محمدرضا برجسته معاون پیشگیری سازمان بهزیستی استان کرمان است با او در خصوص اعتیاد زنان به گفتوگو نشستیم. برجسته بابیان اینکه هزینه بستری کردن کودکان زیر 18 سال در هر شب یک میلیون و500 هزار تومان است از قطع شدن بیمه سلامت آن ها انتقاد کرد و گفت: کودکان معتاد زیر هجده سال رهاشدهاند. با هم این گفتوگو را میخوانیم.
گفته میشود که اعتیاد در مورد زنان افزایشیافته است. آیا با این گزاره موافقید؟ دلیل این اتفاق را چه میدانید؟
نمیتوانیم بگوییم که اعتیاد در مورد زنان افزایشیافته است.همانطور که میدانید، جامعهی ما هرچه به جلو پیش میرود.خانوادهها چند شغله هستند. به همین دلیل، کمتر بالای سر فرزندانشان هستند و از طرفی هم جامعه به سمت زندگی ماشینی میرود. بنابراین بحث تربیت و نظارت فرزندان، کمتر موردتوجه قرار میگیرد و نهایتاً دلایل زیادی موجب اعتیاد زنان میشود.
بیشترین آماری که ما در مورد اعتیاد زنان داریم، مواردی است که متأسفانه خانمها از طریق همسرشان معتاد شدهاند. همین مسئله باعث شده که گاها فرزندان خانواده هم به اعتیاد کشیده شوند. دیدهایم که در یک خانواده در اثر اعتیاد مرد، همگی معتاد شدهاند. مرد برای اینکه خودش در رفاه باشد و موادش تأمین شود، همسرش را به مواد گرایش میدهد و برای پیدا کردن مواد، بسیج میکند. متأسفانه اخیراً این مورد گسترش پیداکرده است.
بیشترین آسیبی که اعتیاد زنان، خود و اطرافیانشان را دچار میکند، چیست؟
ببینید، فردی که دچار اعتیاد میشود، مهمترین و اولین آسیب را به جسم و زندگی خود وارد میکند. او نمیداند که کانون گرم خانوادهاش را از بین میبرد. حتی فروپاشی زندگیاش را در پی دارد، چراکه به فرزندانش نمیرسد و برای آرام کردنشان، آنها را معتاد میکند. مثلاً به نوزاد خود شیره میدهد و از همان اول، کودکش را به دام اعتیاد میاندازد و بعد هم از همین طریق به جامعه لطمه میزند. چراکه فرزندانش وارد جامعه میشوند. این بچه، بهعنوان یک کودک خیابانی و معتاد، به جامعه آسیب میرساند.
عدهای آنها را سر چهارراهها میفرستند تا برایشان کاسبی کنند و پول موادشان را دربیاورند تا بتوانند مصرف کنند.نهایتاً عدهای بیکار مینشینند تا پول موادشان تهیه شود. اگر بخواهید نوع مصرفشان را حساب کنید، از تریاک شروع میشود و تا مصرف شیشه هم ممکن است ادامه یابد و متأسفانه، به هروئین هم گاها میرسد. مهمترین ویژگی آنها، رفتارهای پرخطر در روابطشان با بیرون است که موجب انتقال بیماریهای خطرناک هم ممکن است باشند. ازجمله اچ آی وی، هپاتیت ب و ... .
چه تدابیری برای حمایت و بهبود سلامت این افراد درنظرگرفتهشده است؟
این تدابیر به صورت یک سلسلهی زنجیروار عمل میکنند. در ابتدا برای ساماندهی این افراد، مراکز سرپناه شبانه را به وجود آوردیم. در کرمان چهار سرپناه وجود دارد که مختص زنان است. مراجعین این کمپها، شامل کارتنخوابها، بیخانمانها و معتادانی که دارای بیماریهای خطرناک هستند را تشکیل میدهند. چنین افرادی با مراجعه به کمپ، شب یک وعده غذای گرم بخورند،در آنجا بخوابندو حتی بتوانند از حمام، سرنگ و سایر امکانات بهداشتی استفاده کنند.
