محبوبه فیروزآبادی:
دو دغدغه اصلی دارد یکی ایجاد سامانهای که بیکاران در آن ثبتنام کنند تا دقیق بداند چه کسانی بیکار هستند و دیگری مقوله کارآفرینی است. میگوید: «مقوله کارآفرینی در استان خیلی مغفول مانده است. ما داریم یک اکوسیستم کارآفرینی تهیه میکنیم. الآن در کارآفرینی هر دستگاه کار خودش را میکند.» گفتوگوی ما با مدیرکل تعاون کار و رفاه اجتماعی حول محور وضعیت اشتغال استان میچرخید. رضا اسماعیلی از تدوین سند اشتغال پنجسالهای که هزینه سنگینی به دولت تحمیل کرده و در سال چهارمش منتشرشده است ابراز تأسف میکند و از آن بهعنوان یک تجربه تلخ یاد میکند. از اسماعیلی در خصوص مدیران و بازنشستگانی که هنوز مشغول به کار هستند پرسیدم. او که باحوصله به سوالاتم پاسخ میدهد، میگوید: آمار مدیران بازنشسته را نداریم. خواندن این گفتوگو خالی از لطف نیست.
آقای اسماعیلی! آمارهایی که همیشه در خصوص اشتغال و نرخ بیکاری در استان مطرح میشود از سوی افکار عمومی یا حتی نمایندگان مجلس یا حتی مقام عالی اجرایی استان موردتردید قرار میگیرد. من فکر میکنم وقت آن رسیده که با صراحت بیشتری در خصوص اشتغال ناقص در استان کرمان سخن بگوییم. شما وضعیت اشتغال ناقص را در استان چگونه میبینید؟ آیا هیچ بررسی در این خصوص شده است؟
اشتغال و آماری که در خصوص نرخ بیکاری داده میشود، بحثهای خیلی متفاوتی دارد. چیزی که رسانهها و مسئولین میبینند معمولاً نرخ بیکاری است که اعلام میشود اما آنها عوامل متعددی که به نرخ بیکاری وابسته است را درواقع نمیبینند؛ مثل همین اشتغال ناقصی که شما فرمودید. اشتغال ناقص ما قبلاً روی ۱۹ درصد بوده الآن زیر ۱۰ درصد شده است. درواقع اشتغال ناقص ما کاهش پیداکرده است. البته این آمار سال ۹۰ تا ۹۵ است.
اما مدیرکل جهاد کشاورزی اشتغال بخش کشاورزی را در استان کرمان دو برابر میانگین کشوری اعلام کرده بودند. قبول دارید که الآن وضعیت اشتغال در بخش کشاورزی، در وضعیت اشتغال ناقص است؟
بیش از ۳۴ درصد اشتغال ما در بحث کشاورزی است. نرم کشوری ما زیر ۱۹ درصد است یعنی از ۱۷ تا ۱۹ درصد استانها متفاوت هستند. اشتغال بخش کشاورزی ما قطعاً بیشتر از استانهای دیگر است که دلایل خاص خودش را هم دارد. اینکه اشتغال ناقص در بخش کشاورزی چقدر است هیچ آمار مستندی نداریم که ذکر کنیم اشتغالی که ۳۴ درصد در بخش کشاورزی است ناقص است یا کامل یا فصلی.
این آماری براساس سال ۹۵ است و از آن ۹۰۰ هزارنفری که برای اشتغال استان در نظر گرفتند گفتند که 3۴ درصد آن در بخش کشاورزی است.
گفتید هیچ بررسی آماری در این زمینه انجامنشده است اما واقعیت این است که میزان تولید پسته استان کرمان یا بقیه محصولات کشاورزی کاهش چشمگیری داشته که حتماً بر اشتغال ناقص تأثیرگذار است.
