گروه جامعه/سمیرا کریمی افشار
حال مردم با فضای مجازی کوک یا ناکوک میشود. هنوز موج نارضایتیها در سطح ملی پیرامون ضرب و شتم دختر سیرجانی خاتمه نیافته بود که حادثه خوراندن گل نرگس به دو کودک کرمانی خبرساز شد.
هرچند در هر دو مورد مسئولین مربوطه ورود کردند و اتفاقات خاتمه یافت، اما سؤال اینجاست آیا تبعات اینگونه رفتارهای تهاجمی و مسئلهدار در جامعه و در ناخودآگاه آن دو کودک یا دختر نوجوان نیز خاتمه یافته است؟
روانشناس و جامعهشناسی که با آنها به گفتوگو نشستیم هردو معتقدند این رفتارهای نابهنجار و خشونتبار ریشه در اختلالات روانی دوران کودکی دارد. آنها معتقدند به نیازهای هیجانی افراد در کودکیشان توجه نمیشود. کودکان یاد نمیگیرند چطور احساسانشان را بشناسند و بدانند در شرایط مختلف که رسیدن به نیازهایشان طول میکشد چه رفتاری از خود بروز دهند.
در این میان عدهای فضاهای مجازی را عامل بروز اینچنینی رفتارهایی میدانند و معتقدند عدم کنترل خانوادهها و آزاد گذاشتن فرزندانشان منجر به بروز این ناهنجاریها در جامعه میشود.
عدهای دیگر همچون روانشناسان و جامعه شناسان اما معتقدند درست است فضای مجازی تسهیل گر و تسریعکننده برخی از رفتارها است؛ اما نباید از این نکته غافل شد که فضای مجازی بهخودیخود بار ارزشی ندارد و این ما هستیم که با تولید محتوا به آن ارزش میدهیم.
یک جامعه شناس پیرو حوادث اخیری که در سیرجان و کرمان رخ داد و در فضای مجازی سر و صدا بپا کرد میگوید: ازایندست اتفاقات ممکن است برای خیلیهای دیگر رخداده باشد اما این رسانهای شده است.
علی سوند رومی می گوید: وقتی زیرساختهای تربیتی ما درست نباشد و آدمی باهوش هیجانی پایین تربیت کنیم، یا اینکه سیستم توسعه پایدار ما به این مسائل توجه نکند نتیجه آن خواهناخواه به این اتفاقات میرسد؛ و آنچه که این اتفاقات را آشکار میکند شبکههای اجتماعی هستند.
سوند رومی در پاسخ به سؤال خبرنگار ما مبنی بر اینکه برخی معتقدند فضای مجازی باعث بروز این اتفاقات میشود، شما نقش فضای مجازی در بروز این رفتارها را چگونه ارزیابی می کنید؟ میگوید: تکنولوژی و فضای مجازی تسهیل گر این اتفاقات است اما اگر نظام آموزشی ما نظام خوبی باشد یا عدالت اجتماعی برقرار باشد اتفاقات ممکن است بهگونهای دیگر در فضای مجازی منتشر شود.
این جامعهشناس میافزاید: تکنولوژی بهصورت ذاتی خنثی است باید دید چه محتوایی را سوار بر آن میکنیم، چراکه فضای مجازی فینفسه بار ارزشی ندارد آنچه که ما در آن منتشر میکنیم بار ارزشی دارد و ما میتوانیم محتوای ناب و اصیل و متعالی تولید کنیم یا اینکه محتوایی نداریم و برای آن برنامهریزی نکردیم.
او در پاسخ به این سؤال که نقش ادارات در فرهنگسازی و آموزش کارکنانشان در حوزه نحوه برخورد با مردم را چگونه ارزیابی میکنید؟ میگوید: وقتی یک سازمانی فرد را گزینش و استخدام میکند متولی ارتقا کیفیت خدمات و ارتقا جایگاه معرفتی و شعوری این فرد نیز است؛ اما آنچه که ما گاهی در جامعه با آن روبهرو هستیم این است که ورود افراد به بعضی از دستگاهها از کانالهای خاص است.
سوند رومی خاطرنشان میکند: پروتکل استخدام افراد باید یک پروتکل جامع باشد افرادی که مشکلات خاص دارند بر اساس شرح وظایف یک دستگاه یا استخدام نشوند یا اینکه محدودیت بهکارگیری در شرایط خاص داشته باشند.
این جامعهشناس تصریح میکند: وقتی اداره ای میخواهد نیرویی را گزینش کند ابعاد عقیدتی، سیاسی را در نظر میگیرد در کنارش باید ابعاد اجتماعی، فرهنگی و سلامت روان فرد را هم در نظر بگیرد.
