رقیه رستمی ابوسعیدی از کشاورزان فعال جنوب کرمان است و سال ها بر روی راههای کاهش قیمت محصولات کشاورزی و پیدا کردن بازارهای هدف و ذائقه دیگر کشورها تحقیق کرده است.
او علاوه بر اینکه عامل توسعه خوشه کسبوکار محصولات گلخانه ای در جنوب کرمان است، عهده دار سمت هایی همچون " کانون خبرگان کشاورزی جنوب کرمان"، "نائب رئیس انجمن گلخانه داران جنوب کرمان و عضو هیئتمدیره مرکزی خبرگان کشاورزی است.
رستمی ابوسعید به سوالاتی در خصوص راه های کاهش قیمت تمام شده محصولات کشاورزی و نقش کشاورزان، اهمیت آموزش در حوزه کشاورزی و وظیفه کشاورزان دولت در داشتن یک کشاورزی استاندارد پاسخ می دهد.
خانم ابوسعیدی! در برخی از فصول با انباشت محصولات کشاورزی در بازار روبهرو هستیم. معضلات و مشکلاتی که در پی این فراوانی ایجاد میشود کشاورز را گرفتار میکند، آیا برنامه مدیریت کشت و عرضه محصولات کشاورزی در بین کشاورزان احساس نمیشود؟
در بعضی از فصول سال محصول کشاورزی بیش از نیاز داخلی کشت و عرضه میشود، در جیرفت و در فصل زمستان گوجهفرنگی یا خیار سبز بهصورت گلخانهای تولیدی میشود که این تولید در اکثر مواقع بیش از نیاز داخلی هست و طبیعی است که در این صورت باید به دنبال راهی برای فروش آن باشیم، تبدیل این مازاد تولید به پول دو راه بیشتر ندارد یا باید در بخش فرآوری استفاده گردد و یا اینکه صادر شود که متأسفانه در این دو زمینه هم کشاورزان با مشکلاتی مواجه هستند.
بگذارید مسئله را ازاینجا شروع کنم، درزمینه صادرات نمیتوانیم بهدرستی با رقبای خارجی خود رقابت کنیم، یک علت آن این است قیمت تمامشده محصولاتمان بالاست. خود من به 14 یا 15 کشور به دنبال پاسخی برای همین سؤالات سفر کردم که واقعاً چه تفاوتی با دیگر کشورها در ارائه محصول کشاورزی درفروش، تولید، عرضه و ... داریم.
به یکی از مسائلی که رسیدم این است که محصولاتمان قیمت تمامشده بالایی دارند زیرا کشاورزان تسهیلات گرانقیمت دریافت میکنند. اگر کشورمان را با کشورهای اطراف یا با کشورهایی که مشابه ما کشاورزی دارند مقایسه کنیم متوجه خواهید شد وامهای نزدیک صفر درصد و طولانیمدت دریافت میکنند.
با بررسی که انجام دادم متوجه شدم بیشترین نرخ بهره را در تسهیلات کشاورزی در این کشورهای حوالی، کشور ترکیه دارد که 5 درصد است و کشورهای اروپایی همه زیر یک درصد و درواقع بدون سود و آنهم طولانیمدت و 30 ساله تسهیلات را در اختیار کشاورزان قرار میدهند. این نحوه پرداخت تسهیلات دو مشکل را ایجاد میکند اول اینکه قیمت تمامشده محصول بالا میرود.
وقتی کشاورز دریک سال مجبور است 17 درصد سود تسهیلات دهد آنهم با شرایط سختی که باید وام را دریافت کند طبیعتاً باید محصول داشته باشد و بفروشد تا بتواند از عهده پرداخت وام برآید و این در حالی است که برخی کشاورزان به دلیلی پارهای مشکلات حتی از بانکهایی که با بیش از 20 درصد تسهیلات پرداخت میکنند وام میگیرند. یا از بازار نهادههای موردنیاز را بهصورت نسیه میگیرند و در آخر میبینیم بالای 60 تا 70 درصد کشاورزان ما نهادههای خود را با بهره بالای 60 تا 70 درصد در سال تهیه میکنند و این بر روی فراوانی محصول کشاورزی در بازار تأثیر میگذارد.
