کد خبر: ۲۱۱۳۰
تاریخ انتشار: ۰۷ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۲:۵۲
ارسال به دوستان
ذخیره
در گفت‌وگوی ویژه گفتارنو با رییس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان کرمان مطرح شد
گفت‌وگو با مهدی حسینی‌نژاد در روزهایی که هنوز حکم سرپرستی این سازمان را داشتند انجام شد. اینک در آغاز سال جدید گفت‌وگو با رییس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان کرمان به عنوان اولین گفت‌وگوی عیدانه سایت خبری گفتارنو منتشر می شود.

گفتارنو/محبوبه فیروزآبادی: گفت‌وگو با مهدی حسینی‌نژاد در روزهایی که هنوز فقط حکم سرپرستی این سازمان را داشتند انجام شد. اینک در آغاز سال جدید گفت‌وگو با رییس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان کرمان به عنوان اولین گفت‌وگوی عیدانه سایت خبری گفتارنو منتشر می شود. او با حوصله به پرسش‌های گفتارنو پاسخ داد که می‌خوانید. 
 
آقای حسینی‌نژاد! اگر موافق باشید با زیرساخت‌های صنعت در استان شروع کنیم. به نظر می‌رسد رشد صنعت، متوازن نیست و ما در خیلی از زیرساخت‌ها ضعف‌های جدی داریم شما این نقد را قبول دارید؟

من قبل از پاسخ به این سوال توضیحی در مورد صنعت، معدن و بازرگانی استان بدهم. بعد سؤال شما را جواب می‌دهم. بر اساس آمار تولید ناخالص داخلی استان ما 1/3 درصد تولید ناخالص داخلی کشور است. از این 1/3 درصد 37 درصد در سازمان صنعت و معدن و تجارت است. از این 37 درصد،15 درصد مربوط به صنعت،12 درصد مربوط به معدن،10 درصد مربوط به تجارت است. سهم این قسمت‌ها نسبت به‌کل کشور به این صورت است که صنعت ما 2/3 درصد سهم تولید ناخالص داخلی کشور است، سهم بازرگانی 1/2 درصد ولی سهم معدن ما 39 درصد GDP کشور است كه این نشان می‌دهد که کرمان یک استان معدنی است. از این 39 درصد GDP معدن که در استان ما است عموماً 6/99 درصد مربوط به چهارعنصر معدنی در پنج کمپانی بزرگ است. مس، آهن، زغال‌سنگ و کرومیت. مس عمده‌ترین کانی‌های فلزی ما است؛ ذخایر معدنی کشف‌شده ما 8/5 میلیارد تن است ...

بر اساس برآورد در چه سالی است؟
سال 94 را می‌گویم.

آخرین آمار مربوط به سال 94 یا 95 است؟
95. الآن بر اساس آخرین آمار میزان ذخایر قطعی ما 8/5 میلیارد تن است؛ که قبل از دولت تدبیر و امید 7/4 میلیارد تن بود که 1/1 میلیارد تن که حدود 23 درصد افزایش در دولت تدبیر و امید را نشان می‌دهد. ما 42 نوع ماده معدنی شناسایی‌شده در استان داریم.

در بحث اکتشافات ما بیشتر در کدام معدن‌ها کار کرده‌ایم؟

من کلی خدمت شما می‌گویم. ما 375 پرونده بهره‌برداری داریم که 6/99 درصد ارزش تولیداتشان مربوط به پنج کمپانی بزرگ است.4/0 مربوط به 370 تا است. ذخایر شناسایی‌شده ما که 8/5 میلیارد تن است 44 درصد آن مس،33 درصد ان آهن،3 درصد زغال‌سنگ،5/0 درصد هم کرومیت است. مابقی ان 38 ماده معدنی که مادر استان کرمان داریم. این نشان می‌دهد که معادن وکانی های فلزی ما شاخص پتانسیل در استان ما است.

مهم‌ترین کار و راهبردی که ما داریم چه وزارت خانه و چه سازمان به‌طور خاص اینکه تکمیل زنجیره‌های این ها را به‌طور خاص ایجاد بکنیم.
مثلاً در سال اقتصاد مقاومتی و اقدام و عمل که مقام معظم رهبری نام‌گذاری کردند، وزارت خانه به‌طور خاص هفت پروژه را تعریف کرده است که 3-4 مورد آن در استان کرمان ارتباط مستقیم دارد.1-تکمیل زنجیره ارزش‌افزوده مس 2- اهن؛ که مادر استان کرمان به‌طورجدی دنبال کردیم. 

در استان ما الآن اهن، کنسا نتره، گندله، اهن اسفنجی و شمش را پیگیری کردیم وبه بهره‌برداری می رسد. در مس هم کنسانتره مس‌آند، مس کاتد، مس و مصنوعات مسی را هم مدنظر قرار داده ایم. برای همین زیرساخت‌ها را دنبال کرده‌ایم. بحث زیرساخت که سؤال شما بود و می‌خواستم به اینجا برسم که به‌هرحال وقتی یک زنجیره‌ای را نگاه می‌کنیم در این زمینه زیرساخت‌های آب و برق و گاز زمین خوشبختانه دیده‌شده است.

شما مدعی هستید که زیرساخت‌ این پروژه‌ها تأمین است؟
پروژه‌هایی که ما الان در زنجیره ارزش‌افزوده در حال اجرا داریم همه زیرساخت‌هایشان تامین است.

 یعنی شما مدعی هستید ما مثلا در بخش حمل‌ونقل ضعفی نداریم؟

به حمل‌ونقل از دو بعد می‌توان نگاه کرد: 1-به‌صورت کلوخه و خام صادر بشود 2- تکمیل زنجیره ارزش‌ در هر مرحله ایی اتفاق بیافتد. اگر به صادرات استان در سال‌های گذشته و متمادی و 10 سال قبل نگاه کنیم عموماً اتفاق‌هایی که در سال قبل می‌افتاد صادرات ما به لحاظ وزنی زیاد بود و به لحاظ ارزش دلاری کم بود. متأسفانه ارزش دلاری کالاهای وارداتی ما به‌طور میانگین 6 هزار دلار بود، اما صادرات ما حدود 3 هزار دلار بود. وقتی ما مسیرتولید کالاهای با ارزش افزوده بالا را ببینیم، به لحاظ تناژی کاهش پیدا می‌کند و ازلحاظ دلار به‌شدت ارزش پیدا می‌کند. اگر به صادرات امسال نگاهی بیاندازیم، یک محصول دانش‌بنیان را تولید می‌کنیم که ازلحاظ تناژی حدود 900 تا 1000 تن است ولی به لحاظ ارزش دلاری نزدیک 230 میلیون دلار است.

چه محصولی است؟
یک قطعه خاص است که تولید گرانول می‌کند. وقتی به این شکل نگاه بکنیم پس زیرساخت حمل‌ونقل به‌طور کامل مهیا است. ولی اگر سنگ اهن خام را نگاه بکنیم ...