سوند رومی پیرامون بروز رفتارهای مسئلهدار یا تهاجمی در موارد مختلف میگوید: اگر فردی تجربه کودکی خوبی نداشته باشد یا در شرایط پرخطر و پراسترس زندگی کرده باشد وقتی در یک موقعیتی قرار میگیرد که موقعیت مطلوب او نیست و احساس خطر کند رفتارهای واکنشی پرخطر و تهاجمی بروز میدهد.
به اعتقاد این جامعهشناس شرایط نامطلوب میتواند در محیط کار، خانه، حین رانندگی؛ تعاملات دوستانه و ... رخ دهد که فرد در آنها احساس مطلوبیت ندارد.
سوند رومی در گفتگو با خبرنگار ما میگوید: رفتارهای پرخطر میتواند به شکل تهاجم کلامی، خشونت و تحقیر کردن دیگران و... بروز کند. این در همه جوامع وجود دارد اما ممکن است در برخی از فرهنگها و جوامع زمینههای بروز این رفتارها بیشتر باشد.
سوند رومی خاطرنشان میکند: یک اتفاقی که بهطورکلی در جامعه ایرانی در حال وقوع است و ما در سیرجان و کرمان هم شاهد آن هستیم این است که ما شاهد یکروند توسعهای همگن و پایدار نیستیم.
رومی ضمن اشاره به اینکه توسعهی ما یک توسعه اقتصادی است میگوید: بیشتر توجه ما به گسترش صنایع، معادن و توسعه شهری است.
او خاطرنشان میکند: همراه این توسعه اقتصادی که باید توسعه فرهنگی و اجتماعی رخ دهد رخ نمیدهد. یا متولیان این حوزه امکانات لازم برای فرهنگسازی را ندارند، یا کسانی که توسعه اقتصادی را مهم میدانند توسعه فرهنگی را عبث تلقی میکنند.
به اعتقاد این جامعهشناس این مدل توسعه باعث میشود شاهد یک گسیختگی تربیتی باشیم؛ و در حقیقت توسعه اقتصادی تشدیدکننده این موضوع است.
او صراحتاً اعلام میکند: توسعه اقتصادی از یکسو باعث اختلاف طبقاتی و حاشیهنشینی میشود و از سوی دیگر منجر به دسترسی مردم به ابزار تکنولوژی میشود که هنوز آماده استفاده از آنها نیستند.
مسئول نظام روانشناسی و مشاوره استان کرمان در این خصوص میگوید: اینچنین افراد کودک آزاری هم قطعاً در فرایند رشدشان تا زمان بزرگسالی قطعاً نقایصی بوده است؛ و من معتقدم وضعیت او حتماً باید موردبررسی قرار گیرد.
سید مهدی حسینی در خصوص راهکارهایی برای جلوگیری از بروز این رفتارها میگوید: در سطح اول پیشگیری باید سیاستگذاران ما بالا بردن سطح رفاهی و اقتصادی جامعه را در اولویت قرار دهند. این مسئله همراه با آموزشهای جزئی خودبهخود به نیازهای روانی مردم پاسخ میدهد.
این روانشناس در حوزه اختلالات روانی میافزاید: سطح دوم پیشگیری، ثانویه است یعنی ما با افرادی روبرو هستیم که مشکلدارند و بایستی به بهزیستی و علوم پزشکی ارجاع داده شوند تا موردبررسی قرار گیرند.
حسینی میگوید: هر ارگانی در بحث مصاحبه شغلی یا ارزیابی شغلی باید به مسائل روانی افراد توجه کند و آموزشهای لازم را به آنها بدهند.
او خاطرنشان میکند: وقتی افراد شناسایی و غربالگری نمیشوند نتیجهاش میشود آزار و اذیت کودکان که شاهد آن بودیم؛ اما اگر شناسایی شوند به بهزیستی و علوم پزشکی و درمانگرها ارجاع داده میشدند تا درمان شوند.
حسینی در ادامه به سطح سوم پیشگیری اشاره میکند و میگوید: حالا که کودکآزاری اتفاق افتاده است باید چه کنیم؟ آیا باید برخورد تندی داشته باشیم؟ مگر سیستم ما درست بوده است و افراد را آموزش دادیم که بخواهیم با آنها برخورد کنیم؟ به نظر من آن فردی که عامل کودکآزاری شده است باید مورد درمان قرار بگیرد.
مسئول نظام روانشناسی و مشاوره استان اذعان میکند: ما یک ستادی در استانداری داریم و تلاشمان این است که ارگانهای مختلف با نظام روانشناسی و بهزیستی تعامل داشته باشند تا کمتر شاهد بروز رفتارهای ناصحیح در سطح ادارات باشیم.
