14 سال از ساعت پنج و بیست و نه دقیقه صبح روز 5 دی سال 1382 می گذرد. روزی که بنا بر اولین مکالمه مسئولان این شهرستان با رادیو و تلویزیون، در جغرافیای کشور دیگر چیزی به نام بم وجود نداشت. شهری با قدمتي تاریخی که در مدت 13 ثانیه تبدیل به تلي از خاک شد. اولین تصاویر بم نشان از حجم بالای فاجعه ای که بر مردم این منطقه گذشته بود، میداد.
بنا به گفته مقامات محلی بیش از نیمی از جمعیت شهر بم از بین رفته بودند. 40 هزار نفری که پیش از این در شهری که معروف به سرزندگی بود، زندگی میکردند، حال دیگر زیر خروار ها خاک خوابیده اند. اما بم بعد از 14 سال هنوز رنگ درد و رنج بر خود دارد. بم هنوز نتوانسته به طور کامل از جای خود بلند شود. اما چرا با وجود هزینه های فراوان، این شهر هنوز با مشکلات دست و پنجه نرم ميکند؟ برای بررسی آنچه در 14 سال گذشته در بم گذشته به سراغ حبیب ا... نیکزادی، نماینده مردم شرق استان کرمان(بم، ريگان، فهرج و نرماشیر) در مجلس شورای اسلامی رفتیم. برای نیکزادی صحبت کردن از درد و رنج مردم منطقه اش کمی سخت بود و بغض او در حین مصاحبه چند بار شکست. نیکزادی معتقد است هزینه ای که در طول این سال ها در بم شده، با دخل همخوانی ندارد و می گوید از وظیفه نظارتی اش در احقاق حقوق مردم شرق استان استفاده خواهد کرد. مشروح گفت و گوی «قانون» با نیکزادی را در ادامه ميخوانيد.
به چهاردهمین سالگرد زلزله بم رسیدیم و می خواهیم مروری بر آنچه در بم گذشت انجام دهیم. در مجلس هفتم و دولت اصلاحات، تشکیل ستاد بازسازی بم به تصویب مجلس رسید و از آن تاریخ تا به امروز روند بازسازی بم در اختیار این ستاد بوده است. به طور کلی روند بازسازی بم را بعد از 14سال چگونه دیدید؟
زلزله بم واقعه دردناکی بود؛ واقعه ای که در آن بسیاری از همشهریانمان را از دست دادیم و شهر به طور کامل تخریب شد. خدا را شکر به همت دولت مردان و با سعی و تلاش مردم بم و نگاه انساندوستان دنیا بم تا حد زیادی ساخته شد. امروز شهر آماده زیستن است و نزدیک به 130 هزار نفر در بم زندگی می کنند. قسمتهای عمده ای از شهر در این 14سال ساخته شده هرچند هنوز قسمت های ناتمام و نیم ساخته باقی مانده است. خیابان ها آسفالت شد، ساختمان ها ساخته شده اما همه چیز این مساله نیست. متاسفانه دولتهای ما یک عنصر بسیار مهم را از یاد بردند و آن مردم هستند. همین جا از مسئولان می خواهم نگاهشان به مردم مناطق خسارت دیده فقط مادی نباشد و به مردم بیشتر توجه کنند. همین گونه که شهر را می سازیم باید تلاش کنیم مردم را باز توان کنیم. مردم داغدیده ای که دچار آسیب دیدگی روحی شده اند نیاز دارند به زندگی برگردند.
یعنی معتقدید مردم هنوز به زندگی برنگشتهاند؟
بم پیش از زلزله مردمی سرزنده داشت؛ مردمی که شاد بودند. اما این مردم الان به این باور نیاز دارند که زندگی ادامه دارد. دی که می رسد بم غمگین میشود و از سویی هنوز داغ زلزله و ویرانی های روحی این واقعه را میتوان در چهره و روحیه مردم بم دید. سخت است جدا شدن مردم از یادگارهایی که در زلزله از دست دادند اما باید بپذیریم که مشيت الهي اینگونه رقم خورد و باید به زندگی برگشت و آیندگان را درگیر این واقعه نکنیم. مردم هنوز درگیرزلزلهاند. ما آثار زلزله را در ارتباط مسائل اجتماعی و انسانی داریم می بینیم و تازه شروع شده است. متاسفانه گاهی در منطقه بم شاهد خودکشی هستیم. تعداد زیادی قطع نخاع و معلول ناشی از زلزله داریم. بسياري از مردم هنوز نتوانستهاند از نظر اقتصادی روی پای خود بایستند و درگیرند. برخی دیگر درگیر وامهایی هستند که برای بازسازی منازل گرفته بودند. بایددر این موارد گذشت كرد.
