هفته نامه پاسارگاد نوشت:
یازده ماه است که سمت فرماندهی انتظامی شهرستان سیرجان را بر عهده گرفته و معتقد است طی این مدت امنیت خوبی در سیرجان برقرار شده. وقتی در مورد عملیاتهایی مثل رهایی گروگان سخن میگوید میتوان برق چشمانش را دید. میگوید خط قرمزش برخورد با اراذل و اوباش است. دستور داده یک تیم ویژه در اطلاعات نیروی انتظامی برای برخورد با افرادی که در شهر نا امنی ایجاد میکنند، تشکیل شود.گفتوگو با سرهنگ هادی ثمره را بخوانید.
شما حدود یکسال است که فرماندهی انتظامی شهرستان سیرجان را بر عهده گرفته اید در این مدت چه پرونده هایی داشتید که بعدها به عنوان خاطره از آن یاد می کنید؟
خدمت در نیروی انتظامی هر روزش یک خاطره است. نمیتوانیم بگوییم این کار خوب است یا بد. در یازده ماهی که در خدمت مردم سیرجان بودم میتوان به شاخصها اشاره کرد. اولین مورد میتوانم به پرونده گروگانگیری و دستگیری آدمرباها اشاره کنم چند نفر سال قبل، مقابل یک تالار جوانی را ربودند. یادم میآید جو بدی در شهرستان در حال شکلگیری بود.
یک شهروند به گروگان گرفته شده و شهر پر بود از خبر و شایعه. بهترین لحظهی این پرونده زمانی بود که این قضیه بدون تلفات و بدون خسارات به نیرو و مردم و کوچکترین آسیبی به گرو تمام شد. این بهترین پرونده بود و در شهر جو روانی خوبی ایجاد کرد.
مردم از اقتدار نیروی انتظامی خوشحال شدند. پرونده دیگر دستگیری گرگهای مکیآباد بود که جو بسیار بدی را در شهرستان راه انداخته بودند. اعضای این باند با لباس مشکی با نقاب و یک وضعیت وحشتآور و رعبآور، اقدام به تجاوز و ایجاد ناامنی و … میکردند.
این باند قبل از ورود من شکل گرفته بود. موقعی که در سیرجان مستقر شدم پرونده بازخوانی شد، جلساتی گذاشته شد، تیمهایی تشکیل شد و کارهای اطلاعاتی را شروع کردیم. روی این کارها حساس هستیم. با یک کار اطلاعاتی و با پیگیریها و تلاش مضاعف توانستیم این افراد را دستگیر کنیم.
در برخورد با توزیعکنندگان مشروبات الکلی ۳۰۰ درصد افزایش کشف داشتیم. برخورد بسیار قاطعانهای در بحث مشروبات الکلی شد. من معتقدم در بحث چاقوکشیها، نزاعها که امروز کاهش بسیار خوبی داشتیم و جو امنیتی خوبی در شهرستان حاکم است، به دلیل همین برخورد با توزیعکنندگان و واردکنندگان مشروبات الکلی است.
با کارگاههای تولید مشروب برخورد شد، منازل پلمب شدند. اقدام دیگری که در شهرستان انجام شد برخورد با فروشندگان موادمخدر بود. روزی نیست که بازرسی منازل را نداشته باشیم. روزی نیست کارهای اطلاعاتی و برخوردی با فروشندگان مواد مخدر نداشته باشیم. یکی از نارضایتیهای مردم همین بحث فروشندگان موادمخدر است.
همهی واحدهای شهرستان در این واحد فعال شدند. نباید بگوییم کلانتریها کاری به مواد مخدر ندارند. کلانتریها باید روزانه آمار برخورد با فروشندگان موادمخدر را به من بدهند. برخورد با اشرار مسلح در شهرستان سیرجان یکی دیگر از پروندههای مهم بود. این موفقیت را مدیون خون شهدای انتظامی میدانم. وقتی اشرار بچههای ما را مشاهده کردند با گرینف آنها را به رگبار بستند. ابتدا آنها سمت بچههای ما تیراندازی کردند.
