مهسا جزینی در گزارشی در روزنامه شرق نوشت: رسیدن به وحدت، نیازمند کنش است نه آرزو و امیدواری. چشمانداز آن را هم نشانهها تعیین میکند. اتفاقات دیروز مجلس هم یک نشانه بود.
نشانه اینکه طیف پایداری و تندروهای اصولگرا با طیف لاریجانی هیچگاه به وحدت نخواهند رسید. این درحالی است که «حسین فدایی» دبیرکل جمعیت ایثارگران دو روز پیش گفته بود: «راهبرد و راهکار ما ائتلاف حداکثری اصولگرایان از جلیلی تا لاریجانی است».
نشانههای دیگری هم میتوان پیدا کرد. مثلا تاکنون اثری از تیم قالیباف در فرایند وحدت دیده نشده است. گرچه در آخرین خبر، «فارس» دیروز اعلام کرد اعضای کمیته سیاسی جامعه روحانیت مبارز قصد دارند در راستای همگرایی اصولگرایان با «محمدباقر قالیباف» دیدار کنند. مشابه چنین دیداری را هم جامعه روحانیت پیشتر با «مصباح» و «لاریجانی» داشتهاند و اتفاق دیروز مجلس را شاید بتوان با تسامح خروجی دیدار وحدتبخش جامعه روحانیت با «لاریجانی» و«مصباح» ارزیابی کرد.
از همایش عمومی تا گعده، پشت درهای بسته
اصولگرایان در سال ٩٢ شش همایش نمادین با عنوان «همگرایی» برگزار کردند و هر بار یکی از بزرگان اصولگرا مهمانشان بود؛ چهرههایی چون «مصباحیزدی»، «موحدیکرمانی» و« علمالهدی». آخرین آن دی ماه بود.
این همایشهای نمادین اما از آن زمان به بعد متوقف شده است. احتمالا انتشار اخبار و تحلیل خروجی این همایشها در رسانهها بیش از آنکه امیدبخش وحدت باشد عریانکننده تضادها و فاصلهها بوده است.
مثلا مصباح در یکی از این همایشها آب پاکی را روی دست اصولگرایان ریخت و گفت:«تصور من این است که افرادی که در اینجا جمع شدند، میخواهند خودشان را از انحرافها، سقوطها و نوسانات زشت حفظ کنند و اگر میخواهند اینگونه باشد، باید اصول فکری، ارزشی و روشی را رعایت کنند. اما اگر از ابتدا زیر حرفمان بزنیم و بگوییم امروز دوستان ما اینجوری میپسندند و باید اینگونه رفتار کنیم، فردا طور دیگری رفتار کنیم، معنایش این است که طبق ادبیات روز، جامعه ما دو گروه است؛ اصولگرا و غیراصولگرا». اصولگرایان بعد از آن ترجیح دادند گفتمان وحدت را پشت درهای بسته جلو ببرند و هربار از آنها درباره وحدت سؤال شد با عباراتی چون «باید » و «راهی جز این نیست» و «امیدواریم» جواب بدهند.
به موازات این امیدواریدادنها اما بستن فهرستهای جداگانه از هم اکنون آغاز شده است. شاید میخواهند درصورتیکه ایده وحدت به شکست خورد دستشان خالی نماند. مثلا سه حزب مؤتلفه، جبهه پایداری و جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی چند ماهی است که پشت درهای بسته گعده میگیرند.
«فاطمه آلیا» عضو شورای مرکزی جبهه پایداری دیروز درباره دستور کار این سه گروه گفته است:«پس از تعیین معیارها، تهیه فهرست مشترک برای مجلس در دستور کار ما قرار میگیرد». «لطفالله فروزنده»، قائممقام جمعیت ایثارگران به «شرق» میگوید که درباره محتوا و نتایج این جلسات تا زمان رسیدن به نتیجه هیچ مصاحبهای انجام نمی شود.