بهتر نیست نگاه واقع بینانه به شرایط استان داشته باشیم.
در بحث حمل‌ونقل که نگاه ریلی بوده است که الآن پروژه‌هایی دخیل شده و انجام می‌شود. بستگی به این دارد که به چه شکل و تا کجا نگاه کنیم و برای آینده‌مان چه راه‌ها و برنامه ای وجود دارد که این دو به‌موازات در حال انجام است.

برق؛ یکی از چالش‌های جدی در استان کرمان است. این را تأیید می‌کنید؟
یکی از سیاست‌هایی که دنبال شد پروژه‌های CHP بود.

ولی استقبالی از این نشد!
استقبال در استان ما نشد.

درصورتی‌که استان ما پتانسیل‌ خیلی بالایی در این زمینه داشت. فکر می‌کنید چرا؟
نیروگاه‌هایی که در استان کرمان داشتیم و صنایعی که عموماً برق‌بر است خودشان دنبال نیروگاه رفتند، یعنی نیروگاه بزرگ. الآن کارخانه‌های که میدکو یا همان مجموعه هولدینگ خاورمیانه دنبال می کند به عنوان مثال دنبال این رفته است که نیروگاه 500 هزار واتی برق را بزند، گل گهر 1000 مگاواتی برقی را بزند، یعنی صنایع بزرگ ما که برق‌بر هستند برای خودشان تعریف کرده‌اند و صنایع کوچک ما در این حدی نبود که از CHP ها استفاده بکنند و در استان ما دنبال نشد.

فکر نمی‌کنید یک بخش به این برگردد که واحدهای کوچک‌تر خودشان توان تأمین زیرساخت برق را هم ندارند. واحدهای بزرگ‌تر خودشان به‌واسطه‌ی وضعیت اقتصادی ومالی که دارند، این توان را دارند که دنبال تأمین زیرساخت‌های خودشان بروند!
در کشور ما به این صورت بود که انرژی ارزان بود، نیروی کار ارزان بود، اب و برق به‌شدت ارزان بود و ما به همه‌ی این‌ها یارانه می‌دادیم. هدفمندی یارانه‌ها باعث شد که قیمت‌ها واقعی شود. مثلاً نفت و گاز را به 90 درصد قیمت فوب خلیج فارس واگذار کردیم، عموماً این‌ها ارزان بودند و درسال 84 صنایع زودبازده را هم شروع کردیم. درسال 90 که افزایش قیمت‌ها اتفاق افتاد ازآنجا چالش‌های ما هم شروع شد.
 اما به این نکته رسیدم که وقتی یک واحد در دنیا شکل می‌گیرد توجیه فنی اقتصادی که بحث مطالعاتی است معمولاً به‌طور 90 درصد وقت روی آن گذاشته می‌شود که از همه زوایا طرح بررسی شود که آیا این صنعت توجیه دارد که شکل بگیرد؟ این مساله در کشور ما یک مقدار برعکس است که عموماً 10 درصد فاز مطالعاتی و 90 درصد فاز اجرایی شکل می‌گیرد.

شاید تصمیم‌ها تابع فشارهای سیاسی قرار می‌گیرد. این‌طور نیست؟
خیر. سال 84 که طرح بنگاه‌های زودبازده شروع شد ما تسهیلات یارانه ای به واحدها می‌دادیم.12 درصد نرخ تسهیلات بود و تا 8 درصد هم یارانه می‌گرفتند. تقریباً تسهیلات پس‌انداز و قرض‌الحسنه می‌دادیم که واحد شکل بگیرد. چرا با اینکه تسهیلات قرض‌الحسنه می‌دادیم و یک واحدی شکل گرفت و در سال 95 که من الآن هستم که تقریباً 50 جلسه کارگروه رفع موانع تولید داشتیم که عموماً مربوط به مسائل بانکی واحدهای ما بود که در سال‌های 84 ـ 85 شکل‌گرفته بود.

شما فکر می‌کنید چرا؟
واحدهای ما طرح‌های توجیه اقتصادی را خوب رصد نکردند.

همان موقع گزارش‌هایی منتشر شد مبنی بر اینکه 61 درصد طرح‌ها زودبازده اساساً به انحراف رفته بودند. درست است؟
انحراف کمتر رفتند. ما در سال 90 که رصد کردیم، تقریباً 20 درصد از واحدهای ما پول‌هایشان به انحراف رفته بود و پول را درجاهای دیگر هزینه کرده بودند.

درواقع شما گزارش بانک مرکزی را تکذیب می‌کنید؟
 ما در استان خودمان صحبت می‌کنیم.

بانک مرکزی استان کرمان را با بیشترین انحراف اعلام کرده بود و در آن گزارش آمده بود کرمان 61 درصد انحراف داشته است!
نه ما آمارها را خودمان اعلام می‌کنیم. آمار واحدها در این سازمان‌؛ بازرسی، خانه صنعت و معدن و خود ما سه تیم با یکدیگر رفتیم رصد کردیم.

پس فقط 20 درصد منحرف شده بود؟
20 درصد منحرف و پول را در جای دیگر هزینه کرده بودند؛ اما مهم این است  همان 80 درصد واحدها که برای کار آنجا آمده بودند؛  دچار مشکل شده بودند. به این دلیل که طرح‌ها را خوب رصد نکرده بودند. بازار، ماشین‌آلات به لحاظ فنی، میزان سرمایه‌گذاری و نرخ بازگشت سرمایه...

این ضعف متوجه خود بنگاه‌های بخش خصوصی بود؟
الآن در سال 94 ما عارضه‌یابی را انجام داده‌ایم نزدیک به 60 درصد از واحدهای ما مشکلات مدیریتی دارند.

به چه معنا؟
شما همین بحث صادرات را در نظر بگیرید، مادر استان خودمان محصولی را تولید می‌کنیم. صادرات پیش‌بینی استان کرمان امسال 1 میلیارد و 169 میلیون دلار است و خوشبختانه در 9 ماهه اول امسال 900 میلیون دلار صادرات داشته‌ایم.13 درصد از آن پیش‌بینی هم جلوتر هستیم؛ اما نکته قابل‌تأمل این است که از این 900 میلیون دلار؛570 میلیون دلار پسته و مغز پسته،230 میلیون دلار مربوط به یک محصول دانش‌بنیان که در یک واحد متوسط ما در حال تولید است. مقایسه می‌خواهم بکنم، یک شرکت باعظمت یک محصول استراتژیک مثل پسته و مغز پسته 570 میلیون دلار؛ یعنی چی؟ یک مدیریت دانش‌بنیان در یک واحد صنعتی ما به‌اندازه 50 درصد صادرات استان کرمان که پسته و مغز پسته است عرض‌اندام کرده است.

این واحد جزو بنگاه‌های زودبازده بوده است؟
خیر دانش‌بنیان بوده است. این مدریت سبب شده است که یک واحد متوسط ما یک محصول دانش‌بنیان را تولید بکند که بر روی بالانس صادرات نه‌تنها استان بلکه کشور تأثیر بگذارد.