ببینید؛ حرف شما کاملاً درست؛ اما اگر بخواهیم بهصورت واقعی به شما عرض کنم ما در بخش کشاورزی علیالخصوص پسته ریزش شغلهایی که داشتیم مربوط به اتباع خارجی و افغانها بوده است که ما اصلاً در آمار نمیآوردیم. الآن شما میتوانید آمار تأمین اجتماعی رفسنجان و انار، سیرجان، زرند که شهرهای حاصل خیز ما هستند حتی خود کرمان را نگاه بکنید در هیچکدام از این شهرها ما آمار کارگریمان ریزش نداشته است.
آقای اسماعیلی، قبول دارید واحدهای کشاورزی ما بیشتر بهصورت بنگاههای خانوادگی اداره میشوند و اغلب اعضای خانواده در باغات و مزارع کار میکنند. حداقل این افراد وضعیت اشتغالشان در وضعیت اشتغال ناقص است. این را تائید میکنید؟
جنوب استان؛ بله! ولی برای شمال استان، نه؛ اصلاً صحت ندارد. کسانی که در بخش کشاورزی ما در شمال کار میکنند معمولاً حقوق و بیمهشان کامل است ساعت کارشان کامل است اگر هم کامل نیست یک عرفی بوده است که براساس ۳۰ ساعت کار حقوق کامل را دریافت میکند.
در جنوب استان هم میتواند صدق داشته باشد البته آنها تحت پوشش تأمین اجتماعی هم نیستند آنهایی که در بخش کشاورزی کار میکند میتواند صدق داشته باشد. خوب این فصلی است. اصلاً کار کشاورزی جنوب ما فصلی است و تعاریف اشتغال ناقص به کسانی که در بخش کشاورزی جنوب کار میکنند میتواند صدق کند.
آقای فدایی در هشتمین جلسه کارگروه اشتغال مطرح کردند که دیدگاه ما از ارائه آمار و ارقام به سمت ایجاد شغل مفید، مثبت و پایدار تغییر کند. درواقع پشت این جمله این است که رویکرد پیشازاین به این سمت نبوده است. آیا قبول دارید شغلهای ایجادشده پایدار یا مفید نبودهاند؟
ببینید من این را در جلسات شهرستانی گفتم. در کارگروه اشتغال استاد هم گفتم؛ ما بهاندازه متقاضیهایی که وارد بازار کار میشوند، نمیتوانیم شغل پایدار ۳۰ ساله ایجاد کنیم.
درواقع خیلی خیلی سخت است. به همین جهت شغلهایی که ایجاد میشوند پایداریشان کمتر است و با مدت کوتاهتری هستند؛ در همه دنیا همین است.
یعنی میروند دنبال شغلهایی که زودبازده باشد هرچند اگر پایداری شغلهایشان کمتر باشد. شما بهطور مثال یک خیاطی را در نظر بگیرید یک خیاطی شاید با یک چرخ ۴-۵ میلیون تومانی هم کارش را بیفتد. چند سال بتواند کار کند بتواند لباس یک مدرسه را تأمین کند. بعد از قطع شدن رابطهاش با آن مدرسه شغلش هم شاید تحتالشعاع قرار بگیرد. پایداری شغل چقدرمیشود؟ شاید ۲ سال.
برآوردی دارید که متوسط پایداری مشاغل در استان کرمان چقدر است؟
هیچ برآوردی نیست. ولی بهصورت کلی مشاغل کوچک و متوسط پایداری شغلشان بین ۳ تا ۵ سال است.
خب در چنین فضایی چقدر منطقی است که عمده برنامههای اشتغال روی مشاغل خانگی یا توسعه روستایی یا خوداشتغالی متمرکز شود؟
ببینید؛ همه اعتباراتی که در روستاها داده میشود بیشتر از ۴ هزار شغل نداشته باشیم ما اعتبارات مشاغل خانگیمان اعتبارات بهزیستی و کمیته امدادمان که سه آیتم شغلهای کم پایدار هستند طبق آمار سال ۹۶ مجموعاً بیشتر از ۱۶ هزار شغل نیستند.
