اختلافات اصولگریان بار دیگر در لوای «اصلح مقبول» و «صالح غیر مقبول» نمایان شد و بار دیگر محمد رضا باهنر در مقابل آیت الله مصباح یزدی صف آرایی کرد.
اختلافات اصولگریان بار دیگر در لوای «اصلح مقبول» و «صالح غیر مقبول» نمایان شد و بار دیگر محمد رضا باهنر در مقابل آیت الله مصباح یزدی صف آرایی کرد.
اختلافات اصولگرایان تبدیل به اتفاقی روتین در آستانه انتخابات شده است. واقعیت موجود نشان می‌دهد در غیبت رقیب و رد صلاحیت‌های گسترده معمولا اصلاح طلبان مجبورند با نیروهای دسته دوم و سوم خود به عرصه انتخابات پا بگذارند. همین امر باعث شده اقبال عمومی نسبت به جریان رقیب اصولگرا کاهش یابد، با این حال فقدان رقیب خبر خوبی برای اصولگرایان نبوده است؛ چه آنکه باعث شده جناح محافظه کار به رقابت درونی روی بیارود و چهره‌های سرشناس این جریان علیه یکدیگر موضع گیری کنند.
بحث «صالح مقبول» و «اصلح غیرمقبول» نخستین بار نیست که میان دو جناح تندرو و معتدل اصولگرا مطرح می‌شود. زمانی سلیمی نمین در انتقادی از ایده مصباح یزدی این سوال را به کنایه مطرح کرد که آیا احمدی نژاد گزینه اصلح بود؟
سلیمی نمین گفته بود «تجربه عملکردی جبهه پایداری نشان داده که به دنبال تحمیل نظر خود به دیگران است زیرا اینکه گروهی روی نظر خود بایستند که از نظر من اصلح این افراد هستند و دیگران باید آن را بپذیرند به هیچ وجه قابل قبول نیست و در واقع با پیروان چنین تفکری نمی توان هیچ کار مشترکی انجام داد و به اجماع رسید.»
غرویان نیز از منتقدان ایده مصباح یزدی است. او نیز مدتی پیش گفته بود «پایداری‌ها به نظر خودشان انتخاب اصلح دارند ولی تجریه نشان داده که مردم انتخاب آنها را به عنوان انتخاب اصلح قبول نداشتند و بر همین اساس بود که شاهد بودیم بسیاری از اعضای جبهه پایداری از لیست منتخب مردم حذف شدند و مردم اصلا به پایداری ها رای ندادند.»
ایده مصباح یزدی برای بار چندم به محور اختلافات اصولگرایان تبدیل شد و این بار شروع انتقاد با محمدرضا باهنر چهره کاریزماتیک اصولگرایان بود که گفته بود «آیت الله مصباح یزدی قبلاً هم گفته بودند از اصلح حمایت کنید حتی اگر آن فرد رأی نیاورد که ما با این نظریه موافق نیستیم و معتقدیم باید از کسی در انتخابات حمایت کنیم که صلاحیت لازم و امکان رأی آوری داشته باشد چرا که انتخابات و فعالیت سیاسی منوط به نتیجه است و ما «صالح مقبول» را به «اصلح غیرمقبول» در انتخابات ترجیح می‌دهیم و از کسی حمایت می‌کنیم که امکان رأی آوری داشته باشد.»
سخنان محمدرضا باهنر سریع با واکنش پایداری‌چیان روبرو شد. پست‌های جبهه پایداری علیه باهنر با هشتگ‌های «مصباح»، «جبهه پایداری» و «اصلح» علیه باهنر منتشر شد.
در یکی از پست نوشته شده بود «علامه مصباح در دیدار شورای مرکزی جبهه پایداری گفته‌اند باید اصلح را بشناسیم. سهم‌خواهی چیست؟ اگر ائتلاف برای شناخت اصلح باشد، اهلا و سهلا. تکرار تجربه دوره گذشته عاقلانه نیست؛ مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی‌شود. اگر بنا شد که قولی بدهند بعد بزنند زیرش دیگر برای چه اعتماد کنیم؟»
روز گذشته نیز حساب توییتری جبهه پایداری در واکنش به اظهارات باهنر نوشت: «جناب آقای محمدرضا باهنر درحالی بیان کرده که آیت الله مصباح معتقد است باید از اصلح حمایت شود حتی اگر رأی نیاورد، که اساساً این ادعا برخلاف دیدگاه علامه مصباح یزدی است که به دفعات فرمودند: معرفی اصلحی که امکان رأی‌آوری آن فراهم نیست، کار لغوی است.»
کامنت جالبی زیر این توییت دیده می‌شود. علی خضریان از اعضای شورای مرکزی جریان پایداری و عضو سابق شورای مرکزی اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل به حدیثی از حضرت علی اشاره کرده است که امام اول شیعیان فرموده است «الدهر أنزلنی ثم أنزلنی» این حدیث ظاهرا اشاره به این دارد که حضرت علی زمانی گفته بود روزگار به اندازه‌ای مرا پایین آورد که مردم مرا با معاویه مقایسه می‌کنند. البته در متن توییت خضریان نام حضرت علی و معاویه حذف شده اما اشاره گزنده او نشان از عمق اختلاف بین جبهه پایداری با جریان باهنر است.
نکته مهم دیگری که می‌تواند در شناسایی استراتژی اصولگرایان و ائتلاف‌های آینده آنان راهگشا باشد، استقبال از این اخبار در رسانه‌های این جریان است. با اینکه اصولگرایان متعهد هستند اخبار مربوط به مسائل مالی این جریان یا اختلافات درونی را در نشریات خود سانسور کنند، صحبت‌های باهنر در سایت الف (نزدیک به احمد توکلی) و سایت مثلث آنلاین بازتاب ویژه‌ای داشت با این حال بعید به نظر می‌رسد جبهه پایداری در مقابل یاران خود کم بیاورد؛ انتخابات مجلس یازدهم در اسفند ۹۸، مستقل از نتیجه آن، یکی از آخرین تلاش‌های جبهه پایداری برای حفظ هویت سیاسی در ابران امروز است.
منبع خبر : سایت خبری شعار سال
