کد خبر: ۳۲۸۴۲
تاریخ انتشار: ۳۰ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۲:۵۱
ارسال به دوستان
ذخیره
وضعیت فرش کرمان در گفت‌وگو با شفیعی‌پور؛
از روزهای پرفروغ فرش کرمان زیاد گفته و نوشته‌اند. این ایام اما، این هنر صنعت دیرینه در رکود و رنج است. رنج‌هایی که بارها از آن گفته و بارها از آن نوشته‌ایم و نتیجه تقریبا هیچ بوده است. عطاالله شفیعی‌پور، از فعالان باسابقه‌ی فرش کرمان و مدیرعامل اتحادیه تعاونی‌های تولیدکنندگان فرش دستباف استان در این گفت‌وگو از وضعیت امروز فرش کرمان با تکیه بر مشکلات بافندگان تصویری را ارائه می‌کند. او یادآور می‌شود که: فرش برای کرمان یک تاریخ است. با تاریخ نمی‌توان بازی کرد و تاریخ را نمی‌توان بی‌مهابا دست‌کاری داد.
 
دولت اقتصاد فرش را نمی‌شناسد/از زمانی که پرداخت ماهانه‌ی یارانه‌ها پیش آمد لطمات فرش شروع شد/تفالۀ مواد اولیۀ استان‌های دیگر را به کرمان می‌آورند /تولید آن قدر نیست که در انبار‌ها بماند/فرشی تولید می‌شود که بازار ندارد
از روز‌های پرفروغ فرش کرمان زیاد گفته و نوشته‌اند. این ایام اما، این هنر صنعت دیرینه در رکود و رنج است. رنج‌هایی که بار‌ها از آن گفته و بار‌ها از آن نوشته‌ایم و نتیجه تقریبا هیچ بوده است. عطاالله شفیعی‌پور، از فعالان باسابقه‌ی فرش کرمان و مدیرعامل اتحادیه تعاونی‌های تولیدکنندگان فرش دستباف استان در این گفتگو از وضعیت امروز فرش کرمان با تکیه بر مشکلات بافندگان تصویری را ارائه می‌کند. او یادآور می‌شود که: فرش برای کرمان یک تاریخ است. با تاریخ نمی‌توان بازی کرد و تاریخ را نمی‌توان بی‌مهابا دست‌کاری داد. این گفتگو را بخوانید:

*آقای شفیعی، اوضاع فرش کرمان در بخش تولید و فروش داخلی و صادرات در حال حاضر چگونه است؟
اوضاع فرش اصلا خوب نیست. فرش صنعتی بود که اطراف آن اشتغال زیادی ایجاد می‌شد، اما متاسفانه، تقریبا از زمانی که پرداخت ماهانه‌ی یارانه‌ها پیش آمد لطمات فرش شروع شد. البته همه چیز را نمی‌توان به گردن یارانه انداخت، ولی یارانه به بافندگان کمک کرد تا از شرایط دشواری که برایشان ایجاد شده بود خود را رها کنند. بی‌تدبیری مسئولین، سیاست‌های غلط و دخالت‌های بیخود دولت تقریبا داشت یک صنعت دولتی ایجاد می‌کرد. یک زمانی گفتند متولی فرش، جهاد سازندگی است، بعد کمیته امداد وارد این صنعت شد و بعد هم سازمان بازرگانی آمد. دستگاه‌هایی که خودشان هم با هم هماهنگ نبودند متاسفانه تصمیماتی می‌گرفتند که دور از واقعیت اقتصاد فرش بود. دولت اصلا اقتصاد فرش را نمی‌شناسد. اساسا دولت اصلا اقتصاد را نمی‌داند چیست. تصمیمات دولتی، ضرباتی به این صنعت وارد کرد و به محض این‌که پرداخت یارانه‌ها شروع شد، بافنده‌ها ترجیح دادند به راهی بروند تا زیر این لطمات خرد نشوند.

