محمدرضا باهنر به آخرین دیدار خود با برادرش شهید محمدجواد باهنر اشاره کرد و گفت: اگر فکر میکنی همینطور در کرمان بنشینی امکانات برایت میرسد، فایدهای ندارد، تو هم مثل بقیه باید بیایی و چکوچانه بزنی و خلاصه پاشنه در را دربیاوری تا بتوانی امکانات بگیری.
محمدرضا باهنر در گفتوگوی مفصل خود با روزنامه شرق به ماجرای آخرین دیدارش با شهید باهنر اشاره کرد که در پی میآید: من در آن موقع معاون استاندار کرمان بودم. مدت نخستوزیری ایشان خیلی کوتاه بود و حدود یک ماه بیشتر طول نکشید؛ یعنی از مرداد تا شهریور.
من در زمان نخستوزیری یک بار خدمت ایشان رسیدم و گفتم میدانم گرفتاریهای شما ملی است اما بالاخره کرمان هم محروم است و بودجه و امکانات میخواهیم و باید مقداری هوای کرمان را داشته باشید. ایشان لبخندی زد و گفت ببین تو اگر فکر میکنی همینطور در کرمان بنشینی امکانات برایت میرسد، فایدهای ندارد، تو هم مثل بقیه باید بیایی و چکوچانه بزنی و خلاصه پاشنه در را دربیاوری تا بتوانی امکانات بگیری، اینطور نیست که فکر کنی آنجا هستی و ما هوایت را داریم.
این تقریبا آخرین خاطره من از ایشان بود. در کرمان بودم که خبر انفجار را شنیدیم. خانواده ایشان همه در کرمان بودند، مرحوم ابوی و دیگران. من در این میان از یک طرف خبرها را دریافت میکردم و از طرفی میخواستم خبرهای ناگوار را به خانواده ندهم. تقریبا شب تا صبح بیدار بودیم و خبرها را دنبال میکردیم تا ساعت شش صبح بود که دیگر مطمئن شدم اخبار در ساعت هفت صبح خبر را اعلام خواهد کرد؛ بنابراین به منزل رفتم و هر طور بود خواهرها و برادرها و پدر و مادرم را آماده کردیم که خبر را بشنوند.