گفتارنو/ محبوبه فیروزآبادی- عطیه شکریان سوپروایزر کنترل عفونت بیمارستان افضلیپور در شمار کادر درمان استان کرمان است که به کرونا مبتلا شده است. با شکریان در خصوص این روزهای دشوار و بیماری گفتوگو کردم که می خوانید.
خانم شکریان! چه زمان اولین بیمار کرونایی در کرمان شناسایی شد؟
دقیقاً سوم اسفندماه بود. در گیرودار یک اعتباربخشی سازمانی بودیم که هرسال برگزار میشود. داشتیم بیمارستان را برای آن موقع آماده میکردیم. من عصر میماندم و یک سری آموزشها و مطالب را برای روز بعد آماده میکردم که در این اثنا ما هم حواسمان بود که در ووهان چین چنین مشکلی پیشآمده است. بههرحال چون بخش کنترل عفونت بودیم پیگیر این قضایا و اخبارش بودیم. حتی من کمیتهام را برگزار کرده بودم و اسم کمیتهام «بحران و اپیدمی بحران» بود که اگر خداینکرده اتفاقی بیافتد و اپیدمی به ما برسد بدانیم چه باید بکنیم. متأسفانه سوم اسفندماه به قم رسید و متوجه شدیم که درگیر کرونا هستیم.
کرمان خیلی بعدتر از قم درگیر شد؟
نه؛ البته این را هم باید بگویم که سال گذشته یک آنفلوآنزای خیلی خیلی شدیدتر داشتیم. امکانش هست که به ما زودتر هم رسیده باشد و ما نمیدانستیم.
در بچهها شایع شده بود؟
نهفقط بچهها، در بزرگسالان هم شایع شده بود. من اپیدمیهای زیادی در واحد کنترل عفونت پشت سر گذاشته بودم. مرس (MERS) را میشناختم. قبل از اینکه اجتماعات بزرگ تشکیل شود مثلا قبل از بازگشت مسافران پیادهروی اربعین یا قبل از بازگشت حجاج و... همیشه آمادگی لازم را داشتیم. برای زمستان هرسال هم ما یک آمادگیهایی داشتیم. ولی واقعاً آمادگیها پاسخگو نبود. چون اصلاً به نظرم همشدت بیماری بیشتر بود و هم حدت!
آن آنفلوانزای شدید دقیقاً از چه فصلی در کرمان شیوع پیدا کرد؟
ما از آبان آن آنفلوانزا را داشتیم. تا بهمن و اسفند هم داشتیم. بهمن که تمام شد من میگفتم دیگر کمی کارمان سبکتر میشود که متأسفانه به بیماری کووید 19 پیوند خورد.
در آن آنفلوانزا فوتی هم داشتیم؟
بله؛ داشتیم.
چند مورد؟
آمار دقیق الآن خاطرم نیست!
علائم آن آنفلوانزا و کرونا کووید 19 یکی بود؟
علائم شبیه هم هست چون از یک خانواده هستند. کووید 19 یک ویروس وحشی است که متفاوت عمل میکند. به یک نفر به سیستم گوارشی حمله کرده، به یک نفر بثورات پوستی میدهد. در یک نفر سیستم تنفسی را درگیر میکند. با هر فردی به یک صورت عمل میکند. چیزی که وجود دارد در افرادی که بیماری زمینهای دارند خیلی شدت بیماری بیشتر است و میتواند افراد را از پا دربیاورد.
خود شما کی درگیر شدید؟
من همین مدت که داشتم جلسات کمیتهام را برگزار میکردم. در جلسات حالم بد بود اما میآمدم سرکار. به آن شدت هم درگیری من زیاد نبود. پزشکمان متوجه شد و گفت شما خودت حالت نیست. چون ماسک میزدیم مشخص نمیشد. پزشک ما گفت شما اگر الآن نروید استراحت نکنید ممکن است مدتها غیبت از کار داشته باشی. من چند روزی رفتم تا رفع علائم. بعدازآن آمدم سرکار. من تمام فروردین را بیوقفه کارکرده بود. اردیبهشت هم همینطور در خردادماه درگیر شدم.
