کد خبر: ۳۷۲۲۳
تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۰:۰۱
ارسال به دوستان
ذخیره
محمد قوچانی:
اینکه این واژه رهبری اصلاحات که به‌کار می‌بریم را خود آقای خاتمی می‌پذیرند یا نه نمی‌دانم اما معتقدم ایشان مؤسس جبهه اصلاحات است. یک سرمایه فردی که کمتر به دست می‌آید و باید به یک سرمایه اجتماعی تبدیل شود. آقای خاتمی رهبری یک گفتمان را در کشور ما بر عهده دارد. تمام حرف ما این است که آقای خاتمی فقط رهبر حزب اتحاد ملت نیست رهبر کل اصلاح‌طلبان است.

محمد قوچانی در گفت‌وگو با روزنامه ایران به طرح برخی مباحث پرداخته که خلاصه آن در پی می‌آید:

**بعضی دوستان ما از اصلاح‌طلبی جامعه محور صحبت و سعی می‌کنند به آن رنگ و بویی بدهند که گویی تا به حال در جریان اصلاحات به جامعه بی توجهی شده است. بعضی هم از توجه به اقشار فرودست سخن می‌گویند و بیانیه‌های چپگرایانه می‌دهند. از نظر ما ولی اصلاح‌طلبی تعریف، تاریخ، ریشه و مبنا و راهبرد مشخص دارد.

** سال 73 اصلاح‌طلبی به این معنا وجود نداشت اما یک جریان چپ اسلامی یا جریان خط امامی بود که تمام این دغدغه‌ها درباره مستضعفین و طبقات محروم جامعه در گفتمانش مطرح بود. در مقابل هم جریان راست سنتی که شامل گروه‌هایی نظیر حزب مؤتلفه اسلامی و جامعه روحانیت مبارز بود قرار داشت؛ دوگانه اسلام پابرهنگان و اسلام ثروتمندان. حالا اگر دوستان می‌خواهند به آن تعبیر اسلام پابرهنگان برگردند، مسأله‌ای نیست؛ می‌توانند برگردند. البته آن گفتمان الان نمایندگان بهتری دارد، مانند جنبش عدالتخواه.

** در دوران ریاست جمهوری آقای‌ هاشمی به واسطه اصلاحات اقتصادی که انجام شد طبقه متوسط فرهنگی شکل گرفت. طبقه‌ای که از حاصل زحمت کار خود درآمد متوسطی داشت و به سینما، مطبوعات و کتاب توجه داشت. منتها به نظر می‌رسد در دوره آقای‌ هاشمی به علایق و سلایق سیاسی این طبقه توجه کافی نشد. حداقل آن طبقه چنین تلقی داشتند و به همین دلیل زمینه ظهور جریان اصلاح‌طلبی پیدا شد.

**جریان اصلاح‌طلبی آن موقع که گفت من نماینده طبقه متوسطم منظورش این نبود که به محروم‌ها و به عدالت توجه نمی‌کند. بلکه روش‌های دهه‌های 60 و 70 را در دست یافتن به عدالت مؤثر نمی‌داند. مخالفت با سرکوب قیمت دلار برای نگه داشتن آن در قیمت 7 تومان برای یک دوره طولانی و پرداخت مابه‌التفاوت آن از جیب بیت‌المال نگاه لیبرالی نبود بلکه عدالتخواهانه بود.

** نمایندگی کردن طبقه متوسط ناسزا نیست زیرا این طبقه طبقه‌ای مترقی و در اندیشه یک زندگی بهتر است. حالا اگر دوستانی می‌خواهند در این باره تجدید نظر کنند بسم الله. اما آن طور که من به یاد می‌آورم و از تاریخ اصلاح‌طلبی بر می‌آید، جریان اصلاحات همواره لولا و واسطه‌ای میان حکومت و جامعه و طبقات مرفه و فقیر بوده است.