این مشکلات اجتماعی که می گویید از کجا ناشی می شود؟
مشکلات اجتماعی از چند ناحیه ممکن است اتفاق بیفتد. عمده مشکلات از مسائل اقتصادی نشأت می گیرد. آنچه مردم این منطقه را درگیر کرده مشکلات اقتصادی است. مردم این منطقه همه هستی خود را از دست دادند و باید یک نیروی محرکه برای پویا شدن مسائل اقتصادی در منطقه شکل بگیرد. متاسفانه این اتفاق نیفتاد. علتش هم این است که در جامعه امروز نیاز ها زیاد و منابع دولتی بسیار کم است. این مردم نیازمند نگاه مستمر به دولت هستند. مردم بم بعد از زلزله به یک آرامش بعد از طوفان رسیدند. دولت ها نیز همیشه نگاهشان اینگونه بوده که بعد از این آرامش بعد از طوفان، نگاهشان را از مردمی که به این آرامش مقطعی رسیدند، بر می دارند.
مگر دولت ها در این منطقه بعد از زلزله فعالیت نکردند؟
با وجود کمک دولت ها، مردم و ارگان ها بم هنوز سر پا نشده است. وقتی مقایسه می کنیم مردم این منطقه را با سایر نقاط استان، عقب ماندگی را در منطقه بم به وضوح می توان دید. مردم بم بعد از زلزله مردم ساکتی شدند و متاسفانه دولت های ما از این سکوت سوء استفاده کردند. شما نگاه کنید بم در این سال ها کم برایش بودجه در نظر گرفته نشد اما آیا این هزینه توانسته بم را به مسیر توسعه برگرداند؟ دولت ها باید نگاه تعاملگرایانه و تعادل گرایانه به مناطق خسارت دیده داشته باشند اما شاهدیم که این نگاه سال هاست از بم دور شده است. این در حالی است که شرق استان کرمان منطقه ای غنی و ثروتمند است اما مردمش اگر نگوییم فقیر تر از جنوب استان کرمان، باید بگوییم جزو محرومترین و فقیر ترین مردم استان کرمان هستند. باید نگاه دولت ها به بم نگاه بازسازی در راستای تقویت بنیه اجتماعی باشد.راهکارش هم پشتوانه سازی اجتماعی برای مردم داغدیده بم و سایر نقاط زلزلهزده است. الان در بحث زلزله غرب کشور هم باید حواسمان به این مسائل باشد که تجربه بم در مسائل اجتماعی تکرار نشود.
بعد از زلزله تاثر بین المللی نسبت به این فاجعه بر انگیخته شد. یکی از دلایلش پیشینه و قدمت تاریخی این شهر به خصوص ارگ بم بود. یکی از مسائل همیشه پر حاشیه درباره بازسازی بم، بازسازی این ارگ قدیمی بود که هیچگاه به انتها نرسید. از ابتدا تاکنون هزینه فراواني برای بازسازی این ارگ شده است. چرا بازسازی ارگ به پایان نمی رسد؟
سال گذشته 14 میلیارد تومان برای بازسازی ارگ قدیم اختصاص داده شد که به تازگی 40درصد این پول را به ستاد بازسازی ارگ قدیم داده اند. شما درست می گویید؛ در این سال ها هزینه زیادی برای بازسازی ارگ قدیم شده است اما نکته اینجاست که آثار باستانی بازسازی شان خیلی کند پیش می رود.
یعنی تا اين حد کند که بعد از 14 سال هنوز بازسازی تمام نشود؟
بله. دلیلش ظرافت خاصی است که این کار دارد و نمی شود بسيار سریع این کار صورت بگیرد. در زمانی که خانم احمدی پور، رییس سازمان میراث بود من با ایشان جلسه ای گذاشتم و معاونان ایشان نیز در آن جلسه بودند. از ایشان گله کردم چرا برای بازسازی ارگ پول نمیدهید، ایشان گفتند در این سال ها پولهایی برای بازسازی ارگ پرداخت شده که هیچ وقت به جاي ديگري اين قدر ندادیم. به ایشان گفتم پول ها کجاست؟ بعد مشخص شد پولی که برای ساخت و ساز داده شده پول کارگرانی شده که در امر بازسازی فعال بوده اند. من نسبت به این مساله اعتراض کردم. نظر من این بود که از نظر اقتصادی باید این پول هزینه مرمت می شد و پول کارگران از محل در آمد حاصل از ارگ پرداخت می شد.