امسال همفکر کنم ۱۶ هزار و ۵۰۰ شغل در این سه حوزه داشتیم. بقیهاش در شغلهای پایدار بوده است. این را دقت داشته باشید اینطور نیست که ما این ۳۵ هزار نفر که میگوییم ورودی بازار کار هستند و ما باید برایشان شغل ایجاد کنیم اینها یک قسمتش پایدار است یک قسمت کوچک و یک قسمت مشاغل خانگی است یعنی یک تقسیمبندی در آن چهل دستگاه ای که متولی اشتغال هستند و در برنامه اشتغال ما سهم دارند صورت گرفته. درواقع به تفکیک ما این را داریم و میدانیم که چند درصد اینها در حوزه صنعت و چند درصد در حوزه معدن است. کشاورزیاش باغبانی است یا زراعت است. یک قسمت مربوط به استخدامهای دولتی است.
در همان جلسه کارگروه اشتغال یکی از مباحث و دغدغههایی که استاندار روی آن دست گذاشته بودند تناقضات آماری بود. چرا اعداد و ارقام سازمان تأمین اجتماعی، سامانه رصد و سامانه مرکز آمار همخوانی ندارد.
نباید باهم بخوانند. ببینید؛ کسانی که میروند بیمه میشوند و کسانی که شغل میگیرند قطعاً متفاوت هستند.
در یک نظام سالم اقتصادی این قابل توجیه است؟
بله؛ قابل توجیه است. قرار نیست هرکسی که شغل میگیرد قرار باشد بیمه تأمین اجتماعی هم داشته باشد. همین شغل خیاطی که مثال زدم درواقع ۵ سال یا ۱۰ سال برای خودش کار میکند ولی ممکن است بیمه تأمین اجتماعی نداشته باشد. امکان دارد ما به یکی وام بدهیم مثلاً ۵۰ میلیون تومان و برود یک نیسان بخرد و نیسان درواقع کار بکند ولی هیچوقت تأمین اجتماعی خودش را بیمه نکند و تمایل نداشته باشد که بیمه شود.
در بخش کارگری که پارسال آمار خیلی خوب و قابلتوجهی داشتیم و رکورد زدهایم نزدیک به ۲۰ هزار نفر شغل ایجادشده است سال گذشته بر اساس آمار سازمان تأمین اجتماعی و سال قبلتر از آن 293 هزار بیمهشده اجباری داشتیم و آخر سال 96 حدود ۱۰۸ هزار نفر شدهاند. ۱۵ هزار نفر اینگونه اضافه شدند. حدود پنج هزار نفر هم بازنشسته شدند؛ یعنی مجموعاً ۲۰ هزار نفر به کسانی که بیمهشده اجباری هستند در سازمان تأمین اجتماعی اضافهشده است.
این با آن ۳۸ هزارنفری که میگویند، تفاوت ۲۰ هزارنفری دارد. این تفاوت کجا مینشیند؟ در مشاغل خانگی، در مشاغل کمیته امداد، بهزیستی و قسمتی از مشاغلی که صنعت و معدن یا جهاد کشاورزی یا ورزش و جوانان اعلام میکند.
من رفتم یک مجوز گرفتم و یک باشگاه ورزشی برای خودم زدم. درواقع برای من شغل است ولی شاید تمایل نداشته باشم که خودم را بیمه کنم. این درواقع تفاوتی است بین تأمین اجتماعی و آمار اشتغالی که در استان ایجادشده است.
وضعیت اشتغال استان کرمان نسبت به میانگین کشوری نامناسبتر است. شما این را تائید میکنید؟
نه؛ اصلاً چنین چیزی وجود ندارد. نرخ بیکاری استان سال 96 عددیازده و چهار دهم بوده است درصورتیکه در کل کشور دوازده و نیم بوده است.
اما حتی آقای فدایی در یک از جلسات کارگروه اشتغال نسبت به این موضوع هشدار داده بودند!
نمیدانم خاطرم نیست.
