رضا شمسی در هفته نامه استقامت نوشت:
بالاخره و بعد از حرف و حدیثهای فراوان و فراز و فرودهای زیاد، انتخابات "انجمنهای فرهنگی و هنری کرمان” برگزار شد و نتایج رسمی انتخابات مذکور به نقل از "ستاد برگزاری انتخابات” در سایت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمان اعلام گردید. نگارنده ضمن عرض تبریک به مناسبت این اتفاق فرهنگی به عموم اهالی فرهنگ و هنر کرمان و دستاندرکاران اجرایی، موارد زیر را متذکر میگردد:
۱ خانهی هنرمندان کرمان تشکلی است که قرار است با حفظ استقلال سازمانی و تکیه بر عدم وابستگی به دولت، در استیفای حقوق هنرمندان و طرح مطالبات آنها و زمینهسازی برای ارائهی خدمات معیشتی، آموزشی و رفاهی عموم هنرمندان کرمان بکوشد. این مطالبهی صنفی، سالها ( با سابقهی حدودا دو دهه) است که از جانب تعدادی هنرمند و فعال فرهنگی-هنری و با همراهی طیفهای متعدد، مطرح و دنبال شده است و حتی عنوان دقیق "خانهی هنرمندان کرمان” به توسط یکی از همین طیفهای فعال ثبت قانونی شده است.
از طرفی دیگر در دورهی مدیریت جدید ادارهی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمان، یعنی فرشید فلاح و مخصوصا با تلاش و رایزنیهای گستردهی معاونت هنری ایشان، یعنی محمدعلی جوشایی ارادهی کلی مسوولان ارشد این ادارهی دولتی نیز بر این قرار گرفت تا انجمنهای سنتی کانون هنر که مسوولان آن را مدیر کل ارشاد منصوب میکرد، به سوی انجمنهای مستقل که مسولان آن برآمده از آرای اعضای فعال در یک رشتهی هنری هستند، تغییر و تحول پیدا کند.
بنابراین به نظر میرسید که ارادهی مسوولان ارشاد نیز، همپایه و همسو با جامعهی بالغ فرهنگی و هنری کرمان به استقلال خانهی هنرمندان از دولت معطوف گردید بود و مبتنی بر همین نقطه نظر بود که همین مسوولان بارها در جلسات مختلف خانهی هنرمندان را به قطاری پر تحرک تشبیه کردند که قرار است به عنوان مثال از کرمان به تهران راه بیفتد و نقش دولت یعنی اداره ارشاد بعد از تاسیس تنها نظارت قانونی است و بارها تاکید کردند که ارشاد در یک ایستگاه بین راه پیاده خواهد شد.
رایزنیهای معاونت هنری ادارهی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، با عموم کسانی که در این انتخابات چه به عنوان رای دهنده و چه به عنوان کاندیدا شرکت کردهاند نیز همه به همین صورت بوده است. با این مقدمه میخواهم به همهی آنان که در انتخابات انجمنهای فرهنگی و هنری کرمان مشارکت نمودهاند؛ مخصوصا کاندیداها یادآور شوم که به "انجمنهای فرهنگی و هنری” فعلی که انتخابات آن در موزهی هنرهای معاصر کرمان طی دو روز ۲۹ و ۳۰ اردیبهشت ماه برگزار شد، تنها به عنوان اجتماعاتی واجد اعتبار جمعی نگاه کنند که قرار است در تشکیل "خانهی هنرمندان کرمان” به صورت جمعی مشارکت جویند و در نهایت وجاهت قانونی خود را قرار است بعد از تشکیل اولین مجمع عمومی خانه هنرمندان کرمان، از آن مجمع عمومی اخذ کنند.
این تذکر از آن رو است تا شبهه و شائبهی غیرقانونی بودن انجمنهای فعلی برطرف شود. خلاصه آنکه فرق اساسی و بنیادین اعضا و کاندیداهای انجمنهای خانهی هنرمندان کرمان در اعتقاد داشتن به ایجاد و تاسیس یک تشکل صنفی مستقل و غیر دولتی است که در هویت بخشیدن به عموم هنرمندان کرمان بکوشد وگرنه انجمنهای کانون هنر که وجاهت خود را داشت و دلیلی بر اینهمه تغییر و تحول نبود.
۲ بایسته است که منتخبین انجمنهای مختلف که از بین کاندیداها یا نامزدهای شرکت کننده در انتخابات، برگزیده شدهاند، از صنف و فعالیت صنفی شناخت داشته و به آن باور داشته باشند، وگرنه درب خانهی هنرمندان بر همان پاشنهی کانون هنر خواهد چرخید. اینجا است که نگارنده از همهی علاقهمندان به سرنوشت فرهنگ و هنر کرمان، عاجزانه میخواهم که منتخبین خود را از طریق گفت و گوی مطبوعاتی به پرسش و پاسخ بکشند. از آنان برنامه بخواهد و از نظرگاههای آنها مطلع شوند.
۳ نگارنده با آنکه از ابتدای شکلگیری جلسات هماندیشانه در مورد تشکیل خانه هنرمندان معتقد به طرح این مساله در مطبوعات چه از طریق نوشتن یادداشت و چه از طریق مصاحبه بودهام، اما جمع زیادی از دوستان یا همراهیام نکردهاند و یا معتقد بودهاند که اولویت، برگزاری انتخابات است و باید تا برگزاری انتخابات از طرح هرگونه شبههای پرهیز کرد. اما اکنون که به یاری حق انتخابات برگزار شد و ارادهی جمعی بر تشکیل خانه هنرمندان است از همه اندیشمندان جامعه فرهنگی و هنری دعوت میکنم تا مسایلی از این دست را در مطبوعات دنبال کنند:
خانهی هنرمندان کرمان چگونه تشکلی است؟
شکل مطلوب و قانونی آن با توجه به ضرورتهای شهر کرمان و نیازهای جامعهی فرهنگی و هنری این شهر چیست؟
شکل سازمانی آن چگونه است و رابطهی آن با دولت و دیگر نهادهای خصوصی و دولتی چیست؟
تعریف حرفهای هر کدام از اعضای انجمنهای فرهنگی و هنری این خانه چیست؟ مثلا تعریف یک نقاش از نظر انجمن هنرهای تجسمی وابسته به خانه هنرمندان کدام است؟
مطالبهی اصلی خانهی هنرمندان کدام است؟
و …
۴ لازم به ذکر است تاکیدم بر نوشتن در فضای مطبوعاتی و گفت و گو در این فضا به این دلیل است که نوشتن و گفتن به قصد انعکاس در مطبوعات؛ اولا مستلزم نوشتن یا گفتن با حساب و کتاب و اندیشمندانه است و نمیتوان هر سخنی را در این فضا گفت و بعد نادیده اش انگاشت؛ پس سخن در مطبوعات از مقولهی حرف محفلی نیست که باد هوا باشد و ثانیا سندیت دارد و نمیتوان زیرش زد.
بار دیگر از همه اندیشمندان جامعه فرهنگی و هنری دعوت میکنم تا نظرات و دیدگاههای خود را منعکس کنند و ایمان داشته باشند که مسیر توسعهی فرهنگی از کوچهی گفتمان مطبوعاتی میگذرد و به همهی مسوولان و مدیران فرهنگی یادآوری میکنم که گفت و گو با مطبوعات وظیفهی مسوولانهی آنها و مطالبهی قانونی ما از ایشان است نه خواهش و تمنای ما از آن بزرگواران.