صبح هم بعد از صرف صبحانه روانه شوند. دورهی آموزشی هم میبینند تا بیماریهای پرخطر را به دیگران انتقال ندهند. بعد از آن، در مراکز گذرای کاهش آسیب، به نام ِDIC در نوبت صبح تا ظهر خدمت رسانی میکنند و با ارائهی وعدهی نهار، سرپناهی با حضور درمانگران مشاور هستند که آموزشهای لازم را در مورد پرهیز از رفتارهای پرخطر، همچون مراقبتها در مورد مسائل جنسی و چگونگی استفادهی بهداشتی از سرنگ ارائه میکنند. سرنگ، استفاده از حمام همانند سرپناههای شبانه که توضیحاتم را راجع به آن ارائه کردم، در این مراکز هم وجود دارد و از ده مرکز DIC در سطح استان، دو مرکز مجهز به امکانات درمانی MMTهستند، به این معنی که شربتها و داروهای مختلف و همچنین متادون برای شروع درمان استفاده میکنند.
متادون موجب کاهش آسیب میشود و باعث میشود که معتاد در نوع مصرف خود، پیشرفت نکند. پس از آن، به مراکز درمانی سرپایی میرسیم که مرحلهی سم زدایی و درمان اصلی مراجعین انجام میپذیرد. درمانهای روانی در این مراکز بهصورت فردی یا گروهی صورت میگیرد و باز هم متادون با تشخیص پزشک به بیمار ارائه میشود. از این مرحله به بعد، کسانی که اقدام به خوددرمانی کنند، میتوانند برای رسیدن به سلامت کامل با کسانی که مراحل قبل را طی کردهاند، همراه شوند.
لازم است اشاره کنم که دانشکدهی پزشکی هم مراکز سرپایی با عملکرد مشابه را داراست، اما وسعت خدمات و نحوهی محاسبهی تعرفه برای فرد معتاد با مراکز بهزیستی تفاوت دارد.معتادان همچنین میتوانند به مراکز اقامتی میان مدت مراجعه کنند. این مراکز به صورت کمپهای سیروزه خدماتشان را به صورت شبانهروزی ارائه میکنند که در این مراکز برای درمان، از هیچ دارویی استفاده نمیشود و روشهای دیگری کاربرد دارد.
در مرحلهی بعد، مراکز TC وجود دارد که در آنها، معتادانی که سم زدایی شدند و تمایل به ترک کامل دارند، به صورت شبانهروزی به مدت سه ماه مورد مراقبت قرار میگیرند. این افراد در این مراکز به صورت درمان اجتماعمدار پذیرش میشوند که ماندگاری پاکی این افراد، بالای پنجاه درصد است.مرحلهی بعدی را خانههای بین راهی تشکیل میدهند. در این مراکز، کسانی که ترک کردند اما سرپناهی ندارند، به مدت یک ماه تا سه ماه اقامت رایگان دارند و در این مدت، ضمن دریافت آموزشهای روانشناسی، با معرفی به مراکز فنی و حرفهای و گذراندن دورههای لازم، آماده برای حضور در عرصهی اشتغال میشوند.
بعد از یادگیری مهارتهای لازم و گذشت حداقل یکسال از پاکی آنها و گذشت دو سال از پاکی متادون، جهت دریافت پانزده میلیون تومان وام خوداشتغالی به بهزیستی معرفی میشوند. گزارش مددکاری در طی این مدت، فعالیتهای آنها را پیگیری میکند. ضمنا شرط لازمه برای دریافت این وام، مراجعهی مکرر این افراد در طول روند درمانشان به بهزیستی است که باید حداقل یک سال باشد و همچنین پاکی فرد درخواستکنندهی وام باید توسط پزشکان مرکز بهزیستی تایید گردد. این زنجیرهی کامل برای هر فرد معتاد در نظر گرفتهشده است و آقایان هم روند مشابهی دارند.
چه سازمانها و نهادهای دیگری در این راه همپای شما هستند و شمارا یاری میکنند؟
شورای هماهنگی، مرجع اصلی ماست. دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر، جناب سرگرد چناریان، اعتبارات ما را تأمین میکنند و فعالیتهای ما را پیگیری میکنند. در استانداری، آموزشوپرورش، دانشگاه علوم پزشکی و بخصوص بیمه، از مواردی هستند که با ما همکاری میکنند.
