تجمعات «دلواپسان» به اوج خود رسيد، تجمعاتي كه وجه مشخص آن در روزهاي اخير نداشتن مجوز قانوني بود. وزير كشور اخطارهاي لازم را داد اما آيا اين اخطارها پاياني بر «دلواپسي»هاي بدون مجوز منتقدان مذاكرات هستهاي خواهد بود؟ مهمتر از اين اما مساله ديگري است؛ آيا امكان دارد دامنه اين اقدامات به فضاي انتخاباتي هم كشيده شود؟ اين سوالات محور گفتوگوي كوتاه «اعتماد» با حسين مرعشي است. عضو شوراي مركزي حزب كارگزاران معتقد است كه رقباي دولت شانس چنداني براي بهرهبرداري سياسي از اقداماتشان ندارند، اما همزمان هم ميتوانند فضاي عمومي جامعه را در آستانه انتخابات تحتتاثير قرار دهند. تاثيري كه او آن را منفي ميداند.
تا الان با وجود هشدارهاي وزارت كشور، اقدامات گروههاي منتقد مذاكرات هستهاي براي برگزاري تجمعات بدون مجوز نهتنها محدود نشده بلكه خبرهايي هم دال بر جدي شدن آن به گوش ميرسد. هدف سياسي اين طيفها را براي اين شكل از اقدامات در عرصه عمومي چه ميدانيد؟
آنها به طور كلي از انتخاب آقاي روحاني و البته دقيقتر بگويم شكست نامزد خودشان براي رياستجمهوري بهشدت ناراحت هستند. براي آنها هم مساله انتخابات آينده مهم است و هم تضعيف دولت. البته اين دو هم درراستاي يكديگر هستند. يعني احساس آنها اين است كه اگر دولت در منظر افكار عمومي به موفقيتي دست پيدا كند، اوضاع انتخابات مجلس براي آنها بيش از اين وضعيتي كه دارند بههمريز خواهد شد. اين البته اشتباهي است كه به شكل مكرر توسط گروههاي تندرو انجام ميشود. آنها بايد اجازه دهند كه قدرت از طريق انتخاب مردم كه تحتتاثير آگاهي و اشراف عمومي به مسائل جامعه و آزادي عمل است، جابهجا شود. به عبارتي من فكر ميكنم كه مخالفان دولت در تلاش هستند تا بلكه بتوانند مسير طبيعي انتقال قدرت را قدري تغيير دهند. چون ميدانند فعلا در اين مسير طبيعي خيلي جايي براي آنها نيست. البته بسيج خياباني نيروهاي اين گروهها در ايام اخير يك دليل ديگر هم ميتواند داشته باشد و آن پنهان كردن بزرگترين بحران تندروها يعني بحران مقبوليت عمومي است. به هر حال در شرايطي كه پايگاه اجتماعي اصلاحطلبان و حتي اعتداليون هوادار دولت خيلي فضايي براي بروز خود به اين شكل ندارد، مخالفان دولت با روي آوردن به چنين تجمعاتي ميخواهند بهترين بهره را ببرنند و به نوعي براي عرض اندام در برابر رقيب دوپينگ كنند.
آيا نسبت به سالها و ادوار قبلي، شما تغيير تاكتيك خاصي را در اين گروهها مشاهده ميكنيد؟
اتفاقي كه افتاده اين است كه ميخواهند بين دولت و نظام يك شكافي را القا كنند و دوگانهاي در راس حاكميت بسازند. اين هم البته روشي بوده كه در سالهاي قبل از دولت نهم هم پيش ميگرفتند. تخصيص دادن نظام به يك جريان فكري خاص هميشه در بين گروههاي تندرو فراگير بوده و اتفاقا در دولت آقاي احمدينژاد دامنه اين تخصيص آنقدر تنگ شد كه حتي امثال آقاي لاريجاني كه از متنفذين همين جريان اصولگرا بودند هم توسط عدهاي بيرون حلقه نظام تعريف شدند. آقاي احمدينژاد و طرفداران ايشان فكر ميكردند كه اين كار يعني نحيف كردن بدنه نيروهاي موجود در نظام را به سرانجام برسانند و البته از بغل آن براي خودشان جاي امني ايجاد كنند. اين اتفاق اما نهايتا نيفتاد. يعني پروژه سياسي اين گروهها فقط زيست سياسي خودشان را به خطر انداخت. قسمتي از آنها از قدرت خارج شدند و در آستانه انتخابات مجلس دهم اين خطر برايشان وجود دارد كه نيمه ديگر هم دستشان از قدرت كوتاه شود.
در بحث اهداف سياسي اين طيفها براي اقداماتشان به نظر شما افق انتخابات مجلس دهم مهمتر است يا زمينگير كردن دولت؟
من فكر ميكنم اگر بخواهيم بين اين دو تفكيك قايل شويم، هدف آنها بيشتر ناظر به اهداف بلندمدت است و بازپس گرفتن دولت را در سر دارند. البته نگاهشان به انتخابات مجلس هم جدي است اما چون وقت كافي براي آن پيش رو نيست شايد بيشتر به فكر زدن دولت باشند.
