محمد لطیف کار در هفته نامه استقامت گفتوگوی مفصلی با سیدمحمود ابطحی نایب رییس اول انجمن پسته ایران انجام داده است که در پی میآید:
آقای ابطحی! میخواستم ارزیابی شما را از وضعیت بازار پستهی امسال بدانم که محصول آمریکا افزایش تولید داشته و بیم پایین آمدن قیمتها هم به صورت جدی مطرح است.
امسال به نظر من ما با سه واقعیت جدید روبرو هستیم؛ یکی از آنها تولید بالای پستهی آمریکا است که الان تا حدود زیادی افزایش یافته و گفته میشود که حدود ۳۵۰ هزار تن تولید دارند. این تولید را تاکنون هیچوقت نه آنها داشتند و نه ما.
مسالهی دوم، وضعیت جدیدی است که آمریکاییها تا به حال هرسال قیمتهایشان را افزایش میدادند ولی امسال کاهش دادند.
و مسالهی سوم در مورد بازار پسته این است کسانی که در تجارت و صادرات پسته بودند در اقتصاد ایران دارند کار میکنند و اقتصاد ایران نیز با سابق فرق کرده است. تفاوت در این است که به نظر من نقدینگیهایی که در قدیم در بازار پسته بود و بازار را راه میانداخت، اکنون این نقدینگی از بازار پسته خارج شده است.
اینکه چگونه به بخشهای دیگر اقتصاد رفته،بماند. قبلا اما این نقدینگیها سریعتر کار میکرد مثلا اگر به بخش زمین یا ساختمان میرفت، سریعتر برای خرید پسته به نقدینگی تبدیل میشد. الان این حالت هم نیست؛ یعنی سرمایهی کسانی که در کار خرید و فروش پسته بودند رفته و در یک جاهایی منجمد شده است. این یک حالت خاصی درست کرده که گاهی میشنوید تجار و صادرکنندگان به تولیدکنندگان بدهی دارند و نمیتوانند آن را بپردازند؛ ضمن اینکه اینها ورشکست هم نیستند.
ورشکست کسی است که بدهیاش از داراییاش بیشتر باشد ولی این افراد، داراییشان بیشتر از بدهیشان است؛ اما دارایی آنها در یک جاهایی منجمد شده است. این شرایط، طوری نیست که کماهمیت باشد و یا فکر کنیم موردی است. به وفور میشنویم که این اتفاق افتاده است. یعنی از گذشته، کسانی هستند که مثلا چک دارند و نمیتوانند بپردازند ضمن اینکه اینها از نظر مالی ورشکست نیستند فقط سرمایهشان منجمد شده و قابل تبدیل به نقد نیست. به نظرم این سه عامل، پارامترهای مهمی هستند که سال گذشته آنها را نداشتیم.
بنابراین بهتر است روی این سه پارامتر بیشتر تمرکز داشته باشیم.
در تولید پسته، آمریکاییها امسال ۳۵۰ هزار تن تولید دارند و حدود ۵۰ هزار تن مازاد بر تولید از سال قبل دارند که جمع آن ۴۰۰ هزار تن میشود. برآورد انجمن پسته این بود که ما امسال ۱۷۰ هزار تن پسته و ۱۰، ۲۰ هزار تن هم مازاد تولید داریم که جمع آن ۲۰۰ هزار تن میشود. در مجموع حجم پستهی تولیدی ما و آمریکا ۶۰۰ هزار تن میشود که از این میزان، اگر در مجموع حدودا ۴۰ هزار تن ما و ۶۰، ۷۰ هزار تن هم آمریکاییها خودشان مصرف کنند، حدود ۵۰۰ هزار تن پسته توسط ما و آمریکاییها وارد بازار میشود. سال گذشته اما اینگونه نبوده است.
پارسال حجم تولید پسته چقدر بود؟
سال گذشته، آمریکاییها پستهی تولید خودشان حدود ۱۱۰، ۱۲۰ هزار تن و ۶۰، ۷۰ هزار تن هم از سال قبل داشتند. ما هم با انتقالی از سال قبل، ۲۱۰ هزار تن پسته داشتیم که در مجموع حدود ۴۰۰ هزار تن بود که از این ۴۰۰ هزار تن حدود ۷۰، ۸۰ هزار تن را ما و آمریکا در داخل مصرف میکردیم و باقی را وارد بازار جهانی میکردیم. پس امسال پستهی زیادتری در بازار جهانی دارد عرضه میشود و این افزایش هم نسبت به سال قبل تفاوت زیادی دارد.
اگر بخواهیم دقیق بگوییم حدود ۲۰۰ هزار تن تولید امسال نسبت به سال قبل بیشتر شده است.