*یعنی به یارانه قناعت کردند و قالی‌بافی را کنار گذاشتند.
بله. البته با وضعیتی که ایجاد شد، می‌توان به بافنده حق داد که چنین تصمیمی بگیرد. بافنده می‌خواست فرش تولید کند؛ با هزار سختی و بدبختی باید مواد اولیه‌ی مورد نیازش را تهیه می‌کرد. مواد اولیه‌ای که در آن تقلب بود و حتی می‌توان گفت که در آن به‌خاطر مسائل اقتصادی، خیانت‌هایی هم انجام می‌شد، مثلا پشم دباغی شده را قاطی مواد دیگر می‌کردند یا از رنگ‌های بد استفاده می‌کردند و تحویل بافنده می‌دادند. این‌ها باعث می‌شد که بافنده نتواند محصول خود را به‌تناسب زحمتی که کشیده، به بازار عرضه کند. وقتی هم قصد عرضه‌ی محصول خود را داشت، ناچارا به سراغ بازار می‌رفت، ولی متاسفانه در بازار، انصافی در خرید فرش نبود. تا حدی هم رفتار خریداران طبیعی است. اغلب خریداران به سود خود فکر می‌کردند و هرچه ارزان‌تر می‌خریدند به نفع‌شان می‌شد. در این شرایط، بافنده از این باور که این صنعت می‌تواند مثل گذشته زندگی‌اش را تامین کند فاصله گرفت. این بافنده‌ها همزمان با این اتفاقات، با مد روز هم آشنا شدند. فهمیدند دلار چیست. مسافرکشی چیست و شغل کاذب چیست. همزمان فرزندان این تولیدکنندگان هم بزرگ شدند و اکثرا هم دانشجو هستند؛ فرش‌بافی اگرچه یک هنر و یک شغل شریف است، ولی خیلی از افراد، به‌ویژه در کرمان وجهه‌ی اجتماعی خوبی برای آن متصور نیستند و به‌قول امروزی‌ها آن را یک شغل باکلاس نمی‌دانند. در نتیجه‌ی این نگاهی که به فرش‌بافی وجود داشت، خیلی از بچه‌ها نگذاشتند والدین فرش ببافند. ما خودمان شاهد برخورد‌های نامناسب با این بافنده‌ها بودیم. مثلا خانمی با فرزندش برای فروش فرشی که بافته بود می‌آمد و بچه‌ی او می‌دید که خریدار چه‌طور با لحن و رفتاری تحقیرآمیز با مادرش صحبت می‌کند و فرزند هم دیگر نمی‌گذاشت مادرش فرش ببافد. همه‌ی این مسائل دست به دست هم داد و بافندگان ما به یارانه قناعت کردند. کار به‌جایی رسید که در دهه‌ی گذشته، تعداد بافندگان ما در استان کرمان، از ۲۲۰ هزار نفر الان به ۵۰ هزار نفر رسیده است. یعنی از این جمعیت بافنده، تنها یک‌پنجم مانده‌اند.

