به گزارش گفتارنو و به نقل از خبرگزاری ها؛چندی پیش حسن روحانی، سید محمد خاتمی و ناظق نوری باهم ملاقات داشتند. هرچند نزدیکان خاتمی، روحانی و دفتر ناطق نوری هرگونه هدف انتخاباتی یا ارائه لیست در این جلسه را انکار کردند اما محمدرضا خباز، فعال سیاسی اصلاحطلب در خصوص این دیدار می گوید: ضرورتی ندارد که میان نیروهای اصولگرا و اصلاح طلب خط کشی وجود داشته باشد.او یکی از مهمترین لوازم تحقق آشتی ملی را ارائه لیست مشترک اصلاحطلبان و اصولگرایان می داند.
اما از سوی دیگر حمایت اصلاح طلبان از کاندیداهای رد صلاحیت شده خود، گویا به مزاق برخی اصولگرایان خوش نیامده به طوری که عباس سلیمی نمین فعال سیاسی اصولگرا می گوید: اصلاحطلبان دراین زمینه به دنبال مظلومنمایی و تخریب ساختارهای نظارتی هستند.در حالیکه اصولگرایان لغزش چهرههای ردصلاحیت شده خود را پذیرفتند و از آنها دفاع نمیکنند.
در این کارزار انتخاباتی اما طرف های مقابل سعی دارند با دادن لقب های گوناگون از جمله لقب "تحریم خاموش"به اصلاح طلبان چهره آن ها را مخدوش کنند که این مورد انتقاد قرار گرفته است و محسن آرمین عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب، در این خصوص می گوید: این از طنزهای عرصه سیاست ماست که کسانی که افکارشان نسبتی با مردمسالاری ندارد و به رأی مردم اعتقاد چندانی ندارند، آن چنان شیفته و طرفدار انتخابات شدهاند که برای جلب مشارکت رقیبان در انتخابات به تهدید متوسل میشوند. در واقع آنان خواهان وجود حریفی دست بسته هستند و نه برگزاری انتخاباتی رقابتی.
گفتارنو در دومین بسته انتخاباتی خود سعی دارد اظهارنظرهای انتخاباتی برخی چهره های اصولگرا و اصلاح طلب درخصوص حضور یا عدم حضور اصلاح طلبان در انتخابات آتی مجلس و انتقادهای مطرح شده را بازگو کند.
نام اشخاص | سمت | در اظهارات خود چه گفتند |
محمدرضا خباز |
فعال سیاسی اصلاحطلب |
جمع شدن روحانی، خاتمی و ناطقنوری کنارهم امیدبخش و باعث خوشحالی است زیرا هر یک از اینها کوهی از تجربه هستند که میتوانند راهبردهای مؤثری را پیشبینی کنند.علاقه شخصیام این است که شورای نگهبان در تجدیدنظر صلاحیت نامزدهای انتخاباتی با نگاهی وسیعتر برخورد کند و زمینه حضور نیروهای مؤثر و نه افرادی که پروندههای فساد اقتصادی دارند را باز کند. نیروهای سیاسی هم خط کشیهای مرسوم را بردارند. در هر دو جناح سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا نیروهای ریشهدار و اصیلی وجود دارند که در مقاطع مختلف برای کشور و نظام جانفشانی کردهاند؛ بنابراین ضرورتی ندارد که میان این نیروها خط کشی وجود داشته باشد. یکی از مهمترین لوازم تحقق آشتی ملی ارائه لیست مشترک اصلاحطلبان و اصولگرایان است. |
عباس سلیمی نمین | فعال سیاسی اصولگرا |
امکان خطای انسانی در شورای نگهبان وجود دارد اما ردصلاحیت اکثریت چهره های اردوگاه چپ را رد می کنم. اصلاحطلبان دراین زمینه به دنبال مظلومنمایی و تخریب ساختارهای نظارتی هستند.اصولگرایان لغزش چهرههای ردصلاحیت شده خود را پذیرفتند و از آنها دفاع نمیکنند. آقای احمدینژاد اصلا فرصتی برای بروز و ظهور در مجلس یازدهم ندارد. او در حالِ محو شدن از عرصه سیاسی کشور است. اگر برخی وزرای او هم کاندیدای انتخابات شدند دیگر با احمدینژاد قرابت فکری ندارند. هرچند عملکرد آقای روحانی امتیازاتی برای او داشته اما در کل با نوع دیدگاههای سیاسی که دارد و به هر خسوخاشاکی دست میاندازد در آینده هیج جایگاهی نخواهد داشت. جبهه پایداری ساخته و پرداخته جریانِ محمود احمدینژاد است.اما آنها هم دیگر قدرت تخریبگریِ سابق را ندارند و درحالِ محو شدن هستند. اصلاحطلبان لیست میدهند و رقابت خوبی هم شکل میگیرد و این جوسازیها فقط جامعه را مکدر و دچار نگرانی میکند که شایسته نیست. |
احمد حکیمیپو |
فعال اصلاحطلب | در ایران بدیهیترین حقوق احزاب یعنی شرکت افراد حزبی در انتخابات از آنها گرفته میشود. این اتفاق خوشایندی نیست و سبب پیشرفت و تعالی جامعه نخواهد شد. مردم باید دیدگاهها و خواستههای خود را در قبال احزاب به مسئولان بیان کنند. در نتیجه اگر اجازه حضور افراد حزبی در انتخابات به مردم داده نشود مردم امید خود را نسبت به آینده از دست میدهند. |
حسن رسولی |
