گفتارنو/ سمیرا کریمی افشار:
«اگر اکنون به بدنه اصلی تئاتر جدی کشور بنگریم شعار اصلی آنها دستیابی به سود به هر قیمتی است. این همان شعاری است که از نمایشهای آزاد به عاریت گرفته اند. همان شعاری که این نمایشها بر تارک اجراهای خود آن را فریاد میزنند. مردم در مملکت افسرده و غمگین ما دست به دامان هر چیزی هستند که بتواند آن هارا اندکی شاد کند و از اندوههای روزانه دورشان کند. این دسته کارها با دست آویزی به هر ابزاری خواه لوده و سخیف، خواه رکیک، بدون توجه به کارکرد آتی آن در جامعه و فرهنگ این بوم تلاش میکنند تماشاچی خود را بخندانند هرچند که ناتوان از شادکردن اویند. اکنون با نگاهی دقیقتر در مییابیم تئاتر جدی ما نیز برای دست یابی به سود درست همین شیوه را درپیش گرفته است.» این نقدی است که جلیل امیری نویسنده و کارگردان تئاتر در گفتگو با ماهنامه سرمشق بر تئاتر آزاد و به دنبال آن تئاتر جدی دارد.
او، اما این بار در گفت و گو با گفتارنو، تاکید میکند: من هیچ ایرادی به تیاتر آزاد ندارم، چرا که آنها دارند کار خودشان را میکنند و این ماییم که وارد زمین بازی آنها شده ایم و تلاش میکنیم با استراتژی و راهبردهای تیاتر آزاد تماشاچی را به سالنهای تیاتر بکشانیم.
امیری ادامه میدهد: مگر تناقضی در این هست که کاری هم مردم را بخنداند و هم دنبال سود با هر بهایی باشد؟ و من به هیچ روی به تیاتر آزاد نتاختم و با بودن آن هیچ مشکلی ندارم.
از سوی دیگر، اما تئاتر آزاد را جدای از هنر میداند و میگوید: این تیاتر آزادی که ما داریم، هیچ شاخصهای که بتوان آن را هنر دانست ندارد.
گفت وگوی من با جلیل امیری پیش روی شماست که میخوانید.
آقای امیری! شما از منتقدان تئاتر آزاد هستید و معتقدید بحران خلاقیت هنری دامن گیر آثار تئاتری شده است و افراد با لوده بازی سعی در جذب مخاطب دارند. این موضوع تا چه میزان تئاتر کرمان را درگیر خود کرده است؟
گمان نمیکنم پرسش شما گویا باشد. چنان که به نظر میرسد حتی وقت کافی نگذاشته و نوشتهی مرا سر سری خوانده اید. اتفاقا من هیچ ایرادی به تیاتر آزاد ندارم، چرا که آنها دارند کار خودشان را میکنند، این ماییم که وارد زمین بازی آنها شده ایم و تلاش میکنیم با استراتژی و راهبردهای تیاتر آزاد تماشاچی را به سالنهای تئاتر بکشانیم.
شما از یکسو میگویید تئاتر آزاد مردم را میخنداند و از سوی دیگر به آن میتازید و میگویید هدف آن دست یابی به سود به هرقیمیتی است. چرا اساسا تئاتر آزاد توانسته مردم را بیشتر بخنداند و تئاتر کمدی به این توفیق دست نیافته است؟
نخست اینکه مگر تناقضی در این هست که کاری هم مردم را بخنداند و هم دنبال سود با هر بهایی باشد؟ من به هیچ روی به تیاتر آزاد نتاختم و با بودن آن هیچ مشکلی ندارم.
معمولا مردم با آنچه که همزاد پنداری بیشتری با آنها داشته باشند ارتباط موثرتری میگیرند به نظر میآید تئاتر آزاد با بهره گیری از همین موضوع توانسته مخاطب جذب کند.
اگر در خیابان کسی را دار هم بزنند شمار بسیاری گرد هم میآیند تا تماشا کنند، پس این به معنی آن است که رخداد نیکویی در حال وقوع است؟ اینکه جایی شمار بسیاری آدم جمع شوند دلیل این نیست که شق القمری دارد روی میدهد.
چه عواملی مرز بین تئاترکمدی و تئاتر آزاد را مشخص میکند؟
نخستین و مهمترین مرز میان آنها، مرز میان تیاتر بودن یا نبودن است.
یعنی تئاتر آزاد را جدای از هنر میدانید؟
بله؛ این تیاتر آزادی که ما داریم هیچ شاخصهای که بتوان آن را هنر دانست، ندارد.
در کرمان بیشتر تئاتر جدی و فاخر داریم یا تئاتر آزاد؟
از اجراهای تیاتر آزاد در کرمان آماری ندارم و مرکز مسوول هم آماری ارایه نمیکند. ولی گمان کنم شمار اجرای نمایشهای میان پردهای و تیاتر آزاد بیشتر باشد.
ژانر کمدی در کرمان موفق بوده؟
گمان نمیکنم در کرمان کسی را داشته باشیم که به طور ویژه تیاتر کمدی کار کند. ولی کارهای کمدی که بر صحنه رفته اند تا جایی که من آگاه هستم اجراهای موفقی داشته اند و استقبال تماشاچی خوب بوده است.