*آن‌ها که مانده‌اند چه افرادی هستند؟
کسانی هستند که ناچارند بمانند. نه برای امرار معاش، بلکه به‌خاطر گذشته‌ای که دارند و سرمایه‌گذاری که کرده‌اند. مثلا فرد، بیمه شده و چند سال حق بیمه پرداخت کرده و الان مجبور است بافندگی را ادامه دهد تا زمانی که بازنشسته شود. این افراد دیگر برای اقتصاد و برای زندگی‌شان کار نمی‌کنند بلکه فقط برای تامین اجتماعی دارند می‌بافند. خوب و بد بودن و گران و ارزان بودن دیگر مدنظرشان نیست. این آمار بافندگان دقیق نیست، ولی براساس ریزشی که داریم و تولیدی که مدام در حال کاهش است می‌توان به چنین تخمینی رسید. یک زمانی هفته‌ای دو کامیون بار قالی از کرمان برای شست‌وشو به تهران می‌رفت الان ماهی یک کامیون خاور هم نمی‌شود! با وجود این شرایط، دولت باز هم دخالت می‌کند. یک اتحادیه صنفی راه‌اندازی کرده‌اند به‌نام مسگران و بافندگان و فروشندگان فرش و هنرمندان صنایع‌دستی! در حالی‌که این بخش‌ها سنخیتی با هم ندارند. مثل این می‌ماند یک «بار» به تهران بفرستید و شیشه و سنگ را در کنار هم بگذارید! بافنده و تاجر فرش، همیشه با هم اصطکاک داشته‌اند. یعنی منافع آن‌ها در یک جهت نبوده و یک سیاست واحد هم نبوده که این دو گروه براساس آن با هم هماهنگ شوند و تاجر به بافنده بگوید چه چیزی می‌خواهد و همان را که تولید کرد از او بخرد. در این شرایط، گروهی از تحصیل‌کردگان هم وارد این صنعت شده‌اند و این، اتفاق خوبی است. تحصیل‌کردگان، فرهنگ را تغییر داده‌اند، در سایز و طرح‌ها و نوع بافت، تغییراتی ایجاد کرده‌اند، ولی حالا اگر یک خانم تحصیل‌کرده که شرایط زندگی خوبی هم دارد بخواهد فرش ببافد، بیمه‌اش نمی‌کنند! می‌گویند تو ماشین داری، خانه‌ی خوب داری، امکانات رفاهی خوب داری و تو نمی‌توانی فرش‌باف باشی! از بافنده یک تعریف تحقیرآمیز ارائه کرده و همان را هم ملاک قرار داده‌اند. ببینید من هرچه بخواهم بگویم، همان حرف‌های تکراری گذشته است. متاسفانه صنعت فرش اصلا وضعیت خوبی ندارد.


*الان مهم‌ترین تولیدکنندگان فرش دستباف ایران کدام استان‌ها هستند؟
تبریز و قم.


*مواد اولیه‌ی ما وارداتی است؟
تفاله‌های مواد اولیه‌ی استان‌های دیگر را به کرمان می‌آورند و می‌فروشند!

*بیش‌تر از کجا مواد اولیه به کرمان می‌آید؟
بیش‌تر، از خمینی‌شهر و اصفهان وارد می‌شود. در کرمان تولیدکننده نداریم و واحد‌های تولیدی تعطیل شده‌اند. برخی هم هستند که از مناطق دیگری مواد اولیه می‌آورند و با برند خودشان می‌فروشند با کیفیتی که پایین است. کسی هم نمی‌پرسد چرا دو برابر قیمت واقعی آن را می‌فروشند!