آقای مهندس! بخش خصوصی می‌گوید ما بیش از مدیران دولتی که پشت میزشان نشسته‌اند دلمان برای سرمایه‌مان می‌سوزد. چقدر قبول دارید که خارج از گود نشسته‌اید و...
من آماری صحبت می‌کنم؛ یعنی چیزی که وجود دارد. یک‌زمانی شما با یک واحد دانش‌بنیان صحبت می‌کنید که می‌گوید من اصلاً به این تسهیلات مالی نیاز ندارم.
آن یکی می‌گوید: اگر من تسهیلات مالی داشتم تولیدمان خیلی بهتر بود. با سه واحد دیگر صحبت می‌کنید و همین را به شما می‌گویند. 
من ده واحد را می‌بینم که نه تا مشکل دارند، یکی صادرات خیلی خوبی را دارند. بر اساس آماری که از هر ده تا گرفته‌اند به‌صورت کلی صحبت می‌کنم. 

سرمایه‌گذاران متهم اصلی را فضای کسب‌وکار استان می‌دانند. معتقدند تصمیمات دولتی است که سرنوشت آن‌ها را رقم می‌زند.
قطعاً این تأثیر دارد. الآن ما خودمان در مورد بروکراسی‌ اداری، کارهایی که شروع کرده‌ایم؛ اتفاقات خیلی خوبی در استان افتاده است. بروکراسی اداری نه‌تنها در استان بلکه کل کشور وجود دارد. الآن میانگین صدور مجوز بالای 150-160 روز است؛ یعنی یک معضل بسیار بزرگ است. 
درصورتی‌که در کشورهای نزدیک خودمان میانگین 3 روز است. صحبت من از من منظر دیگری به سؤال شما است. 
یک واحد دارد یک محصول دانش‌بنیانی تولید می‌کند ، تراز و بالانس صادراتی استان را به هم می‌ریزد که اتفاق بزرگی اتفاق افتاده است. اما واحد دیگری می گوید: من تسهیلات ندارم، بروکراسی اداری هست.

شما روی یک استثنا دست گذاشته‌اید و از صنعت استان انتقاد می‌کنید.
من اصلاً انتقاد نمی‌کنم. عارضه‌یابی که انجام داده‌ایم بیش از 50 درصد مشکلات مدیریتی داریم، حدود 30 درصد مشکلات مالی داریم.
 
20 درصد باقی‌مانده چه مشکلاتی دارند؟
بعضی از این‌ها هستند که تولیدات فصلی هستند، واحدهای راکد هم داریم و 7 درصد تولید فصلی هستند و یک درصد هم در حال راه‌اندازی بودند.

شما در صحبت‌هایتان اشاره کردید که فاز مطالعات در کشور ما جدی گرفته نشده است و بنگاه‌ها مطالعاتشان را قبل از اینکه ایجاد شوند جدی نگرفته‌اند. به نظر می‌رسد دولت هم همین ضعف را دارد. مثلا پروژه‌ فولاد بافت یکی از چالش‌های مدیران دولتی استان است. این نقد را قبول دارید؟
طبق قانون، متولی بحث مطالعات توسط وزارت صنعت و معدن و تجارت به سازمان‌های توسعه‌ای ایمیدرو و ایدرو محول ‌شده است و سازمان زمین‌شناسی. 
طبق ماده 14 قانون تبصره 4،65 درصد از وصولی حقوق دولتی که به خزانه می‌رود باید به سازمان صنعت معدن تجارت برگردد که ان در زیرساخت‌ها، مطالعه، احداث راه، تأمین آب هزینه بکند.
15 درصد طبق تبصره 6 باید به حساب خزانه استان واریز شود تا استان در این زمینه‌ها هزینه بکند.
 از این 65 درصد یا 15 درصد، عدد بسیار کمی به دستگاه‌هایی که باید مطالعات را انجام دهند برمی‌گردد. وقتی پول نباشد مطالعه درستی هم انجام نخواهد شد. 

در حوزه معدن به شما اشاره بکنم که ماده یک تعریف کرده است که کانی، کانسار، معدن، اکتشاف چیست؛ مکتشف چه‌کارهایی باید انجام دهد. مکتشف بر اساس ماده قانون معادن پنج مرحله بسیار هزینه‌بر را باید انجام بدهد تا اثبات بکند که مثلاً اینجا ذخیره ای وجود دارد یا خیر. 
اگر ذخیره‌ای وجود داشت مالکیت‌اش برای دولت است چون معدن انفال است و آن فقط یک بهره‌بردار است. اگر هم نداشت هیچ، شما را به خیر ما را به سلامت. این قانون. چرا قانون‌های سختی که در معدن وجود دارد،6 هزار نفر برای اکتشاف استان ورود کرده‌اند ولی 95-96 درصدشان باطل شده‌اند و الآن به نتیجه نرسیده‌اند؟

شما بفرمایید چرا؟
چون مطالعه نکردیم و قانون را نخواندیم.

سوداگری هم در این بازار بی تاثیر نیست!
نه من الآن نگاه کارشناسی را می‌گویم و کاری به سوداگری ندارم. شما فرض کنید بیاید در یک صنعت یا معدن سرمایه‌گذاری انجام بدهید، بر اساس آن چارچوب‌ها و شاخص‌های قانونی تعریف شده در کشور ما باید آن ضوابط رعایت شود. حداقل این است که مطالعات انجام شود؛ که آیا خوب هست که ورود شود یا خیر.
 طرح توجیه فنی اقتصادی شما می‌خواهید سرمایه‌گذاری بکنید، من دولت می‌خواهم تسهیلات، زیرساخت‌هایی را برای شما هموار بکنم، پول مال شماست وقتی کسی خودش پول می‌گذارد بیشتر دلش می‌سوزد.
من وقتی معاون معدن بودم در یک جمع خبرنگاری، از من پرسیدند به شما اگر یک معدن طلا بدهند چکار می‌کنید؟ بخش سوداگری شما در جواب من نهفته است. گفتم تو مو می‌بینی و من پیچش مو. من چون قانون معادن و آیین‌نامه معادن را خوانده‌ام و چون جدیداً یک سامانه‌ای را آوردیم که این قانون را خوب اجرا می‌کند به هیچ عنوان در فعالیت معدنی ورود نمی‌کنم، چون این قانون سخت‌گیرانه است که اگر ماده یک را مطالعه بکنید، اصلاً ورود نمی‌کنید.

با این تفاسیری که شما می‌فرمایید یکی از بخش‌های مهم اقتصادی استان باید تعطیل شود. پس چرا الآن تعطیل نیست؟

6/99 ارزش تولیدات مواد معدنی یا همان GDP ما مربوط به پنج کمپانی بزرگ ما است. 370 پرونده بهره‌برداری ما 4/0 درصد تولید ارزش‌افزوده می‌کنند. اگر این 4/0 درصد هم تعطیل باشد هیچ اتفاقی نخواهد افتاد، در دنیا هم در حوضه معدن هم اثبات‌شده است.1-معدن در حوضه بزرگ‌مقیاس کار انجام می‌دهد.2-اقتصاد کرمان به معدن‌های بزرگ ما وابسته شده است. صنایع فراوری که احداث می‌کنیم به همین معادن وابسته شده است. این چرخه به‌هم‌پیوسته شده است و اینکه اگر معدن کوچکی بسته شود و تأثیری هم نمی‌گذارد به‌واسطه این است که در دنیا هم ثابت شده است.