بچههای نیروی انتظامی قصد داشتند این افراد را زنده دستگیر کنند. بچههای انتظامی واقعا مظلومیت از خودشان نشان دادند. آنها بر روی ماموران رگبار گشوده بودند. اما بچههای ما سعی میکردند لاستیک خودرو را هدف قرار بدهند. این یک حس بزرگوارانه است. این عملیات، مرگ چند نفر از اشرار را به همراه داشت و به بچههای نیروی انتظامی هم خسارت جانی وارد نشد.
دو تیم از بچههای موادمخدر با توجه به اطلاعات به صورت پشتی وارد شده و کمین زدند. سه دستگاه خودرو وارد کمین ما شدند. دو دستگاه خودرو «راهپاکن» و یک دستگاه وانت حامل مواد بیش از ۱۴۰۰ کیلو موادمخدر بود. بچهها درگیر شدند.
۴۰ دقیقه بههم تیراندازی کردند. قاچاقچیان با آشنایی که از محیط داشتند از آن مهلکه جان سالم به در بردند و به سمت باغهای پسته متواری شدند. با ردزنیهایی که انجام شد و دلاورمردی بچههای موادمخدر توانستند رد را بزنند و خودروی اشرار را توقیف کنند. یک قبضه اسلحه و ۱۴۳۱ کیلو موادمخدر کشف کنند. روز بعد راهپاکن و چهل و هشت ساعت بعد یکی دیگر از اشراری که به سمت بچهها تیراندازی کرده بود دستگیر شدند.
هیچکدام از این پروندهها در شهرستان رکورد محسوب میشوند؟
من به جرات میتوانم بگویم پروندههای مربوط به مواد مخدر و گروگانگیری در سیرجان سابقه نداشته و یک رکورد محسوب میشود و مسلما از نظر کار اطلاعاتی و زمان برخورد تا کنون سابقه نداشتهاند.
در پروندهی گروگانگیری موضوعی هست که تا کنون جایی عنوان نکرده باشید و در اینجا برای اولین بار مطرح کنید؟
بله. من خودم به عنوان فرمانده انتظامی شهرستان راننده یک خودرو پوششی که در آن کفش میفروختیم شدم و آن محل را شناسایی کردم و بعد نیروها را اعزام کردم که بتوانند منزل را محاصره کنند. چهل و هشت ساعت تعدادی از بچههای ما خواب به چشمشان نیامد. هلاکت گروگانگیر کار بسیار نفسگیری بود.
حضور دادستان در صحنه هم یکی از نکات قابل توجه بود آنجا تیر و تفنگ و شهادت بود. اگر همان گروگانگیر از پنجره تیراندازی میکرد شاید ۱۰ تا از بچههای ما شهید میشدند. اما بچهها این روحیه شهادتطلبی را داشتند. من خودم اجازه نمیدادم جانشین فرماندهی انتظامی استان وارد منزل شوند. ولی ایشان در منزل حضور یافت.
یکی از نکات جالب این بود که گروگانگیران در ساختمان بودند، ما روی پشتبام این ساختمان نیرو مستقر کردیم ولی تا زمانیکه گاز اشکآور را در ساختمان نیانداختیم، آنها متوجه نشدند. کار با ظرافت انجام شد. ما از یک ماشین در پوشش فروش هندوانه در آن محدوده استفاده کردیم، که اگر گروگانگیران خواستند بیرون بیایند، بتوانیم آنها را شناسایی کنیم.
در سال ۹۳ خبر یکسری پروندههای آزار و اذیت زنان و تجاوز به عنف را میشنویم که قبلا سابقه نداشته، آیا قبلا این پروندهها نبوده و یا اینکه در این مدت شدت برخورد افزایش پیدا کرده است؟
از زمانی که به سیرجان آمدم یک شعبه در پلیس اطلاعات راهاندازی کردم مختص برخورد با اراذل و اوباش. این شعبه بسیار فعال است. یک افسر کاری هم آنجا داریم، مدام هم دنبال همین قضایاست. ما مشکل اراذل و اوباش در شهرستان نداریم. کسی که بخواهد قد عَلََم کند شناسایی میشود و برخورد میشود.