*هرجا صحبت از فرش کرمان می‌شود، بلافاصله می‌گویند مواد اولیه‌ی بی‌کیفیت باعث شده که کیفیت فرش پایین بیاید و همین، موجب از دست رفتن مشتریان همیشگی فرش شده است. آیا نقش مواد اولیه در وضعیت فعلی فرش، این همه پررنگ است؟
مواد اولیه و بافنده و طرح در کنار هم بر کیفیت فرش اثر می‌گذارند. وقتی مواد اولیه کیفیت ندارد یعنی یک رکن از تولید کیفی ناقص شده است. امروز شما اگر نخ رنگ چهره‌ای بخواهید در کرمان پیدا کنید، هرچه بگردید نیست. پیدا کردن ماده‌ی اولیه‌ی مرغوب کار زمان‌بر و دشواری شده است. نمی‌توان گفت مواد اولیه، عامل اصلی است، ولی پیدا کردن ماده‌ی اولیه در کرمان نیاز به دوندگی و پیگیری خیلی زیادی دارد. امروز، یک فرش با مساحت یک‌ونیم مترمربع را در بازار کرمان، ۶۰۰ هزار تومان می‌خرند در حالی‌که بافت آن به ۴۰۰ هزار تومان مواد اولیه نیاز دارد. این ۲۰۰ هزار تومان برای بافنده چیزی می‌شود؟ ولی او مجبور است با همین وضعیت ادامه دهد. چون بیمه است و اگر نبافد، بیمه‌اش قطع می‌شود.
همه‌ی ما در وضعیتی که فرش پیدا کرده، مقصریم از من تا همه‌ی دست‌اندرکاران. گاهی اوقات بافندگان ما نمی‌دانند چه باید بکنند؟ بافندگان تمام تلاش‌شان این شده که بیمه‌شان قطع نشود. بیمه می‌گوید امروز بافت فرش تمام شد هفته‌ی آینده، باید فرش بعدی را شروع کنی! در این شراط، فرد فرصت می‌کند دنبال طرح جدید بگردد؟ نه. ناچار می‌شود با هر طرحی که دم دست دارد، فارغ از کیفیت آن و سلیقه‌ی بازار، فرش جدید را شروع کند تا بیمه‌اش قطع نشود. سوال من این است: نزدیک به ۱۰ سال است که تامین اجتماعی بافندگان را بیمه کرده است. یعنی پس از این همه مدت، هنوز نمی‌داند بافنده‌ی واقعی کیست که دست از سر بافندگان بردارد؟ اصلا فرض کنیم ۱۰ درصد کسانی بیمه شده‌اند بافنده‌ی واقعی نیستند. لااقل آن ۹۰ درصد دیگر را راحت بگذارند! متاسفانه این شرایط انگیزه‌ها را از بافندگان گرفته است.

*طی سال‌های اخیر، هر زمان از وضعیت فرش صحبت می‌شود از تاثیر تحریم‌ها هم می‌گویند. چه‌قدر شرایط امروز فرش کرمان ناشی از تحریم‌هاست؟
تحریم اصلا کاری به فرش ندارد. شما امروز به هر کشوری بخواهید می‌توانید فرش صادر کنید حتی از طریق کانادا، می‌توانید به خود آمریکا هم فرش صادر کنید. ولی ما در کرمان، فرشی نداریم که صادر کنیم. ما سال‌ها حضور پرقدرتی در بازار نداشتیم. ما در بازار‌های دنیا غریب شدیم و جایگاهی که داشتیم را گرفته‌اند و تحریم‌ها اثری نداشتند. ما اصلا در کرمان صادرکننده‌ای نداشتیم که امروز بگوید من نمی‌توانم به‌خاطر تحریم‌ها فرش صادر کنم و ارز آن را برگردانم. متاسفانه امروز هرجا گیر می‌کنند می‌گویند به‌دلیل تحریم‌هاست در حالی‌که فرش اصلا تحت تاثیر تحریم‌ها نبوده است.

*وضعیت انبار‌های فرش کرمان چه‌طور است؟
تولید آن قدر نیست که در انبار‌ها بماند. مشتری زیادی هست، ولی فرش صادراتی نداریم! فرشی هم که بافته می‌شود، بافنده چهار ماه برای آن وقت می‌گذارد، ۲۰۰ هزار تومان درآمد نصیبش می‌شود یعنی ماهی ۵۰ هزار تومان! با چه انگیزه‌ای ادامه بدهد؟

*می‌گویید مشتری داریم، فرش نداریم. آقای فدایی استاندار محترم، در گفت‌وگویی که اخیرا با ما داشت، گفت که تا وقتی فرش بازار نداشته باشد، هرکاری برای آن انجام دهیم عبث است. شما، اما می‌گویید مشتری داریم. این بدین معناست که استاندار برداشت درستی از شرایط فرش ندارد؟
ایشان درست گفتند. فرشی تولید می‌شود که بازار ندارد. مثلا یک فرش با طرح بسیار شلوغ و قدیمی در حال تولید است که بازار اصلا آن را نمی‌خواهد یا برخی رنگ‌ها در فرش‌ها به‌کار می‌رود که بازار آن را نمی‌پسندد، اما اگر کمی تغییر در طرح و رنگ‌ها داده شود مشتری هم حاضر است بخرد.