برای فولاد بافت که مثال زدید به لحاظ دستگاه‌های تخصصی و زیرساخت‌هایی که آنجا باید ببریم و هزینه‌هایی که باید انجام بشود به‌مراتب زیاد است. اگر مطالعه انجام دهیم فولاد بافت توجیه نداشته و ندارد؛ اما به لحاظ شاخص‌های دیگری مثل توسعه‌یافتگی یک شهرستان نگاه بکنیم این نگاه‌ها را تحت‌الشعاع خودش قرار می‌دهد که باید به این مورد توجه شود. ما الآن در همان فولاد بافت سرمایه‌گذاران که بوده است و چرا انجام‌نشده است و چه اتفاقی الآن افتاده است و سرمایه‌گذاران الآن که است مقایسه ایی می‌کنم. در زرند واحد کک سازی را داشتیم که از زمان شروع پروژه تا زمان بهره‌برداری کمتر از سه سال زمان برد. تفاوت را ببینید.

تفاوت مدیریت خصوصی با مدیریت دولتی!

در فولاد بافت هم همین است. آنجا دولت به طور خاص ایمیدرو بود و گفتم که پولی باید به ایمیدرو برمی‌گشت و هزینه می‌کرد نیامد.پروژه فولاد بافت از سال 86 شروع شد تا پارسال پیشرفت فیزیکی فاز احیا نزدیک 60 درصد بود؛ یعنی نزدیک 9 سال 60 درصد، از پارسال که سهامش به نحوی به شرکت خصوصی فروخته‌شده است، ان‌شاءالله ما در خرداد سال آینده فاز احیا را بهره‌برداری می‌کنیم.
 ولی 800 هزار تن شمش که آنجا است و این شمش به دلیل کمبود آبی که آنجا داریم توجیه ندارد، دنبال کردیم رفته است و به امید خدا می‌خواهیم به محصول دیگری تبدیل کنیم که طرحش را می‌خواهیم تغییر دهیم؛ اما مشکلات بعد خصوصی و دولتی ما مطالعه است.

شما خیلی تأکید داشتید به قوانینی که اجرا نمی‌شوند. من علاقمندم بدانم چرا اجرا نمی‌شوند؟ ما این‌همه نهادهای نظارتی داریم، تشکیلات عریض و طویل دولتی در حوزه‌های مختلف داریم. چرا اجرا نمی‌شوند؟
در حوضه خودمان در دولت تدبیر وامید و پایلوت کرمان را شروع کردیم، به طور خاص چند تا پایلوت کرمان شد.1-پهنه‌بندی استان برای اکتشاف.2-تعیین و تکلیف محدوده‌های معدنی. تعریف کردیم که سیستم و سامانه قانون را خوب اجرا کند. در رابطه با سؤال شما؛ فکر کنید شما یک ماشین ژیان دارید، به شما میگویند ازاینجا تا زرند با سرعت 260 کیلومتر بیست دقیقه دیگر باید زرند باشید، آیا با ژیانی که حداکثر سرعتش 60 کیلومتر می‌رود می‌توان 250 کیلومتر رفت؟

طبعاً نه!
طبیعتاً نه. چرا قانون خوب اجرا نمی‌شود؟ حوزه معدنی کرمان که بزرگ‌ترین حوزه معدنی کشور است، ورودی که برای ثبت محدوده‌ها در حوضه معدنی ما داشتیم به‌طور متوسط سالانه حدود 2 هزار نفر درخواست داشتند که ثبت کنند برای این‌که فکر می‌کردند معدن گنج است درحالی‌که برای اینکه به معدن برسید باید چهار خان را رد کنید که هر خان دنیایی هزینه است که به همه این‌ها نرسیدند. 

در سال 90 کرمان کلاً بلوکه بود چون کلش به ثبت رسیده بود. مردم می‌آمدند درخواست می‌کردند و ما می‌بایست ببینیم تداخل دارد یا خیر. نفراتی که قبلاً داده بودند باید ثبت می‌شدند و تعیین و تکلیف می‌شدند که در قانون تعریف‌هایی دارد که اگر به تعهدات عمل کند پروانه اکتشاف می‌شود و اگر به تعهدات پروانه کشف عمل کند گواهی کشف می‌شود و اگر به گواهی کشف عمل شود پروانه بهره‌برداری می‌شود. 
رصد کردن این 6 هزار فر و 2 هزارنفری که درخواست داشتند که به تداخل می‌خوردند که 8 هزار نفر می‌شوند. کل پرسنل معدن 13 نفر هستند، کل ماشین‌هایی که در اختیار معدن هستند دو پیکاپ هستند که برای کرمان است. 

ما در ابتدای دولت تدبیر و امید کاری را شروع کردیم و از سامانه استفاده کردیم، هم شفاف‌سازی کردیم و هم  سامانه شروع به اجرای قانون کرد. به دلیل حجم کاری، من نمی‌توانستم؛ اما سامانه سر تاریخ خودش اگر فرد به تعهدات عمل نمی‌کرد، تعیین و تکلیف برایش می‌کرد. 

اتفاقی که افتاد این بود؛ از 6 هزار محدوده‌ای که ثبت بود که سال 90 استان را قفل کرده بود ما توانستیم طی یک سال و نیم 4هزارو700 مورد را تعیین و تکلیف کنیم. الآن سیستم خودش قانون را اجرا می‌کند و اگر شما آن سر دنیا هم باشید می‌توانید کالک استان را رصد بکنید. می‌خواستم به این نکته برسم که بعضی وقت‌ها آن ضعف‌هایی که اتفاق میافتد به دلایل ساختارهای تعریف‌شده است.

160 روز میانگین صدور یک مجوز به دلیل طولانی بودن بروکراسی‌های اداری نیست، قانون تعریف کرده که برای صدور یک مجوز از آب، برق، محیط‌زیست و...استعلام بگیرید؛ که جواب گرفتن این استعلام‌ها پروسه‌های خودش را دارد که در آیین‌نامه‌ها تعریف‌شده است. به همین دلیل یکی از مشکلات بحث قوانین مزاحم است که در سال 90 به اتاق بازرگانی صنایع و معادن داده شد که شناسایی و اصلاح شود.

از بحث ابتدایی ما آب و گاز مانده است. و  اینکه چرا طرح پنجره واحد در استان کرمان شکست خورد؟

پنجره واحد را باید شما تفکیک کنید. ما سازمانی هستیم که در آن  صنعت و معدن و تجارت مشکلات بسیاری دارد. در کنار ما وزارت جهاد کشاورزی، مسکن و شهرسازی، وزارت تعاون کار رفاه اجتماعی هم هستند. وقتی بخواهم یک مجوز صنعتی را صادر بکنیم اگر حیطه شهر باشد از مسکن و شهرسازی و اگر خارج از شهر باشد از محیط‌زیست، امور و اراضی باید استعلام بگیرم. 

