خانم شاکری ! برخی معتقدند که اگر حتی حق آبه جازموریان از هلیل رها شود به تالاب جازموریان نرسیده خشک میشود. آیا تاکید محیط زیست برای رها سازی این حقآبه هدفی به غیر از سرسبزی جازموریان دارد؟
ما نمیخواهیم خودمان را مخالف سد سازی نشان دهیم، علی رغم اینکه دنیا به این نتیجه رسیده است. وقتی صحبت از سد میکنیم تأثیر بر منابع آبی پایین دست را حتما میبینیم.
لزوماً آب نباید به جازموریان برسد همین که تقویت سفرههای آبهای زیر زمینی در طول مسیر اتفاق بیفتد و یک زندگی در جریان را ما در طول یک رودخانه ببینیم کافی است.ما قبول داریم که اینقدر آن جا درجه حرارت بالاست که ممکن است آب به جازموریان نرسد، اما شما تأثیراین حق آبه را بر منابع آبی که بر جازموریان تأثیرگذار هستند را نباید نادیده بگیرید.
آنها فکر میکنند که ما میگوییم شما آب را در سطح بیارید و تبخیرش کنید. خیر؛ چنین چیزی نیست. شما وقتی که آب را از سد رها میکنید آن سفرهای که پایین دست رودخانه است اینقدر نفوذ پذیر هست که تقویت شود و برداشت آب را از چاههایی که اطراف جازموریان است کاهش دهد.
خیلیها روی تالاب جازموریان حرف داشتند. اوایل خیلیها این را تالاب نمیدانستند و نمیپذیرفتند. تالاب جازموریان یک تالاب فصلی است و تأثیرش بر پوشش گیاهی منطقه است.جازموریان بین دو حوزه استان کرمان و سیستان و بلوچستان است. علاوه بر هلیل رود، به بمپور هم همین جفا شده است؛ لذا نمیتوانیم صد درصد بگوییم که سد هلیل باعث این وضعیت شده، اما به هر حال ما یک زندگی در جریان را یک جا قطع کردیم و این نشان میدهد که ما به طبیعتمان بها نداده ایم.
البته سد خوب است. حالا آن زمان میگفتند برای تأمین انرژی و حالا میگویند برای تأمین آب شرب.بعد از سیلابهای اخیر و تأثیر سدها بر مهار این آبها همه ما را زیر سوال بردند که مخالفین سد سازی دیدید چه اتفاق شگرفی افتاد و توانستیم از یک فاجعه انسانی جلوگیری کنیم. بله همه اینها درست است و ما اصلاً منکر این قضایا نیستیم که کنترل سیلابها به وسیله سد اتفاق میفتد، اما مسئله اینجاست که حق آبه محیط زیست، حق محیط زیست است.
این حق آبه باید برآورد شود و رها شود؛ پایین دست ما فقط جوامع انسانی نیستند که زندگی میکنند بلکه حیات وحش و گیاهانی هستند که از این آب حقی داشتند. تمام پوشش گیاهی ما از این منطقه تحت تأثیر قرار گرفته و حتما باید به این مسئله توجه ویژهای شود.
اساسا شما احیای تالاب را با روشهای مصنوعی امکان پذیر میدانید؟
روی روش مصنوعی اصلاً نمیشود حساب باز کرد و ما روش مصنوعی را پیشنهاد نمیکنیم. ببینید ما آن جا دامپروری داریم و اکثر دامها هم شترهستند. اگر برای مردم آنجا معیشت جایگزین تعریف کنیم و اگر بتوانیم برنامه ریزی درستی انجام دهیم در طول یک بازه زمانی قطعاً میتوانیم تا حدودی تالاب را بر گردانیم. همان طور که من عرض کردم تالاب جازموریان تالاب فصلی بوده است و وسعت اش هم خیلی زیاد است و دقیقاً کار اسفنج را انجام میدهد؛ آب را نگه میدارد و بر پوشش گیاهی منطقه اثر میگذارد.پوشش گیاهی جلوی ریز گردها را میگیرد، هر جایی که ما دست در طبیعت بردیم تاثیراتش به خودمان برگشت؛ لذا قطع الیقین باید سرمایه گذاری بر روی تالاب جازموریان انجام پذیرد.
روش طبیعی که مد نظر شما است؛ چیست؟
کنترل سیلاب ها، بازکردن راه ها، تعریف کردن معیشتهای جایگزین، آموزش مردم محلی و مسدود کردن چاههای غیر مجاز همه اینها را باید بیاوریم و یک برنامه جامع داشته باشیم.
