کد خبر: ۲۸۶۷۴
تاریخ انتشار: ۳۱ شهريور ۱۳۹۷ - ۰۹:۲۰
ارسال به دوستان
ذخیره
درد تهيه دارو ‌بيشتر از تحمل بيماري!
همین چند روز پیش بود که در شبکه‌های مجازی خبری را خواندم که وزیر بهداشت گفته بود: «قیمت داروهای خارجی که مشابه ایرانی نداشته باشند، تغییر نمی‌کند. حدود 9 هزار قلم دارو در کشور وجود دارد که 1400 قلم آن تغییر قیمت داشته و اگر کل سبد دارویی کشور را در نظر بگیریم، قیمت دارو به طور متوسط 9 درصد افزایش داشته است».
روزنامه قانون نوشت:

همین چند روز پیش بود که در شبکه‌های مجازی خبری را خواندم که وزیر بهداشت گفته بود: «قیمت داروهای خارجی که مشابه ایرانی نداشته باشند، تغییر نمی‌کند. حدود 9 هزار قلم دارو در کشور وجود دارد که 1400 قلم آن تغییر قیمت داشته و اگر کل سبد دارویی کشور را در نظر بگیریم، قیمت دارو به طور متوسط 9 درصد افزایش داشته است». از آنجا که 9 درصد افزایش قیمت دارو با افزایش قیمت این روزهای بازار در هر نوع کالایی کمی عجیب بود، سری به داروخانه 13 آبان زدیم تا بدانیم مهم ترین و حیاتی‌ترین داروها در چه وضعیتی قرار دارند؛ داروخانه اي كه در تهران بزرگ به عنوان يكي از سه مرجع اصلي تهيه و تامين داروي بيماران به شمار مي رود و اوضاع آن، مشتي نمونه خروار از وضعيت بيماران در تهيه داروهاي حياتي است.

التهاب تهيه دارو
خنده به لب وارد داروخانه می شود و جلد دارو را جلوی گیشه شماره یک پذیرش می‌برد. مرد پشت گیشه او را به سمت گیشه داروسازها راهنمایی می کند. داروخانه شلوغ است و صدا به صدا نمی‌رسد. از گیشه شماره هفت به گیشه شماره دو می‌رود. کمی نزدیک‌تر می شوم. دارو خارجی است. دکتر داروساز از پشت گیشه توضیح می دهد که این دارو ضد تهوع است، ولی در ایران موجود نیست.

دکتر پیشنهاد می دهد از نمونه ایرانی استفاده کنند، اما بلافاصله تاکید می کند نمونه ایرانی تاثیرگذاری داروی خارجی را ندارد. لبخند از لب هایش محو می شود و با سرعت از داروخانه خارج می شود. با عجله از داروخانه خارج می شود. عصبانیت را در نگاهش می بینم، اما هنوز لبخند می زند. نام دارو APO-GRANISETRON است و برای ضد تهوع بیماران سرطانی استفاده می شود. البته تاثیرات دیگری هم دارد.

جلد دارو را محکم گرفته است. جلوی در داروخانه مکثی می کند. با اضطراب می پرسم اجازه دارم از جلد دارو عکس بگیرم؟ با لبخند جلد دارو را به دستم می دهد ولی با عصبانیت می‌گوید:«‌می توانید برای مان کاری بکنید؟ بیمار من خیلی وقت ندارد...‌.» با شتاب به داروخانه بر می گردد. چند دقیقه‌ای را به تندي و خشم در داروخانه می گذراند و همه فقط مي‌توانستند نگاه کنند!

در جست‌وجوي داروي خارجي
صندلی ها یکی از پس از دیگری پر و خالی می شوند. یکی با شتاب از گیشه‌ای به گیشه دیگر می رود. یکی آرام با کنار‌دستی‌اش صحبت می کند. صدای مرد پشت گیشه شماره یک پذیرش را می شنوم که به خانمی می‌گوید:« امکان ندارد نمونه خارجی این دارو را پیدا کنیداما با سامانه 1490 تماس بگیرید؛ شاید بتوانند راهنمایی‌تان کنند». نشمردم! ولی این چندمین نفر است که صدای پشت گیشه از او می‌خواهد با سامانه 1490 برای پیدا کردن داروهایش تماس بگیرد. اینجا دردها خوب پیدا نیستند.