در مورد پروندههایی که شما فرمودید قطعا مواردی بوده، هست و خواهد بود. نمیتوان گفت اینجا مدینهی فاضله است. اما در این قضایای تجاوز به عنفها پیگیریمان بیشتر شد و برخوردهایمان شدت پیدا کرد. حساسیت بیشتر شد. اگر یک گزارش شب ساعت دو هم به من داده شود و بگویند چنین اتفاقی افتاده تا صبح هیچکس خواب ندارد، همه باید بیایند تا این پرونده را کشف کنند؛ تا الان هم موفق بودیم.
برخی فروشندگان موادمخدر مشهور در سیرجان داریم که همه آنها را میشناسند و میدانند که این فرد موادفروش است. وقتی افرادی که کاری به موادمخدر ندارند، این فروشندگان را میشناسند چگونه است که ماموران مبارزه موادمخدر او را نمیشناسند و با او برخورد نمیکنند؟
در این قضیه ما باید تدبیرمان بهتر شود. من احساس می کنم الان فروشندگان موادمخدر امنیت ندارند. به عنوان نمونه فروشندگان خیابان … از منازل بیرون آمدهاند و به صورت سیار مواد میفروشند. ما امان اینها را بریدیم. یا جمع کردند و از شهرستلان سیرجان رفتهاند.
یک تعداد از خانهها آمدهاند در خیابان، مواد را میگذارند در ماشین زنگ میزنند بیا فلان جا بگیر. یک تعدادی هم هستند که برخورد شده، دستگیر شدند، محکومیت کشیدند و آمدند. ممکن است بعضی جاها کسانی باشند که هنوز لو نرفته باشند.
ما آن کسانی که شاخص بودند را مطمئنا دستگیر کردیم، شما بیایید و نام ببرید و من به شما میگویم که این فرد چند پرونده دارد و چندبار دستگیر شده است. بعضا با جریمه آزاد میشوند؛ بعضیها محکومیتشان تمام میشود.
همه را نمیشود اعدام کرد. برخی فروشندگان جابه جا میشوند. مثلا بعضی از خیابان بهشتی به خیابان مولوی میروند و از آنجا به خیابان دیگر. من این قول را میدهم و سخنم با مردم این است که باور کنند. به عنوان یک سرباز کوچک به خدا قسم میخورم اینها امنیت ندارند و هر لحظه انتظار میکشند که مامور به منزلشان بیاید و دستگیرشان کند.
این یک عزم جدی میطلبد که مردم بیایند و کمک کنند. خیلی وقتها مثلا من در رابطه با موادمخدر صحبت میکنم، فرد میآید و میگوید جناب سرهنگ ثمره در محلهی ما یک نفر موادفروش است. میگویم آدرس بده میگوید نه من لو میروم. حاضر به همکاری نیست.
میگویم این آتشی است پشت دست خودت. الان فرزندت کوچک است اما فردا همین فرد بچهات را معتاد میکند و بعد افسوس میخوری. مسوولان باید ورود جدی داشته باشند. امکانات در اختیار ما بگذارند. نیازهای نیروی انتظامی جهت برخورد را تامین کنند. باید مسوولان و مردم کمک کنند و اعتماد داشته باشند به ما اطلاعات لحظهای بدهند ما کوتاه نمیآییم و برخورد میکنیم.
یعنی شما معتقد نیستید فروشندگانی هم باشند که با استفاده از روشهایی دستگیر نشوند ؟
به این موضوع اعتقاد دارم و هستند، اما انگشت شمارند. ما در کمین همین افراد هم هستیم. شاید با یکسری تجهیزات فعلا حاشیه امن داشته باشند. یک برنامهها و طرحهایی داریم که به زودی آنها هم دستگیر میشوند.
درباره روابط برخی توزیعکنندگان موادمخدر با برخی افراد صاحب نفوذ در نیروی انتظامی چه کرده اید؟
در قضیه دلالها و کسانی که به نوعی ارتباط برقرار میکنند در جلساتمان توسط واحدهای نظارتیمان کنترل میشود. تنها نهادی که سه واحد نظارتی روی آن نظارت دارد نیروی انتظامی است. عقیدتی، بازرسی و حفاظت، بهعلاوه این سه ارگان نظارتی، فرماندهی هم به عنوان ناظر چهارم عمل میکند.