به نظر اینطور میآید. بدون در نظر گرفتن مصرف داخل، سال گذشته آمریکاییها با ۱۱۰ هزار تن تولید و با مازاد تولید سال قبلشان، حدودا ۲۰۰ هزار تن داشتند. ما هم حدودا ۲۱۰، ۲۲۰ هزار تن داشتیم که در مجموع، ۴۰۰ هزار تن میشود که حالا امسال نزدیک به ۶۰۰ هزار تن رسیده است.
نیاز بازار جهانی چقدر پیشبینی میشود؟
تاکنون ما هیچگاه در بازار جهانی با مشکل تقاضا مواجه نبودیم. بنابراین وقتی با مشکل تقاضا روبهرو نباشید، عمق مصرف واقعی را نمیدانید چقدر هست.
پس آن مازاد بر تولیدی که از سال قبل بوده و هر سال با محصول جدید وارد بازار میشود چیست؟
این مازاد همیشه به دلیل این نیست که تقاضایی نبوده است؛ عوامل دیگری هم به میان میآیند. مثلا پستههایی هستند که در بازار جهانی مصرف نمیشود؛ چنین شرایطی باعث این مازاد میشود. بنابراین به طور عمده میشود گفت تا الان هرچه عرضه شده مورد تقاضا هم قرار گرفته است. امسال عرضه رکورد داده است. هم آمریکاییها و هم ما هیچوقت اینقدر پسته نداشتیم. ولی ما در بیشترین سال حدود ۲۶۰، ۲۷۰ هزار تن تولیدمان بوده و آمریکاییها بیشترین تولید را امسال به میزان ۳۵۰ هزار تن دارند.
چرا امریکاییها قیمت را میخواهند پایین بیاورند؟
چون بازار کشش نداشته و تولید پسته زیاد بوده است؛ سال گذشته اواخر سال، بازارشان کشش خوبی نداشت و پسته خوب مصرف نمیشد؛ بنابراین تشخیص دادند که قیمت را زیادی بالا بردند؛ در چند سال گذشته آمریکاییها مرتب قیمت را افزایش دادند. اما حالا تشخیص دادند که با این قیمتها نمیتوانند کالایشان را بفروشند و به همین خاطر، کاهش قیمت را داشتند.
ناگفته نماند که سیستم توزیع آمریکاییها با ما فرق دارند. ما کالایمان را به واردکننده یا به عمدهفروش فروشگاههای زنجیرهای یا عمدهفروش کشور خارج میفروشیم و آنها هستند که کار توزیع را انجام میدهند و بخش صادرات ایران ارتباطی با مصرفکنندهی نهایی ندارد. آمریکاییها اما درصدی از پستهی خود را در بستهبندیهای کوچک صادر میکنند و ارتباط نزدیکی با بازار مصرف دارند؛ حالا دیدند که کالا با این قیمتهای قبلی در بازار مصرف رد نمیشود، پس قیمت را پایین آوردند.
حتما قیمت تمام شدهی محصول پسته آمریکا طوری هست که با این کاهش قیمت، باز هم برایشان مقرون به صرفه باشد. آیا برای ایران هم این قیمت پایین به صرفه است؟
ببینید؛ تولید ما خیلی ناهمگون است. ما تولیدکنندگانی داریم که برداشت در هکتار آنها ۲۰۰، ۳۰۰ کیلو است و کسانی هم هستند که دو، سه تن برداشت دارند؛ طبیعی است که برای اینها، قیمت تمام شده یکسان نیست. در کل، برای کسی که بهرهوری پایینی دارد، ممکن است صرف نکند و برعکس.
به این ترتیب این احتمال وجود دارد که امسال یک عدهای در ایران از دور تولید پسته خارج شوند؟
به این سرعت این اتفاق نمیافتد؛ ولی در اینکه یک شوکی وارد میشود شکی نیست. شما میدانید ما انبوه تولیدکنندگان کوچکی داریم که همهی زندگیشان همین کشاورزی و پسته است و به راحتی نمیتوانند آن را رها کنند. حتی تولیدکنندگان بزرگ هم که برداشت در واحد سطح آنها پایین است، به این راحتی کشاورزی خود را رها نمیکنند و سعی میکنند راهی برای افزایش تولید در واحد سطح پیدا کنند و به هرحال مقاومت میکنند.