يعني دولت براي آنها از اولويت جديتري نسبت به مجلس برخوردار است؟
از يك سو به هر حال برآمدن اين دولت كانال ورود برخي نيروهاي كنارگذاشته شده از قدرت شد و اين طيفها ميخواهند كانال اصلي را ببندند. در حوزه تاثيرگذاري هم آنها دولت را بالادست ديگر قوا ميدانند و به حوزه نفوذ آن علاقه به مراتب بيشتري دارند. واقعيت اين است كه اگر دولت فقط بتواند همين موضوع هستهاي را حل كند، با توجه به تاثيرات مثبتي كه حل شدن آن در جامعه خواهد گذاشت و برخي گرههاي مهم را باز خواهد كرد، آنها تا مدت مديدي امكان بازگشت به قدرت را از دست ميدهند. بعد هم اصلا ساخت سياسي اين گروهها طوري است كه در خارج از محدوده قدرت رسمي قسمت زيادي از زيست سياسي آنها به خطر ميافتد. به عبارتي اينها حياتشان منوط به حضور در قدرت است و هر چه از هسته اصلي قدرت فاصله بگيرند امكان مانورشان كمتر و كمتر ميشود.
اين وضعيتي كه توصيف كرديد براي اصلاحطلبان صدق نميكند؟
به هر حال اصلاحطلبان يكسري ارتباطاتي، هر چند با نقصهاي جدي با بدنه جامعه دارند و قدرت اجتماعي پراكنده و خفته آنها اجازه نميدهد حتي وقتي كاملا بيرون از جريان قدرت رسمي هستند، از بين بروند. همين انتخابات دو سال پيش نمود عيني اين وضعيت بود. مناسبات رقباي اصولگراي دولت و تندروها اما از جنسي است كه آنها را در چنين موقعيتي قرار نميدهد.
اين دست اقدامات در عمل چقدر ميتواند به زمينگير كردن دولت كه موفقيت بخشي از همان پروژه مخالفان دولت است منجر شود؟
اينجا به طور ويژه بايد از مقام معظم رهبري تشكر كنيم كه با تذكرات و نصايحشان از خيلي تندرويها پيشگيري ميكنند. بزرگترين مانع تندروها براي ضربه زدن به دولت و پروژههاي ملي مثل مذاكرات هستهاي حمايت رهبري از دولت است.
اما در عمل با وجود اين رهنمودها، طيفهاي مورد نظر كار خود را انجام ميدهند.
آنها سعي ميكنند بيتوجه باشند اما واقعيت اين است كه دولت اگر اين حمايت را نميداشت بسيار بيش از اينها لطمه خورده بود. من فكر ميكنم اين دست اقدامات بيش از پيش رفتار متضاد گروههاي تندرو را در حوزههايي چون ولايتمداري آنها مشخص ميكند و همين بزنگاههاست كه سنگ محك سنجش ادعاهاي سياسي ميشود.
در اين ميان تكليف دولت چه ميشود وچه اقدامي بكند؟ آيا اصلا دولت ميتواند كاري انجام دهد؟به نظرتان آيا اين نگراني ميتواند واقعي باشد كه برخي اقدامات فراقانوني كه اكنون به بهانه مذاكرات انجام ميشود، به فضاي رقابتهاي انتخاباتي كشيده شود و آنجا به بهانههاي ديگري همين اقدامات تكرار شوند؟
به نظر من دولت بايد قاطع در مقابل اين اقدامها بايستد. حمايت رهبري از دولت هم براي موفقيت در برخورد با اقدامات غيرقانوني و فراقانوني كافي است. ما در ايران نبايد با داشتن نهادهاي موثر نگران اين دست اقدامات جزيي باشيم. به اين معنا كه اين دست رفتارها نميتواند به نتيجه موثري براي بانيان آن منجر شود. اما اميدواريم كه دولت قبل از رسيدن به فصل رقابتهاي انتخاباتي تكليف اين دست رفتارها و اقدامات را در عرصه سياسي و اجتماعي كشور مشخص كند.
نهايتا فكر ميكنيد تاثيري در فضاي عمومي كشور در شرايطي كه رقابتهاي انتخاباتي اوج ميگيرند خواهد داشت؟
بله دارد. اما اين دولت به نظر ميرسد كه سعي كرده تا اينجاي كار منتقدان خود را تحمل كند. البته بايد حتما اشاره كنيم كه قسمت زيادي از رفتارها عليه دولت ديگر در چارچوب نقد نميگنجد و چيزي جز توهين و تحقير و تخريب نيست. به هر حال آن حرفي كه به وزير خارجه كشور در مجلس زده شد يا برخي مطالب كذبي كه به دولت و تيم هستهاي، با وجود همه توضيحات و اطلاعرسانيها نسبت داده ميشود را چه ميشود ناميد؟ اما به هر حال ما داريم وارد فضاي انتخاباتي ميشويم و نبايد براي ورود به اين فضا جامعه در حالتي باشد كه هر لحظه نگران حركتي شبيه حركتهاي اخير باشد. الان ديگر وقت آن است كه دولت به صورت عملي ورود كند تا جو رواني حاصل از برخي از اين اقدامات به فضاي انتخاباتي كشيده نشود. اگر اقدام عملي صورت نگيرد، حتي اگر در فضاي انتخاباتي اين گروهها تحركي هم نداشته باشند حداقل در ماههاي اخير اين جو رواني را ايجاد كردهاند كه هر كاري دلشان بخواهد ميكنند.