حسینی خاطرنشان کرد: اولین کسی که اعلام آمادگی کرد استاندار کرمان بوده است. ایشان گفتند اولین جایی که میخواهید آموزش بدهید کارمندان استانداری باشد. آموزش دهید که به چه صورت در محیط کار با مردم بهتر برخورد کنند. یا در داخل خانواده با خانوادهشان چگونه رفتار کنند.
حسینی در پاسخ به سؤال خبرنگار ما مبنی بر اینکه برخی فضای مجازی را عامل بروز و ظهور رفتارهای نابهنجار میدانند آیا شما این را تائید میکنید، میگوید: ما در عصری قرارگرفتهایم به نام عصر تکنولوژی، یعنی این عصر به نیازهایی در درون انسان پاسخ داده است که همیشه آرزوهایی انسان بوده است.
او میگوید: علم وقتی پیشرفت میکند ما چه از آن استقبال کنیم و چه منکر آن شویم اینقدر قوی است که خودش را تحمیل میکند.
این روانشناس در پاسخ به این سؤال که وقتی اختلالات روانی در کودکی حلنشده است بنا براین فضای مجازی هم نباشد این اختلالات درجایی دیگر خود را بروز میدهند، میگوید: فضای مجازی هم نباشد درواقع این اتفاق میافتد ولی با اندکی تأخیر.30 سال قبل هم ما آسیب اجتماعی داشتهایم ولی بحث این است که اگر این اتفاق میافتاد کسی نمیتوانست ثابت کند.
حسینی ضمن اشاره به اینکه فیلم گرفتن در فضای مجازی خوب است میگوید: اینیک عمل پیشگیرانه است چراکه وقتی میخواهیم در یک محیطی رفتار نامتعارفی انجام دهیم میدانیم یک موبایل دست هرکسی هست و این بازدارنده است.
از سوی دیگر او در خصوص بروز رفتارهای پرخطر تهاجمی یا خشونتبار میگوید: در مدارس و خانوادههای ما مهارتهای زندگی و مهارتهای هیجانی خیلی جدی گرفته نمیشود.
او میافزاید: نیازهای هیجانی در دوران کودکی و نوجوانی باید جدی گرفته شود اگر در مسیر درست قرار نگیرند آسیبزا خواهند بود.
او ضمن اشاره به اینکه بچههای ما در مدرسه عمدتاً مهارتهای درسی و حفظیات را یاد میگیرند، میگوید: بچهها باید مهارتهای زندگی، مهارتهای هیجانی را فرابگیرند.
حسینی همچنین اذعان میکند: بچهها باید احساساتشان را بشناسند تا مادامیکه تحتفشار هستند و نیازهایشان برآورده نمیشود بتوانند رفتارهای خود را مدیریت کنند.
حسینی به فرهنگ رها گذاری فرزندان در جامعه فعلی اشاره میکند و میگوید: در خانوادهها به مهارتهای فرزند پروری خیلی اهمیت نمیدهند؛ و بچهها را به حل خود رها میکنند.
حسینی در پاسخ به این سؤال خبرنگار ما مبنی بر اینکه بروز رفتارهای پرخطر خشونتی و تهاجمی در همه نوع خانوادهای چه به لحاظ سطح فرهنگ و چه سطح اقتصادی بروز میکند عمده دلیل آن را چه میدانید؟ میگوید: این مسئله پاسخ علمی دارد. به نظر میآید تعریف فرهنگ و اقتصاد در جامعه ما تغییر پیداکرده است. و ملاک ما برای ارزیابی یک خانواده وضع ظاهری آنها است. مثلاً میگوییم خانواده فرهنگی است، وضع اقتصادی آنها هم خوب است؛ اما اینها ظاهر قضیه است.
درصورتیکه در تعریف رفتار سالم و رفتاری که بهزیستی روانی همراه خودش میآورد، با ویژگیهایی روبرو هستیم که در علم به آن پرداخته میشود که خیلی ظاهری نیستند.
حسینی خاطرنشان میکند: تعریف ما از شخصیت بهگونهای است که ظاهر را قضاوت میکنیم. خود شخصیت یعنی نقابی که ما جلوی دیگران میزنیم.
این روانشناس در ادامه میافزاید: در جامعه ممکن است یک خانواده ازلحاظ اقتصادی خوب باشد، هر نیازی که بچه داشته باشد برآورده کند اما بحث این است که آیا آن نیازهای هیجانی اساسی که نیاز بچهها در کودکی و نوجوانی است آیا پاسخ داده میشوند؟
حسینی به یکی دیگر از مشکلات جامعه اشاره کرد و گفت: عمده کاری که ما از آن غفلت کردیم نحوه تعامل بچهها باهم است؛ که عمدتاً به آپارتمان محدودشده است.
حسینی اذعان میکند: در طول دو-سه دهه تغییراتی ازلحاظ ویژگیها و ملاکهای رفتارهای خوب و به هنجار در سطح جامعه ایجادشده است.