با توجه به اینکه گفته میشود یکی از دشواریهای فعلی ما، کمبود نقدینگی است، تامین نقدینگی چقدر میتواند در این رقابت موثر باشد؟
من عرض کردم که امسال یک وضعیت خاصی در نقدینگی داریم که سالهای قبل نداشتیم و باید بپذیریم که در یک حالت استثنایی قرار گرفتهایم و بعد باید ببینیم نقدینگی چه اثری دارد. ببینید قیمت را چه چیزی تعیین میکند؟ یک عامل تعیین قیمت، ارزشی است که کالا برای مصرفکننده دارد. عامل دیگر، سطح عمومی قیمتها و عامل سوم ارتباط بین عرضه و تقاضا است. بگذارید اینها را برایتان تشریح کنم؛ هر کالایی برای مصرفکننده یک قیمت و ارزشی دارد که حاضر است بابت آن پولی بپردازد و این کالا میتواند پسته باشد. شما خیلی بر روی این عامل نمیتوانید مانور بدهید، در یک مدت طولانی اگر فکر کنید میتوانید کارهایی انجام دهید و به مصرفکننده اینطور القا کنید که این کالا ارزش بالاتری دارد؛ مثلا پسته برای سلامتی مفید است و طعم خوبی دارد و … اینطوری ارزش آن کالا بالا میرود.
عامل دوم، سطح عمومی قیمتهاست. شما در طول زمان بررسی که میکنید میبینید قیمتها در سطح جهان نیز سال به سال یک مقداری بالا رفتهاند. همهی کالاها افزایش قیمت داشتند. عامل سوم اثر عرضه و تقاضاست. هرچه عرضه و تقاضا توازن بیشتری داشته باشد، قیمت هم ثبات بیشتری پیدا کرده و بالاتر میرود.
در مورد کالاهای کشاورزی از جمله پسته این مساله را داریم که؛ در سه ماههی اول سال به دلایل مختلف از جمله نیاز به نقدینگی توسط تولیدکننده، عرضه زیاد میشود اما لزوما تقاضا به نسبت این عرضه نیست و تقاضا در طول سال یک روال دارد. پس بین عرضه و تقاضا در سه ماهه اول سال یک شکاف ایجاد میشود و هرچه عرضه بیشتر باشد، چون تقاضایی در برابر آن نیست، قیمت پایین آمده و برعکس. پس عرضه و تقاضا روی نوسان قیمت اثر میگذارد؛ نه اینکه بتواند کاری کند که قیمت هر کالایی را هرچه دلتان خواست بالا ببرید. هرچه نقدینگی کافی باشد و عرضه در این سه ماه کمتر بشود و محصول دیرتر به بازار برود احتمال اینکه قیمت بهتر بشود و ثبات پیدا کند بیشتر است.
برای عبور از این وضعیت بحرانی یا نزدیک به بحران انجمن پسته چه راهکاری را پیشنهاد میدهد؟
انجمن در مورد قیمت نمیتواند کاری بکند. چون قیمتی درست است که در بازار دارد معامله میشود. پس انجمن عقیده ندارد که قیمت را جایی تعیین کند بلکه قیمت را بازار تعیین میکند. انجمن اما کاری که میتوند بکند این است که بازار را شفاف کرده و اطلاعات بازار را در اختیار همه بگذارد. همچنین برای معرفی و تبلیغ پستهی ایران میتواند اقدام کند و یا با آموزش کشاورزان و تورهای مختلف، میتواند بهرهوری را بالا ببرد.
دولت اما برای کمک به وضعیت امروز پسته چه میتواند بکند؟
دولت به نظر من در همین مساله عرضه و تقاضا میتواند ورود کند. الان ما در بازار جهانی داریم با آمریکا رقابت میکنیم. آمریکاییها در فروش امکاناتی دارند که ما نداریم؛ یکی از این امکانات، بهرهی بانکی بسیار ارزان است که باعث میشود آنها بتوانند قراردادهای طولانی مدت ببندند. پس دولت ایران اینجا میتواند به کمک بیاید و با دادن وام به خصوص وام ارزی با بهرهی کم، صادرکنندگان را به بستن قرارداد طولانیمدت یاری برساند.
در مورد تامین نقدینگی برخی از نمایندگان مجلس میگویند به دنبال جذب و تزریق ۵۰۰ میلیارد تومان از طریق سیستم بانکی هستند. انجمن از این تصمیم چه اطلاعی دارد و اصولا اینگونه کمکها را تا چه اندازه مفید میدانید؟
من فقط میدانم که قصد دارند چنین اقدامی را انجام بدهند. اما سیستم بانکی هم مقررات خاص خودش را دارد؛ وثیقه میخواهد، سند میخواهد و عملا وام آنچنانی نمیتواند در اختیار فعالان پسته قرار بدهد. به نظرم عملا کار خاصی صورت نمیگیرد. اما هر کاری انجام بشود که بخش تقاضا روانتر و نقدینگی بیشتر بیاید، اشکال ندارد. ولی اینکه با این حمایتها، فکر کنید قیمت در بازار جهانی بالا برود یا اتفاق خاصی بیفتد؛ باید بگویم خیر. اینگونه نخواهد شد.