یعنی در این 14 سال اگر به طور تقریبی هر سال 10 میلیارد نيز برای بازسازی بم هزینه شده باشد، به طور تقریبی 140 میلیارد برای ارگ قدیم هزینه شده است. مگر یک کارگر چقدر پول میگیرد که این همه هزینه هنوز تمام نشده است؟
مشکل اینجاست پولی که باید سرمایه می شد در ارگ قدیم تبدیل به هزینه شد و به همین دلیل، کاری هنوز به صورت کامل در ارگ قدیم اتفاق نیفتاده است. در حال تلاشیم که این موضوع را روشن کنیم. مهمترین ایراد این است که ما در بم دو کدخدا در یک روستا داریم. ما یک مدیر کل میراث فرهنگی در استان کرمان داریم و یک مدیر بازسازی ارگ هم در بم داریم که در تهران مستقر است و به صورت پروازی به بم می آید و می رود.
یعنی چه؟ این فرد کارش چیست؟
ببینید، بعد از زلزله بم و به دلیل اهمیت ارگ قدیم بم طبق اعلام کنوانسیون جهانی مرمت بم تحت سرپرستی یک کانون قرار گرفت که به هیچ کس نسبت به عملکردش پاسخگو نیست. مدیر کل میراث استان نیز هیچ نظارتی بر این فرد و کارهایش ندارد و من به آقای مونسان پیشنهاد دادم که این دو مدیر یک کاسه شوند چون این ساختار ایراد دارد. آقای مونسان دستور دادند در استان هایی که چنین مشکلی وجود دارد این مدیر به معاونتی در اداره کل میراث استانها تبدیل شود تا بتوانند کار کنند و از طرفی نسبت به عملکردشان پاسخگو نیز باشند. این موضوع امیدوارم به زودی حل شود.
یک موضوع دیگر در بم نیز به باغ موزه هنر که توسط استاد شجریان کلید زده شد برمی گردد. با وجود گذشت 14 سال از زلزله بم ساخت این باغ موزه به اتمام نرسیده است. این دیگر اثر باستانی نبود که خشت به خشتش نیاز به تفکر داشته باشد. چرا باغ موزه به پایان نرسید؟
این باغ موزه در حال ساخت است. متاسفانه قرار بود یک گروه برای این پروژه پول خرج کنند تا به اتمام برسند اما این اتفاق نیفتاد. بعد از آن پروژه باغ موزه مدت ها متوقف بود. بعد از آن برای احترام به استاد شجریان و هدف والایی که برای ساخت این مجموعه داشتند کرمان موتور مدیریت این پروژه را بر عهده گرفت و تاکنون چهار و نیم میلیارد تومان برای ساخت آن هزینه کرده است تا پروژه به اتمام برسد.
در این 14سال از لحاظ مالی در بم کم هزینه نشده است. چرا هنوز مشکل مالی در پروژه ها حس می شود؟ چرا هنوز بخشی از مردم شهر بعد از این همه سال در کانکس زندگی می کنند؟
بله، هزينه هاي زيادي دربم شده است اما متاسفانه بخشی از مردم در کانکس زندگی می کنند و این دردناک است. من نظرم را قبل تر به شما گفتم. گفتم شهر آماده برای زیستن است اما هنوز بم به طور کلی بازسازی نشده است. این را قبول دارم.
شما به عنوان یک مقام مسئول که عضو یک نهاد نظارتی هستید، به گفته خودتان بر مشکلات مردم بم واقفید و از سویی معتقدید که هزینه های زیادی برای بازسازی بم به خصوص ارگ قدیم در این سال ها صورت گرفته است اما هنوز بم نتوانسته به شرایط حتی قبل از زلزله برگردد. چرا از این وظیفه نظارتی استفاده نمی کنید؟
این کار نظارتی را از روز اول نمایندگی دنبال کردم اما یک مشکل برای این مساله نظارت و پیگیری کار ها و هزینه کرد ها وجود دارد و آن اینکه اسناد دولت از سال های اولیه زلزله امحا شده است.