مدیرکل برنامهوبودجه هم اواخر آبان ماه اعلام کردند که استان کرمان ازلحاظ نرخ بیکاری در سطح بالاتر از نرخ متوسط کشور قرارگرفته است. آخرین آمار نرخ بیکاری استان در تابستان ۹۷، 4/12 درصد بوده است که در سطحی بالاتر از متوسط کشوری است.
آمار بیکاری فصلی را ملاک عمل نمیشود گذاشت. در فصل تابستان نرخ بیکاری استان کرمان بیشتر است. سرجمع سالانه نرخ بیکاری ما از متوسط کشوری پایینتر است آقای رودری درست گفتند ولی فصلی است و فصل تابستان است.
از مؤلفههایی که در آمارهای اشتغال باید به آن توجه شود بحث نرخ مشارکت اقتصادی است. خاطرم است که نرخ مشارکت اقتصادی سال گذشته و سال قبلتر نامناسبتر شده بود ولی امسال من در یک مصاحبه از شما دیدم که اعلام کرده بود نرخ مشارکت اقتصادی افزایش داشته است با توجه به تعریفی که نرخ مشارکت اقتصادی دارد وضعیتی که اقتصاد استاندارد و میزان جذب ای که در بازار اشتغال اتفاق افتاده است یکقدری باورپذیر نیست! میشود توضیح دهید که چگونه این نرخ افزایشیافته است؟
اتفاقاً همه اینها به هم مرتبط است. فعالیتهای اقتصادی استان زیاد شده است. شما سرمایهگذاریهایی که در گلگهر، دربم، در زرند، در راور و در قلعه گنج شده است را ببینید که چقدر سرمایهگذاری شده است.
اما خیلیها میگویند این سرمایهگذاریها روی کاغذ است و در خیلی از بخشها فراتر از کاغذ پیش نرفته است!
اینها درواقع چیزهایی هستند که نمیشود منکر شد و خیلی روشن هستند. خیلی واضح است که شما نمیتوانید فولاد زرند ایرانیان را منکر شوید. شما نمیتوانید گلگهر را منکر شوید. شما نمیتوانید فولاد بوتیا را منکر شوید. شما نمیتوانید ارگ جدید بم را منکر شوید.
و شما هم نمیتوانید تعدیل نیرویی که مثلاً در همین ارگ جدید که مثال زدهاید را منکر شوید. شما مدعی هستید که در این ریزش و رویشها ما شاهد افزایش اشتغال بودهایم؟
یکی از سنجههایی که ما میتوانیم داشته باشیم آمار تأمین اجتماعی است. کامل نیست ولی یکی از چیزهایی است که میشود به آن توجه کرد. شما میتوانید آمار تأمین اجتماعی شهرستانها را نگاه کنید. آمار تأمین اجتماعی استان را نگاه کنید. ببینید افزایش چقدر بوده است این نشان از رشد است. نشان میدهد که دارد حرکت میشود.
نشان میدهد که تحت پوششیهایمان دارد بیشتر میشود. البته خوب بخشهایی هم هست بخشهایی مثل بیمه سلامت، مثل قوه قضاییه که در آمار تأمین اجتماعی نمیآید یا حتی قسمتی از خوداشتغالیها.
شما این آمار را نگاه کنید آمار کامل روشن و واضح و شفاف است. ما میتوانیم کد ملی و کد تأمین اجتماعی آدرس خانه و تلفن در اختیار کسانی که دنبال هستند و میخواهند دنبال کنند بگذاریم و ببینند که این اتفاقات در استان افتاده است.
آخرین عدد حکایت از ۱۱۷ هزار نفر بیکار در استان داشت. تحلیل خودتان این است که افزایش پیداکرده است این آمار یا کاهش؟
افزایش پیداکرده است به دلیل که نرخ مشارکت ما افزایش پیداکرده است.
احتمالاً میدانید که به ازای هر درصد افزایش نرخ مشارکت، تعداد ورودی بازار کار ما افزایش پیدا میکند. به ازای هر درصد افزایش نرخ مشارکت نزدیک به ۲۲ تا ۲۵ هزار نفر درواقع به جمعیت بیکار ما اضافه میشود.