** در مورد جنبش‌ها هم من نگفتم که جنبش‌ها را رها کنیم. بلکه گفتم کارویژه جنبش‌های اجتماعی با کارویژه احزاب سیاسی متفاوت است. اگر ما جنبش کارگری را به یک جنبش سیاسی تبدیل کنیم که می‌خواهد صندوق رأی ما را پر کند و بعد برود در خانه‌اش بنشیند، هم به جنبش کارگری خیانت کردیم و هم به حکومت گفته ایم که جنبش کارگری را بزن. جنبش اصلاحات قطعاً به لحاظ گفتمانی باید از حقوق زنان دفاع کند و برای تدوین قوانینی در جهت بهبود شرایط آنان تلاش کند. در مورد مشارکت جوانان نیز قرار بر این بود که جنبش اصلاحات به تغییر نسل در قدرت کمک کند. اما حالا خودش دارد به یک بوروکراسی منجمد تبدیل می‌شود.

** می‌خواهم بگویم که اصلاح‌طلبی یک جنبش سوسیالیستی نبود. اما این طور نبود که ضد کارگری باشد. بلکه ما می‌گفتیم باید جریان کارآفرینی در کشور راه بیفتد. همه حرفم این است که بهبود خواهی هیچ تضادی با اصلاح‌طلبی ندارد بلکه جزء مهم و هدف اصلاح‌طلبی است.

** من نمی‌دانم نشانه‌ها و آمار‌های این گمانه‌زنی‌ها از کجا آمده است. بخصوص که مطرح کنندگان آن را خیلی تندتر و رادیکال‌تر از سؤال شما و بیشتر در قالب یک اتهام مطرح کرده‌اند. اما در سطح تحلیل اساس اصلاح‌طلبی همین گفت‌وگو با حاکمیت و نمایندگی کردن مطالبات جامعه و پیشبردن آنها در این گفت‌وگو است. کاری که قرار است با روش‌های مسالمت‌آمیز و در طول زمان انجام شود. ما که یک جریان انقلابی نیستیم. چیزی که با عنوان اصلاح‌طلبی شناخته شده به معنای رایزنی، گفت‌وگو و مذاکره و تلاش برای به دست آوردن یک اجماع است. البته این به معنی عدول از اصول نیست. بحث ما با کسانی نیست که این ساختار را دیگر جوابگوی آن اصلاحات نمی‌دانند. اگر چه ما هم نسبت به ساختار ایرادهایی داریم. زیرا معتقدیم با این قانون اساسی امکان تزاحم قوا به صورت بسیار جدی وجود دارد. چنانکه الان پیش هر کدام از رؤسای قوا بروید می‌گویند قوه دیگری نمی‌گذارد کار پیش برود.

**اما اگر کسی به ساختار دیگری به غیر از جمهوری اسلامی ایران فکر کند اصلاح‌طلب شناخته نمی‌شود. ما قرار است در مواجهه با حاکمیت و هسته اصلی قدرت به یک تصمیم مشترک برای بهبود شرایط زندگی مردم برسیم. منظور از این زندگی بهتر هم این نیست که بگوییم زن‌ها در خانه بمانند و با آنها مهربانی کنیم یا جوان‌ها را دوست داشته باشیم. خیر. ما حتماً باید با تبعیض جنسیتی مقابله جدی کنیم و به فکر قانونگذاری در این زمینه باشیم. اگر قرار باشد کارگزاران سازندگی تشکیل دولت بدهد اما برنامه‌های حزب مؤتلفه را پیاده کند؛ این مرگ کارگزاران است. بنابراین اینکه بگویند ما به دنبال تعامل با حاکمیت برای گرفتن پست و قدرت هستیم بی تردید اشتباه است.

**تمرکز بر مسائل اقتصادی نه تنها اتهام نیست بلکه یک حسن تلقی می‌شود. در جلسه فعالان حزبی با رئیس جمهوری که تمام احزاب اصلاح‌طلب و اصولگرا در آن حضور داشتند و قرار بود موضوعات سیاست داخلی در آن مطرح شود تمام افراد به جز یک یا دو نفر مسائل اقتصادی را با روحانی مطرح کردند و از ایشان خواستند از شروع هر پروژه تنش‌ساز سیاسی پرهیز کنند. البته در مورد مسائل اقتصادی با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمی شود.

**یک بحث بیهوده‌ای از ابتدای دوره اصلاحات وجود داشت که توسعه سیاسی مقدم است یا توسعه اقتصادی. حال آنکه اولاً توسعه یک مفهوم عام است. یعنی رشد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باید با هم همزمان باشد تا پیکری به نام توسعه بسازد.