چرا تلویزیون و تئاتر کرمان نتوانسته مخاطب خود را جذب کند؟ و طنزهای سخیف و سطح پایین فضای مجازی در جذب مخاطب بهتر عمل کرده اند؟ و شاهد خالی شدن سالنهای تئاتر فاخر و اصیل هستیم؟
نمیدانم شما چگونه تیاتر و تلویزیون را با هم در یک نقطه میگذارید؟ گمان میکنم شما تیاتر نمیبینید و فقط واژهها را بر اساس شنیدهها میچینید، تیاترهای خوب در همین شهر کرمان هم بیننده دارند. حتا گاهی تیاترهای بد هم بیننده دارند. به گفتهی مسوولان در تهران هم اکنون هر شب نزدیک به ۱۵۰ تیاتر بر صحنه میرود که از بخت بد یا خوب همهی آنها هم با بودجهی خصوصی تولید شده اند.
شما گمان میکنید بخش خصوصی در جای زیان ده سرمایه گذاری میکند؟ آنچه که من از معضل و مشکل تیاتر میگویم مبحث دیگری است.
اینکه تلویزیون نتوانسته است مخاطب بیابد هم فقط به طنز سخیف بر نمیگردد و نیازمند آسیب شناسی کارشناسانهای است که بی شک در خیلی از حوزههای آن من بی تخصص هستم.
آقای امیری! تئاتر کرمان آنطور که شما میگویید مخاطب ندارد. اغلب خانوادهها و دوستان عوامل کار، در غیاب مخاطب صندلیهای سالن را پر میکنند و البته بعضاً بلیط هم میخرند! اما در مورد تلویزیون هم منظورم کلیت برنامههای آن نبود! منظورم اجراها و کارهای طنز یا هزل یا کمدی آن است. البته بی مخاطب بودن این کارها را هم نسبی عرض کردم. در مقایسه با فضای مجازی به رغم گستردگی و سهل الوصول بودن، صدا و سیمای کرمان در این بخش هم توفیق خاصی نداشته است.
سخن شما دربارهی برخی کارهای نمایشی درست است. هستند کارهایی که حتی نمیتوانند خانوادهی عوامل خود را به سالن بیاورند چه رسد به تماشاچی، ولی خود این از کجا سرچشمه میگیرد؟ شما یک نگاهی به سابقه و پیشینهی کارگردان و عوامل بیاندازید.
متاسفانه این بر میگردد به نکتهای که در پاسخ به پرسش شناخت کمدی هم میخواهم بدهم، آسان پنداری، آسان خواهی و زیاده خواهی. این صفات با نتیجهی خود متناقض عمل میکنند. یعنی همواره آدمهای زیاده خواه دست آورد کمتری نصیبشان خواهد شد.
ما بسیار اشخاصی را داریم که نه سواد کارگردانی دارند، نه تجربهی آن را و نه حتی یکی دو کار دست یار کارگردان یک شخص با تجربهتر ایستاده اند و نه جایی شاگردی کرده اند، اکنون به یک باره مویز شده اند. روشن است که نتیجهی کار آنچنان ضعیف است که هیچ کس حاضر به گذاشتن وقت برای آن نیست.
در تلویزیون هم این اتفاق بسیار رخ میدهد. شما شبکههای عریض و طویل صدا و سیما را با شبکههای کوچک برون مرزی بسنجید. خط جدایی آنها کجاست؟ بی شک تخصص در همهی حوزهها از مدیریت تا کوچکترین مسوولیتها
شما قبلاً مدعی شده بودید بازیگران باتجربهای را میبینید که تلاش میکنند خود را به جایگاه لوده بازان کارهای هنری میانپردهای برسانند. دلیل آن را چه میدانید؟ آیا بازیگران تئاتر، کمدی را نمیشناسند؟
بحث شناخت کمدی نیست، ریشهی این رخداد آنجاست که در جامعهی ما فرهنگ آسان خواهی و زیاده خواهی چیره شده است. هنرمندان در هر شاخهای با اندک تلاشی گمان آن دارند که در جایگاه ستارههای هنر ملی و جهانی آنها را ارج بگذارند و بر صدر بنشانند درحالیکه وادی هنر اینگونه نیست. اینجا بازار نیست که شما با شامورتیبازی و دغل بتوانی ماندگار شوی. چه بسیار هنرمندانی که تا پایان عمر هم کسی نه آنان را شناخت و نه برایشان تره خرد کرد، پس اگر کسی همچون دیدگاهی دارد، راه را از آغاز به خطا آمده است.
کلاسهای بازیگری که در کرمان برگزار میشود تا چه میزان در تربیت بازیگر موفق بوده؟
چنین که نتیجه ی آن را می بینیم اندک. من در نسل نو بازیگرانی که تازه به وادی نمایش راه یافته اند بازیگری درخور و توانا تاکنون ندیده ام.
انجمن تئاتر و نمایش تا چه میزان در ارتقای هنر تئاتر نقش داشته است؟
متولی این هنر در استان، انجمن نمایش است. بار تیاتر را نمیبرد، ولی میتواند رهنمون آن باشد.
آقای امیری! چقدر با اجراهای استندآپ کمدی موافق هستید؟ آیا این سبک اجرا در کرمان بروز و ظهور داشته است؟
من موافق باشم یا نه پدیدهای است وارداتی که دارد جای خود را باز میکند و در همین کرمان نیز بسیاری را میبینم که مشتاقانه درگیر آن هستند.
نظرتان درباره خطو یا مسترلاین چیست؟ طنز این کار را چگونه میبینید؟
طنز خطو در سازوکار انیمیشن است که حوزهی کاری و تخصصی من نیست، چیزی که در آن باره میتوانم بگویم یک اینکه از برخی قسمتهای آن بسیار لذت برده ام و دوم دربارهی سازوکار نوشتههای آن، در نوشتهها قسمتهای درخشانی میبینیم که دارای طنز بسیار خوبی است و البته قسمتهای ضعیفتر هم میبینیم که بیشک این اوج و فرود ویژگی کارهای بلند و دنباله دار اینچنینی است.