هستند افرادی که خودشان را به بعضی نیروها نزدیک میکنند. به واسطه خام بودن نیروها خودشان را نزدیک میکنند و ناخودآگاه مامور ما را به سمت و سویی میکشند. در این قضیه ما دستگیریهای خوبی داشتیم. برخوردهای خوبی شده. پرونده هایی تشکیل شده، دستگیر شدند و از کلانتری هم اخراج شدند و پرونده به مراجع قضایی ارسال شده است. الان اجازه نمیدهیم به عنوان ارباب رجوع هم بیایند. این تعداد برای ما شناخته شده هستند. هر روز در کلانتری حضور دارند.
الان یک تعدادی دست و پایشان کوتاه شده، من اعتقاد زیادی به سلامت اداری دارم. سلامت اداری در بحث نیروی انتظامی در شهرستان خودش را نشان میدهد. بچهها با دلسوزی کار میکنند. اگر شهروندان با این موارد برخورد کردند با شماره ۱۹۷ و با بازرسی تماس بگیرند و موضوع را اطلاع دهند. معاونت اجتماعی و ۱۱۶ که شماره حفاظت است میتوانند تماس بگیرند و این موارد را اطلاع دهند. اگر مردم همکاری کنند من قول میدهم دست واسطهها و دلالها را کوتاه کنم.
شاید یک دلال پول را هم بگیرد که به اسم نیرو تمام شود. سلامت اداری را به خطر میاندازد. یک عیبی در شهرستان هست که مردم به جای این که با حضورشان در مراجع پیگیر کارشان شوند اول دنبال پارتی هستند. اگر ماموری کارش را انجام نداد با ۱۹۷ تماس بگیرند و موضوع را اطلاع دهند. ما هفتگی و ماهیانه جلسه بازخوردگیری پیامهای تلفنی داریم. انتقادات به سیستم ما میشود. انتقادی که میکنند تجزیه و تحلیلی میکنیم. با فرد تماس میگیریم و رسیدگی میکنیم.
مسوولان انتظامی همیشه از کمبود امکانات میگویند. شاخص آماری امکانات انتظامی سیرجان چگونه است؟
من سوال شما را اینگونه پاسخ دهم. نیروی انتظامی یک چارت سازمانی دارد که مشخص کرده که فلان کلانتری چه تعداد نیرو، اسلحه، ماشین و موتور و … داشته باشد. وضعیت اقتصادی کشور ما به گونهای است که تحریم هستیم. وضعیت اقتصادی و اعتبارات خوب نیست. مردم هم با این این وضعیت مردانگی کردهاند و پای نظام و ولایت ایستادهاند.
مردم درک میکنند. قطعا در نیروی انتظامی کمبودهایی هست. ما با پلیس کشورهای دیگر فاصله داریم. اما اقدامات موثر بوده و خوب است. من به عنوان فرمانده گفتهام امکانات کم است اما دلیلی نیست که ما به داد مردم نرسیم. ما باید امنیت را تولید کنیم و آن ر ا حفظ کنیم. با همین امکانات و کمبودهایی که داریم. هر ادارهای برویم اعتبارات کم است. در نیروی انتظامی هم همین بحث را داریم.
انتقادی که به نیروی انتظامی وجود دارد این است که در چند وقت اخیر نگاه انتظامی سیرجان بیشتر عملیاتی است و بعد فرهنگی قضیه را جدی نمیگیرد.
کار فرهنگی وظیفه نیروی انتظامی نیست. ارگانها و نهادهای فرهنگی جدا هستند. آنها باید کار فرهنگی را انجام دهند. چرا در شهر ما باید مشروب مصرف شود. کار نیروی انتظامی پیگیری و برخورد است. کار فرهنگی را نهادهایی باید انجام دهند که اعتبار فرهنگی میگیرند. الان متاسفانه نیروی انتظامی یک تنه در این قضیه کار میکند. ما نمیتوانیم برای هر نفر یک مامور بگذاریم. در کنار اینها ما کارفرهنگی هم انجام میدهیم.