** توسعه منحصر به رشد اقتصادی نیست؛ اما از رشد اقتصادی شروع می‌شود. چنانکه موتور محرک جنبش اصلاحات را باید در پایان جنگ، پایان دولتی بودن اقتصاد و ایجاد گشایش‌هایی در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و فراهم شدن شرایط تنفس طبقه متوسط جستجو کرد.

** در دهه 70 اول یک طبقه متوسط جدید در جامعه به وجود آمد، بعد این طبقه رأیش را به صندوق انداخت و از درون صندوق سید محمد خاتمی بیرون آمد و حتی بر جریان مقابل خودش اثر گذاشت. آنقدر که دیگر چیزی به عنوان راست سنتی معنا ندارد. علی لاریجانی برخاسته از آن جریان سیاسی دیگر راست سنتی نیست. حتی آقای قالیباف و دیگران که می‌گویند ما تکنوکرات انقلابی هستیم در واقع دچار تحول شده‌اند. بنابر این اگر کارگزاران از اولویت توسعه اقتصادی دفاع می‌کند اتفاقاً به یک مضمون سیاسی اشاره دارد.

**جامعه ایران برای یک تغییر و تحول اساسی نیازمند پیش فرض‌هایی است که خیلی بالاتر از دعوای ما با فلان نهاد حاکمیتی است. ایده کارگزاران این است که جامعه‌ای که در آن توسعه به وجود بیاید عدالت هم در آن شکل خواهد گرفت؛ عدالت مبتنی بر توزیع ثروت و نه توزیع فقر. فرض ما این است که اگر نمی‌توانیم با جناح اصولگرا بر سر قانون انتخابات به تفاهم برسیم دست‌کم بیاییم بر سر اصلاحات ساختاری در اقتصاد مانند مالیات اصلاح قیمت حامل‌های انرژی ، اقتصاد بدون نفت و نظایر آن به تفاهم برسیم. آیا می‌توان این را اسمش را اصلاح‌طلبی دانست یا نه ؟ آیا این به نفع مردم هست یا نه؟ این روند در قدم بعدی می‌تواند منجر به یک اصلاح سیاسی و اجتماعی شود. منتها متأسفانه اجماع وجود ندارد. وقتی ماجرای بنزین اتفاق می‌افتد از چپ‌ترین چپ‌ها تا اصولگراترین اصولگرایان به دلیل پوپولیسم مخالفت می‌کنند. زیرا نمی خواهند هزینه این اصلاح ساختاری را پرداخت کنند. در حالی که گرانی بیش از آنکه حاصل افزایش قیمت بنزین باشد ناشی از تحریم‌ها و سوء مدیریت داخلی بویژه در حوزه بخش خصوصی است. اما در چنین جامعه‌ای کسی دنبال اصلاحات و حتی اصول نیست همه دنبال قدرت هستند.

** کارگزاران جزو احزابی است که به طور خیلی مشخص راجع به این موضوع پیشنهاد دارد. چنانکه در مقاله اصلاح اصلاحات به سه بحث تبارشناسی، اصلاح ساختار و بازیابی گفتمان پرداخته‌ام. از حیث تبار شناسی برخلاف بعضی دوستان که خودشان را نقطه آغاز تاریخ اصلاح‌طلبی می‌دانند ما معتقدیم که انتخاب آقای خاتمی نقطه اوج بروز جریان اصلاح‌طلبی بوده است و نه آغاز آن. در باب گفتمان هم ما بهبودخواهی را جزو اهداف اصلی اصلاحات می‌دانیم و اصلاح‌طلبی را مساوی با فرصت طلبی و قدرت طلبی نمی‌دانیم. بنابراین اینگونه نیست که بگوییم اگر رئیس مجلس به جای آقای لاریجانی آقای عارف می‌شد اصلاح‌طلبی پیروز بود.