از زمانی که من مسئولیت گرفتم، نامه نوشتم به استاندار و به آقای رودری و گفتم کم کردن نرخ مشارکت به ضرر استان است. بعدازآن سال همتغییر کرد نرخ مشارکت ما از ۳۵ درصد به ۳۹ درصد رسیده است.
نزدیک به کشور که ۴۰ است رسیدهایم؛ یعنی اگر ما بخواهیم نرخ مشارکت اقتصادی خوبی داشته باشیم باید به ۵۰ برسیم این هم عمدهاش مربوط به بانوان است نرخ مشارکت بانوان ما پایین است.
چرا اشتغال زنان در استان کرمان، نسبت به متوسط کشوری اینقدر پایین است؟
فرهنگی است؛ خود خانمهای ما وارد بازار کار نمیشوند.
شاید هم جامعه کرمان مردسالار است و حضور زنان را برنمیتابد؟
بازهم فرهنگی است.
خود شما چند مدیر زن در کل استان کرمان دارید؟
فکر میکنم 30 درصد کارکنان خانم هستند.
چند مدیر زندارید؟
فکر میکنم دهنفری بشود.
قبول دارید شرایط برای زنان و مردان برابر نیست؟
خوب ببینید یکسری محدودیتها خانمها و خود سیستمها دارند. شاید هم مدیران پیشفرضهایی دارند. خود بخش خصوصی را نگاه کنید فکر میکنید چند درصد از این ۳۱۰ هزارنفری که من گفتم در بحث کارگری استان هستند خانم هستند؟
من فرهنگ بخش خصوصی، دولتی و مردم را در این زمینه چندان متفاوت نمیبینم. این فرهنگ فضای مناسب و فرصت برابر را برای زنان فراهم نمیکند.
طبق آخرین آماری که ما گرفتهایم به 5 درصد نمیرسد.
در مقام حرف اما گفته میشود که زنان دقتشان بالاتر است. احساس وظیفهشناسیشان بیشتر است و حتی حقوق دریافتیشان کمتر است. بررسی کردهاید بهجز بحث فرهنگی که اشاره کردید، چه دلایل دیگری این امر دارد؟
این را بررسی نکردیم.
سالها در استان کرمان وعده سند اشتغال مطرح میشد؛ سندی که هرگز منتشر نشد. آقای اسماعیلی! واقعاً سند اشتغال استان به کجا رسید؟
براساس مستنداتی که هست ما تا سال ۹۳ سند اشتغال داشتیم. متأسفانه سندهای اشتغالی هم که نوشتهشده بود هیچکدامشان کاربردی و عملیاتی نبودند و چیز بهدردبخوری از آنها درنیامد؛ علیرغم هزینههای گزافی که برای دولت داشت. ما خیلی متأسف هستیم از اینکه این اتفاق افتاد. برنامهای که 5 ساله بود در سال چهارمش منتشر شد.
به همین جهت ما جلسات متعددی با اساتید دانشگاه، کارشناسان برنامهوبودجه و استانداری گذاشتیم و سند اشتغال را دنبال کردیم. بحث تأمین اعتبار سند نوشتن مشکل بود و ما با توجه به تجربه تلخ آن سند که داشتیم، به سمت سند نرفتیم و به سمت برنامه اشتغال رفتیم.
برنامه اشتغال استان را در سال ۹۶ و ۹۷ تهیه و اجراشده و داریم دنبال میکنیم. همه دستگاهها نزدیک ۴۰ دستگاه در این برنامه نقش دارد حالا از صنعت و معدن بگیریم تا اداره گاز تا اداره خود ما، اداره فرهنگ و ارشاد تا مخابرات تا فرودگاهها و ... ولی ما فکر میکنیم هنوز کامل نیست نقصهایی دارد. البته در برنامههای اشتغال دستگاهها تغییراتی داده است. برای مثال سازمان صنعتنمائی به ما گفته است که در شهرستان سیرجان فلان پروژه به بهرهبرداری میرسد و اینقدر هم در سال ۹۷ اشتغال دارد. ما براساس همان در سند تعداد اشتغالهایی که ایجاد میشود را آوردهایم.