دوم اینکه آدمها وقتی تسهیلاتی اینقدر گران دریافت میکنند نمیتوانند سازهها و زیرساختهای استانداردی را ایجاد کنند، بهعنوانمثال اگر به من کشاورز یک میلیارد وام 30 ساله یک درصد همچون بلژیک یا آلمان برای احداث گلخانه پرداخت کنند بله در این صورت ما یک میلیارد تسهیلات میگیریم و یک گلخانه استاندارد احداث و محصول باکیفیت و با کمیت بالا تولید میکنیم. همچنین آب و سم کممصرف میکنیم و درنهایت محصول خوب و باکیفیت تولید میشود و وقتی قرار است 30 ساله وامی که گرفتهام را پس بدهم، آن بازپرداخت 30 ساله را احساس نمیکنم.
ولی وقتی تسهیلاتی 400 میلیون تومانی میدهند و 5 ساله میخواهند، در این صورت من مجبور هستم سازه غیراستانداردی احداث کنم و همین باعث میشود آب هدر رود و سمپاشی زیاد انجام شود و محصولم کمیت کافی نداشته باشد و آخر بار درآمدی ندارم و بدهکار بانک هم خواهم شد. اگر بخواهم محصول خود را بفروشم باید این هزینهها را حساب کنیم و درنهایت میبینیم که قیمت بالا میرود و مشتری از کشورهای دیگر خرید خواهد کرد.
بازهم مدت تولید و مدیریت عرضه شکل نگرفته است!
عاملی که در تسهیلات با سود بالا و سختی پروسه دریافت مجوزها وجود دارد باعث بالا رفتن قیمت تمامشده میشود و مهتر اینکه کیفیت کاهش پیدا کند و همین یک عامل (تسهیلات با سود بالا و مدت بازپرداخت کوتاه) بر روی همه این موارد مؤثر بوده است.
اما این موارد توجیهی برای فراوانی کاشت نخواهد بود و با موضوع مدیریت کشت مرتبط نیست. درنهایت از این فروانی محصول در بازار کشاورزان متضرر خواهند شد.
مشتری محصولات کشاورزی ما جنوب کرمانیها کشورهای آسیای میانه و روسیه است و تقریباً در فصل زمستان مشتری محصول ما هستند آنهم وقتی کشورهای اطراف محصول نداشته باشند، زمانی کشورهای اطراف محصول داشته باشند طبیعتاً ارزانتر و بهتر محصول خود را به کشورهای هدف ما میدهند و برخی اصلانمی آیند که از ما خرید کنند و تنها زمستان که امکان تولید محصولی ندارند سراغ ما میآیند. اکنون و در این زمان بسیاری از کشورها و شهرها محصول دارند و درنهایت قیمت هم پایین است. اکنون محصولات کشاورزی استان یزد وارد بازار شده و درنتیجه بر روی قیمتها تأثیر بسزایی گذاشته است. باید توجه کنیم که مدیریت کشت و فروش بحث عرضه و تقاضا است وقتی عرضه زیاد باشد باعث کاهش قیمت میشود. اکنون تولیدکننده با این خیار کیلویی 700 تا 800 تومان به کجا میرسد؟ آیا میتواند تسهیلات بپردازد؟
شاید تنها راه برونرفت از مشکلات، فرآوری محصولات باشد.
یک مشکل هم فرآوری است، همانهایی هم که فرآوری دارند بازهم دچار مشکل هستند اگر با کارخانه تولید رب گوجهفرنگی تماس بگیرید میبینید آنها هم مشکل دارند. البته باید این را در نظر بگیریم که یکسری محصولات به آن شکلی که میگویند امکان فرآوری ندارند. بهعنوانمثال تولید رب گوجهفرنگی، گوجهفرنگی کیلویی هزارتومانی میخواهد، نه گوجهای که قیمت تمامشده 3 هزارتومانی دارد.
یعنی کشاورز باید از روز اول بداند که محصول خود را با چه هدفی بکارد؟
متوجه صحبت من نشدید، عرض من این بود قیمت تمامشده بالاست و یکی از دلایل آن تسهیلات گرانقیمتی است که به ما کشاورزان میدهند، یکی از دلایل دیگر مسئله تحریمها و غیره است که باعث شده نمایندگی فروش بسیاری از محصولات در کشور ما نباشد. خیلی از کودها، بذرها و لوازم و ادوات کشاورزی خارجی هستند و با نبود نمایندگی در ایران مجبوریم به چند برابر قیمت بخریم. کشاورز جیرفتی یکدانه بذر خیار سبز را در سال گذشته به قیمت 900 تا 1200 تومان خریده که همین بذر در ترکیه 400 تا 450 تومان به دست کشاورز میرسد، آن کشاورز ترک و این کشاورز ایران.