** دوستان اصلاح‌طلب ما می‌گویند دیگر نامزد اجاره‌ای نمی‌خواهیم. حال آنکه به باور من آقای روحانی از خیلی از اصلاح‌طلب‌ها اصلاح‌طلب‌تر است. اصلاح‌طلبی ژن نیست. افکار آقای روحانی در سیاست خارجی، سیاست داخلی، اقتصاد و در مسائل فرهنگی و اجتماعی بسیار بازتر از بسیاری از دوستان اصلاح‌طلب است. کافی است ایشان را با آقای محتشمی مقایسه کنید. نمی‌شود چون آقای محتشمی منسوب به جناح چپ است او را اصلاح‌طلب بدانیم و روحانی را چون از جناح راست برآمده، اصولگرا و نامزد قرضی. اما در مورد ساختار علی‌رغم همه اختلاف نظرها ما اعلام کرده‌ایم که هر گونه منازعه درون گفتمانی و درون تشکیلاتی اصلاح‌طلبان باید در یک نهاد عالی اصلاح‌طلبانه حل شود. اسم این نهاد می‌تواند هرچیزی باشد پارلمان اصلاحات یا مجمع عمومی اصلاح‌طلبان.

** در سیر تبدیل شورای هماهنگی گروه‌های خط امام به شورای هماهنگی اصلاح‌طلبان و بعدها شکل‌گیری شورای عالی سیاستگذاری ایرادهایی وارد بوده است. از جمله اینکه احزاب نیمه فعال و غیر فعال و فعال همه با هم مساوی هستند. در دوره‌ای نیز احزابی که خود را جریان اصلی می‌دانستند و مجوزشان باطل شده بود چیزی با عنوان شورای مشورتی اصلاحات پیرامون آقای خاتمی تشکیل دادند. آن ساختار چون شخصیت حقیقی بر شخصیت حقوقی غالب بود قابل دوام نبود. دوستان هم خدا را شکر در دولت روحانی مجوز حزب گرفتند و بعد ساختار تبدیل شد به شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان. پدیده‌ای که نه دستور می‌پذیرفت و نه دستور می‌داد.

** الان برای اصلاح ساختار شورا دو راهکار وجود دارد. یک راهکار درازمدت این است که احزاب اصلاح‌طلب بر مبنای سابقه و کیفیت و کمیت وزن کشی کنند و وزن رأی‌شان در شورا با مضرب‌های 1 یا 2 یا 3 مشخص شود. در چنین ساختاری مساوات سوسیالیستی نیست اما عدالت برقرار است. همچنین باید به وجود احزاب موازی پایان داد. یعنی نباید کسی که در حزبی عضو است عضو حزب دیگری باشد و شاهد احزاب نیابتی و چند نفره باشیم. احزاب می‌توانند با یکدیگر متحد شوند و بلوک‌های حزبی تشکیل دهد آنوقت چیزی بین 5 تا 10 حزب خواهیم داشت.

** مواضع این تشکیلات هم نباید مواضع محتوایی باشد. بلکه مواضعش روشی است. یعنی ما بر مبنای استراتژی با هم متحد می‌شویم و نه بر مبنای ایدئولوژی. ما یک مانیفست اصلاح‌طلبی را پذیرفته‌ایم. پذیرفته‌ایم که اصلاح‌طلبی یعنی حرکت تحول خواهانه بهبود خواهانه و توسعه گرایانه در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به شیوه مسالمت‌آمیز و صلح جویانه و مشارکت در انتخابات به تناسب شرایط هر انتخابات.

** بنابراین، این تشکیلات قرار نیست بیانیه بدهد بلکه ساختاری است برای حل مشکلات. چنانکه در احزاب جمهوریخواه یا دموکرات امریکا یک سال مانده به انتخابات ریاست جمهوری از چپ‌ترین تا راست ترین نامزد می‌شوند می‌آیند در درون تشکیلات‌شان رأی‌گیری می‌کنند و کسی که بیشترین اقبال را دارد پایگاه رأی و گفتمانش را می‌سنجند.

** پیشنهاد ما این بود که مجموعه‌ای مثلاً حدود 600 نفره باشد و برای احزاب، ان جی او‌ها، روشنفکران و... سهمیه تعیین شود. این‌طور نباشد که هر کسی از کنار شورا عبور کرد به عضویت در بیاید. مبنای ساختار باید تشکل‌یابی باشد. اگر این تشکل‌یابی شفاف صورت بگیرد نهادهای امنیتی هم می‌توانند آسودگی خیال داشته باشند که جریان شفاف و روشن است.

