گفتارنو/مرضیه قاضی زاده: درست در قسمت ورودی دالان بالای درب چوبی، بزرگ و خوانا روی کاشیهای فیروزهای نوشته شده است "میراث فرهنگی کرمان" میراثی که چندین دهه به فراموشی سپرده شده بود و بیشتر شبیه یک مخروبه بود تا یک کاروانسرای تاریخی، اما انگار سه سال است که این مجموعه به رونق سابق خود برگشته است.
نام استاد سلطان محمد یزدی سازنده بنا دربین نقوش زیبای ۸ ضلعی و گچ بریهای درب ورودی نام نمایی میکند.
اگر چه به ندرت بر روی آثار تاریخی ایران در آن دوره تاریخی نام معمار اثر حک شده است، اما در چندین قسمت از بناهای مجموعه گنجعلیخان به ویژه همین مجموعه کاروانسرا نام استاد سلطان محمد معمار یزدی بر روی کتیبهها حکاکی شده است که نشان از توجه و ارادت گنجعلیخان حاکم وقت کرمان به این استاد برجسته است.
صدای کوبیدن قلم بر روی مس از همین فاصله هم شنیده میشود، اینجا گذرکاهی برای ورود به ۳۰۰ سال قبل است. میگویند زمانی مدرسه و حوزه علمیه بوده است، اما با حمله قاچار به کاروان سرا تبدیل شده و حال به نمایشگاهی از صنایع و هنرهای اصیل ایرانی.
ورودی دالان یک تابلوی مسی قرار گرفته که بر رویش فواید استفاده از مس به زبان لاتین و فارسی حک شده است و در ضلع مقابل آن حجرهای کوچک به ماکتهای چوبی اختصاص یافته است.
به طور کلی سه حجره در دالان این مجموعه وجود دارد که اولی به ماکتهای چوبی و آخری به مانتوها و پوشاک با ترکیبی از سبک قدیم و جدید اختصاص پیدا کرده است.
اطلاعات گردشگری نیز ما بین این دو حجره قرار دارد که البته هیچ مراجعه کنندهای ندارد و تنها یک خانم پشت میز آن نشست است.
ورود و خروج توریستها به این دالان خود حاکی از استقبال کم نظیر گردشگران از این مجموعه است، اما گویی کسی به راهنما کاری ندارد و صرفاً توضیحاتی جزئی به زبان های مختلف توسط لیدرها ارائه میشود.
شاید اولین چیزی که به هنگام ورود به این مجموعه نطرتان را جلب کند، ترازوی قدیمی گوشه سمت چپ انتهای دالان باشد. اگر چه در کنار آن هیچ تابلو و یا دست نوشتهای از سابقه تاریخی آن قرار داده نشده است و مدیریت گردشگری نیز اطلاع دقیقی از سابقه تاریخی آن ندارد، اما وجود آن قبل از ورود به محوطه کاروانسرا این ظن را ایجاد میکند که فارغ از کاروانسرا این محوطه زمانی به عنوان بازار استفاده میشده است.
دور تا دور محوطه کاروانسرا به غرفههای صنایع دستی اعم از گلیم شریکی پیچ، چرم، قلم زنی، پته، نجار خانه، خوشنویسی و حتی صنایع بی ربط به هنر اصیل کرمانی، چون عروسک سازی، معرق و ... اختصاص پیدا کرده است. فارغ از فضای هنری و تاریخی اینجا مکانی برای خرید و فروش است.
فضای داخل محوطه، اما حال و هوای دیگری دارد، تختهای چوبی و گل و گیاه اطراف آن، فضای دنجی برای گردشگران فراهم نموده تا ساعتی فارغ از دغدغههای روزمره بنشینند و به موسیقی روح نواز قلم بر روی مس گوش سپارند.
اگر چه داخل صحن کاروان سرا و شربت خانه این مجموعه مملو از جمعیت است، اما انگار غرفههای صنایع دستی از این جمعیت چندان سهمی نبرده است.
با چند حجره دار این مجموعه که صحبت میکردم همگی از کاهش خرید مردم گلایهمند بودند. دلیلش، اما مشخص است، با افزایش تورم سهم هنر و صنایع دستی که سی و دومین قلم در سبد خانوار است آب رفته است.
بر طبق گفتههای حجره داران این مجموعه، بازار صنایع دستی خوب نیست و میزان فروش نزدیک به یک سوم سابق شده است.
فروشنده یکی از حجرههای گره چینی در خصوص میزان فروش خود میگوید:دو سال پیش در عید نوروز من حتی فرصت بسته بندی اجناس را هم نداشتم، اما الان وقتی که میخواهند جنسی را خریداری کنند بسیار تعلل میکنند و خیلی از وقتها از خرید پیشمان شده و صرف نظر میکنند.
سایر غرفهها اعم از معرق، قلم زنی، پته، کار با چوب و ... نیز حرفهایی مشابه این فروشنده میزنند. حجره داران میگویند فروش صنایع دستی در این جا بیشتر فصلی است وبیشتر به ایام تابستان و نوروز اختصاص دارد؛ نکته جالب این که بنا به اذعان برخی از فروشندگان خصوصا در مورد صنایع مسی، قلم زنی و گره چینی خرید توریستها از صنایع دستی محدود است وتوریستها بیشتر برای دیدن آثار میآیند.
یک فروشنده که کار قلم زنی میکند در خصوص این صنعت و فروش آن میگوید: کمتر کسی از کرمان مس میخرد و خریداران بیشتر ترجیح میدهند تا خریدشان را از اصفهان انجام دهند.
بنا به گفتههای این فروشند، بشترین اقلام فروخته شده مسی در اقلامی، چون قابلمه و .. بوده است و سهم تابلوها و ظروف تزئینی مسی در سبد خرید گردشگران چندان نیست.