*پس مشتری داریم، اما تولید مطابق با سلیقه‌ی بازار نداریم.
دقیقا. ما خط و مشی برای صادرات فرش کرمان نداریم. مثلا برخی بافندگان هنوز دارند گل بوته‌ای می‌بافند در حالی‌که مشتری امروزی، اصلا این فرش را نمی‌پسندد. ولی اگر کمی رنگ و طرح تغییر کند مشکل حل می‌شود.


*آقای شفیعی، در مورد طرح‌های قدیمی فرش کرمان یک تعصب وجود دارد و حتی اصالت فرش را به طرح‌هایش گره زده‌اند. شاید به‌دلیل همین تعصبات و این دیدگاه باشد که در برابر تغییر طرح مقاومت می‌شود. این برداشت من را درست می‌دانید؟
بله. دقیقا درست می‌گویید. ولی این تعصبات کاذب است. در کرمان حتی این اتفاق افتاد و فردی طرح جدیدی ارائه کرد، ولی فریاد‌ها بلند شد و گفتند فرش کرمان نابود شد، باید قبرش را بکنیم. این تعصبات، اما به نظر من درست نیست. تاریخ محترم است، ولی باید تلفیقی از تاریخ و نیاز امروز را برای تداوم این صنعت مدنظر داشته باشیم. ما در صنعت اصالت داریم و این را باید به سلیقه تبدیل کنیم.

* فرش کرمان هنوز شهرت گذشته‌ی خودش را دارد؟
هنوز واقعا شهرت دارد. همان‌طور کسی که ماشین بنز دارد پُز می‌دهد امروز اگر کسی فرش کرمان در خانه داشته باشد، به آن افتخار می‌کند.

*اما آقای طبیب‌زاده، رئیس اتاق کرمان اخیرا گفته که فرش کرمان از شهرت جهانی و برند برتر بودن خود فاصله گرفته است.
متاسفانه یک‌سری اظهارنظرات غیرکارشناسی در حوزه‌ی فرش وجود دارد که گاهی، اذهان را هم در تصمیم‌گیری منحرف می‌کند و در کرمان، وقتی کسی چیزی می‌گوید، چون مسئول است، همه حتی وقتی می‌دانند اشتباه می‌گوید، قبول می‌کنند و همین رودرواسی‌ها باعث شده گاهی تصمیم درست نگیریم. ایشان قطعا مسائل اقتصادی و بازرگانی را خوب می‌دانند، اما فرش چیزی نیست که همه آن را بدانند. من می‌توانم بفهمم نرخ طلا امروز چه‌قدر است، ولی این‌که انگشتر طلا را با نگین یا بدون نگین بسازم چیزی است که نمی‌توانم درباره‌اش تصمیم بگیرم. فرش کرمان شهرت خود را از دست نداده، ولی به‌دلیل این‌که در بازار حضور قوی‌ای نداشته، سکوی خود را به کشور و یا استان دیگری داده است. اسم فرش کرمان هنوز در بازار‌ها هست و به‌محض این‌که برگردد، می‌تواند سکوی خود را پس بگیرد. اما متاسفانه ما رفت‌وآمد نمی‌کنیم و ارتباطات‌مان کم است. دولت هم همیشه در صنعت فرش تصمیمات اشتباه گرفته و دخالت‌های نادرست کرده است. یک زمانی حتی دولت با بخش خصوصی رقابت می‌کرد! خیلی جالب است. جهاد سازندگی آمد و شروع به تولید کرد. بعد هم کمیته امداد آمد. اوضاع که این‌طور شد، خیلی از تاجران فرش کنار کشیدند. گفتند ما با این بازار نمی‌توانیم رقابت کنیم.