عضو شورای شهر تهران و رییس ستاد انتخابات ائتلاف اصلاحطلبان | اگر خدای ناکرده شرایط حضورمان فراهم نشود به احتمال بسیار ناگزیر خواهیم بود که فقط در حوزههایی که دارای نامزد هستیم به نشاط سیاسی و انتخاباتی کمک کنیم و در حوزههایی که فاقد نامزد تاییدشده هستیم طبیعتا کاری از ما ساخته نیست و تکلیفی هم بر عهده خودمان متصور نیستیم! |
حسین کنعانیمقدم | دبیرکل حزب سبز ایران اسلامی و فعال سیاسی اصولگرا |
هزینههای انتخاباتی کاندیداهای مجلس شفاف نیست و برخی از این کاندیداها بهخاطر حمایت مالی بسیار زیاد اسپانسرهای خود بهجای اینکه نماینده مردم باشند، نمایندگی اسپانسرهایشان را برعهده دارند و اینگونه میشود که نمایندهای حقوقش کم است ولی درآمد بالایی دارد. یک نماینده با 5 انگیزه وارد مجلس می شود. برخی واقعاً کاندیدا شدن و ورود به مجلس را تکلیف برای خود میدانند. بعضیها هم هستند که عقبههای سیاسی دارند و با این سوابق به دنبال این هستند که این افراد وارد مجلس شوند تا کرسی آن حزب یا گروههای نفوذ را در مجلس حفظ کنند و عملاً اینها نماینده مردم نیستند و نمایندگی یک جریان نفوذ یا جریان سیاسی را انجام میدهند. سومین انگیزه کاندیدا شدن یک نماینده کسب قدرت، مقام و شهرت است. دسته چهارم افرادی هستند که به نمایندگی مجلس همچون سکوی پرتاب یا پرش نگاه میکنند تا از این طریق به پستهای بالاتر از نمایندگی مجلس دست یابند و در این خصوص امکانات مالی و رایزنیهای مختلف را در اختیار دارند. که نمونه آن همین ۹۰ نفر نمایندگان مجلس هستند که به خاطر جرایم مالی ردصلاحیت شدند. برخی هم از طرف برخی گروهها یا بعضی کشورها مأموریت داده شده که در فرآیند انتخابات شرکت کنند و بعد از اینکه وارد مجلس شدند، امکان نفوذ در سیستم اطلاعاتی و امنیتی یا روند تصمیمگیری مجلس نفوذ پیدا کنند. هرشخصی که نماینده مجلس میشود یک حساب بانکی را به شورای نگهبان معرفی کند و تمامی درآمدها و هزینههای خود را شفاف سازد. همچنین احزاب و گروههایی که نامزد انتخاباتی معرفی میکنند و علاقهمند به حمایت مالی از نامزد مدنظر خود هستند، کمکهای مالی خود و هواداران کاندیدای محبوبشان را به همین حسابی که گفته شد، واریز کنند تا قابلیت حسابرسی داشته باشد |
محسن آرمین |
عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب |
رایزنیهای پشت پرده به منظور رسیدن به توافقی که مصالح کشور و حداقلی از حقوق جامعه تضمین شود مشروط به وجود درکی مشترک ولو حداقلی نسبت به مصالح و به رسمیت شناختن حقوق افراد جامعه و نیز اصل انتخابات است با توجه به مواضع بخش غیر انتخابی حاکمیت و عملکرد شورای نگهبان تصور میکنم این باور و درک مشترک حداقلی منتفی است. در حدود ۸۰ کرسی باقیمانده رقابت تنها میان کاندیداهای اصولگراست و در معدود کرسیهای باقیمانده البته اصلاح طلبانی که عمدتاً ناشناس هستند و شانس کمی برای پیروزی دارند، صلاحیتشان تأیید شده است. لقب تحریم خاموش دادن به اصلاح طلبان از طنزهای عرصه سیاست ماست که کسانی که افکارشان نسبتی با مردمسالاری ندارد و به رأی مردم اعتقاد چندانی ندارند، آن چنان شیفته و طرفدار انتخابات شدهاند که برای جلب مشارکت رقیبان در انتخابات به تهدید متوسل میشوند. در واقع آنان خواهان وجود حریفی دست بسته هستند و نه برگزاری انتخاباتی رقابتی. به رغم این که تنها یک ماه به برگزاری انتخابات باقی است و نتیجه بررسی صلاحیتها اعلام شده، تحرک و شور و شوق چندانی در جامعه مشاهده نمیشود. هیچ دورهای به اندازه این دوره جامعه در آستانه انتخابات این گونه بی تفاوت نبوده است. نظر سنجیهای انجام شده و یافتههای شهودی نیز نشان میدهد در شهرهای بزرگ میزان مشارکت چندان بالا نباشد. |
عبدالحسین مختاباد | خواننده موسیقی سنتی |
عدهای میگویند هنرمند باید با اثر خودش اعتراض کند نه صدور بیانیهای سیاسی و امثال آن؛ اما این نگاه درستی نیست. شاید یک هنرمند تا 5 سال دیگر هم نخواهد اثری تولید کند ولی در شرایط فعلی باید نسبت به مسائل روزمره حرفی بزند و موضع خودش را بیان کند. فراموش نکنیم هنرمندان میزبان تاریخ و سیاستمداران میهمان تاریخند. سیاستمداران همه میآیند و میروند اما حافظ و سعدی و مولانا، شاملو و شجریان و نیما و کیمیایی و بنیاعتماد در تاریخ میمانند. امروز هیچکس یادش نمیآید که 5 سال پیش وزیر مخابرات چه کسی بود اما همه شجریان را بهخاطر دارند. لذا سیاستمداران باید تحمل خودشان را بالا ببرند و در مقابل هنرمندان و اندیشمندان کشور زانوی ادب به زمین بزنند |