وقتی بخواهم مجوز معدن مثلا ماسه‌بادی را صادر بکنیم از فرمانداری، منابع طبیعی و. باید استعلام بگیرم. اگر برای ایجاد صنف باشد باید اماکن مجوز بدهد؛ یعنی گستره استعلامات قوانین خودش را دارد.
 پنجره واحد در همه قوانین دیده‌شده است ولی اینکه بتواند یک ساختاری را تشکیل بدهد و بتواند با همه لینک شود و همه کارها انجام شود هنوز این اتفاق نیفتاده است.

مغایرت قانونی با قوانین پیشین دارد؟

بعضاً دارد. مثالی می‌زنم. ما قانون معادن داریم که ماده 24 آن گفته است که باید دستگاه‌های متولی مثل محیط‌زیست، منابع طبیعی، میراث فرهنگی و .... روی محدوده‌هایی که فکر می‌کنند مشکلات دارد باید به من عنوان کند که من روی کالک سازمان خودم پیاده کنم؛ که اگر یک نفر در این محدوده، محدوده‌ای را خواست بگیرد من از آن استعلام بگیرم که آیا این کار انجام بشود یا خیر؟ در قوانین معادن دیده‌شده است.

حالا اگر مخالفت کرد ماده 24 مکرر گذاشته‌شده است که به هیاتی به ریاست استاندار ببرم که از من و آن دستگاه مخالفت‌کننده و متقاضی دعوت می‌شود که نهایتاً گفته می‌شود که این طرح اجرا بشود یا خیر. قانون محیط‌زیست می‌گوید که اگر می‌خواهید محدوده‌ای را کوچک یا بزرگ کنید فقط شورای عالی محیط‌زیست می‌تواند نظر بدهد.  یکی از دلایلی که انجام‌نشده است تضادهای قانونی است.

رئیس اتاق بازگانی نظرشان این بود که برداشت از پنجره واحد در مدیران استان اشتباه است و این باعث شکست خوردن این طرح‌شده است. نظر شما چیست؟
اتفاقاً پنجره واحد خیلی طرح خوبی است. فرایندهای استعلامات را تسریع می‌کند. تضاد قوانینی که وجود دارد عملاً این را دچار چالش کرد.

به بحث اول من برگردیم که فراهم نبودن زیرساخت‌های توسعه صنعت معدن در استان بود. گاز یکی از چالش‌های استان است. درست است؟
پروژه‌هایی که در جهت تکمیل زنجیر ارزش‌افزوده فولاد و مس که پروژه‌های اقتصاد مقاومتی استان است و ما به‌طورجدی پیگیری کردیم و اجرا می‌کنیم. الآن در استان تقریباً 32 میلیون تن کنسانتره را دیدیم،32 میلیون تن گندله را دیدیم، نزدیک 11 میلیون تن آهن اسفنجی را دیدیم و نزدیک 10 میلیون تن شمش را دیدیم.

برای چه سالی؟ 1404 درست است؟
نه. ما الآن در ابتدای دولت 12 ونیم میلیون تن کنسانتره آهن تولید داشتیم که الآن 24 ونیم میلیون تن تولید کنسانتره داریم.

این را که نمی‌خواهید به عملکرد همین دولت نسبت بدهید؟
بله نسبت می‌دهم.

آغاز این طرح چه زمانی بوده است؟
96 درصد این‌ها در این دولت بوده است.

در همین دولت کلید خوردند؟
به شما دارم می‌گویم. الآن که از گندله صحبت می‌کنیم عموماً بخش خصوصی را وارد کردیم بخش خصوصی پروژهها را زیر سه سال، عموماً 24 ماهه تکمیل می‌کند. ما در ابتدای دولت 12 ونیم درصد تولید کنسانتره داشتیم. الآن که اینجا نشستیم 24 و نیم میلیون تن کنسانتره تولید می‌کنیم.96 درصد نسبت به ابتدای دولت رشد داشتیم و رتبه اول را داریم.

ببخشید. شروع این طرح‌ها در این دولت بوده است؟

من دو بخش اشاره بکنم... من موضوعی به شما می‌گویم شاید برای شما جالب باشد. همان فولاد بافت را برای شما مثال می‌زنم. سال 86 پروژه کلید خورد و تا سال 93 هم کل پیشرفت فیزیکی این دو طرح که احیا و شمش می‌شود، مجموعاً 30 درصد بود که فاز احیا 60 درصد و شمش هیچی. 
چیزی که الآن اتفاق افتاده این است که تا خرداد سال آینده فاز احیا را افتتاح می‌کنیم. تغییر طرح را هم دادیم، شمش را به گندله یا کنسانتره تبدیل می‌کنیم. کک زرند را برای شما مثال می‌زنم. کک بالایی، کک سال 86 کلنگ زنی شد و ما سال 92 افتتاحیه داشتیم؛ اما کک پایینی، سال 92 جواز صادر شد و ابتدای سال 94 بهره‌برداری شد.

و حالا این طرح چالش‌ها و انتقادات جدی دارد!
این‌ها جای خودش. 
گندله 5 میلیون تن بود که الآن 15 میلیون تن است که تقریباً 200 درصد رشد داشته است. آهن اسفنجی که اصلاً نداشتیم که الآن 6/3 آهن اسفنجی تولید داریم. مس کاتد 250 هزار تن تولید داشتیم که الآن 4020 هزار تن تولید داریم. ذخایر معدنی از ابتدای شروع معدن ما از قبل از انقلاب تا ابتدای دولت 7/4 میلیارد تن داشتیم که الآن 8/5 میلیارد تن داریم که 1/1 تن افزایش داشتیم.

آقای مهندس آماری را که می‌فرمایید مردم باید درک و لمسش کنند و احساس کنند که یک تحول اقتصادی در استان اتفاق افتاده است. چگونه است که  مردم متوجه این تغییرات نشده اند؟

من می‌گویم؛ در کشور میزان تلفات نیروی انسانی که به‌واسطه رانندگی داریم چندین نفراست؟ حدود 19 هزار نفر؛ و آمار ما به لحاظ تلفات جاده‌ای فاجعه است. دولت و دولت‌های قبلی خیلی تلاش کرده‌اند و درصد را کم کرده‌اند اما باز دیده نمی‌شود. در صنعت هم همین‌گونه است. زغال را مثال می‌زنم. سال 54 بهره‌برداری از معادن زغال‌سنگ را شروع کردیم. در زرند یک کارخانه زغال شویی زدیم که اینجا زغال شسته و به اصفهان می‌بریم. امسال به‌واسطه مشکلات زغال‌سنگ که داشتم، نیروهایی که اعتصاب داشتند تقریباً بالای 10-15 جلسه شورای تأمین داشتیم، برای یک سیاستی که در دهه 50 اشتباه پایه‌ریزی شده بود.