*سفارش عتبات عالیات که چند سال پیش به کرمان آمد هم در زمره‌ی همین تصمیمات اشتباه است؟
ما همیشه گفتیم این سفارش خیانتی به فرش کرمان است. فقط نباید بگوییم داریم اشتغال‌زایی کنیم. عتبات عالیات فرشی مخصوص به خودش می‌خواهد. یعنی اگر پنج سال دیگر بافنده‌ی عتبات عالیات بیکار شود نمی‌داند در بازار چه کار باید بکند و چه ببافد. ما از همان اول هم گفتیم تولید فرش کرمان اگر به طرف عتبات برود حضور ما در دنیا چه می‌شود؟

*منظورتان این است که همین تولیدکنندگان که باقی مانده‌اند هم جذب کارگاه‌های عتبات عالیات شده‌اند تولید صادراتی بیش از پیش کاهش می‌یابد؟
بله. فرش عتبات عالیات کجا می‌رود؟ به عراق. این‌که برای یک فضای مقدس این فرش بافته می‌شود به‌کنار، ولی از لحاظ اقتصاد فرش، باید بگویم که عراق بازار فرش ما نیست.

*تاثیرات منفی این سفارش چیزی بود که شما از ابتدای این تصمیم آن را پیش‌بینی می‌کردید. الان این تاثیرات آشکار شده است؟
من خیلی پیگیر جزییات سفارش عتبات عالیات نبوده‌ام، ولی آن‌طور اطلاع دارم در خیلی از بخش‌ها با شکست مواجه و کارشان تعطیل شده است. می‌گویند می‌خواستیم شغل ایجاد کنیم. خدا خیرشان بدهد، ولی سوال من این است: مگر اگر این سفارش نبود بافنده‌ی ما بیکار می‌شد؟ کارگاه‌های عتبات عالیات، فرهنگ قالی‌بافی کرمان را هم تغییر داده‌اند. بافنده را صبح به کارگاه می‌برند و ظهر برمی‌گردد. او از خانه و خانواده و از شیوه‌ی سنتی بافندگی و اصالت آن که جزو مشاغل خانگی بود فاصله گرفته و قالی‌بافی شبیه یک شغل کارمندی شده است. در صورتی که در کرمان فرهنگ کارگاه متمرکز اصلا وجود ندارد.

* استاندار کرمان گفته که دارند با کمک یکی از اعضای هیات علمی دانشگاه، کار تحقیقاتی روی مود اولیه انجام می‌دهند. شما از این اقدامات اطلاعی دارید؟
نه. من بی‌اطلاع هستم. من دیگر خیلی از جلسات را نمی‌روم یا کم‌تر می‌روم. حوصله‌اش را ندارم. این را از شما دارم می‌شنوم. اما می‌توانم حدس بزنم که همین کار‌ها هم پخته نیست. شما خودتان در خیلی از جلسات مربوط به فرش حضور داشتید و دیدید که اگر ۱۰ نفر از فعالان فرش کرمان آنجا باشند همه علیه هم صحبت می‌کنند و متاسفانه ما همیشه در حال تسویه حساب شخصی هستیم. این، یک مشکل است. مشکل دیگر این‌که مثلا در مورد مواد اولیه، از یک کارخانه‌دار که سال‌های سال کار می‌کرده و بافندگان هم شاید از او راضی نیستند نظرخواهی می‌کنند در حالی‌که این فرد ریسنده است و نمی‌تواند سیاست‌های صنعت فرش را تعیین کند. به نظر من، باید واقعا چند نفر دلسوز صنعت فرش که این صنعت و بافندگان و مسائل آن را می‌شناسند درباره‌ی آن نظر بدهند. حل مشکل مواد اولیه کاری ندارد. خیلی ساده است. کسی امروز، در صنعت مواد اولیه سرمایه‌گذاری نمی‌کند با این‌که توجیه اقتصادی خوبی دارد، چون صنعتی نیست که بتوانم به آن تکیه کنم و نمی‌دانم آیا اگر کارخانه راه‌اندازی کردم، فردا هزار نفر بافنده هست که از من خرید کند؟ در نتیجه کسی نمی‌آید. دولت هم به این حوزه ورود نمی‌کند. در مورد فرش کرمان، یک ابهام و سردرگمی وجود دارد. باید مثل وقتی سیل می‌آید، ستاد بحران تشکیل می‌دهند، برای فرش هم ستاد بحران تشکیل دهند و تصمیم بگیرند که چه باید کرد.