چه همکاریهایی را بیشتر مناسب میدانید که در صورت وقوع، اوضاع اعتیاد در جامعهی کرمان بهتر شود؟
در مورد بیمه، این را اضافه میکنم که مشکل عمدهی ما کودکان زیر هجده سال هستند. اگر فکری به حال آنها شود، بسیار خرسند خواهیم بود. چراکه تنها بیمارستانی که میتواند آنها را پوشش بدهد، بیمارستان شهید بهشتی است. چراکه کودکان زیر هجده سال، چه زن و چه مرد، باید تحت مراقبتهای ویژه باشند که این امکان، فقط در مورد بیمارستان شهید بهشتی امکانپذیر است. بیمهی سلامت به مدت یک سال به تصمیم شورای هماهنگی کل کشور، بیمهی این افراد را قبول کرد و بیماران بهراحتی با مراجعه به این بیمارستان، مراحل درمان را طی میکردند. اما متأسفانه اکنون یک سال است که اعتبارات لازم برای این موضوع، قطعشده است و بیمهی سلامت این هزینهها را پرداخت نمیکند.
کودکان زیر هجده سال رهاشدهاند، بااینکه سازمان بهزیستی خرج بعضی موارد را تقبل میکند. چون هزینهی بستری شدن هر فرد زیر هجده سال فقط در یک روز، یکمیلیون و پانصد هزار تومان است. ما دست یاری بهسوی بیمهی سلامت داریم تا حداقل هزینهی زنان و کودکان زیر هجده سال را مطابق روال قبل پرداخت کند و ما این افراد را به تنها مرکز تخصصی سلامت آنها، یعنی بیمارستان شهید بهشتی معرفی کنیم. این بیمارستان هم اگر در این زمینه تخفیفی قائل شوند، ما در این امر، خیلی بهتر میتوانیم موفق باشیم.
و کلام آخر؟
در مورد سازمان بهزیستی کرمان، بحث کمپ مادهی 16 که مختص معتادان کارتنخواب است، مطرح میشود که قبلاً در اختیار شورای هماهنگی بود که به بهزیستی واگذارشده است. از طرفی، یک کار علمی روی این فعالیت بهزیستی در حال انجام است و افراد کارتنخواب که اقدام به دزدی میکردند و یا معتادان سابقهدار، بعد از دستگیری توسط نیروی انتظامی، به کمپ ماده 16 انتقال داده میشدند. ما در حال اجرای یک برنامهی دادگاهمدار هستیم که این افراد پس از آزاد شدن از کمپ، به انجام جرائم سابق خود نپردازند. ما انتظار داریم که مسئولین، کمکمان کنند و اعتبارات بیشتری نیاز داریم. ما تنها سازمانی هستیم که خدمات مددکاری را بعد از درمان ارائه میدهیم.
دانشگاهها هم مراکز سرپایی دارند، اما هیچگونه خدمات پس از درمان انجام نمیدهند. اگر یارانهی بیشتری به ما اختصاص یابد، با توجه به 27 مرکز اقامتی که در سراسر استان داریم و آمار مراجعین هم بسیار بالاست، پوشش این مراکز بهتر صورت میپذیرد تا بتوانیم به افراد بیبضاعت کمک کنیم که درمان شوند. وقتی به ما مراجعه کنند، ما دستمان تنگ باشد و بگوییم که خودشان باید هزینههای لازم را تأمین کنند، از درمان پشیمان میشوند.بنابراین، درآمد خود را صرف تهیهی مواد میکنند، آن را مصرف میکنند، در بیبضاعتی از خانهی من و شما بالا میروند و باعث سایر آسیبهای اجتماعی میشوند.پس اگر ما بتوانیم هزینهی درمان اینگونه افراد را تهیه کنیم تا سالم شوند، ما سلامت جامعه را به دست آوردهایم و من و شما بهتر میتوانیم زندگی کنیم. در پایان، دست یاری بهسوی همهی ارگانها داریم تا ما را کمک کنند که در این راه مردم را یاری برسانیم.