
استقامت نوشت:
"روزگاری که گذشت” نام آخرین کتاب عبدالحسین صنعتیزاده است که بعد از آخرین چاپ در زمان حیات نویسنده در سال۱۳۴۶ توسط انتشارات ابنسینا برای دهههای متمادی تجدید چاپ نشد.
اما گویی بعد از گذشت چهل و هفت سال زمان بیاعتنایی به این کتاب سرآمد و در سال ۱۳۹۳ مهدی گنجوی و همسرش مهرناز منصوری نسخهای از "روزگاری که گذشت” را ویرایش و به صورت کتاب الکترونیکی منتشر نمودند.
در سال جاری محمد علی گلابزاده نیز بر این کتاب مقدمهای نوشت و اقدام به چاپ آن نمود. روزگاری که گذشت با مقدمه و تصحیح محمد علی گلابزاده را انتشارات مرکز کرمانشناسی با همکاری انتشارات ولی در سال ۱۳۹۵ چاپ و منتشر نمود.
نشریهی فردای کرمان اخبار مربوط به نشر روزگاری که گذشت را هم در زمان انتشار نسخه الکترونیکی آن توسط مهدی گنجوی و مهرناز منصوری و هم در زمان چاپ نسخه کاغذی آن به کوشش محمد علی گلابزاده بازتاب دادهاست.
متنی که پیش رو است نوشتهی مهدی گنجوی است که به نقد و بررسی چاپ این کتاب در مرکز کرمانشناسی میپردازد.
فردای کرمان اکنون ضمن احترام به این هر دو نویسنده و پژوهشگر محترم از این گفت و گوی فرهنگی استقبال مینماید.
عبدالحسین صنعتیزاده کرمانی (۱۲۷۴-۱۳۵۲) از ادامهدهندگان ادبیات مشروطه ایران است که ادبیات خود را در دل سنت پاورقینویسی، و در گفتوگوی مدام با میراث نویسندگانی چون میرزاآقاخان و آثاری چون حاجی بابای اصفهانی، قوام بخشید. او در پیدایش و یا توسعه ژانرهای متعددی در ادبیات ایران، از قبیل رمان علمیـ تخیلی، رمان آرمانشهری، و رمان تاریخی نقش داشت و با وجود توجهی که در طول حیاتش هم مخاطبان و هم شرقشناسان (از جمله ادوارد براون، یوگنی برتلس، باسیل نیکیتین، ماخالسکی) به کارهایش داشتند برای چندین دهه مهمترین آثارش، از جمله دو کتاب "روزگاری که گذشت” (انتشارات ابن سینا، ۱۳۴۶)، و کتاب "رستم در قرن بیست و دوم” (چاپخانه اتحادیه، ۱۳۱۳)، کمیاب و دور از انتشار باقی مانده بود. در سال ۱۳۹۳ بعد از ۴۷ سال کتاب "روزگاری که گذشت” با همت مهرناز منصوری و من منتشر شد و برای دسترس و مطالعه عموم در اینترنت قرار داده شد. کتاب "رستم در قرن بیست و دوم” نیز توسط انتشارات "آسمانا” آماده انتشار است و به زودی رونمایی خواهد شد.
من گزارش زندگی و آثار صنعتیزاده را در مدخلی که بر ایشان برای دایر المعارف ایرانیکا نوشتهام آوردهام و نقد خودم را بر "روزگاری که گذشت” در موخرهام بر ویرایش مشترکم با منصوری از این اثر و نقدم بر رمان "رستم در قرن و بیست و دوم” را به ترتیب در مجله "بررسی کتاب” (به سردبیری مجید روشنگر) و مجله "پیام داستان” منتشر کردهام. اما متنی که در پیش رو دارید نه گزارشی جامع از آثار و زندگی عبدالحسین صنعتیزاده و نه نقد دو اثر فوق الذکر است.
