گروه صنعت /مرضیه قاضیزاده
بحثهای زیادی بر روی مکانیابی و توجیه اقتصادی پروژههای فولادی کشور وجود دارد، بعضی از صاحبنظران با تکیه بر آب بر بودن این صنایع و نبود زیرساختهای لازم در محل احداث کارخانهها، این پروژهها را فاقد توجیه اقتصادی میدانند. کما اینکه از میان این طرحها، فولاد سبزوار، قائنات، نیریز و بافت طرحهایی هستند که در مناطق کویری واقع شدهاند.
همچنین در مقایسه پراکندگی جغرافیایی این صنایع و ظرفیت تولید آنها، شاهد پراکندگی این صنایع در سطح کشور هستیم، این در حالی است که صنایع فولاد در کشورهایی چون چین، ترکیه و آمریکا نزدیک به هم بوده و اکثراً در نزدیک سواحل واقعشدهاند، این موضوع در کنار نظر کارشناسان مبنی بر اینکه تولید فولاد زیر ظرفیت 5/2 میلیون تن توجیه اقتصادی ندارد، خود چالش جدیدی پیش روی این صنایع باز کرد.
در ادامه صحبتهای خبرنگار ما با مهدی حسینی نژاد، رئیس سازمان، صنعت، معدن و تجارت استان در رابطه با پروژههای فولادی استان و بهطور خاص مجتمع فولاد بافت را خواهید خواند.
آقای حسینی نژاد! یکی از پروژههایی که از زمان دولت نهم در استان کلید خورده و اینک در شمار پروژههای اقتصاد مقاومتی قلمداد میشود فولاد بافت است. کلنگ زنی آن درسال 86 صورت گرفته و مقرر بود که تا سال 89 به بهرهبرداری برسد. در حال حاضر این پروژه در چه مرحلهای قرار دارد؟ پیشازاین نیز مطرحشده بود که پروژه فولاد بافت ازنظر پیشرفت فیزیکی نسبت به دیگر پروژههای فولادی کشور عقبتر است، آیا ما هنوز هم نسبت به سایر استانها عقبتر هستیم؟
ببینید این پروژه از سال 86 کلنگ خورد اما متأسفانه به دلیل عدم تأمین مالی از سمت ایمیدرو این پروژه پیشرفت فیزیکی خوبی نداشت و تا سال 93 تنها 30 درصد پیشرفت داشت.
از سال 93 یک تصمیمی در استان گرفته شد و این پروژه به بخش خصوصی واگذار شد که در حال حاضر این بخش در دو فاز عملیات اجرایی آن را جلو میبرد و برنامهریزیشده که تا آخر امسال فاز یک این مجموعه به بهرهبرداری برسد.
برخی کارشناسان معتقدند که این پروژه اصلاً اقتصادی نیست و از نظر زیرساختی مشکل دارد، یکی از مسائل زیرساختی این پروژهها بحث تأمین آب است، بهطورکلی این فولادها که محصول آب بری هم هستند آبشان از کجا تأمین میشود؟
ببینید بحث آب در فولادهای ما، مطلبی است که عموماً عنوان میشود، اما ما همیشه این تحلیل را در استان داشتیم که ما در استانمان سالانه 2/6 میلیارد سالانه آب مصرف میکنیم و از این 2/6 میلیارد مترمکعب، 95 درصدش در بخش کشاورزی انجام میشود یک درصد آن هم صنعت و 4 درصد هم شرب است.
متأسفانه در حال حاضر بحث بهرهوری در حوزه کشاورزی استان نمره خوبی نمیگیرد، ولی در حوزه صنعت چرخههای بهرهوری و ارزشافزوده در همهی صنایع کاملاً رعایت میشود.
مضاف بر اینکه ما قراراست انشالله 10 میلیون تن فولاد در استان داشته باشیم و بهزودی استان فولادی کشور خواهیم شد. ما مصرف کل آبمان در سال 1404 حدود 170 میلیون مترمکعب است، اگر این را مقایسه کنید با کشاورزی که حدود 8/5 میلیارد مترمکعب هست، اصلاً عددی نیست.
علاوه بر این، ما در حوزه صنعت تأمین آب از دو الی سه روش دنبال میشود که یکی مربوط به انتقال آب از حوزه خلیجفارس است.
در حال حاضر این پروژه انتقال آب از خلیجفارس بالای 40 درصد پیشرفت فیزیکی دارد و در جهت کمک به زیرساختهای شهری، بحث فاضلابهای شهری با کمک حوزههای فولادی انجام میشود که درنهایت بتوانیم از پسابهای فاضلاب برای صنایع فولاد استفاده کنیم.
من میخواهم بگویم که ما باید تحلیل کنیم، اینکه بههرحال فولاد آب بر هست، بله درست است. اما در مقایسه با آبی که دارد در استان استفاده میشود عدد بسیار ناچیزی است و ما به خاطر آب مهرومومها، آن ارزشافزودههایی که میبایست در حوزههای معدنیمان میداشتیم را نداشتیم، که خوشبختانه این موضوع تحقق پیداکرده و در حال حاضر حدود 35 هزار میلیارد تومان پروژه اقتصاد مقاومتی که عموماً در تکمیل زنجیره ارزشافزوده فولاد و صنایع معدنی هست در حال انجام است.
بخشهای زیادی از صنعت تا کشاورزی مدعی استفاده از آب فاضلاب شهری هستند، آیا قراردادی بین شرکت آب و فاضلاب و صنایع فولادی منجمله فولاد بافت منعقدشده است؟
آب مورد نیاز برای پروژه فولاد بافت از سد بافت تأمین میشود، قبلاً تفاهمنامه این پروژه با سازمان برنامهوبودجه و آب منطقهای منعقد و به امضا رسیده است.