یک بسته کود تا به دست مشتری میرسد چند برابر قیمتی میشود که کارخانه عرضه میکند درحالیکه اگر این کارخانههای تولیدکننده در حوزه کشاورزی در ایران نمایندگی داشتند اینگونه نبود.
هنوز ادوات کشاورزی وارد مزرعههای ما به آن شکلی که لازم است نشده است و هنوز کشاورزی سنتی میکنیم و این نوع کشاورزی هزینه بالایی دارد و به علت گرانی که وجود دارد هم نمیتوانیم همین کشاورزی سنتی را بهصورت کامل داشته باشیم و با کارگری روز 50 تا 60 هزار تومان کارکنیم. همین مسائل کمیت محصول ما را تحت تأثیر قرار میدهد و کیفیت محصولات کاهش پیدا میکند.
یکطرف دولت است و طرف دیگر خود کشاورزان هستند، نظر شما این است مشکلات حوزه کشاورزی بهصورت کامل نشات گرفته از مشکلاتی است که دولت و دستگاههای دولتی مسبب آن بودهاند؟
مشکل گمرک یکی از مشکلات دیگر در حوزه کشاورزی است، در کشور ترکیه یک بحثی را بهعنوان کریدور سبز مطرح کردند که به صادرات محصولات کشاورزی کمک میکند و ما نمونه چنین طرحی را نداریم. چند سال پیش مذاکرهای با معاون وزیر کشاورزی روسیه داشتیم و اعتراض داشتیم که تعرفه گمرکی آن کشور برای ما نسبت به کشورهای دیگر بالاست، پاسخ داد خیر آن چیزی که ما از شما دریافت میکنیم فرقی با کشورهای دیگر ندارد. خب نتیجه میگیریم به جهت نبود کریدور سبز و طرحی مشابه ان در ایران مبالغ بیشتری میپردازیم و این مربوط به بخش حاکمیت است. یا در خصوص اخذ مجوزهای لازم که باید پروسهای طولانی را طی کرد. یک برند اولین چیزی است که یک تولیدکننده و کشاورز باید داشته باشد تا بتواند محصول خود را بفروشد. الآن یک و نیم سال است که خودم میخواهم یک برند ثبت کنم نتوانستم و اداره ثبت حداقل شش ماه به بعد جواب میدهد که اصلاً این اسمی که شما اعلام کردید قابل ثبت هست یا نیست. اگر بخواهیم در ایران یک شرکت به ثبت برسانیم چندین ماه به طول میانجامد اما در کشور ارمنستان یک شرکت را ظرف سه ساعت میتوانیم به ثبت برسانیم.
از طرفی کشاورزان سنتی هستند و هنوز نمیتوانند کار تشکیلاتی انجام دهند و فرهنگ باهم کار کردن را ندارند.
وزارت جهاد کشاورزی و دستگاههای مسئول در حوزه آموزش کشاورزان آماری را در خصوص کلاسهای آموزی برای کشاورزان اعلام میکنند، تأثیرات این کلاسها را چگونه و چه زمان باید مشاهده کرد؟
نه این کلاسها تأثیر چندانی ندارند. خود من بهعنوان عامل توسعه خوشه کسبوکار محصولات گلخانهای جنوب کرمان هستم که با شرکت شهرکهای صنعتی تفاهمنامهای را منعقد کردهایم و کلاس آموزشی برگزار میکنیم. اما انگار کشاورزان به این باور نرسیدند که به آموزش نیاز دارند. کشاورز خطا و اشتباه میکند و درواقع مشکل برای خودش ایجاد میکند اما حاضر نیست آموزش ببیند یا مشاوره بگیرد. البته این مشکل به یک سری مسائل بر میگردد که کشاورز اعتماد ندارد و این بیاعتمادی به همهجا سرایت کرده است، کشاورز اعتماد ندارد صحبتهای کارشناس واقعاً از روی نگاه کارشناسی است یا خیر. کشاورز این موضوع را لحاظ نمیکند که اگر یکمیلیون به کارشناس پرداخت ممکن است از آنطرف 5 میلیون سود کند و در این زمان میگوید ممکن است همان یکمیلیون هم از دستم برود.