من گفتم که ما تصمیمات سیاسی می‌گیریم؛ شما قبول نداشتید!
نه. من که قبول نداشتم، نه. گفتم عوامل و شاخص‌های دیگری دخیل هستند که یک صنعت یک جایی می‌رود. الآن زغال‌سنگ ما به اصفهان رفته است. چرا؟

گویا مدیران تصمیم گیر اکثراً اصفهانی بودند پروژه را به اصفهان بردند.
خب حالا من چهل سال بعد رو به شما میگویم. اتفاق‌های بزرگی که شاید قابل‌لمس نباشد. 
در استان ما، فرش یک‌زمانی حرف اول را در کشور می‌زد، الآن ما تقریباً 250 هزار مترمربع فرش می‌بافیم. ابتدای دولت 170 هزار متر فرش می‌بافتیم؛ اما جایگاه فرش کرمان کجاست؟ اصلاً مشهور و معروف نیست.

برای پراکنده نشدن بحث همان زیرساخت‌های آب و گاز را جمع‌بندی کنیم، ببینیم وضعیت ما در زیرساخت‌ها به چه صورت است؟   تا جایی که من اطلاع دارم، فولاد بافت برق، راه، گاز، نیروی انسانی و مواد اولیه هم ندارد. درست است؟

همه اطلاعات شما درست است؛ اما چیزهایی که الآن شکل‌گرفته است، آب برای طرح آهن اسفنجی تأمین‌شده است، لوله 14 کیلومتری از سد گذاشته‌شده که 4 کیلومتر آن مانده است که به‌زودی انجام می‌شود. برق با توجه به تغییر طرح، تأمین‌شده است، گاز هم با تغییر طرح مشکلی ندارد و تأمین است. با توجه به صنایع فراوری زیرساخت‌ها تقریباً درست ‌شده‌اند. مثلاً گل گهر آب مورد نیازش بخشی از خلیج‌فارس و بخش دیگر از فاضلاب شهر سیرجان تأمین می‌شود. برق را از نیروگاهی که در حال احداث است تأمین می‌کنیم.

آیا تخصیص فاضلاب کرمان به صنایع قابل‌اجرا است؟
با این سؤال به بحث اول که بخش خصوصی و دولتی بود برمی‌گردیم. بله قابل‌اجرا است.

تا جایی که اطلاعات کم من می‌گوید، این پروژه فقط با آب فاضلاب نمی‌تواند اجرا شود، یعنی آب فِرش هم می‌خواهد. این آب از کجا می‌خواهد تأمین شود؟
یک سؤال من از شما بپرسم. می‌دانید میزان بیلان منفی آب استان چه قدر است؟


آخرین عدد 1/1 را می‌گفتند اما بعضاً بیشتر هم اعلامش می‌کردند.
چند درصد مربوط به کجاها است؟

در هر بخشی فرق می‌کند بعضا می‌گویند صنعت 4 درصد بعضاً مدعی اند  2 درصد. به‌هرحال عدد خیلی ناچیز است. روی این موضوع بحثی ندارم...
همین را می‌خواستم بگویم. تقریباً به 1/1 میلیون متر مکعب که اشاره کردیم به هر برداشت آب‌داریم.95 درصد برای کشاورزی،4 درصد صنعت و 1 درصد شر ب استفاده می‌شود.

حالا این صورت‌مسئله فولاد بافت را حل نمی‌‌کند.  راستی شما برای فولاد بوتیا آب را چگونه تأمین می‌کنید؟
این آب شرب فاضلاب شهر کرمان را تأمین می‌کند، اینکه گفتم بخش خصوصی...

خب، آب فِرش نمی‌خواهد؟
نه. عموماً آب فرش کم استفاده می‌کنیم.

ببخشید، می‌گویند پروژه فاضلاب کرمان یک پروژه 32 ساله بعضاً 50 ساله...یعنی 50 سال دیگر این پروژه تمام می‌شود؟ چگونه با این آب می‌خواهید صنعت فولاد را در کرمان مستقر کنید؟
اولاً، الآن در کرمان گندله در حال تولید است تا آخر همین امسال تولید داریم. از شما دعوت می‌کنم بیایید و ببینید چگونه خریداری کرده است...

مگر چه قدر حلقه چاه خریداری‌شده است؟
احساس می‌کنم شما نگاه چالشی به بعضی از موضوعات می‌کنید. ولی من دعوت می‌کنم که این اتفاق‌هایی را که افتاده است را ببینید. این‌ها الآن موجود و تأمین است.

البته یک پروژه می تواند وجود داشته باشد و مشکل آب هم داشته باشد؟
وقتی تولید می‌کند یعنی آب برق گاز تأمین‌شده است.

و هیچ چالشی هم در زمینهٔ زیرساخت ندارد؟
وقتی تولید می‌کند طبیعتاً ندارد. ما پیش‌بینی که برای گندله استان داریم 32 میلیون است که 24 میلیون تولید داریم، هنوز 8 میلیون تن دیگر باید تولید بکنیم. 
در بحث آب که صحبت می‌کنیم و آبی که از خلیج‌فارس می‌آوریم 70 درصد پیشرفت فیزیکی داریم و فاز اول در حال اتمام است که با لوله‌ای به قطر 6/1 سانتی‌متری آب را به کرمان می‌آوریم و برای نیازهای آتی فاضلاب سیرجان قرارداد بسته است.
 در اشاره به حمل‌ونقل، روزانه 200 کامیون از گل گهر به سمت بندرعباس می‌رود؛ اما ما می‌خواهیم در سال 99 قطب فولاد کشور شویم. پس‌نیاز داریم علاوه براین‌ها راه آهنی را هم ایجاد کنیم.

من علاقه‌مند هستم برخی زوایا مجهول مشخص شود. برخی کارشناسان حوزه آب که صحبت می‌کنند، می‌گویند کرمان ده سال دیگر از جمعیت خالی می‌شود. شما می‌گویید که صنعت ما چالش آب ندارد. از طرف دیگر مدیر آب و فاضلاب می‌گوید 32 سال دیگر پروژه من تمام می‌شود، اما شما می‌گویید که آب فاضلاب به فولاد تخصیص داده می‌شود!
95 درصد آب کشاورزی ما به‌صورت غرقابی عموماً به درختان پسته داده می‌شود.

اما پسته یکی از کم‌مصرف‌ترین گیاهان برای کشاورزی است.
بهره‌وری هم به‌شدت پایین است. یک محصول دانش‌بنیان ما در رقابت با حوزه‌ای که 95 درصد آب را استفاده می‌کند. شرکت‌های بزرگ مالی، هکتارها زمین پشت آن هستند. 
یک کارخانه کوچک در رقابت با آن صنعت است. چون آب کم می‌شود آن صنعت به‌زودی حذف می‌شود. فرض کنید که اگر پسته حذف شود 95 درصد آب ذخیره می‌شود.