** باید سؤال کنیم که چرا کار اصلاح ساختار شورای سیاستگذاری را اینقدر به تأخیر انداختند. امروز در حالی بر مزار مجلس دهم مویه می‌کنیم که بارها گفته بودیم فراکسیون اصلاح‌طلبان در مجلس باید تشکیل شود و با رئیس دولت اصلاحات ارتباط تشکیلاتی داشته باشد. آقای خاتمی باید از آنها حساب کشی می‌کرد. در انتخابات نیابتی و ائتلافی وقتی شما از کسی حمایت می‌کنید یک توافق است که باید مشخص باشد بر اساس آن چند وزیر در کابینه دارید یا قرار است چه طرح‌ها و سیاست‌هایی در مجلس مطرح شوند. ما زمان را کشته‌ایم. پارلمان اصلاحات دو سال پیش مطرح شده بود. حالا معلوم نیست این سامانه نظرسنجی آرا که به جای آن مطرح شده بر مبنای چه چیزی قرار دارد.

** اینکه این واژه رهبری اصلاحات که به‌کار می‌بریم را خود آقای خاتمی می‌پذیرند یا نه نمی‌دانم اما معتقدم ایشان مؤسس جبهه اصلاحات است. یک سرمایه فردی که کمتر به دست می‌آید و باید به یک سرمایه اجتماعی تبدیل شود. آقای خاتمی رهبری یک گفتمان را در کشور ما بر عهده دارد. تمام حرف ما این است که آقای خاتمی فقط رهبر حزب اتحاد ملت نیست رهبر کل اصلاح‌طلبان است.

** ما در کارگزاران در هیچ مصاحبه و سخنرانی صحبت از رئیس جمهوری آقای علی لاریجانی نکرده‌ایم. من در مصاحبه با نشریه مثلث گفتم انتخابات ریاست جمهوری برای ما ایده‌آل است که ما بتوانیم فردی مانند آقای جهانگیری یا آقای محسن‌ هاشمی را نامزد کنیم و طیف مقابل‌مان هم آنقدر عاقل باشد که لاریجانی را نامزد کند. اگر این اتفاق بیفتد یک رقابت هدفمند در کشور رخ می‌دهد.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار

دستگیری عاملان نزاع و درگیری مسلحانه در بم 

جلوی اختلاس را بگیرید / اگر مردم گرفتار فقر شوند، دین از بین خواهد رفت

کروکی‌های کاغذی تا پایان خرداد ماه به طور کامل حذف می‌شوند

جدیدترین قیمت خودرو امروز اول اردیبهشت 1403

پیش بینی هواشناسی از وضعیت جوی کرمان طی روزهای آینده

آتش‌سوزی خودرو پژو ۴۰۵ حامل قاچاق سوخت در پمپ بنزین کرمان

جنگل گلپرکی دلفارد بزرگترین ذخیره‌گاه جنگلی انار شیطان در کشور

حکم قطعی محکومان پرونده پروژه الماس مال کرمان صادر شد

کسب یک طلا و برنز در مسابقات قهرمانی کشور توسط کاراته‌کاهای کرمانی

استاندار کرمان: پیگیری امور اقتصادی در هیچ شرایطی نباید تعطیل شود

پر بحث

10 روستای استان کرمان به عنوان روستای هدف گردشگری انتخاب شدند   (۲۴ نظر)

عیدوک بامری که بود و چه رابطه‌ای با حاج قاسم داشت/ احمد یوسف زاده توضیح داد   (۶ نظر)

مشکل تامین زمین در کرمان برای ساخت واحدهای نهضت ملی مسکن  وجود ندارد   (۴ نظر)

پیش بینی وضعیت آب و هوای کرمان   (۲ نظر)

ببینید| فیلم کامل سخنان سید حسین مرعشی در شبکه افق   (۲ نظر)

ببینید| گزارش تصویری گفتارنو از مراسم عزاداری منزل حاج ماشاءالله خدادادپور در کرمان   (۲ نظر)

امام جمعه سابق راور درگذشت   (۲ نظر)

صدور هشدار زرد هواشناسی؛ ورود سامانه بارشی نسبتا قوی به کرمان   (۱ نظر)

ناصر فرشید به عنوان فرمانده انتظامی استان کرمان منصوب شد   (۱ نظر)

دو روستا و یک شهر استان کرمان به اینترنت پرسرعت متصل شدند   (۱ نظر)