بلکه این نوشته در پی سفرم به ایران و تاسف بر مشکلات عدیدهی چاپ کتاب "روزگاری که گذشت” به کوشش آقای محمدعلی گلابزاده (انتشارات مرکز کرمانشناسی با همکاری انتشارات ولی، ۱۳۹۵) نوشته شدهاست. گرچه نشر این اثر در استان کرمان ـ خاصه که روایتهای صنعتیزاده از نظر تاریخی حائز ارزشهای متعدد برای تاریخ کرمان است ـ بنا به قاعده بایستی یک اتفاق فرخنده باشد اما در وضعیت کنونی بیانضباطیهای متعدد علمی و شلختگیهای ویراستاری آن این شیرینی را به کام تلخ و غمانگیز کردهاست.
در یک طبقهبندی کلی غیر از صدها اشتباه تایپی که در کل کتاب به سادگی قابل رویت است، میتوان به اشتباهات زیر اشاره کرد: بیدقتی کامل در ارجاع نقل قول در کل مقدمه کتاب، بیتوجهی کامل به اشاره به منبع ویرایش حاضر و چاپهای پیشین کتاب، اضافه کردن دلخواه زیرنویس به برخی عکسهای کتاب اصلی، مهمتر از آن اضافه کردن دلخواه دهها عکس به عکسهای کتاب اصلی، ضبط اشتباه برخی کلمات که منجر به اطلاعات اشتباه تاریخی میشود، بیتوجهی به اشاره به پاورقیهای نسخه اصلی و مهمتر از آن بیتوجهی به ستونبندی کتاب که خاصه در بخشی از کتاب باعث از بین رفتن کامل مقصود اثر شده است. در ادامه با جزئیات بیشتر و به توالی به این موارد خواهم پرداخت:
اول: طرح جلد کتاب "روزگاری که گذشت” در نسخه چاپ ابن سینا به سال ۱۳۴۶ نقاشی علی اکبر صنعتی، مجسمه ساز مشهور است. در ویرایش آقای گلابزاده این طرح جلد به سادگی کنار گذاشته شدهاست.
دوم: از مقدمهی کتاب شروع میکنم: آقای گلابزاده، محقق و مسوول نشر کرمانشناسی، در هیچ کجای کتاب و مقدمهی خود اشاره نمیکنند که این کتاب از روی چه نسخهای ویرایش شدهاست؟ اصلا اصل کتاب چه سالی و توسط چه انتشاراتی منتشر شدهاست، و چه سابقهی نشری دارد!
سوم: جای تعجب دارد آقای گلابزاده که به واسطهی تماس همکار عزیزم دکتر نعمت احمدی و شخص بنده از سالها قبل از کوشش من در راستای ویرایش این کتاب مطلع شده بودند و بعد توسط ایمیلی از طرف اعضای خانواده مرحوم صنعتیزاده از انتشار ویرایش من ـ که دسترسی آزاد و رایگان به کتاب را فراهم آورد ـ مطلع شدند در مقدمه خود بیاشاره به این ویرایش به "نایاب بودن” این اثر اشاره میکنند! نه فقط یک تحقیق ساده در اینترنت ایشان را به نسخه منصوری و من از این کتاب میرساند، که مصاحبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ روزنامه فردای کرمان با من نیز به بهانهی ویرایش ما از این کتاب صورت گرفتهاست.
چهارم: در کل مقدمهی آقای گلابزاده بر این کتاب هر کجا که صفحهای از کتاب نقل شده است این نقل با نسخهی کتاب تطابق ندارد! یعنی در هیچکدام از موارد متعددی که ایشان به صفحهای اشاره کردهاند آن صفحهی کتاب حاوی آن مطلب نیست! دلیل این مورد این است که تمام نقلهای ایشان نه از نسخه ویرایش شده خودشان که به صفحات چاپ ۱۳۴۶ کتاب است!
پنجم: از صفحه اول متن اصلی شروع کنم: در این صفحه آمدهاست که «شصت و هشت سال قبل یعنی در روز ۱۹ ذیقعده سال ۱۳۱۳ هجری شمسی در شهر کرمان… به دنیا آمدم». عجیب نیست؟ طبق این ویرایش، نویسنده باید این کتاب را در سال ۱۳۸۱ شمسی نوشتهباشد. چنین اشتباهی از همان سطر اول ترسناک است! مسلم است که نویسنده دارد از ۱۳۱۳ هجری قمری مینویسد و نه هجری شمسی.