من برخلاف شما معتقدم که نمی‌توان پسته را حذف کرد. گزارش‌های سال 65 را که می خواندم، آقای شه بخش رییس صنایع وقت گفته بودند استان کرمان باید توسعه کشاورزی را رها کند و به سمت صنعت و معدن برود، پتانسیل ما در این بخش‌ها است. الآن بعد از گذشت 30 سال در گفت‌وگو با مدیرعامل صنعت و معدن و تجارت استان باز می شنوم که کشاورزی باید محدود شود. فکر می‌کنید چرا این اتفاق دستوری، نیافتاده است؟
30 سال قبل که صحبت کردند درست گفتند و الآن هم که من می‌گویم درست می‌گویم. واقعیتی که در این 30 سال اتفاق افتاده است این است که سطح آب زیرزمینی ما تا 100 متر بود اما الآن با 100 متر به آب نمی‌رسید. بهره‌وری کشاورزی که می‌بایست انجام دهیم ندادیم و 95 درصد برداشت کشاورزی که انجام می‌دهیم ما را به سمت بحران می‌برد.

ما چرا در این تغییر سیاست  و سوق پیدا کردن به سمت صنعت شکست خوردیم؟
پسته عموماً خرده مالکینی هستند که بخش بخش باغ دارند که بعضی‌ها از آبیاری تحت‌فشار استفاده می‌کنند. پسته در دنیا در هر هکتار 13 تن بهره‌وری دارد که در ایران زیر 1000 تن است.

 چون هزینه اجرای طرح‌های آبیاری  برای خرده مالکین به‌صرفه نیست انجام نمی‌دهند.
 آقای استاندار کاری را به‌عنوان پایلوت شروع کرده است که خرده مالکین به واحد تبدیل شوند و با یک پمپ کار کنند. پایلوت در چند شهرستان این کار را انجام می‌دهد که بتواند به‌سرعت انجامش دهد؛ اما واقعیت این است که بیشترین مصرف آب ما در کشاورزی است.95 درصد بیشتر از 5 درصد است. کرمان با بحران بی‌آبی روبه‌رو است و ما کاری که در صنعت کردیم این است که آب را از خلیج‌فارس بیاوریم؛ اما در کشاورزی هیچ کاری را نکردیم و چاه‌ها را عمیق‌تر کردیم.

می‌دانید کشاورزهایی که آبیاری تحت‌فشار را اجرا می‌کنند نمی‌توانند تسهیلات بگیرند؟ 
من به لحاظ مدیریتی و کلی می‌گویم که بروند تسهیلات بگیرند، در واحدهای صنعتی 496 واحد را از طریق کارگروه رونق تولید برای دریافت تسهیلات معرفی کردیم و تقریباً هر دوهفته‌ای یک‌بار جلسه‌ای با بانک‌ها داشتیم. آیا به نظر شما این مدیر توانمندی است که می‌خواهد وام بگیرد و تولید داشته باشد؟

من وام سرمایه در گردش را کاملاً معقول و منطقی می‌دانم. در تمام دنیا رایج است.
سرمایه در گردش خون در رگ یک واحد است.

آقای حسینی! آماری از واحدهای ورشکسته غیررسمی دارید؟
ما در سال 90 که رصد کردیم 80 درصد واحدهایی که تسهیلات زودبازده را گرفته بودند دچار مشکل شده بودند.

الآن چه قدر است؟
بر اساس آن آماری که عارضه‌یابی کردیم همان 80 درصد؛70 درصدشان مشکلاتشان بیشتر شده است یعنی بدهکارتر به سیستم بانکی شده‌اند اما تولید دارند. بر اساس واقعیت مملکت خودمان 141 یعنی ورشکسته؛ که در کشور ما واحد 141 است اما در حال کار است.

صورت‌ها صوری‌اند؟
صوری. یا اینکه مدیرش خود را غرق‌تر می‌کند؛ که عموماً مدیرها ما این شکلی هستند. یکی از واحدهای بزرگ ما ماهانه تراز مالی‌اش منفی 3 میلیارد تومان است؛ یعنی در سال نزدیک 40 میلیارد تومان منفی‌تر می‌شود.

چند سال این وضعیت را دارد؟
از سال 76 این واحد منفی بوده است ولی الآن در حال کار است.

دولتی است؟
بله دیگر. اگر بخش خصوصی بود ...

چه اتفاقی افتاده است؟ 
در سال 83 ماشین‌آلات و زمین‌ها را می‌فروشد و در سال 90 به دلیل بدهی به صندوق بازنشستگی واگذار می‌کند. در سال 94 به‌جایی می‌رسد که هیچی ندارد.

کارگرهای زغال‌سنگ چکار باید انجام دهند؟ چون صنعت فولاد حقوق معوق دارند.
ببینید باید بروید در ارزش‌افزوده کارکنید.

حالا کارگرها چه کنند؟ الآن یکی از چالش‌ها این است که جلوی مجلس تجمع می‌کنند و با نمایندگان مکاتبه می‌کنند، دفتر مقام معظم رهبری نامه می‌نویسند. ولی به‌هرحال آخرش چه؟
از الآن که نبوده است و سال‌ها این اتفاق افتاده است. اتفاق‌هایی که افتاده است در 2-3 سال آینده مشخص خواهد شد که چه شد. کنسانتره زغال به اصفهان می‌رفت و پول هم داده نمی‌شد؛ و سال‌ها این درگیری‌ها را داشتیم. کاری را که باید شروع کنیم یک‌شبه جواب نخواهد داد. از زغال می‌توان 500 محصول آروماتیکی بگیریم.

برخی می‌گویند زغال استان کرمان بی‌کیفیت است و اساساً سرمایه‌گذاری استان کرمان همان 50 سال پیش توسط کارشناسان روسی کار اشتباهی بوده است. شما جزو این دسته از کارشناسان هستید؟
چون من در زغال کارکردم خدمتتان می‌گویم. اشتباه می‌گویند. زغال استان کرمان یکی از زغال‌های باکیفیت و مطلوبی است که در کارخانه‌های کک سازی به لحاظ شاخص‌های تعریف‌شده استفاده می‌کنند.


آقای مهندس!‌زیرساخت پتروشیمی تأمین است؟
از شما خواهشی دارم که بروید و غرب کشور یک تحقیق بکنید.

من خاطرم هست که آقای پورمحمدی زمانی که رئیس سازمان بازرسی کل کشور بودند، گفتند هر نوع سرمایه‌گذاری در پروژه‌های پتروشیمی در شرق کشور محکوم به شکست است، به دلیل سرنوشت بد پتروشیمی‌های غرب. نظر شما به‌عنوان کارشناس چیست؟
صنعتی که در دنیا به‌شدت ارزش‌افزوده می‌کند پتروشیمی است.

این صنعت خیلی یارانه می‌گیرد. اگر یارانه قطع شود همین اظهارات را می‌فرمایید؟
ای‌کاش درزمینهٔ پتروشیمی اطلاعاتی داشتید. همین محصول گرانولی که در سیرجان تولید می‌کنیم حدود 230 میلیون دلار بر صادرات استان تأثیر بگذارد بخشی از مواد پتروشیمی است. شما ذهنتان به سمت یک صنعت 4 هزارمیلیاردی سرمایه‌گذاری می‌رود...

پتروشیمی که در کرمان تعریف‌شده است از چه نوعی است؟ غیر از این است که از نوع صنایع بزرگ است؟
ما الآن نزدیک 80 واحد پتروشیمی در استان کرمان داریم.