نمی دانم آن مردی که چند صندلی آن طرف‌تر نشسته است، چرا ماسک سفید را از صورتش بر نمی‌دارد یا آن خانم مسنی که 30 دقیقه است با لب های خندان با تمام کسانی که روی صندلی کنارش می نشیند، صحبت می کند یا آن خانمی که آرام زیر گوش همسرش می‌گوید صبر کنیم، درست می‌شود اما چهره ها خیلی شکسته اند.برای مثال آن مردی که همین الان با مرد گیشه شماره دو پذیرش دعوای شان شد. موهای در هم، لباس چهارخانه نامرتب و کفش های واکس نخورده اش، همه ژولیده بودند. مرد خسته پشت گیشه فقط کمی آرام جوابش را داد و او خیلی زود از کوره در رفت یا آن زنی که داروی پیوند کلیه گرفته بود. می‌گفت:« کلیه‌اش کمی مشکل پیدا کرده است. 10 روز پیش 10 تا از این قرص ها خریدم.

پسرم دفترچه ندارد. قیمتش آزاد است. 10 روز پیش 46500 تومان خریدم، امروز هم همان قیمت است. خدا کند گران نشود». «خدا کند گران نشود» را که می گوید، دیگر صحبت نمی کند، دیگر لب هایش نمی‌خندد. بی‌صدا به زمین خیره می شود.خانم جوانی با مانتوی بلند جلو باز که با دست هایش دو طرف مانتو را گرفته، با عجله به سمت گیشه شماره یک پذیرش نسخه می رود. او از همان اول نمی‌خندد. مضطرب است و چشم هایش ملتمس. مرد پشت گیشه باز هم سامانه 1490 را معرفی می کند و البته خودش هم آدرس یک داروخانه را می‌گوید. کاغذ را آرام در دست هایم رها می‌کند. نام دارو اروزوفار 300 و اروزوبیل 300 است.

رنگش زرد است و حال و حوصله حرف زدن هم ندارد. می گوید دارو برای سرطان است. او هم می داند بیمارش خیلی وقت ندارد. شماره ای را می گیرد و دوباره به سمت داروخانه می دود. ملتمسانه گوشی را به مرد پشت گیشه شماره یک پذیرش نسخه می دهد تا فرد پشت گوشی را راهنمایی کند. بیماری صدایش می زند و یک پیج اینستاگرام را به او معرفی می کند. می گوید بیماران مبتلا به سرطان در پیدا کردن داروها در این صفحه ها به یکدیگر کمک می کنند!

درد تهيه دارو ‌بيشتر از تحمل بيماري!
سری به صفحه هایی که یادداشت کرده ام می زنم. بیماران سرطانی‌ای را می‌بینم که سال هاست با این بیماری دست و پنجه نرم می کنند. منیژه، صحبت‌هایش را این طور آغاز می کند:«وضع دارو خیلی خرابه!» Avestin تنها داروی دردش است. او سرطان تخمدان دارد. می گوید Avestin داروی سرطان روده و دستگاه گوارش است، اما برای او بهترین جواب را می دهد:«‌اوستین ایرانی دو میلیون و 700 هزار تومان است، ولی نمونه خارجی اش بالای چهار میلیون تومان است که در طول این چهار سال فقط یک بار توانسته ام تهیه کنم. به هر حال همه می دانند داروهای ایرانی تاثیرگذاری کمتری دارند و ما هم زیاد فرصت نداریم. البته چون این دارو به طور عام برای بیماری من نیست، بیمه هیچ وقت هزینه‌اش را پرداخت نمی‌کند». داروهای منیژه را برادرش تهیه می کند. او می گوید:« برادرم هر موقع برای تهیه دارو می رود، با چشم گریان به خانه باز می‌گردد. می گوید گرانی، پیدا نشدن دارو و سرگردانی مردم، خیلی سخت است».

تلاش‌بي‌ثمر و نگراني ادامه‌دار
تالاسمی ماژور دارد. نمونه خارجی داروی دردش Desferal است. تنها نمونه سازگاری است که حساسیت ایجاد نمی کند و سریتین خون را هم به‌خوبي پایین می‌آرود. Desferal را 12500 تومان تهیه و 95 درصد آن را بیمه تقبل می‌کرده است اما این روزها Desferal را با قیمتی حدود 17 تا 18 هزار تومان برای هر واحد می فروشند و بیمه همچنان 95 درصد 12500 را می پردازد. یعنی برای هر Desferal که ماهانه بیش از 200 عدد باید استفاده کند، حدود پنج هزار تومان باید بیشتر بپردازد! 