ششم: در زیرنویس صفحه ۲۴ فروش بنه، به اشتباه فروش بته ضبط شدهاست! به این اوصاف بادامو دهی ست که مردمش بته میفروختهاند!
هفتم: شایان ذکر است که این کتاب در همان نسخهی اصلی حاوی تعدادی عکس است که گاهی صنعتیزاده بر برخی از این عکسها زیرنویس افزودهاست. در ویرایش حاضر آقای گلابزاده در مواردی از خودشان زیرنویسی به برخی عکسها افزودهاند بدون اینکه هیچ تفاوتی بین افزودههای خود و متن اصلی کتاب نشان داده باشند: نمونهی افزودن چنین زیرنویسهایی صفحه ۳۳٫
هشتم: در زیرنویس صفحه ۳۸ آخوند ملامحمد جعفر به ملااحمد جعفر تبدیل شدهاست!
نهم: زیرنویس صفحه ۶۱، "حروف حی” به صورت "حروفچی” ضبط شده است!
دهم: در صفحه ۱۴۶ کتاب عبدالحسین صنعتیزاده آوردهاست «سابقا در پاورقی ص ۶۰ به طور اختصار شمهای از مدرسه ملی نوشتهام»، متاسفانه آقای گلابزاده این زحمت را نکشیدهاند که ببینید پاورقی مورد اشارهی نویسنده اصلی در ویرایش ایشان در چه صفحهای افتاده است! عین همین مورد در صفحه ۱۵۳ نیز اتفاق میافتد که در متن، صنعتی زاده به صفحه ۷۹ نسخه ویرایش شدهی خودش اشاره میکند و ویراستار حاضر هیچ نیازی نمیبیند که مشخص کند این صفحه در ویرایش ایشان کجاست!
یازدهم: آقای عبدالحسین صنعتیزاده در لابهلای اوراق کتاب خود بنا به باور و روایت خود عکسهایی را منتشر کردهاست. ویراستار حاضر به دلخواه خود عکسهای بسیاری را به عکسهایی که نویسنده در نسخهی اصل آورده افزودهاست و حتی اشارهای نداشته که این همه عکس را خودشان است که به نسخه اصل افزودهاند! نمونهی این عکسها در این چاپ از کتاب فراوان است: صفحه ۳۱، ۴۵، ۹۹، ۱۰۲، ۱۰۸، ۱۳۳، ۱۵۵، ۱۷۶، ۱۷۷، ۲۲۰، ۲۴۷، ۳۴۲، ۳۴۵٫
دوازهم: در صفحه ۳۵۹ این کتاب صنعتیزاده از مشکلاتی که سانسور برای روزنامه "پندار” ایجاد کرد مینویسد. و ادامه میدهد که بعد از آنکه آقای جودت، رئیس فرهنگ وقت، او را مجبور به سانسور مطالب کرد او تصمیم میگیرد مشترکین و خوانندگان خود را از علت تعطیل روزنامه آگاه نماید و برای همین صنعتیزاده به روشی برخی روزنامه نگاران دیگر در عصر مشروطه و رضاشاهی، مقالهای صوری مینویسد که حاوی پیامی رمزی بودهاست و وقتی پیام رمزی آن درست درک میشده که خوانندگان کلمات اول هر خط در آن ستون را پشت سر هم میگذاشتند. در ویرایش حاضر کل ستون بندی، که در نسخه اصل با دقت توسط صنعتیزاده حفظ شدهاست و مبنای روایت اوست، به طور کلی نادیده گرفته شدهاست!
این شرح نسبتا جزئی برخی از ایرادات این ویرایش است. در نهایت این اشتباهات یک واقعیت ساده را نشان میدهد: در ویرایش حاضر حتی یک روخوانی ساده از روی متن نهایی پیش از انتشار صورت نگرفتهاست. متن از روی یک نسخه از کتاب تایپ شده و بدون تاکید بر بازخوانی با یک مقدمه همراه شده و منتشر شدهاست! در وضعیت کنونی نسخههایی که از این کتاب در بازار پخش شده است یک اثر مهم تاریخی را به شکلی بینظم و با بیدقتی فراوان عرضه کردهاست، اثری که به احتمال زیاد توسط افراد دیگری، مبنای اشتباهات تاریخی تازه خواهد شد.