ساعت 2 بعدازظهر دوم خردادماه سال جاری بود که یک خشکبار فروش در خیابان انبار نفت محله هلال‌احمر مچ چهار زن تبهکار را گرفت.
ایران نوشت:
ساعت 2 بعدازظهر دوم خردادماه سال جاری بود که یک خشکبار فروش در خیابان انبار نفت محله هلال‌احمر مچ چهار زن تبهکار را گرفت.
دقایقی بعد تیمی از مأموران کلانتری 115 رازی خود رابه این مغازه رساندند. مردی جوان که مضطرب بود به تیم پلیسی گفت: این چهار زن به بهانه خرید خشکبار وارد مغازه‌ام شدند و یکی از آنها با من سر صحبت را باز کرد.
ابتدا متوجه رفتارهای غیرعادی سه زن دیگر نشده بودم ناگهان در دوربین مداربسته صحنه‌ای باورنکردنی را دیدم هر سه زن در حال سرقت خشکبار و جاسازی آنها داخل لباس‌هایشان بودند، من نیز با خونسردی از خروج هر چهار زن جلوگیری کرده و با پلیس تماس گرفتم. وقتی مأموران در برابر چهره‌های آرام زنان تبهکار قرار گرفتند با توجه به اینکه تصور می‌کردند آنها با خیابان گردی از مغازه‌های مختلفی سرقت کرده‌اند احتمال دادند که اعضای این باند وسیله‌ای برای انتقال اموال مسروقه داشته‌اند.
بدین ترتیب دوربین مداربسته خارج از مغازه نیز بازبینی شد و مأموران دیدند هر چهار زن از یک خودروسواری پیاده شده‌اند و آن در گوشه‌ای پارک است. وقتی این خودرو تحت بازرسی قرار گرفت مأموران با گونی‌های برنج، ظروف چینی، لباس‌های مردانه و زنانه، پارچه، انواع نوشیدنی، لوازم بهداشتی و آرایشی، لوازم آشپزخانه شامل سرویس چاقو و... روبه‌رو شدند.
با دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای منیریه تهران این چهار زن که شگرد کش‌روی داشتند از سوی مأموران اداره 17 پلیس آگاهی تحت بازجویی گرفته شدند و فاش کردند برای اجرای راحت نقشه‌هایشان برای خود جلیقه‌هایی را طراحی کرده بودند. دولت، کوکب، سمیرا و معصومه 35 تا 58 ساله چاره‌ای جز اعتراف نداشتند و سرقت از خشکبارفروشی و همچنین هشت سرقت مشابه دیگر در همان روز را به گردن گرفتند.
دولت که مسن‌ترین عضو باند است، گفت: در زمان سرقت یکی از اعضای باند به بهانه خرید و در نقش سیاه‌کن به سراغ مرد مغازه‌دار رفته و سه عضو دیگر باند با استفاده از غفلت مغازه‌دار، اموال سرقتی را داخل جلیقه‌های مخصوصمان جاسازی کرده و پس از آن با ترک مغازه‌ها فرار می‌کردیم.
وقتی هر چهار زن پرده از جرایم مشابه خود در محدوده بازار و میدان شوش تهران برداشتند کارآگاهان با تحقیق از مغازه‌دارها پی بردند که خیلی از آنها هنوز اطلاعی از سرقت‌ها نداشته‌اند.
یکی از حجره‌دارها وقتی چهار زن تبهکار را دید، گفت: یکی از این چهار زن خریدار اصلی بود و برای پرداخت پول یک عابربانک به من داد اما هنگام برداشت از داخل حساب کارت متوجه شدیم که داخل حساب عابربانک هیچ پولی وجود ندارد و به این بهانه و برای آوردن پول این زن به همراه همدستانش از مغازه خارج شد و دیگر بازنگشت اصلاً تصور نمی‌کردم که همه این رفتارها بهانه‌ای برای سرقت بوده باشد.