آیا فرماندهی انتظامی سیرجان معتقد به کارهای اجتماعی و فرهنگی هست؟
بله. ما اعتقاد داریم. معاونت اجتماعی ما در سال ۹۳ بیش از ۲۵۰ جلسه آموزش همگانی در مدارس، دانشگاهها، مساجد و… برگزار کرده است. آموزشهای پلیس از طریق مطبوعات در سیرجان خود یک رکورد است.
آگاهسازی نوجوانان با مشکلات شبکههای اجتماعی موضوعی بود که ماموران انتظامی با جدیت آن را آموزش دادند. اینها اصلا وظیفه ما نیست. در بحث آگاهسازی جوانها، بحث فرار از منزل، فضاهای مجازی، روابط دوست دختر و دوست پسر، بچههای ما کلاس میگذارند، توجیه میکنند. به مساجد کارشناس میفرستیم.
یکی از مواردی که نیروی انتظامی در این چند وقت اخیر بر آن تاکید زیادی داشته اجرای طرحهای موقتی بوده است. آیا این طرحها را موفقیتآمیز میدانید؟
خود شما از این طرحها راضی هستید؟
من فکر میکنم اینها مثل مسکن عمل میکنند. شما اگر امروز چاقو را از من گرفتید شاید فردا نه. اما من چند روز بعد دوباره چاقو را جایگزین میکنم.
اگر نگیریم چی؟
باید کاری کرد که این فرد چاقو در جیبش نگذارد.
در بحث در جیب گذاشتن چاقو کارشناسان ما در دبیرستانها صحبت کردند که این چاقو غرور کاذب است اگر من بیرون میروم و با یکی بحثم میشوم اگر چاقو داشته باشم پشتم به چاقو گرم است و ممکن است از این چاقو استفاده کنم. این چاقو به زعم بعضیها پشتگرمی است که اشتباه است. جوانهای ما باید بدانند که قتلهایی که توسط چاقو انجام شده به اعدام رسیده است. قبل از اعدام با این افراد که صحبت میکردم میگفتند کاش چاقو همراهمان نبود و این اتفاق رقم نمیخورد. من دوست دارم به این قضیه بپردازید.
نوجوانهای۱۵، ۱۶، ۱۷ ساله تیغ موکتبر در جیبشان هست و این حس خود برتربینی را به وجود میآورد. یک نزاعی میشود، احساس بر عقل غلبه میکند و متاسفانه چاقو هم میزنند. پروندههای زیادی در این رابطه داشتیم. در قضیه پاریز که ابتدای سال به قتل انجامید، اگر چاقو همراه این فرد نبود مسلما به قتل ختم نمیشد. باید جوانها بدانند پشت این قضیه اعدام است.
فکر نمیکنید در طرحهایی که اجرا میکنید حقوق شهروندی برخی افراد زیر پا گذاشته شود. مثلا من چاقوی قلمهزنی همراهم هست و ممکن است ماموران چاقوی مرا هم ضبط کنند؟
اعتقاد دارم کار با این حجم «پِرتی» هم دارد. من نمیخواهم بگویم کار نیروی انتظامی صددرصد درست است و مشکلی ندارد.
ما یک سنگکاری ساختمان انجام که میدهیم در آخر چند متر سنگ پرت میشود. اولا این طرحها در شهرستان سیرجان جواب داده، ما سال ۹۲، چهارده قتل در سیرجان داشتیم که همگی قتلهای فجیع و خشن بودند.
سال ۹۳ تعداد قتلها به شش فقره رسید. یک مورد کودکآزاری بود که به قتل انجامید. مورد دیگری برادری خواهرش را خفه کرد. این به خاطر همین ترسی بود که در این جوانها به وجود آمده که میگویند نیروی انتظامی طرح داده، شاید ما را بازرسی کنند، چاقو جیبشان نمیگذاشتند، نزاع هم کم میشود.
