کد خبر: ۳۴۴۶۱
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۳۹۸ - ۰۹:۳۰
ارسال به دوستان
ذخیره
اختصاصی/ در سوگ یک واقعیت، در رثای جامع ترین سردار
چه بسیار سردارانی که ایرانیت و اسلامیت را به هم دوخته و در تلاقیِ این دو مفهوم، جانشان را فدای میهن و آرمانشان نموده و شربت شهادت نوشیدند.چمران، همت، باکری، جهان آرا، باقری، خرازی، بابایی، شیرودی، فکوری، ستاری، صیاد و ... از این جمله اند. و اینک حاج قاسم سلیمانی ...

گفتارنو/سینا خسروی:

ویل دورانت در واپسین مُجلّد از تاریخ تمدن اش در توصیف ناپلئون اینگونه قلم فرسایی می کند : "... او می دانست که چگونه با هر آب و هوا و با هر مكانی بسازد، چگونه در هر ساعت از روز و شب به طور روشن و صریح فكر كند، چگونه واقعیت را از هوس تشخیص دهد، چگونه بدون چون و چرا اطاعت كند و آن را تربیتی برای فرماندهیِ بدون چون و چرا بداند، چگونه زمین را برای حركت علنی یا مخفی توده‌ها درنظر بگیرد، چگونه حركات دشمن را پیش بینی كند و برای برابری با آنها آماده شود، چگونه منتظر حوادث غیرمنتظره باشد و بدون غافلگیر شدن، به مقابلة آنها بپردازد، چگونه افراد را برانگیزد، چگونه از شدت درد به وسیلة افتخار بكاهد و جان دادن در راه میهن را به صورتی دلپذیر و عالی درآورد ... "

آن روز که "آریو برزن" پای خیانت "لی بانیِ" چوپان زمینگیر شد و تَنگ "تک آب" را با آخرین قطره خونش تسلیم اسکندر نمود، می دانست که این سرزمین بی سردار نمی ماند : 

مبادا شوی غرّه از خویشتن    که ایران بسی پرورد همچو من

و بعدتر بود که عصر "سورنا" آغاز شد، عصر جنگهای پارتیزانی. عصر قهرمانی که با شکست رومیان، نظم و ثبات قلمرو ایران را تا آخر عهد اشکانی و چه بسا پایان ساسانی ضمان کرد. سپهبد سورنا نماد مقابله با بیگانه و پایان خواب تعرض ایشان به مرزهای ایرانشهر قلمداد می شد و عاقبت نیز جان خود را در همین مسیر و با خدعه ی شوم دشمنان رومی از دست داد. سورنایی که امنیت مرزهای ایرانی تا دل فرات را فراهم آورده بود، با نیرنگ بیگانگان رومی کشته شد، اما یاد و خاطره وی چنان ماندگار شد که کمتر ایرانی است که از شرح فداکاری های وی بر خود نبالد.

سپهبد "بهرام چوبین" را می توان در ادامه همین نسل تعریف کرد. رشادت او در جنگ ساسانیان با خاقانات تُرک، فصلی درخشان در تاریخ این مرز و بوم رقم زده، بهرامی که با کید و نیرنگ "خرّاد برزین" عاقبت از پای فتاد.

و "خان محمد استاجلو" که فرماندهیِ میمنه سپاه ایران در جنگ تراژیک چالدران را عهده دار بود، و امام قلی خان که هرمز را از لوس وجود پرتغالیها پاک نمود و یا "عباس میرزا"یی که از قاجار بود و به قاجار نمی مانست.

به توازیِ ایران، جهان اسلام هم از سرداران بزرگ و محبوب خالی نبود. از "حمزه ی سیدالشهداء" گرفته تا "مالک اشتر نخعی" و "مختار ابوعبید ثقفی". حتی "ابومسلم خراسانی". که یکی به کین "هند بنتِ عتبه" جگرپاره شد و دیگری اسیر خدعه ی "عمرو عاص". آن یکی جانش را پای نیرنگهای "مهلب ابن ابی صفره" گذاشت و آن دیگری به توطئه ی "منصور عباسی" از پای درآمد.

و چه بسیار سردارانی که ایرانیت و اسلامیت را به هم دوخته و در تلاقیِ این دو مفهوم، جانشان را فدای میهن و آرمانشان نموده و شربت شهادت نوشیدند.

چمران، همت، باکری، جهان آرا، باقری، خرازی، بابایی، شیرودی، فکوری، ستاری، صیاد و ... از این جمله اند. و اینک حاج قاسم سلیمانی ...