کمیته امداد گفته است که ما اعتبارات داخلیمان اینقدر هست و میتوانیم اینقدر شغل حمایتی، کارفرمایی، انواع مختلف در شهرستانها ایجاد کنیم و ما هم به تفکیک دستگاهی درآوردهایم و هم به تفکیک شهرستان. الآن یعنی فرماندارها میدانند در شهرستانهایشان چند نفر شغل ایجاد میشود. چه کسانی اینها را ایجاد میکنند و چگونه باید دنبال شود؛ کاملاً روشن و شفاف است.
چقدر از برنامه عقب هستیم؟
با همتی که آقای فدایی در کارگروه اشتغال داشتند از برنامه عقب نیستیم. برنامه امسالمان 72 درصد تحقق پیداکرده است؛ که تا الآن بیستوشش هزار شغل از 35 هزار شغلی که قرار بود، ایجادشده است.
این ۳۵ هزار در استانی که ۱۱7 هزار نفر بیکار دارد به نظر شما چقدر واقعبینانه است؟
ببینید؛ ما این برنامه را گذاشتیم خیلی روی این بحث کردیم. جلسات متعددی را با برنامهوبودجه گذاشتیم. کارشناسانشان با ما صحبت کردند و ما به این نتیجه رسیدیم که اگر ما ۳۵ هزار شغل ایجاد کنیم میتوانیم نیم تا هشتدهم درصد نرخ بیکاری را کم کنیم بهشرط اینکه نرخ مشارکتمان بالا نرود.
با این شرایط فقط میتوانید حفظ وضع موجود کنید!
بله؛ با توجه به اینکه نرخ مشارکت اقتصادی ما بیشتر از پیشبینیمان بالا رفته است الآن ورودی بازار کارمان را میتوانیم ثابت نگهداریم. در سال ۹۵ نسبت به ۹۶ میتوانید این را ببینید که ما نرخ بیکاریمان در این دو سال ثابت مانده است حرکت نکرده است ولی نرخ مشارکت ما افزایش پیداکرده است اینها علامتهای خوبی هستند کسانی که متخصص باشند کارشناس باشد و اعتقاد به آمار داشته باشند میتواند خیلی آیتمها و شاخصهای خوبی باشد.
من معتقدم آمارهای ما بیحرف و حدیث نیستند اما خب بههرحال یکپایه تحلیل هستند؛ اما آقای اسماعیلی! اما حتی مدیرعامل شرکتهای شهرکهای صنعتی یا سازمان صنعت و معدن تجارت به تعطیلی درصد فراوان ای از بنگاههای استان اذعان دارند. آنها هم که فعالاند زیر ظرفیت اسمیشان فعالیت میکنند.
ببینید من تقریباً ۲۰ سال است که اداره کاری هستم. در این ۲۰ سال نشده است بهعنوان اداره کار در واحد صنعتی بروم بگویند اوضاع ما خوب است. اینیک بحث است و بحث دیگر این است که اگر واقعاً کارگاههای ما دارند با ۶۰ درصد ظرفیت کار میکنند و یا تعطیلاند چرا ما اینقدر متقاضی جواز تأسیس و بهرهبرداری و زمین و مناطق ویژه و شهرک صنعتی و ناحیه صنعتی داریم این تناقض نیست به نظر شما؟
نه لزوماً! من اینها تلاشهای فردی میدانم برای اینکه وضعیت خودشان را تغییر بدهند.
آمار تأمین اجتماعی هم باز این را نقض میکند. شاید سنوات قبل ظرفیت صنعت ما اینقدر نبود، رفتهاند سوله زدند ولی آمار. اجتماعی ما وقتی رو به رشداست بهعنوان یک شاخص عرض میکنم شاید شاخصهای دیگر هم کنارش باشد مثلاً GDP استان را هم در کنارش باید ببینیم.