*به نظر خود شما، استان اگر بخواهد برای فرش کاری بکند از کجا باید شروع کند؟
اول باید اتحادیه بافندگان را احیا کند و اتحادیه‌ای مطالبه‌گر فعال شود که صدای بافندگان باشد. الان مس چه ربطی به فرش دارد؟ در انتخابات اتحادیه فعلی، اگر بافندگان ۳۰ هزار نفر بودند، فروشندگان ۱۷ بودند؛ این تناسب در انتخابات چه نتیجه‌ای دارد؟ اصلا بافنده می‌تواند در انتخابات شرکت کند؟ نه. چون جواز ندارد. بافنده به خانه‌ای رفته که هیچ اختیاری از خود ندارد و نمی‌تواند در هیات مدیره نماینده‌ای داشته باشد. بافندگان ما مشکلات زیادی دارند و صدایی هم ندارند. چرا بافنده باید اینجا بیاید تا ما برایش امضا کنیم که چه‌قدر بافته؟ باید مثلا از شهداد بیاید اینجا، ما امضا کنیم، برود سازمان صنعت، امضایش را بگیرد و بعد برود بیمه تامین اجتماعی. فقط برای این‌که بگوید من بافنده‌ام!

*پس اولویت فرش، احیای اتحادیه و حل مشکلات بافندگان است.
بله. باید بافندگان خواسته‌های خود را مطرح کنند. در کنار آن، مشکلات دیگری هم پیگیری و حل می‌شود.

*حالا با همه‌ی این اوصاف، پیش‌بینی شما از آینده‌ی فرش کرمان چیست؟
انسان همیشه باید امیدوار باشد. ولی با شرایط اقتصادی و تورم و گرانی که وجود دارد، صنعت فرش هم خیلی تحت فشار است و فشار اصلی این صنعت، بر بافندگان است که قشر بسیار ضعیفی هستند. خیلی امیدوار نیستم که بافندگان با این شرایط دوام بیاورند تنها چیزی که آن‌ها را نگه داشته، بیمه است که خیلی هم شرایط سختی دارند و خیلی‌ها هم حذف می‌شوند. من معتقدم باید به بافندگان فرش بها بدهند. باید قبول‌شان داشته باشد. متاسفانه انگار بین کرمان و دیگر استان‌ها مثل تبریز در حذف بافندگان از لیست بیمه رقابت است! این‌که کرمان بگوید من ۲۰ بافنده را حذف کردم و تبریز بگوید من ۲۵ نفر را حذف کردم مسئله‌ی مهمی است. شاید دولت برای این کار تشویق‌شان هم می‌کند. نمی‌دانم.
بافندگان، سه ماه و سه روز فرصت دارند تا حق بیمه‌شان را بپردازند. اگر چهار روز شد، حذف می‌شوند. حالا ممکن است طرف هشت سال هم سابقه داشته باشد. باید فکری برای این وضعیت بشود. چرا یک بافنده، سه ماهی یک‌بار مثلا از اندوهجرد باید بیاید، امضایی را بگیرد تا ثابت کند که بافنده است؟ امضایی که من و اتحادیه صنفی و بازرگانی می‌کنیم هم براساس گفته‌ی خود بافنده است. می‌پرسم چه‌قدر بافتی؟ وقتی گفت آن را امضا می‌کنیم. اتحادیه و بازرگانی هم همین‌کار را می‌کنند. خوب حالا که حرف بافنده را داریم باور می‌کنیم چرا او را درگیر این امضا‌ها و رفت‌وآمد‌ها می‌کنیم. مشکلات ما چیز‌هایی تا این حد کوچک هستند. کسی باید بیاید مشکلات بافندگان را بشنود و برای حل آن فکری بکند.

