شهسوار صادقی
عضو کمیته آموزش جمعیت توسعه و آزادی
آموزش سیاسی شامل کوششهای برنامهریزیشده مستقیم و غیرمستقیمی میشود که طبق آن نگرشها و گرایشهای سیاسی به همراه راهکارهای عملی از جانب عدهای به عده دیگر انتقال مییابد.
بهطورکلی هدف ازاینگونه آموزشها تربیت شهروند سیاسی است و از این منظر شهروند سیاسی به فردی اطلاق میشود که صاحب بینش و شناخت و اطلاعات سیاسی است. به امور و حوزه سیاسی اهمیت میدهد. در فرآیندها و انتخابات سیاسی بهصورت داوطلب مشارکت میکند. روندهای جاری و کانونهای قدرت را زیر نظر دارد و در حد توان نقد میکند و نقد او تنها به ایراد، اشکال و نفی ختم نمیشود بلکه جنبه تائید و تشویق و تجلیل هم دارد، گرچه ممکن است برای برخی نقدها هزینههایی را هم بپردازد.
و خلاصه فردی با چنین ویژگیهایی بهصورت نسبی در تعیین سرنوشت خویش حساس و فعال است و از حقوق اساسی خویش و دیگران دفاع و حمایت میکند.
اینگونه آموزشها معمولاً توسط خانواده، مدرسه، رسانههای جمعی، شبکههای مجازی، جامعه مدنی و احزاب سیاسی صورت میگیرد.
احزاب برای آموزش تمام شهروندان رسالت سنگینی دارند اما اولویت اولیه آنها آموزش اعضا و هواداران و سپس سایرین است اما درهرحال برای دستی یابی به موفقیتهای آموزشی و اهداف موردنظر قطعاً به یکسری برنامههای مدون و متون علمی، کتابخانه تخصصی و فضا و امکانات آموزشی و وسایل کمکآموزشی نیاز دارند ناگفته پیداست احزاب پروسه آموزش را باید با همکاری و کمک اساتید فن و افراد کارکشته و مجرب و باسابقه سیاسی روشن پیش ببرند و الا هرگونه اقدامی در این عرصه سعی بیحاصل است.
در کنار آموزشهای حضوری احزاب برای آموزش اعضا و جامعه به نشریات درونسازمانی و ارگان رسمی فراگیر نیز محتاجاند. بدیهی است اینگونه نشریات در صورتی در عرصه آموزش موفقاند که توسط افراد حرفهای و صاحبنظران سیاسی و اجتماعی اداره و بارور شوند و در ضمن اعضای احزاب نیز میتوانند از ظرفیت رسانههای غیر حزبی برای آموزش شهروندان و رساندن پیام خود با برقراری روابط و تعامل سازنده استفاده بهینه بهره گیرند و یا از افراد غیر حزبی در نشریات و جلسات خود کمک بگیرند.
احزاب نباید از نقش شبکه مجازی در آموزشهای سیاسی غفلت کنند. لذا باید با برنامه و مدیریت علمی از این ابزار مؤثر در راستای اهداف خود با راهاندازی کانالهای محدود و گسترده در سطوح محلی و منطقه و ملی سود ببرند.
از یاد نبریم علیرغم رشد تحصیلات، فرهنگ ما هنوز غالباً شفاهی است و مردم بهویژه دانشجویان به گفتوگوی کلامی اهمیت میدهند و از بحث و مناظرات و همایشهای سیاسی هنوز استقبال میکنند. لذا در محیطهای علمی و آموزشی و مذهبی نیز زمینههای خوبی وجود دارد که میشود از آن خاصه در فصل انتخابات سود جست. سخن آخر اینکه آنچه آمد بدیع نبود بلکه عموماً از بدیهیات شمرده میشوند اما چون در فرهنگ سیاسی ما گاهی بدیهیات مورد غفلت قرار میگیرد یادآوری آنها ضروری است.