اما اینکه چرا از میان احزاب و گروههای اصولگرا این سه گروه همداستان شدهاند و به دنبال چه هستند مشخص نیست «امیر محبیان» که چندی قبل همنشینی این سه ضلعی را زیر سؤال برده، به ایلنا گفته بود: «اساسا معلوم نيست چه دليل منطقي پشت كنار همنشاندن اين سه ضلع قرار دارد. ايثارگران كه زماني شعارهاي تند ميداد و با عدم پذيرش حكميت اصولگرايان كانديداي خاص خود را معرفي ميكرد، اكنون فعاليتش كاهش يافته و حتي سايت حزبش نيز تعطيل شده است. همينطور در مورد پايداريها كه با سركشي در برابر ساير اصولگرايان براي خود، محور و منافع و رأس مجزا تعريف ميكند، از چه رو يك ضلع قرار گرفته است؟»
جامعتین یا جامعه
اصولگرایان یک جبهه متحد متشکل از چیدن حزب و گروه هم دارند «جبهه پیروان خط امام و رهبری» به دبیرکلی «محمدرضا باهنر». این جبهه اما درحالحاضر محور وحدت نیست. چندی قبل حتی سخنگوی آن گفته بود که این جبهه حتی عضو شورای همگرایی اصولگرایان هم نیست. به جای آن اخیرا خبر رسیده که آنها هم در حال بستن فهرست جداگانه خود هستند. «کمال سجادی» به فارس گفته بود: «ستادهای انتخاباتی جبهه پیروان خط امام و رهبری کار خود را شروع کرده و فهرستهای ارسالی از سوی شهرستانها در حال بررسی و پردازش است».
اکثر اصولگرایان در لفظ بر این باورند که در فرایند وحدت، جامعتین محور است. شورای همگرایی هم که سال گذشته چند همایش برگزار کرد محوریتش با آیتالله «تقوی» از جامعه روحانیت بود. اما «امیر محبیان» معتقد است «جامعتین» (جامعه روحانيت مبارز و جامعه مدرسين حوزه علميه قم) اگرچه باقیماندهای از نفوذ خود را بین اصولگرایان سنتی و میانهرو دارد اما دیگر تاثيرگذاري قبل را ندارد.
جدای از آن در فرایند وحدت تنها نام جامعه روحانیت است که به گوش میرسد و آیتالله تقوی که عنوان رئیس شورای همگرایی اصولگرایی را به اذن آیتالله موحدی کرمانی به دوش دارد، میاندار جلسات آن است و خبری از جامعه مدرسین و نام آیتالله یزدی نیست. سایت انتخاب هم چند روز قبل در گزارشی مدعی شده بود که جبهه پایداری و اعضای یکتا (دولتمردان سابق احمدینژاد) فعالیتهای سیاسی- انتخاباتی جامعه روحانیت را به دست گرفتهاند. به نوشته این سایت این اقدام موجب شده است اکثریت بزرگی از اعضای جامعه روحانیت مبارز از ورود به مقوله انتخابات صرفنظر کنند و با سکوتشان اعتراض خود را به واگذاری تصمیمات تشکل خود به یاران احمدینژاد نشان دهند.
ابهام در معنای وحدت
به نظر میرسد که ماجرای وحدت نزد اصولگرایان بیش از اینکه گرهای در اجرا باشد، ابهامی در نظر است. آنها حتی درباره مفهوم وحدت هم وحدت ندارند.
اصولگرایان هنوز نمیدانند که باید تن به ائتلاف به مفهوم یک کنش سیاسی مدرن بدهند و بر سر سهم و قدرت چانهزنی کنند یا با آن برخوردی فلسفی- عقیدتی کنند و روی شاخصها و اصول وحدت کنند.
«مصباحیزدی» و «امیر محبیان» از دو نحله متفاوت اصولگرایی، اتفاقا در این زمینه همنظرند. آنها به ایده انتخاب اصلح و تبیین اصول و شاخصها باور دارند. اما عدهای دیگر همچون «باهنر» معتقدند که اتفاقا این وحدت، وحدتی فلسفی نیست و کنشی کاملا سیاسی بر سر سهم از قدرت است. «باهنر»، دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری، بزرگترین جبهه اصولگرایی، چنین نگاهی دارد و در آخرین گفتوگویش با «شرق» گفته است که اتفاقا نگاه آیتالله مهدویکنی هم همین بوده است.
اصولگرایان برای رسیدن به وحدت یک مشکل اساسی دیگر هم دارند؛ مشکلی که «محمدرضا تاجیک» پیش از این در یک جمله آن را اینگونه تعبیر کرده است: «در نزد این جمع زعیم زیاد و پیرو اندک است». ماجرای انتخابات ٩٢ بهخوبی مصداق این گفته است.