محبوبه فیروزآبادی- گفتارنو:
من محمدجواد فدایی را از نزدیک برای اولین بار وقتی دیدم که بعد از سالها برای گرفتن مدرک گذرم به دانشگاه شهید باهنر کرمان افتاد. روی نیمکتی در مسیر سردر به ساختمان D، یکی از اساتید نشسته بود و انبوهی از دانشجویان گرداگردش جمع شده بودند. با خودم گفتم چه استاد متواضع و فروتنی.
جلوتر که رفتم نوع درخواستها و مطالبات که از مشکلات خوابگاه گرفته تا کیفیت غذای سلفسرویس و مشکلات آموزشی را در برمیگرفت به من فهماند که این استاد مسئولیتی بیش از تدریس در دانشگاه دارد. یکی از همان دانشجویان گفت او رئیس دانشگاه است. دیگری گفت خیلی گل است ما همه شماره موبایلش را داریم و هر وقت کسی کارمان را انجام ندهد، کافی است به او تماس بگیریم؛ اصلاً هم فراموش نمیکند.
داشتن چنین رئیس دانشگاهی رشکبرانگیز است. گفتم همین روزهایی که داریم در ستایش رئیس دانشگاه کانادا سخنها میگوییم عجالتاً این را هم بدانیم که زمان مدیریت فدایی در دانشگاه، بچههای خوابگاه دختران که یک جانور نسبتاً موذی شب آنها را ترسانده بود با او تماس گرفته بودند و او همان شب دستور داده بود که مسئله بچهها در خوابگاه حل شود. یکی از کارکنانی که کار به او ارجاع شده بود با گلایه پرسیده بود که الآن من بروم در خوابگاه پیگیر شوم که موش به دام بیافتد و دکتر گفته بود فرض کن دختر خودت است. میتوانی بخوابی درحالیکه او ترسیده است؟ خلاصه بگویم همان شب آن مطالبه بچههای خوابگاهی حل شد و دکتر دستور پیگیر ریشهای مسئله را هم داده بود که چرا اساساً باید چنین مسئلهای در خوابگاه روی دهد.
قبل از آنکه به تملق متهم شوم باید یادآوری کنم که دو یادداشت آخر من در انتقاد از دکتر فدایی نوشتهشده است؛ اما این روزها که کلیپی از مصاحبه استاندار کرمان با شبکه خبر در فضای مجازی دستبهدست میشود و اسباب برخی اظهارات سخیف، شده خواستم بگویم گفتوگوها و دیالوگهای ما نباید اینقدر تقلیل یابد.
آنها که روحیهی دکتر فدایی را میشناسند نیک میدانند که او خوب یا بد، از دوربین گریزان است. تا جایی که وقتی به عیادت مصدومین مراسم تشییع حاج قاسم در بیمارستان رفته بیهیچ دمودستگاه تبلیغاتی رفته است! خوب طبیعی است چنین آدم رسانه پرهیزی چقدر میتواند در برابر دوربینهای صداوسیما تحت فشار باشد؛ تا جایی که متوجه نشود که گوشی از گوشش درآمده است. آنهم وقتیکه روزهای بسیار پراسترس و دردناکی را طی چند ماه اخیر پشت سر گذاشته است؛ از روزی که در اعتراضات آبان ماه در سیرجان کسی کشته شد تا 61کشتهشدهی مراسم تشییع حاج قاسم سلیمانی در کرمان، حالا هم که دوباره جنوب استان درگیر سیل و لطمات آن است.
جای دوری نرویم خیلی از ما که این کلیپ را دستبهدست میچرخانیم و هشتگهای خاص میزنیم تا بهزعم خودمان ثابت کنیم که مدیران شایستهای نداریم، جلوی دوربینهای صداوسیما که هیچ، جلوی دوربین فیلمبرداری از مراسمات خانوادگیمان هم درمیمانیم؛ که البته من این مطلب را صرفاً برای یادآوری میزان استرسی که در چنین موقعیتهایی به ما وارد میشود گفتم؛ تازه ما نه مسئولیت خاصی داریم و نه روی آنتن زنده هستیم!
میخواهم بگویم که میشود از آقای فدایی مطالبات جدیتری داشته باشیم؛ او سبک مدیریتش همواره با رعایت مسائل انسانی و اخلاقی بوده است.
حالا 63 جنازه روی دستهای نحیف و شانههای لرزان مردم این استان است و هیچ عذرخواهی رسمی تاکنون از خانوادههای داغدار و مردم کرمان نشده است، باید بگویم؛ آقای دکتر محمدجواد فدایی رئیس محترم شورای تأمین استان، ما به پایبندی شما به اصول اسلامی و اخلاقی معتقد هستیم، شما را انسان منصف و خدومی میدانیم لطفاً صادقانه تمام آنچه بر سر این مردم در مراسم تشییع حاج قاسم رفت را با ما در میان بگذارید.
برخی منابع مطلع میگویند شورای تأمین استان مسیر دیگری را برای برگزاری این مراسم پیشنهاد کرده است اما نهایتاً تصمیم چیز دیگری شده است. گویا شما هم با حسابوکتاب و عدد و رقم گفتهاید که مسیر مناسب نیست!
از شما چه پنهان ما اهالی رسانه بدجور این روزها احساس بیخاصیتی میکنیم؛ حالا که سر درد و دل ما باز شد، بگذارید همینجا به نمایندگی از خبرنگاران استان به سهم خودمان از مردم کرمان و خانوادههای داغدار عذرخواهی کنیم؛ هرچند که ما خبرنگاران کرمانی هم نه جایگاه خاصی برایمان در این مراسم پیشبینیشده بود و نه از جزییات مذاکرات ستاد برگزاری مراسم تشییع خبری در دست داریم و نه حتی کسی از ما کمکی خواسته بود!
مخلص کلام آنکه افتادن گوشی از گوش استاندار نه پدیدهی شگرفی است و نه جای تأسف دارد، کاش پنبهها از برخی گوشها که حتی صدای رییس شورای تامین استان را هم نشنیدند، بیرون بیفتد و مطالبه مسئولیتپذیری را بشنوند.