دلیل این امر چه بود؟ چرا باید اسناد دولت امحا شود؟
دلیلش این است که اسناد دولتی مدت اعتبارشان 10 سال است و بعد از آن این اسناد امحا می شود. هم اکنون 14 سال از زلزله بم می گذرد. بسیاری از سند ها از بین رفته است. من مستندي در دست ندارم که بخواهم با آن نبش قبر کنم و به قولی مو را به شکل دقیق از ماست بیرون بکشم. اما در تلاشم این موضوع را انجام دهم. نکته دردناک این است که برخی از این کمک ها به شکل پول بوده و الان اسنادش دیگر وجود ندارد.
اما به بم فقط کمک مالی نشد. بسياري از کمکهایی که به شکل کالا مانند ماشین آلات، وسایل زیرساختی به بم شد الان نیستند. برای این موضوع مستندات داریم که این کالاها نیستند. ما الان در حال پیگیری این کالاها هستیم. کالا که بعد از 14سال از بین رفته است دستكم پول آن ها بگیریم و خرج مردم کنیم. نمیخواهم کمک دوستانی که در این سالها در بم زحمت کشیده اند کمرنگ شود اما این موضوعاتی است که درد است و باید گفته شود. پولی که در این سال ها به بم آمده با هزینه ای که در بم شده همخوانی ندارد و به طور قطع پیگیر این مساله خواهم بود.حال باید بگردیم ببینیم می توانیم برای این مساله سند پیدا کنیم.
به موضوع آمار اشاره کردید، تعداد دقیق کشته شده هادر زلزله بم چند نفر بود؟
دولتی ها آمار را 24 هزار نفر اعلام می کنند.ولی من چون خودم در زمان زلزله شاهد بودم می توانم بگویم که زیر 50 هزار نفر و بالای 40 هزار نفر از هموطنان و همشهریانمان را از دست دادیم.
خودتان در زمان زلزله، بم بودید؟
من شاید جزو اولین نفراتی بودم که خودم را در همان ساعت اولیه زلزله از کرمان به بم رساندم.
اولین تصویری که از بم دیدید، چه بود؟
صحبت کردن درباره آن روز بسيار سخت است. ( بغض می کند). با پسرم به سمت بم حرکت کردیم. ما محلهای در بم داریم به نام عیش آباد که محله مادری من بود. عمده کشتار هم در این خطی که این خیابان در آن واقع شده بود رخ داده بود که این محله را با خاک یکسان کرد. می توانم بگویم که محشر کبری شده بود(گریه میکند). (مکث طولانی)آن روز هوا بسیار سرد بود. خانهها کامل خراب شده بود و خیابانها پر بود از کسانی که کشته شده بودند. صدای ناله مردم از زیر آوار که یکی یکی کم می شد و دردناک بود(گریه می کند). بسياري از مردم ما در واقع زنده به گور شدند. چون کثرت افرادی که زیر آوار بودند بسیار زیاد بود. مظلومانهتر این بود که کثرت کشته ها به اندازه ای بود که با لودر چاله میکندند و میدیدم یک به یک عزیزانی را که از دست دادیم داخل گورهای دسته جمعی میگذارند؛ بسيار صحنه دردناکی بود. امیدوارم این صحنه را هیچ کس تجربه نکند.
از نزدیکان شما کسی کشته شد؟
بسياري از نزديكانم را از دست دادم. من دخترخالهای داشتم که آن شب 13 نفر در خانهشان بودند و فقط یک نفرشان زنده ماند. از خانواده دختر عمویم که هشت نفر بودند یک نفر زنده مانده بود. بسياري از خانواده ها بودند که همه از بین رفت و دیگر کسی از آن ها باقی نمانده بود و متاسفانه در همین حال یک عده دنبال سرقت مال و اموال مردم بودند. مردم بم داغدیده بودند آنوقت عدهای میآمدند و اموال مردم خسارت دیده را میدزدیدند.
اگر بخواهید بعد از 14 سال یک خواسته از مسئولان برای مردم بم مطرح کنید، چیست؟
این است که به بحث مشکلات روحی مردم این استان که ریشه اش در مشکلاتی است که در این 14سال به وجود آمده توجه ویژه کنند. من به نمایندگی از مردمی صحبت می کنم که تمدن آنها حد اقل با قدمت ارگ خشتی اش برابری می کند. مردم بم عزتشان زیاد است. به آن ها باید به اندازه عزتشان توجه کرد نه اینکه آنها را رها کنیم.