در مواجه شدن با یک وضعیت این چنینی که باعث نگرانی کشاورزان هم شده آیا باید بگذاریم خود به خود و با مکانیزم معمول بازار مساله حل بشود یا بخش خصوصی و دولت با کمک هم میتوانند برخورد فعالی با این موضوع داشته باشند؟
هر قدمی که برداشته بشود تا پسته را مقداری جمع کنیم خوب است؛ به شرط اینکه دنبال آن مسالهی جدید درست نشود. اگر رانتخواری و گرفتاری جدید درست نشود، خوب است.
تجربهی سالهای گذشته نشان داده است، این کارها نتیجهی درستی نداشته است.
آقای ابطحی! ما بخشی از بازار خارجی به خصوص اروپا را به دلیل تحریم از دست دادهایم و در سالهای اخیر هم بازارهای عربی را به دلیل روابط با کشورهای عربی از دست دادیم و الان بازار چین و آسیای جنوبشرقی را داریم. واقعیت بازار پستهی ما همین است؟
همین طور است. ما بعد از اینکه در اروپا به دلیل آلودگی آفلاتوکسین تحریم شدیم، خوب از این بازار به خاور دور رفتیم. الان اما وضع مان در بازار اروپا بهتر است؛ اما اصلا نتوانستیم به جایگاه قبل از تحریم به خاطر آلودگی برگردیم. در مجموع، بازار اروپا را تا حدی داریم. خاور دور و روسیه و هند را هم تا حدی داریم. بازار کشورهای عربی اما خیلی صدمه خورده است.
به این ترتیب فکر میکنید برای گسترش نفوذ بازار پسته ایران چه تمهیداتی باید به کار گرفته شود؟
در ارتباط با صادرات پسته به اروپا باید بگویم که اروپا بعد از اینکه پستهی ایران را به دلیل آلودگی تحریم کرد، بعد از شش ماه اجازه دادند؛ اما اعلام کردند از لحاظ آلودگی باید صفر باشد تا پستهی ایران بتواند وارد اروپا بشود. در آن زمان، هیاتهای اروپایی میآمدند و میرفتند اما نتیجهای نمیگرفتیم.
انجمن کاری که انجام داد این بود که وکیل گرفت و اروپاییها را قانع کرد که آلودگی صفر، شاخص درستی نیست و حد آلودگی را بالاتر برد و یا اینکه پسته ایران را ۱۰۰ درصد تست نکنند و آزمایشات رندوم صورت بگیرد؛ بعد از این، صادرات پسته بهتر شد.
در مورد دیگر بازارها، انجمن کار خاصی نمیتواند بکند؛ مگر اینکه در همهی نمایشگاهها و مجامع بینالمللی با موضوع پسته، انجمن نماینده و هیات میفرستد. ولی اینکه کار عجیب غریب و تبلیغاتی صورت گرفته باشد، باید بگویم نه؛ نشده است.
برنامهی تبلیغاتی خاصی برای پستهی ایران هم ندارید؟
این کار خیلی سخت است و باید تعریف درستی از تبلیغات در مورد پسته داشته باشیم. پسته کالایی سنتی است که حداقل ۱۰۰ سال است دارد صادر میشود. اگر حساس و درست عمل نکنیم ممکن است تبلیغات به ضدش تبدیل و باعث توسعهی رقبای پسته و آجیلهای دیگر بشود. مسائل حاصی دارد که در توان انجمن نیست.
در مورد وضعیت بازار؛ تولیدکنندگان هم نگران امروز و هم نگران آینده بازار هستند. شما خودتان آیندهی پسته را چطور میبینید؟
در تولید، مسالهی آب را داریم و کسی نیست نگران آب نباشد. مساله هم، خشکسالی نیست؛ بلکه برداشت بیرویهای است که سالها صورت گرفته است.
در مورد قیمت و بازار، نگرانی عمدهای ندارم و آن را مقطعی میدانم و اینکه برای آینده تقاضایی نباشد، این نگرانی را ندارم. چون پسته کالای بسیار با قابلیتی بوده و ممکن است به صورت مقطعی از جمله امسال مشکل پیدا کنیم؛ اما اینکه در آینده هم با مشکل در بازار پسته روبرو بشویم؛ خیر، از نظر من اینگونه
نیست.
اما آقای جلالپور رییس انجمن پسته اخیرا گفته است هزینهی تولید پسته در آمریکا نصف هزینهی ما در ایران است.
به دلیل اینکه بهرهوری آنها بالاست.
خوب با این هزینهی تولید، باز هم امکان دوام ما در این بازار وجود دارد؟
ببینید ما با دو مساله روبهرو هستیم؛ آیا بازار جهانی کشش پستهی ما را دارد یا خیر؟ آیا تقاضا هست یا خیر؟ از این بابت به نظر من مشکلی نیست. اما اینکه در آینده مشکل قیمت تمام شده داریم، در این شکی نداریم.