پیش از این در محیط زیست طرحی مطرح بود که از طریق کانالهای سیمانی، اب را از هلیل به جازموریان ببرند این پروژه ضمن اینکه خیلی هزینه بر است ضد محیط زیستی است. میخواهم بدانم الان اخرین وضعیت این پروژه چیست؟
این اصلاً قابلیت اجرایی ندارد و شدنی نیست. دو دهه خشکسالی در استان ما اتفاق افتاده است؛ فرض کنید دو دوره بیماری ده ساله را ما گذرانده ایم لذا قطعاً در یک سال هر چقدر هم دارو مصرف کنیم باز حالمان خوب نمیشود. باید داروی درستی با مدت زمان خاصی تجویز شود یعنی ما باید برنامه ریزی طولانی تری داشته باشیم تا اثرات ماندگارتری ببینیم.
این که آب را با لوله برسانیم، من هم کاملاً با آن مخالف هستم چرا که شما وقتی حق آبه را رها میکنید زندگی را جاری میکنید و منابع آب زیر زمینی را تقویت میکنید.تالاب جازموریان یکی از بزرگترین کانونهای گرد و غبار داخلی استان است و منشأ گردو غبار طبیعی در سطح است. امسال مقام معظم رهبری با یک پروژه گردو غبار موافقت کردند و ازمحل صندوق توسعه ملی صد میلیون یورو به این پروژه تعلق گرفت.
با توجه به پیگیریهای آقای فدایی و آقای رودری که در دفتر مقام عالی سازمان محیط زیست حاضر شدند و از پروژهای که مربوط به استان کرمان بود وتالاب جازموریان دفاع کردند بودجه ما از ۵۰ میلیارد تومان به ۷۳ میلیارد تومان رسید که اینها در قالب حجم عملیات به دستگاههایی که در این حوزه ذی نفع هستند تعلق گرفت. میتوانم بگویم که خوشبختانه علاوه بر اینکه حوزه شمال به دلیل دفاعی که انجام دادند توانستند در منابع طبیعی ۳۵.۵ میلیارد تومان دریافت کنند، در حوزه جنوب هم برای احیای تالاب و حوزه آبریز تالاب توانستند ۲۸ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان تخصیص اعتبار دریافت کنند.
البته برای خرید دستگاههای سنجش هم یک مقدار اعتبار به محیط زیست، علوم پزشکی و دستگاههایی که در حوزه گرد و غبار فعال هستند تعلق گرفت. براین اساس میتوانیم بگوییم که توجه ویژهای صورت گرفته است. در برنامه احیای تالاب جازموریان با پیگیریهای سازمان مدیریت و برنامه ریزی یک ردیف اعتباری به استان تعلق گرفته است که در حال پیگیری برای جذب آن هستیم.
من امید دارم که با نگاهی که الان مسئولین نسبت به شرایط خاص زیست محیطی استان دارند و آن حساسیی که ایجاد شده به دلیل این که ما روزهایی را داریم که هوا ناسالم است؛ انشالله بتوانیم به نقاط مثبتی در بحث محیط زیست برسیم.
خانم شاکری! شما ۲۶ خرداد گفته بودید که پروژه صفا رود مجوز ندارد و گفته بودید که سد مجوز محیط زیست ندارد، اما مجوز ارزیابی اش در دست بررسی است. ۱۵ تیر ماه اعلام کردید که مجوز دارد.
این تناقضی بود که بعد بر طرف شد.
این تناقض چه بود؟
مکاتبات سد صفارود را که نگاه کردم برای سال ۸۸ بود. آن زمان طرح ارزیابی اثرات زیست محیطی شان را میآوردند و همان سال بر اساس اینکه اینها ۲۰ درصد پیشرفت فیزیکی داشتند، سیاست سازمان محیط زیست این بود که اینها را از دستور کار ارزیابی خارج کند، سازمان محیط زیست میگوید به دلیل اینکه طرح پیشرفت فیزیکی داشته است دیگر نیازی به مجوز محیط زیست نیست.
اما بعد که سیاستها تغییر میکند، این طرح را مجدداً برای ارزیابی میبرند که البته مجدداً رد میشود. اما در همین دولت با اینکه طرح ۸۰ درصد پیشرفت فیزیکی داشته است میگویند سد که دارد ساخته میشود و دیگر کسی که مجوزی نخواسته پس بیاییم طرح ارزیابی اثرات طرح تجمعی اش را بررسی کنیم.
ببینید سد صفارود تأثیری در تالاب جازموریان نخواهد داشت چرا که ما سد جیرفت را در پایین دست آن داریم. اما از باب اینکه اصلاً ساخت این سد در این محل مناسب بوده است یا نه باید مورد بررسی قرار گیرد.
اگر شما به حوزه آبریز سد هلیل بروید یا سد صفارود نگاه کنید، خواهید دید که در بالا دست آن سکونتگاههای انسانی فراوانی وجود دارد و تمام این سکونتگاههای انسانی مسلماً بر کیفیت آبی که وارد سد میشود تأثیر میگذارد و مطلوبیت آب را تحت شعاع قرار میدهد؛ علاوه برآن معدن مس درآلو در بالادست سد قرار دارد و قبل از اینکه محیط زیست ورود پیدا کند لندفیل شهر رابر هم در بالادست سد صفارود بود.