در حال حاضر در کرمان، سیرجان و زرند طرح استفاده از آب فاضلاب شهری برای صنایع فولاد در حال اجراست، در شهرستان کرمان، برای بوتیا، در زرند برای فولاد زرند ایرانیان و در سیرجان برای شرکت فولادی سیرجان این طرح اجرایی میشود.
استاندار سابق کرمان در خردادماه سال 95 گفتند این پروژه توجیه اقتصادی ندارد و ما به دلایلی مجبور شدیم که این پروژه را انجام دهیم، نظر شما در این رابطه چیست؟
ببینید ما وقتی روی یک پروژه داریم صحبت میکنیم طبیعتاً باید طرحهای توجیهکننده اقتصادی را نگاه کنیم،الآن من مثال بزنم ذوب اصفهان را که در اصفهان اتفاق افتاد، خوب این طرح توجیه نداشت اما به لحاظ بحث آمایش سرزمینی توسعه متوازن امر بسیار مهمی است.
درست است که در حوزهی بافت ما نیاز داریم که مواد اولیهمان را از شهرستانهای سیرجان تأمین کنیم و این خود هزینههایی را در بر میگیرد. ولی به لحاظ آمایش سرزمینی نیاز بود تا در منطقهای چون بافت هم یک طرحی داشته باشیم، چراکه این طرحهای فولادی عموماً موتور محرکهای برای صنایع کوچکتر، وابسته و شرکتهای خدماتی هستند. انشالله همانطور که اشاره کردم استان کرمان بهزودی یک استان صنعتی در کنار معدنی بودن تبدیل خواهد شد و خود این موضوع فرصت خوبی برای شرکتهای خدماتی و صنایع وابسته در کرمان شناخته میشود.
آقای حسینی نژاد یعنی منطقه بافت راهش آمادهشده! زیرساختهای دیگر آمادهشده؟ هیچ مشکل زیرساختی دیگری ندارد؟
ببینید یکی از پروژههایی که بههرحال به کمک خود استان دارد دنبال میشود این است که بتوانیم جاده دوطرفهای را به کمک شرکتها و معینهای اقتصادی ایجاد کنیم که بتواند راحتتر بحث تأمین خوراک از گل گهر تأمین شود. بههرحال این مربوط به کارهای رصد سرمایهگذاری و عملیاتی شدنش است؛ که در حال حاضر در حال انجام است.
شما بیشتر بر روی سند آمایش تأکیددارید. اگر به 8 پروژه فولادی کشور نگاه کلی بیندازیم متوجه پراکندگی این فولادها در سطح کشور میشویم، خود این موضوع در تعارض با نقشههای فولادی کشورهایی چون ترکیه و آمریکاست، بهغیراز این مورد گفته میشود که تولید فولاد با ظرفیتی زیر 5/2 میلیون تن توجیه اقتصادی ندارد.
ببینید من خدمت شما عرض کردم این طرحها به لحاظ آمایش سرزمینی ملی اتفاق افتادهاند، اما استان ما یک ظرفیت معادنی چون گل گهر و جلالآباد را دارد که خود این ظرفیت خوبی است که منجر شده تا ما علاوه بر آن طرحهای ملی که اتفاق افتادهاند، طرح تولید 10 میلیون تن فولاد را در استان تولید میکنیم چراکه تولید فولاد در استان توجیه اقتصادی دارد و نزدیکترین محل به معادن و زیرساختهاست.
میخواهم بگویم که به لحاظ اقتصادی بودن، علاوه بر آن طرحهای ملی که فولاد بافت یکی از آنها بود که متأسفانه به دلیل کمبود منابع مالی حدود 9 سال پیشرفت فیزیکیاش تنها 30 درصد بود، از 93 به بعد پروژههای فولادی استان عملیات اجراییشان کلید خورد و عموماً همهی آنها به کمک بخش خصوصی صورت گرفته و این موضوع ظرفیت استان را تا 10 میلیون تن فولاد بالا میبرد.
اگر ما بخواهیم این مقدار را نسبت به سطح کشور بسنجیم میبینیم که نسبت به طرحهای ملی کاملاً جلو افتادیم، علاوه بر اینها بخشهای خصوصیمان هم که آمدند و سرمایهگذاری کردند، گفتند که استان کرمان را یک استان فولادی میکنند.
از این 10 میلیون تن سهم فولاد بافت چقدر است؟
در بافت ظرفیت 800 هزار تن در نظر گرفتهشده است، البته 5/2 میلیون تن بحث گندله را هم دوستان دارند دنبال میکنند.
پس درمجموع به نظر شما این طرح باوجوداینکه زیرساختهایش هنوز آماده نشده است و راهش هم کماکان مشکل دارد، شما این پروژه را دارای توجیه اقتصادی میدانید؟
بله درمجموع هم به لحاظ آمایش سرزمین و هم به لحاظ مقایسه کشوری که من اصفهان را مثال زدم، اینجا به معادن نزدیکتر است.
بهغیراز این، در حال حاضر برای توسعه صادرات، نگاه ویژهای به شرق کشور شده است و سواحل مکران بهعنوان یک رخداد بزرگ کشوری در حال اجرا هستند، بندر چابهار هم گزینه برای توسعه صادرات است و همه این عوامل منجر میشود که اینجا نزدیکترین محلها برای صادرات را داشته باشد که این خود پروژههای فولادی را توجیهپذیرتر میکند.
فاز یک به بهره برداری رسید
فاز دو هم شروع شده