بیژن ادبی در هفته نامه نگارستان نوشت:
هفته گذشته جشنواره روز جوان و انتخاب جوانان برتر در حالی برگزار شد که هیچ شباهتی به یک جشنواره با معیارهای مشخص نداشت تا جائیکه در نظر بسیاری منتقدین اگر برگزار نشده بود سنگینتر بود!. هنوز از جشنوارهای که در آن با انتخاب کاذب جوان برتر که با نقد به موقع رسانهها مجریان مجبور به پسگیری این عنوان از فرد منتخب شدند نگذشته که بار دیگر سراسیمگی در اجرای برنامه در سال جاری از همه جای آن میبارید.
حال این سؤال در اذهان عمومی مطرح است که چه معیار و سنجشی برای این انتخاب وجود دارد تا صرف یکسری استعلامات اداری، بتوان به کشف نخبگان شهرستان نائل آمد؟ آیا در زمینه انتخاب جوان برتر در دورههای دیگر نیز اینچنین کترهای و دیمی عمل شده و متولی این جشنواره بر اساس میل شخصی و با لحاظ قاعده «مصادره به مطلوب» عمل نموده است؟
به زبان سادهتر آیا همهچیز درگرو نظر و میل برگزارکنندگان است و آیا نظرات شخصی ایشان میتواند دارای شمول عام و قابلتعمیم باشد؟ اساساً کدام تعمیمدهی میتواند شکل بگیرد، وقتی بهطور مثال در حوزه صنایعدستی آنقدر شتابزدگی و عدم تأمل بوده است که شماری از جوانانِ کار بلد رشتههای هنری و بهویژه هنرمندان بیهمتایِ صنایعدستی بومی در شمارِ برکشیدگان این جشنواره نبودهاند. یا این سوال که آیا حتی یکنفر در میان انبوه جوانان اصحاب جراید و رسانههای محلی نبودهاست که شایستگی و افتخارِ!
همجواری با فلان جوانان منتخب در لیست ارائهشده را داشتهباشد؟ اتفاقاً واقعیت تلخی که رویداده، آن است که درسیمای برخی از این برگزیدگان، چندان اثری از نبوغ یا خلاقیت دیده نمیشود. شاید هم پاسخ چگونگی انتخاب این اشخاص ریشه در دلایلی ناپیدا و غیرملموس دارد که از چشمِ عوامالناس غایب مانده است.
اگر چنین است که باید به ناتوانی خود در فهم دلایل و معیارهای انتخاب متولیان آن اعتراف کرد و به چنین تقدیری، سَر سِپُرد و دم نزد؛ اما اگر شاخصهایی حقیقی در این زمینه وجود دارد، به نمایندگی از اصحاب رسانه شهرستان که کم هم نیستند باکمال احترام، درخواست میکنم تا متولیان جشنواره، معیارهای خود را در این زمینه اعلام کنند و موجب تقویتِ ابهامات و کجتابیهای احتمالی نشوند؛ اما متأسفانه گمان نمیکنم که برگزارکنندگان بتوانند شاخصهای را برای منتخبین این دور و حتی ادوارِ پیش، ارائه دهند. عجیبتر آنکه در برخی موارد اعجابآور و ابهامزا، خودِ آن شخص نیز از بالا رفتن بر این نردبانِ به این شیوه، شوکه شده است.
گرچه به قول مولوی: «نردبانِ خلق، این (ما و مَنی) ست/ عاقبت زین نردبان، افتادنیست/ هرکه بالاتر روَد، ابلهتَرست/ کاستخوانِ او، بَتَر خواهد شکست».
در تمثیل البته مناقشه نیست اما شنیدههای مبتنی بر نارضایتی جوانان و مسئولان بالادست شهرستان نیز مؤکد این مطلب است که این جشنواره یکبار برای همیشه باید تکلیفِ خود را با جامعه جوانان سیرجان مشخص کند و اعلام کند که منتخبین باید واجد چه کارنامه درخشان و ویژگیهای منحصربهفردی باشند تا اعتبار اینگونه اقدامات حفظ شود.
پایان سخن اینکه در فهرستی که حتی نام امیرحسین قاسمی نژاد جوان اول کنکور ایران جایی ندارد دیگر سخن گفتن از معیارها و چراییهای یک جشنواره بیدرو پیکر بیفایده است.