موقعی مشروب نباشد فرد مست نمیکند و جرم هم مرتکب میشود. احساس میکنم این طرحها در سیرجان جواب داده. این طرحها به صورت مستمر در سیرجان اجرا شده، بعضی از کارهای نیروی انتظامی که بازهی زمانی کوتاهی دارد مسکن است، اینها در دراز مدت جواب دادهاند. یکزمانی در پارکهای شهرستان سیرجان یک خانم جرات نمیکرد برود؛ اما حالا به واسطه ماموران ما با خیالی راحت تا هر ساعت شب میتواند تفریح کند.
افراد نباید در منزل بنشینند. اگر بیرون بیایند این افسردگیهایی هم که دامنگیر مردم شده رفع میشود و اگر امنیت باشد مردم هم میآیند. وضعیت شهرستان سیرجان از نظر امنیتی بسیار مطلوب است. در بحث کاهش جرایم سرقتها در سال گذشته ما ۲۴ درصد کاهش سرقت داشتیم. در بحث کشف سرقت سیرجان به عنوان بهترین عملکرد لوح تقدیر گرفت.
در بحث پیشگیری از جرایم پرسنلی فرمانده نیروی انتظامی سیرجان در استان تندیس گرفت. من به مردم این نوید را بدهم ما «کوچکِ» افرادی که در سیرجان ناامنی ایجاد میکنند نیستیم. گردن اینها را «خرد» میکنیم. امنیت مردم برای ما ارزشش از هر چیزی بیشتر است.
انتقادی که به سیستم انتظامی وجود دارد این است که آنها آمار دقیق جرایم را اعلام نمیکنند. مثلا اگر ۱۰۰ مورد سرقت انجام شده، اعلام میکنند ۸۰ مورد. شما با این موضوع چه کردهاید؟
اصلا نمیشود، کار سیستمی است. این نیست که رییس کلانتری بتواند کتمان کند. فرد با ۱۱۰ تماس میگیرد اعلام سرقت میکند. در سیستم ثبت میشود. سرقت تایید میشود و دوباره در سیستم ثبت میشود. این قضیه صحت ندارد.
تمام اخباری که با ۱۱۰ تماس میگیریم ثبت سیستم میشود. من خودم روز بعد آمار میگیرم. در کل کشور اینگونه است. قبلا شاید سیستمی نبود. اینکارها میشد. الان من این قضیه را رد میکنم.
شما مواردی مثل کمبود امکانات، لزوم مشارکت سایر دستگاهها در پیشگیری از جرم و… را در جلسه شورای فرهنگ عمومی یا جلسههای دیگر مطرح کردهاید؟
من همگی را عنوان کردهام. این مطالب مطرح شده من باید از امام جمعه تشکر کنم. کارگروههای خوبی تشکیل شد که دارندکار فرهنگی میکنند. کار میشود اما شهرستان وسیع است و بعضی چیزها به چشم نمیآید. اگر همین کارها نبود ما وضعیت خوبی نداشتیم. همه دارند کار میکنند.
برخورد با افرادی که پشت خودروهای گرانقیمت امنیت ترافیکی شهر را به خطر انداختند داشتیم. دستور خوب دادستان برخورد با این افراد بود. خودرویی که مزاحمت ایجاد کند شماره را برمیداریم. فردا صبح ماشین را از منزل فرد توقیف میکنیم.
این جو خوبی را ایجاد کرده. در این رابطه بیش از ۶۰ دستگاه خودرو توقیف کردیم. وضعیت ناامنیهای ترافیکی بهتر شده است. دغدغه حضرت آقا هم بود در همایشی که ما خدمتشان رسیدیم آقا تعبیر بسیار زیبایی داشتند که فرمودند «جوانان سرمست از ثروت» با این موارد برخورد خوبی شد.
من توصیه میکنم مردم ما را امین بدانند و به ما اطلاعات بدهند که بتوانیم روی آن کار اطلاعاتی کنیم. از همهی مسوولان، امامجمعه، دادگستری، دادستان، فرماندار تشکر میکنم. من صمیمانه تشکر میکنم و ممنون مردم هستم که اطلاعات دقیق میدهند.