با امیر علی اکبری از ماجرای بوکسور شدن حنیف تا کری خوانی‌‍ برای عربستانی‌ها و درگیری خبیب و کانر

چهره محبوب ورزش ایران امروز گفت و گویی داشت که جذاب بود. او در این مصاحبه از پستی و بلندی‌های زندگی‌اش گفت.

امیر علی اکبری قهرمان mma ایران و جهان امروز با برنامه سلام صبح بخیر گفت و گویی ویژه داشت. او حرف‌های زیادی درباره خودش، رشته‌اش و حتی فوتبال زد. خلاصه‌ای از حرف‎های او را می‌خوانید.

یاد گرفتم

وقتی از کشتی بیرون آمدم یکسری از دوستان آنطرف آب دنبالم آمدند. صحبت کردند و کمک کردند وارد mma شوم. رفتیم تایلند. سه سالی آنجا بودم. یاد گرفتم و بعد از سه سال برگشتم ایران و شروع کردم.

دعوا نمی کردم

من پسر خوبی بودم و در بچگی دعوا نمی‌کردم. البته خیلی از فایترهایی که در آمریکا هستند از زندان آمده اند و خلافکار بوده اند. آنها بچگی شری داشتند ولی ایرانی ها اکثر سالم هستند و خلافکار نیستند. سوء سابقه هم ندارند.

2،3 میلیون خرجم است

روزی دو جلسه و در هر جلسه دو ساعت تمرین می‌کنم. تغذیه خاصی هم ندارم. هر چیزی باشد می خورم. از مرغ و گوشت بگیرید تا ماکارونی ولی سرخ کردنی، بستنی، نوشابه و ... را نمی خورم. ماهیانه هم حدود 2 تا 3 میلیون تومان خرج تغذیه ام است. روزی هم 6 وعده غذا می خورم.

نوکر مردمم

تا به حال بیرون دعوا نکرده ام. اینکه بگویند مردم از من می ترسند و برای دعوا سمتم نمی آیند... اصلا این حرف ها نیست. بیرون مردم به من محبت دارد. من نوکر مردم هستم. آنها بعد از کشتی و بعد از سه سال دوری‌ام، من را به عنوان سرباز و بنده خودشان پذیرفتند. به من کلی انرژی دادند.

برانگیخته می شوم

انتخاب آهنگ ها و سرودهای حماسی قبل از مسابقه با خود ماست. همیشه سعی کردم آهنگی انتخاب کنم که حماسی باشد. به من روحیه بدهد. به قول معروف من را برانگیخته کند. من قبل از مسابقات حساس همیشه این حس را دارم که آهنگ ها به من کمک می کند. دوست دارم مردمی هم که در سالن آهنگ را گوش می کنند حس خوبی داشته باشند.

همه ایرانی بودند

سال گذشته در مسابقه باکو همه در سالن ایرانی بودند. در سنت پترزبورگ هم نصف جمعیت ایرانی بودند و خوشحالم برای حمایت از من می آیند.

نمی ترسم

خدا به هر کسی استعدادی داده. به من هم این استعداد را داده تا هیچوقت نترسم. تا به حال نشده قبل از ورود به رینگ ترس داشته باشم. این موهبتی است که خدا در دل من قرار داده .

باید بگذری...

وقتی وارد این رشته می شوی باید از خیلی چیزها بگذری. از تفریحات، از جوانی، از زندگی معمولی، از پرخوری، از شب بیداری و خیلی چیزها. باید قید این را هم بزنی که سر و صورت سالم داشته باشی.

مادرم کوچم می کند

مادرم قبلا برایش سخت بود ولی الان کنار امده. حتی به سالن می آید تا بازی های من را ببیند. در باکو کنار قفس بود. در سنت پترزبورگ هم دوست داشت باشد ولی هوا سرد بود و نیامد. کم کم به داخل قفس هم می آید تا من را کوچ کند.(خنده)

کنار آمده

خب برای مادرها سخت است که بچه شان در این رشته باشد ولی مادر من کم کم کنار آمده. الان هم دیگر به من اعتماد دارد.

تحریم حل شود مبارزه می کنم

اگر کاغذ بازی ها و تحریم ها حل شود، انشالله به زودی اولین مبارزه ام را در سازمان یو اف سی برگزار می کنم. الان برای پول گرفتن مشکل دارم چون تحریم هستیم. این مشکلات را به زودی حل می کنیم تا مسابقاتم را شروع کنم. در حال حاضر رنک 27 دنیا هستم ولی انشالله بعد از اولین بازی رنک جدیدم مشخص می شود.

مبارزه با دست شکسته

من تا به حال 11 مبارزه کرده ام و فقط یک بار باخته ام. فینال گرند پریکس رایزن بود. با دست شکسته و عضله پاره وارد شدم. نمی گویم مصدوم بودم و باختم. خواست خدا بود.

عربستانی ها به این حرف ها نمی خورند

عربستانی ها دو ایرانی را کتک زدند. دقیقا به صنف کار من می خورد. من هم پیام دادم هر جای دنیا بخواهید می آیم و مبارزه می کنم اما عربستانی ها اصلا به این حرف ها نمی خورند.

نوک قله و ته دره را دیدم

در زندگی ام زیاد مشت محکم خوردم. نوک قله را دیدم. ته دره را هم دیدم. من به نوک قله رفتم و بعد با سر زمین خوردم. کسی فکر نمی کند بلند شوم. خواست خدا بود. بلند شدم. روحیه من این بود که تسلیم نشوم و نمی شوم. دوره ای بود که می گفتند علی اکبری تمام شده ولی من در اتاق 9 متری زندگی و در کمپ حرفه ای تایلند تلاش کردم و تلاش کردم. روزی دو سه بار تمرین می کردم و در نهایت با یک رشته جدید برگشتم.

