یاسر هاشمی می نویسد: ماه رمضان، پیش از آن که ماه زدودن جسم از خوردن و آشامیدن باشد، موسم زدودن دل از غبار کینه و عداوت است و از این رو که خداوند مقدمه بخشش گناهان انسان را، صاف کردن دل خود نسبت به دیگران مقرر کرده است، اما شگفتا که کینه برخی از آیت الله هاشمی رفسنجانی با وجود سپری شدن ۳۰ ماه از رحلت ایشان هنوز تازه است و بوی این کینه از کنایه‌هایی که به بهانه‌های مختلف در رسانه‌ها مطرح می‌شود به مشام می‌رسد و این بار بهانه انتشار خاطرات سال ۱۳۷۵ ایشان است.
یاسر هاشمی در یادداشتی نوشت: ماه رمضان، پیش از آن که ماه زدودن جسم از خوردن و آشامیدن باشد، موسم زدودن دل از غبار کینه و عداوت است و از این رو که خداوند مقدمه بخشش گناهان انسان را، صاف کردن دل خود نسبت به دیگران مقرر کرده است، اما شگفتا که کینه برخی از آیت الله هاشمی رفسنجانی با وجود سپری شدن ۳۰ ماه از رحلت ایشان هنوز تازه است و بوی این کینه از کنایه‌هایی که به بهانه‌های مختلف در رسانه‌ها مطرح می‌شود به مشام می‌رسد و این بار بهانه انتشار خاطرات سال ۱۳۷۵ ایشان است.
گروهی از افراطیون راست، اینکه ایشان در هفتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، بیطرفی پیشه کرده و از کاندیدای خاص جانبداری نکرده است، را نفاق عنوان کرده اند و گروهی از افراطیون سابق چپ، مشی ایشان را عدم اعتقاد به مردمسالاری و انتخابات پرشور واعتقاد به مهندسی انتخابات دانسته اند.
جالب اینجاست که این دو بخش کوچک از افراطیون چپ و راست، در عین استناد به خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی، که سندی منحصر به فرد درباره تاریخ انقلاب و عملکرد نظام است، این خاطرات را تخطئه وزیر سئوال می‌برند.
اما اگر بخواهیم بدون قضاوت قبلی و فارغ از اغراض و داوری‌های ذهنی، به متن خاطرات وسایر مستندات تاریخی رجوع کنیم، رویکرد وعملکرد آیت الله هاشمی رفسنجانی، نکات زیر در مورد کیفیت برگزاری انتخابات در جمهوری اسلامی از جمله انتخابات دوم خرداد روشن است:
نخست: آیت الله هاشمی رفسنجانی در جلسات گوناگون از جمله دیدار با رهبرانقلاب، دو راهی مطلوبیت و مقبولیت در انتخابات را اینگونه طرح می‌کند: اگر ما بخواهیم انتخابات پرشوری داشته باشیم، طبیعتا باید رقابت جدی و غیرقابل پیش بینی باشد و طبیعتا برنده این رقابت ممکن است گزینه مطلوب حاکمیت نباشد، اما مقبولیت بالایی به لحاظ ایجاد مشارکت در جامعه و میزان رای خواهد داشت.
اما اگر بخواهیم، برنده انتخابات مطلوب ما باشد، ناگزیر هستیم با دخالت در شکل گیری آرایش سیاسی، انتخابات را به سمت گزینه مطلوب خود هدایت کنیم و در این شرایط طبیعتا انتخابات داغ ورقابتی را شاهد نخواهیم بود؛ بنابراین حاکمیت باید بین مقبولیت و مطلوبیت در انتخابات یکی را انتخاب کند.
طرح شفاف این موضوع در بالاترین سطوح حاکمیت توسط آیت الله هاشمی رفسنجانی، خود به تنهایی نشان دهنده عمق اعتقاد ایشان به روح مردم سالاری دینی است و کسانی که در دوران رهبری امام خمینی و آیت الله خامنه‌ای در پی مهندسی انتخابات بودند، هیچگاه این دو راهی را برسمیت نمی‌شناختند و سعی داشتند با هزینه کردن از انقلاب و رهبری، مقبولیت را برای گزینه مطلوب خود فراهم کنند.