*این مشکلات که زیاد گفته شده و جلسات زیادی هم برای آن تشکیل داده‌اند.
یک بار برای همیشه استاندار محترم بیایند و با تامین اجتماعی مسئله را حل کنند. آقای رزم‌حسینی وقتی استاندار بود گفت که برای بیمه‌ی پنج هزار بافنده‌ی جدید قرارداد بستیم. این پنج هزار نفر الان کجا هستند؟ فرش در ذهن‌ها دارد فراموش می‌شود. چون اولویت نیست. بافندگان هم مطالبه‌گر نیستند. اگر فرش او را نخرند، مثل دیگر اقشار نیستند که مثلا بروند جلوی استانداری اعتراض کنند، اگر سازمان تامین اجتماعی بیمه شان را قطع کند، نمی‌توانند به‌جایی اعتراض کنند. فقط گریه می‌کنند و می‌روند.
 
منبع:فردای کرمان
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار

دستگیری عاملان تیراندازی منجر به جرح 2 شهروند در کهنوج

قیمت طلا، سکه و ارز پنجشنبه ۳۰ فروردین‌ ۱۴۰۳

یک عادت مهم برای کاهش تاثیر استرس بر قلب

نجات 16 خودروی گرفتار در سیلاب توسط عوامل راهداری جنوب کرمان

هلالی‌های محیط ‌زیست کرمان آبگیری شدند

حضور بیش از 70 تیم گشت پلیس راه در محورهای بارانی استان کرمان

معاون وزیر آموزش و پرورش: امکان افشای سوالات آزمون‌های وزارت آموزش و پرورش غیرممکن است

محور فاریاب _کهنوج بازگشایی شد

سهامداران عدالت بخوانند/ جزییات تازه درباره واریز مرحله سوم سود اعلام شد

رییس کل دادگستری کرمان: وضع برخی از قوانین؛ موجب سنگ‌اندازی در تولید می‌شود / اگر از ظرفیت‌های کرمان استفاده شود، بخش زیادی از مشکلات اقتصادی استان و کشور رفع می‌شود

پربازدید ها

راهداری جنوب کرمان مسدودی چند محور و مسیرهای جایگزین را اعلام کرد

تمامی راه‌های اصلی و روستایی شمال استان کرمان باز هستند

جدیدترین قیمت طلا، سکه و ارز در بازار

سهامداران عدالت بخوانند/ جزییات تازه درباره واریز مرحله سوم سود اعلام شد

قیمت طلا، سکه و ارز پنجشنبه ۳۰ فروردین‌ ۱۴۰۳

نجات 16 خودروی گرفتار در سیلاب توسط عوامل راهداری جنوب کرمان

پر بحث

10 روستای استان کرمان به عنوان روستای هدف گردشگری انتخاب شدند   (۲۴ نظر)

عیدوک بامری که بود و چه رابطه‌ای با حاج قاسم داشت/ احمد یوسف زاده توضیح داد   (۶ نظر)

مشکل تامین زمین در کرمان برای ساخت واحدهای نهضت ملی مسکن  وجود ندارد   (۴ نظر)

پیش بینی وضعیت آب و هوای کرمان   (۲ نظر)

ببینید| فیلم کامل سخنان سید حسین مرعشی در شبکه افق   (۲ نظر)

ببینید| گزارش تصویری گفتارنو از مراسم عزاداری منزل حاج ماشاءالله خدادادپور در کرمان   (۲ نظر)

امام جمعه سابق راور درگذشت   (۲ نظر)

صدور هشدار زرد هواشناسی؛ ورود سامانه بارشی نسبتا قوی به کرمان   (۱ نظر)

ناصر فرشید به عنوان فرمانده انتظامی استان کرمان منصوب شد   (۱ نظر)

دو روستا و یک شهر استان کرمان به اینترنت پرسرعت متصل شدند   (۱ نظر)