترن دختری سرکش بود و هر وقت کاری برخلاف میلش انجام می‌دادم، لجبازی‌اش صد برابر می‌شد و در برابرم جبهه می‌گرفت و من را تهدید به خودکشی می‌کرد. یک بار زمانی که هنوز ازدواج نکرده بود، رگ دستش را زد که به موقع متوجه شدیم ونجاتش دادیم. در زمان ازدواجش با بابک نیز چون بابک چندان توجهی به او نداشت و از کمبود محبت رنج می‌برد با خوردن قرص قصد خودکشی داشت که موفق به انجام این کار نشد. این بار برای این‌که بلایی سر خودش نیاورد، برخلاف میل باطنیم مجبور شدم او را در خانه حبس کنم.

چرا؟
چون دیگر طاقت نداشتم و هر روز او یک دسته گل به آب می‌داد و با آبروی من بازی می‌کرد. دیگر هر وقت کاری داشت خودم او را بیرون می‌بردم. روزی با او برای خرید به بیرون رفتیم. به داروخانه رفت و به بهانه خرید قرص سردرد، قرص اعصاب گرفت. فردای آن روز دیدم ظهر شده ولی نسترن هنوز از خواب بیدار نشده، از روی کنجکاوی به اتاقش رفتم و صدایش کردم. فایده‌ای نداشت. بدنش را تکان دادم، اما بیهوش بود. فهمیدم باز هم قرص مصرف کرده است. برگه‌ای در زیر بالش گذاشته بود. شروع به خواندن آن برگه کردم. 
 
نوشته بود از من بدش می‌آید و به علت مخالفت‌های پیوسته من با کارهایش، با خوردن قرص خودکشی کرده است. با خواندن آن نوشته، سر تا پای وجودم را خشم گرفت و با دستان خودم خفه‌اش کردم.

بعد چه کردی؟
با پلیس تماس گرفتم و خودم را تسلیم کردم.

پشیمان نیستی؟
چرا باید پشیمان باشم؟ من به نسترن خیلی فرصت دادم تا رفتارش را اصلاح کند، اما او همچنان به رفتارش ادامه داد. من هم یک لکه ننگ را از زندگی‌ام پاک کردم. نسترن قدر محبت و توجه‌های مرا ندانست و به مسیری که خودش دوست داشت رفت و بر رفتارش اصرار کرد.
برچسب ها: قتل
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار

پیش‌بینی هواشناسی از وضعیت هوای کرمان طی امروز و فردا / روند افزایش دما از روز یکشنبه

نتایج اولیه کنکور ۱۴۰۳ نیمه مرداد اعلام می‌شود

سیل و بارندگی  ۱۳۳ میلیارد تومان به بخش کشاورزی عنبرآباد خسارت وارد کرد

باند سازمان يافته قاچاق سوخت در کرمان منهدم شد

رقابت بیش از ۱۲ هزار داوطلب کرمانی در نوبت اول کنکور

استاندار کرمان: تغییر الگوی بارشی قابل پیش‌بینی نیست؛ دستگاه‌ها آمادگی تجهیزاتی داشته باشند

عدم توجه به جلو علت 53 درصد از تصادفات برون شهری

افزایش خطر ابتلا به سرطان با تغذیه بد

پیش بینی هواشناسی از رعد و برق و بارش باران در مناطقی از کرمان

هشدار مهم به یارانه‌بگیران/ این پیامک‌ها جعلی است

پربازدید ها

پیش بینی هواشناسی از رعد و برق و بارش باران در مناطقی از کرمان

کشف جسد دانشجوی دندانپزشکی رفسنجان در ارتفاعات کوه‌های سرچشمه

بیشترین بارندگی برای روز چهارشنبه است / احتمال وقوع سیل و طغیان رودخانه‌های فصلی

بارش شدید باران برق شهر زرند را قطع کرد / بارندگی سیل‌آسا در زرند

نجات یک خانم از دست زورگیر خیابانی چاقو به دست در سیرجان

مدیرکل منابع طبیعی استان کرمان: برداشت گیاهان دارویی ممنوع و با متخلفان برخورد قضایی می‌شود

نجات دو کودک گرفتار در سیلاب زرند

خودروهای دارای چراغ نامناسب و نور خیره کننده توقیف می شوند

انتقاد از دفع لجن تصفیه خانه فاضلاب در شهر کرمان و بالازدگی فاضلاب در محدوده شهرک الهیه

۵١٢ نفر از مجرمین خطرناک و اراذل و اوباش شناسنامه‌دار در استان دستگیر شدند

پر بحث

10 روستای استان کرمان به عنوان روستای هدف گردشگری انتخاب شدند   (۲۴ نظر)

عیدوک بامری که بود و چه رابطه‌ای با حاج قاسم داشت/ احمد یوسف زاده توضیح داد   (۶ نظر)

مشکل تامین زمین در کرمان برای ساخت واحدهای نهضت ملی مسکن  وجود ندارد   (۴ نظر)

پیش بینی وضعیت آب و هوای کرمان   (۲ نظر)

ببینید| فیلم کامل سخنان سید حسین مرعشی در شبکه افق   (۲ نظر)

ببینید| گزارش تصویری گفتارنو از مراسم عزاداری منزل حاج ماشاءالله خدادادپور در کرمان   (۲ نظر)

امام جمعه سابق راور درگذشت   (۲ نظر)

صدور هشدار زرد هواشناسی؛ ورود سامانه بارشی نسبتا قوی به کرمان   (۱ نظر)

ناصر فرشید به عنوان فرمانده انتظامی استان کرمان منصوب شد   (۱ نظر)

دو روستا و یک شهر استان کرمان به اینترنت پرسرعت متصل شدند   (۱ نظر)