خبرگان کشاورزی چه برنامههایی برای آموزش کشاورزان دارند؟
اگر خبرگان کشاورزی به بازی گرفته میشدند میتوانستند بیشترین کمک را به کشاورزان داشته باشند. آنها (خبرگان کشاورزی و کشاورزان) زبان هم دیگر را بهتر میفهمند یعنی کشاورز زبان یک کشاورز را بهتر میداند و اینها حرفهای عملی و تجربی به هم منتقل میکنند. کشاورز نمیداند آن متخصص و کارشناس چه میگوید اما زمانی که خود کشاورز آموزش میدهد دیگر کشاورزان بهتر درک میکنند. متأسفانه علیرغم شعارهایی که در این سالها داده شد اصلاً خبرگان کشاورزی را به بازی نگرفتند و بهطورکلی به تشکلها بهاداده نمیشود و دولت باید این تصدیگری را کاهش دهد. نمیدانم چرا چنبره انداخته بر روی همه مسائل و نمیخواهد این تصدیگری را کاهش دهد.
آب مملکت را همین تصدیگری دولت نابود کرده است و خود ملی شدن آبها که مربوط به قبل از انقلاب است یکی از بانی و باعثهای نابودی آب بود، هرچند که استفاده غیرمجاز از آب را سخت میگرفتند اما در ادامه اینگونه نشد.
در آن زمان اگر یک قنات داشتم هرگز اجازه نمیدادم در فاصله هزار متری کسی چاه بزند، اما یک روز آبها ملی شد و طرف آبی که حق آبه من بود را تصرف کرده و همچنین زمین دولت را تصرف کرده که سکوت دستگاههای متولی و این تصدیگری دولت باعث نابودی آب شد.
اگر حقوحقوق آدمها شناختهشده بود و به همان شکلی که مردم درگذشته از این طبیعت و منابع طبیعی استفاده و از آن محافظت میکردند و نسل به نسل برای امروز گذاشته بودند اینگونه نمیشد. ولی آنچنان منابع طبیعی بهصورت تصاعدی در حال نابود شدن است که ما امیدی حتی برای سالهای آینده که ببینیم نداریم.
آیا کشاورزان به این باور رسیدند؟
بله رسیدند، ولی متأسفانه به کشاورزی در خصوص استفاده از آب و موارد دیگر توضیح میدادم و او پاسخ میداد "چرا باید این کار را انجام دهم" گفتم برای اینکه این آب را حفظ کنی، برگشت و گفت بالفرض من این کار را کردم اما بیا کنار زمین کشاورزی من و نگاه کن که چگونه دیگران کشاورزان غرقابی انجام میدهند. وقتی مسائل به شکل عمومی پیگیری و انجام نمیشوند آنهم مسائل مهمی همچون آب که نابودی مملکت را در پی دارد پاسخ کشاورزان این خواهد بود و این زنگ خطر واقعی است، متأسفانه هنوز به این نتیجه نرسیدیم که جایگاه آب چیست و هنوز برنامهای عملی برای هدر رفتن آب نیست و کشاورزان هم به یکدیگر نگاه میکنند.
منظورتان این است که مسائلی همچون آب و اهمیت آن نیاز به باور جمعی و درواقع یک حرکت جمعی دارد؟
ضمن اینکه نیاز به باور جمعی و حرکت جمعی دارد، اول نیاز به باور مسئولین دارد، متأسفانه مسئولین علیرغم اینکه شعار میدهند که آب فلان و فلان است اما خودشان باور نکردند. نابودی مملکت در اثر واگذاری بیرویهای شد که درگذشته اتفاق افتاده اما هنوز مسئولین درزمینه واگذاریها میتوانند سیاست انقباضی پیش بگیرند و بگویند فلان کشاورز ما زمین را واگذار کردیم و بهعنوانمثال حقداری 4 هکتار را آباد کنی و کشاورزی انجام دهی ولی ازاینجا به بعد ادامه حق نداری ادامه بدهی. ولی طرف تخلف کرده و از آن طرحی که 20 سال پیش به او دادهاند خارجشده و گسترش میدهد اما کسی نظارت نمیکند و پیگیر نیست و از آبی استفاده میکند که مجوز ندارد. متأسفانه بهنوعی از فردی که آب را بدون مجوز برداشت میکند بهجای اینکه ممانعت کنند حمایت میکنند.