زمانی که دانشگاه تهران داشت طرح پس لندفیلهای پسماندهای شهری را بررسی میکرد محیط زیست گفت این لندفیل بر سد اثر دارد. کارشناسان دانشگاه تهران و اساتیدش گفتند روزی پسماندی از این لندفیل وارد سد صفارود شود ما اسم مان را عوض میکنیم اما دقیقاً در دو الی سه سال پیش که بارندگی شدید شد تمام لندفیل شهر رابر آمد و پشت سد نیمه کاره رابر قرار گرفت؛ آن موقع بود که تازه حساسیت مسئلهای که محیط زیست مطرح میکرد مشخص شد.
بعد از آن تصمیم گرفتند که لندفیل پسماندهای شهر رابر را جا به جا کنند. ببینید رابر از نظر موقعیت و مکان در محلی استقرار پیدا کرده است که از هر طرفی که شما میروید یک حوزه آبریز هست لذا پیدا کردن محل لندفیل بسیار کار مشکلی است که قطعاً تبعات اجتماعی نیز خواهد داشت؛ مثلاً فرض کنید که من میروم در جا یی که از نظر محیط زیست بلا مانع است برای لندفیل اقدام میکنم آما همان جا دو روستا اطرافش هست که همانها اعتراض میکنند؛ بنابراین این مسائل قبل از اینکه سد ساخته شود دیده نشده بود.
در هر صورت ما یک چیز را نباید نادیده بگیریم. الان که ما در فصل گرما قرار گرفتیم متوجه شدیم که منابع آبی شهر کرمان محدود است و جوابگوی شهر نیست و خواه یا ناخواه ما باید در چند سال آینده به فکر منابع آبی جدید برای تأمین آب شرب شهر کرمان باشیم.
اتفاقات دیگری هم باید بیفتد و فرهنگسازی و صرفه جویی در منابع آبی هم باید به مردم آموزش داده شود، ولی ما به منابع آبی جدید نیازمندیم. شاید صفارود بتواند این منابع آبی که ما دنبالش هستیم تأمین کند. البته یکسری نظرات کارشناسی هست که میگوید اصلاً آبی پشت سد صفارود جمع نخواهد شد و چه جور میخواهید آب را انتقال دهید لذا این موارد هم باید دیده شود.
نکتهای که باید گفت این است که طرح ارزیابی اثرات زیست محیطی در سطح سازمان محیط زیست در حال بررسی است و در جسات متعددی مطرح شده است، ولی تا همین الان(مردادماه 98) که من در بین شما هستم سد صفارود مجوز دریافت نکرده است. البته ممکن است مجوز دریافت کند، چون اهمیت تأمین آب شرب شهر کرمان خیلی مهم است.
شما گفتید به مسائل اجتماعی طرحها هم توجه دارید در جنوب استان مخالفتهای شدیدی در ارتباط با این طرح وجود دارد از طرفی خیلی از کارشناسان میگویند در حالی که سد جیرفت به اندازه ظرفیت اسمی پر نمیشود چه دلیلی دارد که ما بالادست این سد دوباره یک سد دیگر نصب کنیم و حتی برخی احداث این سند را برخلاف منطق اقتصادی میدانند.
به نظر من به بدین گونه نیست. ببینید ما در همین شهر کرمان چاههایی را داشتیم که از آنها آب برداشت میکردیم و پیش از این در عمق ۶۰ متری به آب میرسیدیم والان شاید حتی تا ۱۲۰ متری یا ۳۰۰ متری به آب میرسیم.
آب دارد کیفیتش را از دست میدهد و ما در حوزه شهرهای مختلف آرسنیک و فلزات سنگین را در آب میبینیم و دولت مجبور شده تا هزینههای خیلی گزافی را پرداخت کند برای اینکه دستگاههای را استقرار بدهد که فلزات سنگین را از آب شرب مردم حذف کنند.
این اتفاقات دارد میافتد و شاید نیاز به تأمین منابع آبی جایگزین چاههای آب شرب وجود داشته باشد. وقتی که ما در درون استان خودمان به این نتیجه نمیرسیم که به هم کمک کنیم و این اعتراض وجود دارد که اگر این آب به کرمان بیاید مردم جنوب از تشنگی میمیرند که چنین اتفاقی هم نخواهد، چه میتوان گفت.
آیا ما در یک دولت و در یک بدنه و در یک استان زندگی نمیکنیم؟ چطور انتظار داریم برای تامین آب شرب طرح انتقال آب از یک استان دیگر به استان کرمان اتفاق بیفتد. من فکر میکنم که مردم باید آگاهتر نسبت به این قضیه برخورد کنند.