محمد می‌گوید:« توان پرداخت این هزینه را ندارم. ناچارم از نمونه ایرانی استفاده کنم. نمونه ایرانی قیمت مناسبی دارد، اما تاثیرگذاری ندارد؛ یعنی حساسیت پوستی ایجاد می کند. به تعداد Desferal های ایرانی باید داروی ضد حساسیت هم تهیه کنم. البته از تمام این عوارض نمی توانم جان سالم به در ببرم اما میزان حساسیت را کاهش می دهد. البته نمونه های ایرانی سریتین خون را هم به‌خوبي کاهش نمی‌دهند».

به راستی تمام آنچه امروز دیدم و شنیدم، مانند فیلمی تخیلی است. آدم‌هایی که برای زنده ماندن می‌جنگیدند. آدم‌هایی هم برای زنده ماندن عزیزان شان می جنگیدند و خیلی زود از کوره در می رفتند. آدم هایی که کسی در خانه منتظرشان بود و نمی‌خواستند دست خالی به خانه بازگردند، اما چاره ای جز این نداشتند. دارو نبود، اگر بود گران بود، نمونه ایرانی و با اثر گذاری اندک بود و آن ها زیاد وقت نداشتند.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار

دستگیری عاملان تیراندازی منجر به جرح 2 شهروند در کهنوج

قیمت طلا، سکه و ارز پنجشنبه ۳۰ فروردین‌ ۱۴۰۳

یک عادت مهم برای کاهش تاثیر استرس بر قلب

نجات 16 خودروی گرفتار در سیلاب توسط عوامل راهداری جنوب کرمان

هلالی‌های محیط ‌زیست کرمان آبگیری شدند

حضور بیش از 70 تیم گشت پلیس راه در محورهای بارانی استان کرمان

معاون وزیر آموزش و پرورش: امکان افشای سوالات آزمون‌های وزارت آموزش و پرورش غیرممکن است

محور فاریاب _کهنوج بازگشایی شد

سهامداران عدالت بخوانند/ جزییات تازه درباره واریز مرحله سوم سود اعلام شد

رییس کل دادگستری کرمان: وضع برخی از قوانین؛ موجب سنگ‌اندازی در تولید می‌شود / اگر از ظرفیت‌های کرمان استفاده شود، بخش زیادی از مشکلات اقتصادی استان و کشور رفع می‌شود

پربازدید ها

گزارش هواشناسی از میزان بارش‌ها تاکنون در کرمان / هشدار برای کاهش دما و سرمازدگی محصولات کشاورزی

خبر خوش برای دانش‌آموزان؛ امکان استفاده از تک‌ماده برای ۴ درس امتحانات نهایی

راه ارتباطی 50 روستای کوهستانی در شرق کرمان مسدود شد

کشف لاشه چهار رأس جبیر و سه قبضه سلاح از شکارچیان غیرمجاز در راور

مفقود شدن ۳ دختر نوجوان در سیلاب عنبرآباد

مدارس شهرستان‌های جنوب کرمان غیرحضوری شد

دو دختر نوجوان مفقودی در سیلاب عنبرآباد پیدا شدند

هلالی‌های محیط ‌زیست کرمان آبگیری شدند

معاون وزیر آموزش و پرورش: امکان افشای سوالات آزمون‌های وزارت آموزش و پرورش غیرممکن است

محور فاریاب _کهنوج بازگشایی شد

پر بحث

10 روستای استان کرمان به عنوان روستای هدف گردشگری انتخاب شدند   (۲۴ نظر)

عیدوک بامری که بود و چه رابطه‌ای با حاج قاسم داشت/ احمد یوسف زاده توضیح داد   (۶ نظر)

مشکل تامین زمین در کرمان برای ساخت واحدهای نهضت ملی مسکن  وجود ندارد   (۴ نظر)

پیش بینی وضعیت آب و هوای کرمان   (۲ نظر)

ببینید| فیلم کامل سخنان سید حسین مرعشی در شبکه افق   (۲ نظر)

ببینید| گزارش تصویری گفتارنو از مراسم عزاداری منزل حاج ماشاءالله خدادادپور در کرمان   (۲ نظر)

امام جمعه سابق راور درگذشت   (۲ نظر)

صدور هشدار زرد هواشناسی؛ ورود سامانه بارشی نسبتا قوی به کرمان   (۱ نظر)

ناصر فرشید به عنوان فرمانده انتظامی استان کرمان منصوب شد   (۱ نظر)

دو روستا و یک شهر استان کرمان به اینترنت پرسرعت متصل شدند   (۱ نظر)