در خصوص این تخلفات نیاز به یک نظارت بیرحمانه است که متأسفانه این اتفاق نیفتاده و منابع در حال از بین رفتن است و با وضعیتی که پیش میرود بهشخصه امیدی به بهبود منابع طبیعی کشور ندارم.
درنهایت مردم مصرفکننده محصولات کشاورزی هستند، نمیتوان استفاده بیرویه از سموم در کشاورزی را که برای سلامتی انسانها مضر هستند و یا از بین رفتن خاک و منابع آبی را پای دیگر مشکلاتی که کشاورزان دارند گذاشت.
در خصوص استفاده بیرویه از سموم جوسازی است و درواقع اینگونه نیست و بخشی از این شایعات برای این است که میخواهند محصولات کشاورزی جنوب کرمان را بدنام کنند. به دنبال این هستیم تا گواهی محصول سالم را برای برخی تولیدکنندگان اخذ کنیم.
اکنون فکر میکنید سیبدرختی که میخورید سمپاشی نشده. در این مورد باغداری به من گفت سالی 20 بار درختان سیبدرختی را سمپاشی میکنیم. در گروهی تلگرامی با موضوع انگور عضو هستم و در آن گروه خیلی از کشاورزان عنوان کردند به انگورها هورمون میدهند و سمپاشی میکنند و ما خوشبختانه حداقل هورمون نمیدهیم. در کردستان یک کشاورز کرد به من گفت "زمینهای ما بهقدری آلوده است که لاستیک در زمین میگذاریم و خاک میریزیم و درنهایت میکاریم.در کرج هرساله گلخانههایشان را با مواد شیمیایی ضدعفونی میکنند. اما حاضرم قسم بخورم کشاورز جیرفتی یک گرم سم برای ضدعفونی کردن زمین در جیرفت استفاده نمیکند برای اینکه تابستان و دمای 50 درجه این کار را انجام میدهد.
در خصوص استفاده بیرویه از سم اینگونه نیست که میگویند البته در برخی مواقع کشاورز ناگزیر است.
در کشور هلند گلخانهای دیدم که اصلاً سمپاشی صورت نمیگرفت و هیتر هم نداشت. برای اینکه آن گلخانه کاملاً استاندارد است و تهویه خوب صورت میگیرد و همه منافذ بسته و توری کشی شده است. آبیاریاش درست است و نیازی به این کارها ندارد.
لازم به ذکر است مجمع ملی خبرگان کشاورزی ” با هدف سازماندهی و معرفی خبرگان کشاورزی در عرصه های تولید به مجامع، سازمانها و مراجع تصمیم گیری و تصمیم سازی شکل گرفته است که سازماندهی برگزیدگان و افراد مرجع محلی در کشاورزی کشور به منظور ایجاد تعامل و ارتباط مداوم (در سطوح شهرستانی، استانی و کشوری) در راستای توسعه ظرفیت های اجتماعی، فنی، اقتصادی و تکنولوژیک در بخش کشاورزی، فراهم آوردن بستر مناسب برای ارتقای سطح دانش تولیدکنندگان، ازطریق انتقال روش ها و شیوه های جدید و کار آمد و تجارب ملی و بین المللی، توسعه توانائی ها و بهبود مدیریت بخش کشاورزی از طریق گسترش تشکل های تولیدی، خدماتی، آموزشی در سطوح مختلف و ایجاد شرایط مساعد برای حمایت صنفی از تولیدکنندگان و بهره برداران بخش کشاورزی از اهداف این مجمع عنوان شده است.
در ثانی تنها هزینه وارداتی همان طوری هم که گفته اند در گلخانه ها بذر است که بخش بیشتر قیمت از تفاوت بالای نرخ ارز است که همین بالا بودن نرخ ارز در مقابل این هزینه بذر قیمت بالاتری برای محصول در پی دارد که اگر نرخ ارز فعلی به نصف کاهش یابد قیمت محصول صادر شده هم به سطح بازار داخلی کاهش می یابد.