سرنوشت پتروشیمی فجر کرمان را بفرمایید.
پتروشیمی فجر کرمان تولید محصولی که می‌کند که از گاز گرفته می‌شود، خاص در دنیا است. تکنولوژی جدیدی است که اگر اتفاق بیافتد خوب است.

ازنظر شما اتفاق میافتد؟ یعنی زیرساخت‌ها و بستر فراهم است؟
مهم‌تر از همه دانش است.

اما سرمایه‌گذار تخصصی این حوزه کنار کشید. صندوق بازنشستگی کارکنان وزارت نفت یکی از سرمایه‌گذارانی بود که اوایل طرح در شمار سرمایه‌گذاران بود اما پا پس کشید!
سرمایه‌گذاران اصلی الآن کی است؟

از من امتحان می گیرید؟ فارغ از  نام سرمایه‌گذاران که صندوق بازنشستگی فرهنگیان باشد یا بانک پاسارگاد یا .... از دید کارشناسی شما این طرح را چگونه می بینید؟
به نظر من ما که نیاز داریم در شرق کشور که با کشاورزی مشکل  داریم و کمبود آب را داریم، باید در بحث صنعت و صنایع خرد کار بکنیم تا این موضوع را جبران بکنیم. موضوعی را که باید دنبال بکنیم، بحث احیای محصولاتی که در کرمان برند بودند؛ مثل قالی، پته، خرما...

پتروشیمی فجر چطور؟
نیاز داریم که این صنایع را بیاوریم.

الآن پتروشیمی فجر چیزی فراتر از کاغذ رفته است؟
جواز را گرفته است. سرمایه‌گذار که بانک پاسارگاد است و آن تکنولوژی که مهم‌تر از همه است، قراردادهایی که آقای عباسی که من با ایشان صحبت‌هایی را داشتم، آن شرکت خارجی کارهای مربوط به طرح را انجام داده است و حالا کارهای لازم که مربوط به هزینه مالی که بانک پاسارگاد طرف اصلی قرارداد است را دنبال می‌کند که عملیات اجرایی را شروع کند. فجر کرمان که در ارزوییه است هم به همین شکل که البته این دو محصولاتشان نسبت به هم متفاوت است و نیاز استان است که در این زمینه ورود بکند.

و زیر ساخت‌ها فراهم است؟
اگر فراهم نبود، فراهم بکند.

در کدام بخش بیشتر مشکل‌داریم؟
در تأمین آب که بحث انتقال آب است که دنبال می‌کنند. ولی به نظر من نیاز استان کرمان است که در زمینه پتروشیمی ورود بکند.

درواقع شما معتقد هستید که استراتژی صنعت استان از سمت واحدهای کوچک به سمت واحدهای بزرگ برود؟
نه؛هر دوتا. پتروشیمی که الآن صحبت کردیم گفتیم که 80 واحد داریم، متوسط‌ها. تکمیل زنجیره فولاد را که عرض کردم، بزرگ هستند. مس بزرگ است. ازاینجا به بعد باید صنایع کوچک را بیاوریم که مواد اولیه را که همین‌جا تولید می‌کنیم، برویم به سمت صنایع کوچک و متوسط. در پتروشیمی هم همین‌گونه است. باید بزرگ را داشته باشیم تا خوراک متوسط‌ها و کوچک‌ها را تأمین بکند.

برخی می‌گویند بعضی از مدیران جرات نمی‌کنند خلاف نظر مدیران ارشد استان  اظهارنظر بکنند و به‌واسطه همین است که برخی از پروژه‌ها در استان کلید می‌خورد و ادامه پیدا می‌کند. شما این نقد را چه قدر قبول دارید؟
من از دید کارشناسی خودم صحبت می‌کنم و به‌طور خاص که می‌گویم پتروشیمی نیاز است. اتفاقاً طرح فولاد بافت را که تغییر دادیم کلاً عوض شد و شاید بعضی از دوستان موافق این موضوع نباشند، چون شمش نیاز به آب و یا برق و گاز دارد، مصوبه شورای اقتصاد را گرفتیم که شمش را به گندله یا کنسانتره تبدیل کنیم چون به آب و گاز کمتری نیاز دارد. 

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار

دستگیری عاملان تیراندازی منجر به جرح 2 شهروند در کهنوج

قیمت طلا، سکه و ارز پنجشنبه ۳۰ فروردین‌ ۱۴۰۳

یک عادت مهم برای کاهش تاثیر استرس بر قلب

نجات 16 خودروی گرفتار در سیلاب توسط عوامل راهداری جنوب کرمان

هلالی‌های محیط ‌زیست کرمان آبگیری شدند

حضور بیش از 70 تیم گشت پلیس راه در محورهای بارانی استان کرمان

معاون وزیر آموزش و پرورش: امکان افشای سوالات آزمون‌های وزارت آموزش و پرورش غیرممکن است

محور فاریاب _کهنوج بازگشایی شد

سهامداران عدالت بخوانند/ جزییات تازه درباره واریز مرحله سوم سود اعلام شد

رییس کل دادگستری کرمان: وضع برخی از قوانین؛ موجب سنگ‌اندازی در تولید می‌شود / اگر از ظرفیت‌های کرمان استفاده شود، بخش زیادی از مشکلات اقتصادی استان و کشور رفع می‌شود

پربازدید ها

راهداری جنوب کرمان مسدودی چند محور و مسیرهای جایگزین را اعلام کرد

تمامی راه‌های اصلی و روستایی شمال استان کرمان باز هستند

جدیدترین قیمت طلا، سکه و ارز در بازار

سهامداران عدالت بخوانند/ جزییات تازه درباره واریز مرحله سوم سود اعلام شد

قیمت طلا، سکه و ارز پنجشنبه ۳۰ فروردین‌ ۱۴۰۳

نجات 16 خودروی گرفتار در سیلاب توسط عوامل راهداری جنوب کرمان

پر بحث

10 روستای استان کرمان به عنوان روستای هدف گردشگری انتخاب شدند   (۲۴ نظر)

عیدوک بامری که بود و چه رابطه‌ای با حاج قاسم داشت/ احمد یوسف زاده توضیح داد   (۶ نظر)

مشکل تامین زمین در کرمان برای ساخت واحدهای نهضت ملی مسکن  وجود ندارد   (۴ نظر)

پیش بینی وضعیت آب و هوای کرمان   (۲ نظر)

ببینید| فیلم کامل سخنان سید حسین مرعشی در شبکه افق   (۲ نظر)

ببینید| گزارش تصویری گفتارنو از مراسم عزاداری منزل حاج ماشاءالله خدادادپور در کرمان   (۲ نظر)

امام جمعه سابق راور درگذشت   (۲ نظر)

صدور هشدار زرد هواشناسی؛ ورود سامانه بارشی نسبتا قوی به کرمان   (۱ نظر)

ناصر فرشید به عنوان فرمانده انتظامی استان کرمان منصوب شد   (۱ نظر)

دو روستا و یک شهر استان کرمان به اینترنت پرسرعت متصل شدند   (۱ نظر)