روزنامه شرق نوشت: سیدحسن خمینی از منظر سیاسی کاملا در چارچوبهای اصلاحطلبی تعریف میشود و خود او نیز هیچگاه تمایل نداشته از این دایره دوری کند و شاید به چنین دلایلی باشد که او همیشه نامزد بالقوه اصلاحطلبان در عرصه هر انتخابات است؛ چه انتخابات مجلس خبرگان و چه حالا انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰. سیدحسن خمینی در عین حال که از منظر اصلاحطلبانهاش همیشه انتقادهای مهمی به روند موجود داشته، اما همواره بر ضرورت وحدت نیز تأکید کرده است. در حقیقت شاید بتوان گفت گفتمان او همافزایی ملی و تقویت وحدت داخلی است؛ چنانکه در جایی گفته بود اگر این دو با یکدیگر جمع شوند، دیگر نه تحریم کارگر میافتد و نه تهدید. از سوی دیگر، دیدگاه سیدحسن خمینی نسبت به جایگاه مردم بسیار مترقی است. او همیشه بر این مهم تأکید میکند که اصل باید مردم باشند. سیدحسن خمینی بر منش پدربزرگ خود نظام سیاسی اسلامی را بدون جایگاه مردم متصور نیست و در مکتب انقلاب اهمیت رأی مردم را به نیکی آموخته است.
گرچه سید حسن خمینی به دلایل مذکور نتوانست به مجلس خبرگان راه یابد، اما اخیرا بسیاری از شخصیتهای سیاسی سخن از قابلیت او برای ریاستجمهوری سال آینده به میان آوردهاند.
اصلاحطلبان در مدت اخیر بارها تأکید کردهاند که بعد از این با هویت اصلاحطلبی وارد انتخابات میشوند و دیگر تن به حمایت از یک نامزد غیراصلاحطلب نمیدهند.
سید حسن خمینی از یک سو اصلاحطلب است و از سوی دیگر مورد حمایت نیروهای سیاسی و البته بخشهایی از مردم که شاید اگر موجی انتخاباتی برای او ایجاد شود، سبد رأی او بسیار گستردهتر هم شود. البته مشکلی مهم هم بر سر راه ریاستجمهوری سیدحسن خمینی دیده میشود؛ او هیچگاه سابقه کار اجرائی کلان نداشته است و شاید شورای نگهبان که در سال ۹۴ مرجعیت او را احراز نکرد، بهمراتب اولی رجلسیاسیبودن او را احراز نکند. از سوی دیگر، مواضع سیاسی او ممکن است دستمایه ردصلاحیتشدنش شود. علاوه بر همه اینها، هنوز معلوم نیست سیدحسن خمینی با توجه به تجربه انتخابات مجلس خبرگان ترجیح میدهد به بحثهای فقهایی خود بپردازد یا بازهم شانس خود را در عرصه سیاست امتحان کند؟