تستتان مثبت شده بود؟
من اصلاً تست ندادم. خودم از همه تست میگیرم ولی هیچوقت تست ندادم اما علائم شدید کرونا را داشتم. بدن درد، گرفتگی صدا و سرفه را داشتم. آنقدر حالم بد بود که اصلاً فرصت تست نشد. استراحت کردم و برگشتم به کار.
در مورد کم و کیف تستهای کرونا شایبههایی مطرح است و برخی معتقدند نتیجه تستها قابلاتکا نیست؛ برخی به کیفیت نمونهبرداری، آن را نسبت میدهند و برخی به جنس کیتها. نظر شما چیست؟
همه این موارد مهم است. برای یک محیط کشت خوب هم باید زنجیره فرد بهدرستی رعایت شود و هم زنجیره انتقال رعایت شود و هم زنجیره فرد محیطهای کشت بهدرستی رعایت شود و هم نمونهگیری مؤثر باشد. این آیتمها خیلی مهم است.
برخی میگویند چون نمونهبرداری کرونا خیلی فرد نمونهبردار را در معرض ابتلا قرار میدهد، با دقت لازم انجام نمیشود؛ مخصوصاً در برخی از شهرهای استان.
بله؛ میتواند چنین اتفاقی بیافتد. خط مقدم ویروس کرونا و مقابله با ویروس کرونا نمونهگیرهای ما هستند. من بهشخصه خدمتتان عرض کنم. ما آمار بیماریهایمان را داشتیم. افرادی بودند که علامتدار بودند. موقعی که استان کرمان در وضعیت سفید بود من خاطرم هست که با یکی از همکاران معاونت بهداشتی صحبت کردم و گفتم من فکر میکنم دلیل اینکه هنوز کرمان سفید است نمونهگیری است. شاید نمونهگیری بهدرستی انجام نشود. آن موقع ما نمونهگیری را به پرستاران بخشها ارجاع میدادیم. آنقدر همه درگیر بودند و همه ترس داشتند، من احساس کردم که این ترس در کنار عدم آموزش درست باعث بشود که بهدرستی نمونه گرفته نشود؛ بنابراین زنگ زدم گفتم من خودم این دفعه نمونهها را میگیرم. دقیقاً خاطرم هست از 12 نمونهای که من گرفتم؛ 8 نمونه مثبت شد و استان کرمان هم وضعیتش قرمز شد.
تعداد تستهایی که در روز گرفته میشود محدودیت دارد؟ آیا سهمیهبندی وجود دارد؟
نخیر؛ محدودیت ندارد. مثلاً امروز 30 بیمار در بیمارستان ما هستند که نیاز به نمونهگیری دارند. اینها به واحد اعلام میشود. کدگذاری میشود. برای هر بیمار به کد ملیاش در سامانه لب، یک کد ایجاد میشود. نمونهگیری اخذ میشود؛ و توسط سه یا چهار نفر از نمونهگیران آموزشدیده ما با رعایت کلیهی نکات مهم نمونهگیری، نمونه اخذ میشود و هر صبح قبل از ساعت هشت و نیم ارسال میشود و جوابها روی همان سیستم آزمایشگاه به ما داده میشود. مشکلی هم تا الآن نداشتیم. ما به تعداد بیمارانی که اعلام میکنیم کیت و سوآپ دریافت میکنیم بهاضافهی یک انبارک محیط کشت 50 تایی جداگانه در اختیار خود من است.
براساس چه شاخصی تصمیم گرفته میشود که از یک بیمار تست کرونا گرفته شود یا نشود؟
شواهد بالینی خیلی مهم است و شرححالی که بیمار میدهد.
چون برخی میگویند به علت گران بودن این تست، کادر درمان زیر بار انجام این تست نمیروند!
واقعاً واقعیت ندارد. پزشکان ما متعهد هستند.
