محسن هاشمی می گوید دولت باید حالتی را ایجاد کند تا مردم بترسند و رعایت کنند. به نظرم در اوج گیری دوباره کرونا تقصیر مردم ۳۰ درصد است و سهم دولت ۷۰ درصد، چون یکدفعه تصمیماتش را به نفع کرونا شل کرد و به ویروس رانت داد. او می گوید اگر درمورد کرونا شخصا تصمیم می گرفت «فعالیت ها را تا دو هفته تعطیل می کردم و محدودیت ها را آنقدر ادامه می دادم تا آمارها رو به افول برود. آن وقت وقتی شمار فوتی ها به صفر رسید فعالیت ها را بازگشایی می کردم.»
ما در ابتدای شناسایی کرونا در کشور و بعد از اوج گیری بیماری در ماه اسفند، با ایجاد محدودیت هایی که در فروردین اعمال کردیم و با تبلیغاتی که انجام شد و البته تعطیلات عید نوروز که به کمک آمد، توانستیم آمار ابتلا و مرگ ناشی از این بیماری را کم کنیم. در واقع تا پایان فروردین و اوایل اردیبهشت تجربه خوبی به دست آوردیم و عملکرد موفقی داشتیم، ولی به دلیل مسائل اقتصادی و تصمیم دولت به بازگشایی کسب و کارها این دستاوردها ضعیف شد. یادتان هست که رئیس جمهور در هر جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا بازگشایی بخشی از فعالیت های اقتصادی را مجاز اعلام می کرد تا کم کم کار به بازگشایی مساجد و صحن ها و در نهایت حذف همه محدودیت ها رسید.
این باعث شد با یک فاصله از بازگشایی ها، در ماه خرداد بیماری دوباره رو به افزایش برود و کار به وضعیت امروز بکشد.
به نظر من باید همان راهی را که از ابتدا آغاز کردیم ادامه می دادیم تا آمار فوتی ها به صفر برسد. در دو ماه اول شروع بیماری فوتی های کرونایی در تهران حدود صد نفر بود که به ۱۲۰ نفر هم رسید، ولی اواخر اردیبهشت به ۲۰ نفر و حتی یک روز به ۹ فوتی رسیدیم. این همزمان بود با شروع بازگشایی ها و افزایش مجدد آمارها.
من تاکیدی به قرنطینه ندارم.
من نمی گویم قرنطینه، چون قرنطینه معنای ویژه ای دارد. من می گویم بازگشت محدودیت ها مثل آنچه در فروردین و اردیبهشت بود. در واقع محدودیت هایی در حد عید نوروز.
قرنطینه معنا و مفهوم ویژه و رده های مختلفی دارد . پس باید اول قرنطینه را تعریف کنند و سپس بگویند با کدام بخش آن مشکل دارند.
بله، چون قرنطینه فعالیت های اقتصادی را کاملا مختل می کند، بیکاری را بالا می برد و مردم مشکل پیدا می کنند. پس دولت تلاش می کند بین اقتصاد و مبارزه با ویروس، وسط را بگیرد و گاهی به این سمت و گاهی به آن سمت بیفتد تا دو طرف ماجرا لطمه نخورند. ولی به نظرم باید ابتدا تعداد مبتلایان و فوتی ها را کم کرد و سپس دنبال آغاز فعالیت های اقتصادی بود.
موضوع طرح ترافیک البته پیچیدگی های زیادی دارد. اولا باید بررسی کرد وقتی طرح ترافیک نیست آیا مردم بیش از حد در شهر تردد نمی کنند یا باعث افزایش حجم تردد خودروها و افزایش ترافیک نمی شود؟ یا این که وقتی طرح نیست وضعیت آلودگی هوا چطوراست؟ اینها موضوعاتی است که باید درباره آن در ستاد مقابله با کرونا بحث شود و ستاد درباره اش چند جلسه جدی برگزار کرده و هر تصمیمی گرفت به ما ابلاغ کند چون اگر قرار باشد ما در شورای شهر تصمیم بگیریم در استانداری یا ستاد ملی مقابله با کرونا وتو می شود و طبیعتا وقتی جلوی تصمیم مان گرفته می شود ما ضایع می شویم.
خیلی. چون ما در شورا اختیارات مان کم است زیاد ضایع می شویم.
نه اتفاقا . وقتی رئیس جمهور، ستاد ملی را تشکیل دهد و تصمیمی بگیرد همه تابع هستند. من فکر نمی کنم چندصدایی وجود داشته باشد. با وضعیتی هم که پیش آمده و تعداد فوتی ها که افزایش یافته به نظرم همه تابع تصمیمات وزیر بهداشت خواهند بود که امیدوارم ایشان جدی وارد گود شوند و همه آن چیزهایی را که لازم است به آقای رئیس جمهور بگویند و ستاد تصمیم گیری کند.
یک زمانی است که احساس می کنند با ویروس مبارزه شده و بیماری دارد کم کم از بین می رود، آن وقت است که مبارزه شل می شود. این حس در خرداد به همه مسوولان دست داد که ایران کار ارزنده ای انجام داد، مبارزه کرد و نتیجه گرفت درحالی که کشورهایی هستند که هنوز در بدبختی هستند . ولی در خرداد معلوم شد که ما زود غره شدیم و این غرور به ما صدمه زد، پس باید سریع از این غرور برگردیم و اشتباه مان را جبران کنیم . مسوولان بهداشتی کشور باید اینها را بگوید و ستاد ملی هم باید اینها را بشنود و تصمیم بگیرد.
دولت نزدیک به آخر کار است و نباید با این حرف ها اذیتش کرد. باید بگذاریم این مدت باقیمانده هم طی شود و ببینیم مردان دیگری که می آیند چه کار می کنند.
معتقدم سهم دولت بیشتر است، چون دولت باید حالتی را ایجاد کند تا مردم بترسند و رعایت کنند. به نظرم در اوج گیری دوباره کرونا تقصیر مردم ۳۰ درصد است و سهم دولت ۷۰ درصد، چون یکدفعه تصمیماتش را به نفع کرونا شل کرد و به ویروس رانت داد. حالا آقای رئیسی باید به میدان بیایند و این رانت را از کرونا بگیرند.
چقدر کم شد، شاید کرونا جمعه ها تعطیل است! به نظرم اگر این آمارها را نگویند بهتر است، چون دوباره تصور می شود ویروس زمین خورده است.
شوخی کردم.
من فعالیت ها را تا دو هفته تعطیل می کردم و محدودیت ها را آنقدر ادامه می دادم تا آمارها رو به افول برود. آن وقت وقتی شمار فوتی ها به صفر رسید فعالیت ها را بازگشایی می کردم.