تجسمی از مذهب و ملیت که انگار مولانا جلال الدین، هشت سده پیش از این، از اعماق وجود او را فریاد می زده است:شیرخدا و رستم دستانم آرزوست

تا پیش از حاج قاسم، کمتر می توان به نمونه ای عینی اشاره داشت، که توانسته باشد اینگونه نماد مذهب و ملیت باشد. اینگونه خیل عظیمی از تفکرات متکثر را دوشادوش به خیابان بکشاند. از ملّیونِ دوآتشه تا مذهبیونِ سفت و سخت. او مالک است و سهراب. بازوی علی و زاده ی تهمتن. چقدر کم داریم از این نمادها، چقدر کم داریم از این انسان های جامعی که اذهان تنبل را وا نهاده و از قید و بندِ دو قطبی سفید و سیاه اندیشیِ محض خود را رهایی بخشیده اند.

سلیمانی فراتر از نقطه چینِ مرزیِ این دیار هم هست و اگر او را فرا مرزی ترین سردار تاریخ ایران بدانیم سخنی به گزافه نگفته ایم. توصیفات ویل دورانت در مورد ناپلئون، این نابغه ی نظامی دنیا را که مرور می کنیم، ناخودآگاه می گوییم نکند حاج قاسم خودمان را می گوید! آن کسی که نیک می دانست "چگونه واقعیت را از هوس تشخیص دهد" و به منتهای درجه بلد بود که از چه طریق "جان دادن در راه میهن را به صورتی دلپذیر و عالی درآورد" ، نه بناپارت فرانسوی، که سلیمانیِ ایرانی است. دلپذیرتر از جان دادن این "شهید زنده" دیده ایم؟ خیل عظیم لشکریان عزادار که سردارشان را بر خاک می بینند:

مهان جهان جامه کردند چاک    به ابر اندر آمد سر گرد و خاک

او اما بر خاک نیست. پیش از این ها کالبدش را وا نهاده بود. سیمرغی که هماره فراتر از خاکیان کُنام می جست و عافیت اندیشی را از همان روزهای مقدس دفاع، به کناری وا نهاده بود و همین فرار از عافیت بود، که او، نام و یادش را تا همیشه ی تاریخ، بر الواح قلوب ایرانیان مسلمان حک نمود.

رفتی ولی کجا که به دل جا گرفته ای       دل جای توست گرچه دل از ما گرفته ای

 

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار

آتش سوزی بیش از یک هکتار از اراضی منابع طبیعی راین

مرد میانسال مفقود شده بعد از 5 روز پیدا شد

سهمیه سوخت مناطق دارای انشعاب گاز قطع می‌شود

آخرین پیش بینی هواشناسی از وضعیت جوی کرمان

نجات معجزه‌آسای کودک ربوده شده بمی از دست آدم‌ربایان

زمان آغاز پیش فروش بلیت قطارهای مسافری اعلام شد

آزاد سازي بیش از 3 هزار و 500 مترمربع اراضي ملي در کرمان

اشتغال در شرکت‌های متوسط و کوچک باید تقویت شود

ساعت آغاز به کار ادارات کرمان در ماه رمضان تغییر کرد

خواب‌آلودگی و خستگی علت اصلی بروز تصادفات در ایام نوروز

پر بحث

10 روستای استان کرمان به عنوان روستای هدف گردشگری انتخاب شدند   (۲۴ نظر)

عیدوک بامری که بود و چه رابطه‌ای با حاج قاسم داشت/ احمد یوسف زاده توضیح داد   (۶ نظر)

مشکل تامین زمین در کرمان برای ساخت واحدهای نهضت ملی مسکن  وجود ندارد   (۴ نظر)

پیش بینی وضعیت آب و هوای کرمان   (۲ نظر)

ببینید| فیلم کامل سخنان سید حسین مرعشی در شبکه افق   (۲ نظر)

ببینید| گزارش تصویری گفتارنو از مراسم عزاداری منزل حاج ماشاءالله خدادادپور در کرمان   (۲ نظر)

امام جمعه سابق راور درگذشت   (۲ نظر)

صدور هشدار زرد هواشناسی؛ ورود سامانه بارشی نسبتا قوی به کرمان   (۱ نظر)

ناصر فرشید به عنوان فرمانده انتظامی استان کرمان منصوب شد   (۱ نظر)

دو روستا و یک شهر استان کرمان به اینترنت پرسرعت متصل شدند   (۱ نظر)