عادت به مشت خوردن نداشتم

من کشتی گیر بودم. صورتم عادت به مشت خوردن نداشت. با کسانی تمرین می کردم که رزمی کار بودند. برایم سخت بود. هر روز کتک می خوردم. سه سال واقعا سخت گذشت.

هزار بار ولش کردم

هزار بار mma را ول کردم. شب گفتم صبح بیدار شوم می روم. بعد از ظهر مشت می خوردم و تا صبح بالا می آوردم و حالم بد بود. می گفتم صبح جمع می کنم و می روم ایران. صبح که بلند می شدم حالم بهتر بود و می گفتم بگذار یک هفته دیگر بمانم.

خودت را گم نمی کنی اگر...

اگر راه موفقیت موفقیت هموار و مستقیم باشد، تو کاری نکرده ای. اگر زمین بخوری و ته دره را ببینی و بلند شوی آنموقع موفقیتت ارزش دارد. در این صورت واقعا خدا را در زندگی پیدا می کنی. اگر پول و همه چیز باشد تو راهت را گم می کنی. برای من این اتفاق افتاد. ولی وقتی دو سه بار زمین بخوری و بلند شوی دیگر خودت را گم نمی کنی.

من را جزو ورزشکاران نمی بینند

من عاشق اهل بیتم. از بچگی عاشق بودم. هیات دارم. در هیات بزرگ شدم. سربند حیدر کرار می بندم نه برای اینکه کسی حمایت کند. کسی هم حمایت نکرده است. اصلا هم انتظار ندارم. همین که جلوی ما را نگرفتند دست شان درد نکند. از کسی توقع ندارم. اصلا من را جزو ورزشکاران نمی بینند. من خودم را نوکر اهل بیت می دانم. با چشم اهل بیت و خدا را ندیدم ولی در زندگی ام، در روزهای سختم، در لحظه کتک خوردن هایم در تایلند آنها را در زندگی ام حس کردم.

فوتبالیست پول می گیرد نوش جانش

وقتی فیلمی ساخته می شود همه در سیما فیلم ساخته شده را می بینند ولی نمی بینند پشت صحنه چه اتفاقی افتاده. درآمد ورزش ما خوب است ولی برای اینکه مسابقه بدی باید کتک بزنی و کتک بخوری. دیگر کسی نمی داند 3،4 ماه برای هر مسابقه ما چقدر زحمت می کشیم. الان فوتبالیست ها بیشترین پول را می گیرند. کسی هم چیزی نمی گویند و نوش جان شان اما حالا ما می خواهیم یک لقمه نان پیدا کنیم همه گیر داده اند!(خنده)

چرا من ثروتمندترین نباشم؟

اینکه گفتم می خواهم ثروتمندترین ورزشکار جهان شوم... من همیشه نوک قله را می بینم. اگر قرار است لیست پردرآمدها اعلام شود چرا من بین آنها نباشم؟ اینقدر زحمت می کشم. جانم را گذاشته ام. کسانی که بیشترین درآمد را دارند چکار می کنند که من نمی کنم؟ حقم است. پله پله باید به هدفم برسم.

پردآمدترین ورزشکار mma

سال گذشته کانر مک گریگور 150 میلیون دلار درآمد داشت. جانش را کف دستش گذاشت.

قبلا پول الان رنک

من دلی دارم که با آن وسط توفان می زنم، با همین امکانات کم. ترسی هم از کسی نداریم. بیشترین زحمت را هم در دنیا می کشیم. یه چیز هم بگویم. شاید قبلا در این رشته برای من انگیزه مالی بود ولی الان بیشتر دوست دارم بروم و به رنک اول برسم.

پرتماشاگرترین مبارزه انفرادی تاریخ

مبارزه خبیب و مک گریگور پرفروش ترین بازی انفرادی کل دنیا بود. 6 میلیون بلیت برای تماشای بازی در خانه ها فروختند. سالن هم که پر بود.

در آمریکا و اروپا کری خوانی را دوست دارند

جذابیت رشته ما به همین کری خواندن هاست. خبیب مسلمان بود و کانر به مذهب او گیر داده بود. باعث شد که آن دعوای آخر بعد از بازی راه بیفتد. کلا اینکه فکر کنید مثل گریگور به اتوبوس خبیب حمله کرد چهره این ورزش را زشت می کند، درست نیست. اتفاقات در اروپا و آمریکا این چیزها را دوست دارند. با همین چیزها بازی ات دیده می شود.

رفتیم و کتکش زدم!

کل کل من و تیلور کینگ هم بیشتر از طرف او بود. 4 تا چیز او گفت، 4 تا چیز من گفتم. در معارفه با هم درگیر شدیم. بعد رفتیم تو قفس و کتکش زدیم و برنده شدیم!

فقط تراکتور

من فوتبالی هستم. بازی های سپاهان، استقلال، پرسپولیس و ذوب آهن را در آسیا می بینم ولی خودم تراکتوری هستم. مهم نیست این تیم قهرمان شود مهم این است که ما طرفدارش هستیم.

با سرخابی ها دوستم

از بین فوتبالی ها با حنیف عمران زاده، کمال کامیابی نیا، علیپور، مهدی شیری و... ارتباط دارم. هم با استقلالی ها دوستم و هم پرسپولیسی ها.

حنیف آمد و رفت!

حنیف؟ یک مدت هم آمد بوکس ولی دید سخت است و نمی تواند رفت! او واقعا بچه خوبی است. در زمان فوتبال بازی کردنش هم جنگی بود. امیدوارم در آینده موفق باشد.