کد خبر: ۲۱۸۲۹
تاریخ انتشار: ۲۹ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۱:۲۴
ارسال به دوستان
ذخیره
ایران نوشت:کارمند بانک پس از 10 سال زندگی عاشقانه، همسرش را به دادگاه خانواده کشاند تا جدا شود. این در حالی بود که او رازی پنهان در سینه داشت. 
 
خانم معلمی که تا چندی قبل زندگی شاد و عاشقانه‌ای درکنار همسر و پسرش داشت حالا در شعبه 276 دادگاه خانواده پیگیر پرونده طلاق­ بود. همه چیز به شب یلدای سال گذشته باز می‌گشت، شبی که همسرش بعد از دورهمی فامیلی، موضوع طلاق را در خلوت به میان کشید و همسرش را بهت زده کرد. در چهار ماه گذشته یک چشم لیلی شده بود اشک و یک چشمش هم آه وحسرت! 
 
سابقه آشنایی« لیلی »و «آرش» به 10 سال پیش برمی گشت. آن موقع هر دو دانشجوی رشته حسابداری بودند، اما حتی یک بار هم همدیگر را ندیده بودند تا آنکه روز امتحان ریاضی لیلی که شنیده بود آرش مهارت زیادی در درس ریاضی دارد، از او خواست روز امتحان در صندلی کناری‌اش بنشیند و جواب سؤال‌ها را پنهانی به او برساند. بعد از آن تقلب، نمره امتحان لیلی 14 شد ولی آرش به دلیل وقت کم آوردن نمره 12 گرفت،اما این ماجرا جرقه آشنایی بیشتر میان آنها را زد و دخترو پسر به هم دل بستند. اما لیلی که خانواده‌ای مذهبی داشت نمی‌توانست بدون محرم شدن به دوستی با پسری غریبه ادامه دهد، بنابراین دو هفته بعد از آشنایی، آرش خانواده‌اش را به خواستگاری لیلی فرستاد،اما همان‌طور که هر دو انتظار داشتند خانواده‌ها با این ازدواج مخالفت کردند. دنیای خانوادگی و سبک زندگی خانواده دختر و پسر بسیار  متفاوت  بود، یکی در قید و بند رسم ورسوم سنتی و دیگری بی‌اعتنا به آداب قدیمی. یک خانواده ساکن شمال شهر و دیگری محله‌ای معمولی درغرب پایتخت... با این حال اصرارو پافشاری دو جوان نتیجه داد و لیلی و آرش به عقد هم درآمدند. لیلی برای آنکه نشان دهد همسر آینده‌اش را دوست دارد برخلاف خواهرانش به جای 500 سکه طلا 110 شاخه گل رز برای مهریه در نظر گرفت ولی آرش 110 سکه طلا به آن اضافه کرد. 
 
 عقد محضری تا شروع زندگی مشترک زوج جوان شش ماه طول کشید که تمام این ایام سرشار از شادی و شوق بود، تنها مشکلی که لیلی را رنج می‌داد بهانه‌های مختلف مادرشوهرش و مخالفت‌هایش با او بود. با این حال لیلی به احترام مادرشوهر و عشق به آرش همه چیز را تحمل کرد. چند سال بعد پسرشان به دنیا آمد و زن جوان کار در شرکت حسابرسی را برای تربیت فرزندش رها کرد.وقتی فرزندشان هفت ساله شد لیلی دوباره به فعالیت‌های اجتماعی پرداخت و این بار شغل معلمی را انتخاب کرد. لیلی از زندگی‌اش راضی بود، بخصوص که در مدرسه‌ای معلمی می‌کرد که پسرش هم درآنجا درس می‌خواند تا اینکه شب یلدای سال گذشته زندگی آنها دستخوش تحولی بزرگ شد... 
 
اما شب یلدای سال 95 برایشان شبی تلخ وجنجالی شد،چراکه وقتی آرش موضوع طلاق را پیش کشید، بعد از ساعتی حرف زدن درباره ارزش‌های عشق و دوست داشتن به همسرش گفت:«به دلایلی که نمی‌توانم بگویم ما باید از هم جدا شویم، اما خواهش می‌کنم به‌دنبال دلایل آن نگرد...» اما لیلی که دچار شوک وحشتناکی شده بود به موضوع اهمیتی نداد. دو ماه گذشت و از مهر و علاقه آرش چیزی کم نشد که هیچ، محبت او نسبت به همسر و فرزندشان بیشتر شد و حتی زمان بیشتری هم صرف آنها می‌کرد. با گذشت زمان لیلی تصور کرد که پیشنهاد طلاق یک شوخی بیشتر نبوده، تا اینکه ورقه‌ای ازدادگاه به دستش رسید که اورا برای رسیدگی به دادخواست طلاق به دادگاه خانواده فراخوانده بود. از آن پس لیلی روز به روز غمگین‌تر و افسرده‌تر شد تا آنکه همکارانش یک روز پا پیش گذاشتند تا با حرف زدن و مشورت، شوهر دوست‌شان را از جدایی منصرف کنند،اما آنجا بود که راز بزرگ آرش برای طلاق آشکار شد و وقتی این خبر از طرف کارکنان مدرسه به گوش لیلی رسید فهمید که دلیل کاهش وزن تدریجی همسرش در دو سه ماه اخیر چه بوده است؟ 
 
آرش به بیماری سرطان بدخیم مبتلا شده بود و پزشک‌ها از زنده ماندنش قطع امید کرده بودند. او فهمیده بود فقط چند ماه دیگر زنده خواهد ماند. از این‌رو تلاش کرده بود با طلاق دادن همسرش همه حق و حقوق او را پیش از مرگ بپردازد تا بعدها از طرف مادرش دردسری برای لیلی پیش نیاید، گر چه لیلی همچنان دوست داشت کنار شوهرش بماند و در روزهای سخت بیماری از او مراقبت کند، اما به اصرار آرش، دادخواست طلاق یکطرفه روال خود را طی کرد و همه مراحل رسیدگی به پرونده طلاق، پیش از تعطیلات عید به انجام رسید. 
 