دوم: آیت الله هاشمی رفسنجانی در آستانه برگزاری دومین دوره انتخابات ریاست جمهوری با یک نوع مهندسی انتخابات مواجه بود، گروهی قصد داشتند با ایجاد زمینه حضور دو کاندیدا در برابر تک کاندیدای جناح راست، به نوعی رای رقیب را تقسیم بر دو کرده و گزینه مطلوب خود را به پیروزی نزدیک کنند، در این بین با حضور سید محمد خاتمی در انتخابات، رقیب تراشی برای وی، بهترین گزینه جناح راست به حساب می‌آمد و به همین دلیل فشار زیادی بر دکتر حبیبی و دکتر روحانی، که دو گزینه نزدیک به آیت الله هاشمی رفسنجانی برای حضور در انتخابات و گرفتن بخشی از سبد آرای مقابل جناح راست بودند، وارد می‌شد.
در این میان حمایت حزب تازه نفس کارگزارن از سید محمد خاتمی نیز تعیین کننده بود چرا که جناح چپ در دو انتخابات پیاپی مجلس چهارم وپنجم با شکست سختی مواجه شده بود و کارگزاران در انتخابات مجلس پنجم به پیروزی نسبی رسیده بود و اگر روحانی یا حبیبی بعنوان کاندیدای منتسب به آیت الله هاشمی رفسنجانی در انتخابات حضور پیدا می‌کردند، طبیعتا کارگزاران بجای خاتمی از آن‌ها حمایت می‌کرد.
در این شرایط آیت الله هاشمی رفسنجانی، با قاطعیت در برابر مهندسی انتخابات ایستاد، حبیبی وروحانی کاندیدا نشدند و کارگزاران از خاتمی حمایت کرد.
سوم: فضای عمومی جامعه در انتخابات، بشدت نگران سلامت انتخابات و بیطرفی حاکمیت بود و اگربخشی از جامعه که سبد رای خاتمی را شکل می‌داد، احساس می‌کرد نتیجه انتخابات از پیش تعیین شده است، انگیزه‌ای برای مشارکت و حضور در پای صندوق‌های رای نداشت و در این شرایط آخرین خطبه نماز جمعه آیت الله هاشمی رفسنجانی قبل از دوم خرداد، بشدت در بازگشت اعتماد عمومی به سلامت انتخابات نقش آفرینی کرد واین اعتماد مشارکت بی سابقه مردم در دوم خرداد را پدید آورد.
چهارم: رای آیت الله هاشمی رفسنجانی همانگونه که دو دهه بعد رسانه‌ای شد به ناطق نوری بود، اما از سه طریق می‌توان وی را بسترساز حماسه دوم خرداد دانست: در قدم اول با طرح دو راهی مقبولیت ومطلوبیت، زمینه برگزاری انتخاباتی پرشور و عبور از سناریوی زمینه سازی برای پیروزی کاندیدای اصلح را فراهم کرد، در گام دوم مقابل مهندسی انتخابات و ایجاد انشعاب در جبهه رقیب کاندیدای جناح راست را گرفت و در گام سوم، با ایراد خطبه‌های تاریخی نماز جمعه قبل از دوم خرداد و نظارت ویژه بر عملکرد مجریان انتخابات، اعتماد وسلامت انتخابات دوم خرداد را تامین کرد.
شاید هیچ کس به اندازه حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی از نقش آیت الله هاشمی رفسنجانی در رقم خوردن حماسه دوم خرداد آگاه نباشد و کسانی که امروز به نام خاتمی، هاشمی را تخریب می‌کنند همان افرادی هستند که با پروژه خروج از حاکمیت و سایر تندروی‌ها زمینه‌های افول دولت اصلاحات و بقدرت رسیدن معجزه هزاره سوم را فراهم آوردند
منبع: انتخاب