بحث تعهد نیست. بحث محدودیت امکانات است!
نه محدود نیستیم. من یکی تا الآن محدودیتی ندیدم.
خانم شکریان! سختترین روز کاریتان کی بود؟
هرروزش سخت است. چون ما هرروز با یک تعداد آدم مواجه میشدیم که بههرحال از خانواده جدا شدند و زیر ونتیلاتور رفتند و فوت کردند. شما وقتی گوشیات را بازکنی بهجای اخبار خوب تعداد فوتیهای کرونا را ببینی واقعا کار دشوار میشود. یک روز که خیلی برایم دردناک بود، روزی بود که یک مادر باردار فوت کرد.
چندماهه باردار بود؟
فکر کنم ششماهه
موقعی که خودتان درگیر کرونا شدید مرگ را چقدر نزدیک دیدید؟
من همین الآن هم به مرگ فکر میکنم. فکر میکنم که چقدر عمر آدمها کوتاه است. چقدر راحت میتوانند خوب باشند و چه قدر راحت بدی میکنند. چه قدر راحت میتوانند به همدیگر مهر بورزند و چقدر راحت از همدیگر دریغ میکنند. به نظرم در سیستم درمان، ما کادر درمان که مرگ را بیشتر میبینیم بیشتر به مرگ فکر میکنم.
اما مردم کرونا را جدی نگرفتهاند و فکر میکنند کسانی که فوت کردهاند خیلی مشکل حاد و خاص زمینهای داشتهاند!
بله؛ متأسفانه مردم اشتباه میکنند. بارها شده من خودم برحسب ضرورت جایی رفتم و مثلاً گفتهام چرا رعایت نمیکنید واکنش مردم را دیدهام. مثلاً میگویند اینها همه بازی است. میگویند برای کسی اتفاقی نیفتاده لااقل ما در اقواممان کسی فوت نکرده است. میگویند ما ندیدیم.
به نظرتان چرا مردم باور نمیکنند؟
یک عدم اعتماد عمومی هست که من نمیدانم از کجا نشاءت گرفته و باید جامعه شناسان پاسخ این پرسش را بدهند.
اخبار خارج کشور و اخبار داخلی مدام دارد اطلاعرسانی میکنند. حتی اگر ما آمارمان را بهدرستی اعلام نکنیم- که اینطور نیست- تمام رسانههای دنیادارند از تلفات خبر میدهند اما باز مردمباور نکردهاند.
از طرفی برخی مدعیاند که کرونا جدی نیست و برخی هم مدعیاند که شما آمار را کمتر از واقعیت اعلام میکنید؟
همین مردمی که میگویند اتفاق خاصی نمیافتد وقتی میخواست بازگشایی مدارس صورت بگیرد، مخالفت میکردند. مردم نگاه دوگانهای به وضعیت موجود دارند.
خانواده شما مواجهشان با شغل شما و بیماریتان چگونه بود؟
من در دوره بیماری دور از خانواده بودم و خدا را شکر مشکلی پیش نیامد.
فرزندانتان چه میکنند؟
من دو پسر دارم که یکیشان امسال هم کنکوری بود.
شرکت کرد؟
بله؛ راستش من همیشه برنامهریزی میکردم که موقع کنکور پیش فرزندم باشم و او را حمایت کنم و یکی دو ماه را مرخصی بگیرم که بتواند راحت درس بخواند؛ اما با آمدن کرونا همهی برنامههای ما به هم خورد. از طرفی مدارس تعطیل شد. فکر میکنم در حق فرزندم از طرف خودم کوتاهیهایی صورت گرفت. یک پسر دبستانی هم دارم که بههرحال بیشتر از برادرش استرس دارد.
حرف آخر؟
روابط درست است که الآن محدودشده است اما میتوانیم روابط را حفظ کنیم اما باید به پیشگیریها و آموزشها توجه کنیم. ما واقعاً در پروتکلهای درمانی، پیشگیریها و درمان بهروز پیش میرویم.