صبح روز بهاری، لیلی وارد شعبه 276 دادگاه خانواده شد تا مراحل قانونی پرداخت هزینه‌های مورد نظر به تأیید قاضی «غلامرضا احمدی» برسد. قاضی پس از مطالعه دوباره پرونده به لیلی گفت:«به این ترتیب پرداخت مهریه طبق موافقت و مقرری تعیین شده وهر دو ماه یکبار از سوی همسرتان پرداخت خواهد شد. مبلغ اجرت المثل ایام زندگی و سهم شما از نیمی از اموال هم که مشخص شده است ، کافی است آن را به واحدهای مربوطه ارائه کنید. تنها می‌ماند آن 110 شاخه گل رز، تکلیف آنها را هم روشن کنید که می‌خواهید بگیرید یا نه؟» 
 
لیلی که بغض سنگین راه گلویش را فشرده بود و به سختی حرف می‌زد، جواب داد:«گل رز می‌خواهم چه کار؟ گل‌های اصلی من، زندگی، شوهر و بچه‌ام بودند که این‌طور دارند پژمرده می‌شوند؟...» آنگاه لحظه‌ای سکوت کرد و دوباره ادامه داد:«آقای قاضی ظهر شده و من باید بروم، الان پسرمان از مدرسه بیرون می آید...» بعد هم برگه‌های مربوط به دریافت حق و حقوقش را برداشت و با چشمان اشکبار از دادگاه بیرون رفت ...
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار

حکم قطعی محکومان پرونده پروژه الماس مال کرمان صادر شد

کسب یک طلا و برنز در مسابقات قهرمانی کشور توسط کاراته‌کاهای کرمانی

استاندار کرمان: پیگیری امور اقتصادی در هیچ شرایطی نباید تعطیل شود

نگرانی سازمان جهانی بهداشت از گسترش آنفلوآنزای پرندگان در بین انسان‌ها

هر گونه تغییر قیمت در کالاهای اساسی تخلف محسوب می شود

دستگیری عاملان تیراندازی منجر به جرح 2 شهروند در کهنوج

قیمت طلا، سکه و ارز پنجشنبه ۳۰ فروردین‌ ۱۴۰۳

یک عادت مهم برای کاهش تاثیر استرس بر قلب

نجات 16 خودروی گرفتار در سیلاب توسط عوامل راهداری جنوب کرمان

هلالی‌های محیط ‌زیست کرمان آبگیری شدند

پربازدید ها

راه ارتباطی 50 روستای کوهستانی در شرق کرمان مسدود شد

مفقود شدن ۳ دختر نوجوان در سیلاب عنبرآباد

هلالی‌های محیط ‌زیست کرمان آبگیری شدند

دو دختر نوجوان مفقودی در سیلاب عنبرآباد پیدا شدند

معاون وزیر آموزش و پرورش: امکان افشای سوالات آزمون‌های وزارت آموزش و پرورش غیرممکن است

محور فاریاب _کهنوج بازگشایی شد

رییس کل دادگستری کرمان: وضع برخی از قوانین؛ موجب سنگ‌اندازی در تولید می‌شود / اگر از ظرفیت‌های کرمان استفاده شود، بخش زیادی از مشکلات اقتصادی استان و کشور رفع می‌شود

دستگیری عاملان تیراندازی منجر به جرح 2 شهروند در کهنوج

یک عادت مهم برای کاهش تاثیر استرس بر قلب

حضور بیش از 70 تیم گشت پلیس راه در محورهای بارانی استان کرمان

پر بحث

10 روستای استان کرمان به عنوان روستای هدف گردشگری انتخاب شدند   (۲۴ نظر)

عیدوک بامری که بود و چه رابطه‌ای با حاج قاسم داشت/ احمد یوسف زاده توضیح داد   (۶ نظر)

مشکل تامین زمین در کرمان برای ساخت واحدهای نهضت ملی مسکن  وجود ندارد   (۴ نظر)

پیش بینی وضعیت آب و هوای کرمان   (۲ نظر)

ببینید| فیلم کامل سخنان سید حسین مرعشی در شبکه افق   (۲ نظر)

ببینید| گزارش تصویری گفتارنو از مراسم عزاداری منزل حاج ماشاءالله خدادادپور در کرمان   (۲ نظر)

امام جمعه سابق راور درگذشت   (۲ نظر)

صدور هشدار زرد هواشناسی؛ ورود سامانه بارشی نسبتا قوی به کرمان   (۱ نظر)

ناصر فرشید به عنوان فرمانده انتظامی استان کرمان منصوب شد   (۱ نظر)

دو روستا و یک شهر استان کرمان به اینترنت پرسرعت متصل شدند   (۱ نظر)