دقیقاً به همین GDP که توجه کنیم باید بپرسیم نیروی انسانی ما دارد چه میکند؟ چقدر بهرهوری دارد این منابع انسانی؟
بله؛ روی بهرهوری نیرو کار حرف هست، همه اینها باید در کنار هم دیده شود.
آقای اسماعیلی! قبول دارید سیاست خرد کردن و هدایت سرمایهها به سمت مشاغل کوچکتر و خانگی در اقتصاد استان کمتر جواب داده است؟
یکچیزهایی ملی ابلاغ میشود که اختیارات دست استان نیست که بخواهد تغییراتی در آن بدهد.
من این محدودیتها را قبول دارم میخواهم تحلیل کارشناسی شمارا بدانم!
حتی اگر خطای ۲۰ - ۳۰ درصدی هم داشته باشد، این اعتبارات به نظر من خیلی هم کارگشا است و به توسعه اشتغال منجر میشود. ما فرض را بر این بگیریم که به یک آقا یا خانم وام بدهیم برود جهاز بخرد؛ آخرین انحرافش این است. جهاز از کجا تهیه میشود؟ از بازار کالا و خدمات همین مملکت. حالا ما شاید تعاریفش را بد گذاشتهایم.
یعنی ما میبایست وام کارگشایی بگذاریم که منجر به اشتغال میشود یعنی شما فرض را بر این بگیرید که ما ۵۰۰ میلیارد تومان هزار میلیارد تومان سالانه داریم وامهای خرد و کوچک را میدهیم این در مقابل سرمایهگذاریهایی که در استان میشود اصلاً رقمی نیست. سالانه نزدیک به ۲۴ هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری در استان میشود.
روی کاغذ؟ تفاهمنامههایی که در این مدت امضا شدن خیلیهای آنها هنوز روی کاغذ است!
نه من این را براساس تفاهمنامه نمیگویم براساس آماری که آقای رودری دارند تفکیک هم دارد. یعنی مقداری که در بخش کشاورزی است در بخش صنعت است که آقای رودری همه اینها را به تفکیک دارند.
استاندار سابق اعلام کرده بودند که سال گذشته بیش از هزار میلیارد تومان به توسعه اشتغال استان اختصاص پیداکرده من میخواهم بدانم این هزار میلیارد تومان کجا هزینه شده است؟
بیش از ۶۰۰ میلیارد تومان اعتبارات اشتغال فراگیر داشتیم که به استان اختصاص داده بودند که متأسفانه خیلی هم جذب نشد!
چرا این طرح شکست خورد؟
به دلیل اینکه بعدازآن، اعتبارات اشتغال روستایی آمد یعنی ما ۴۰۰ میلیارد تومان اشتغال روستایی آوردیم با سود ۶ درصد.
قبل از آن اشتغال فراگیر ۱۸ درصد بود وقتی ۶ درصد آمد، دستگاه اجرایی و هم مردم تمایل داشتند سمت اعتبارات روستایی بروند و از اعتبارات روستایی استفاده کنند به همین خاطر متقاضی اصلاً نداشتیم.
در اعتبارات روستایی هم درگرفتن تسهیلات از بانکها خیلی موفق نبودیم! یعنی پرونده به بانکها معرفیشده بود اما درگرفتن تسهیلات چندان توفیقی نداشتیم!
به خاطر ضمانتهایی بود که بانک مطالبه میکرد. تصور مردم این بود که وام روستایی را با وثیقههای سهلتری میتوانند بگیرند و وقتی مراجعه میکنند به بانک، بانک سختگیریهای خاص خودش را دارد.
این روزها یکی از بحثهایی که بحث روز است بحث بازنشستگان است میخواهم بدانم که هیچ آماری از مدیران بازنشسته یا بازنشستگانی که مشغول به کار هستند دارید؟
نه متأسفانه هیچ آماری نداریم.