محمدعلی ابطحی، عضو مجمع روحانیون مبارز میگوید: انتخابات با مشارکت حداقلی موضوعی است که برخی در سال ۱۴۰۰ نیز تمایل به تکرار شدن آن را دارند.
به گزارش خبرآنلاین، در روزهایی که بیم و امید در جریان اصلاحات موج میزند و تکلیف چپ گرایان برای حضور یا عدم حضور در انتخابات روشن نیست، انتشار یک بیانیه از سوی موسوی خوئینیها این سوال را ایجاد کرد که آیا بزرگان جریان اصلاحات دوباره در حال تلاش برای احیا جایگاه خود در عالم سیاست هستند و عزمشان به تحرک واداشتن بدنه جریان اصلاحات برای حضور در انتخابات است یا خطری بزرگتر را حس میکنند که بر اساس آن ترجیح میدهند با تن دادن به وضعیت موجود و حتی پذیرش نگاههای حاکمیتی، در عرصه سیاست داخلی کشور به کنشگری خود ادامه دهند.
حجت الاسلام سید محمدعلی ابطحی، عضو مجمع روحانیون مبارز که با نگاهی ناامیدانه به تغییر رفتار برخی نهادهای حاکمیتی درقبال جریان اصلاحات، فضای پیش روی جریان متبوع خود را رصد میکند، معتقد است؛ «اصلاح طلبان باید از تفکرات براندازانه دوری کنند و سعی کنند تا در صورت ایجاد بستر مناسب، به سوی شرکت فعالانه در انتخاب روند، اما حتی اگر شرایط نیز برای ایشان محقق نشد، نباید آنها موضوع تحریم انتخابات ریاست جمهوری سال آینده را دنبال کنند.»
برای آینده کشور تنها از طریق راههای مدنی باید تلاش کرد
ابطحی در گفتگویی که با خبرگزاری خبرآنلاین داشت، در واکاوی شرایط فعلی جریان اصلاحات در فاصله باقیمانده تا انتخابات ۱۴۰۰ به بیانیه اخیر آقایموسوی خوئینیها اشاره کرد و گفت: به اعتقاد من آیت الله موسوی خوئینیها در این بیانیه قصد داشتند به چند مورد توجهها را جلب کنند. یک اینکه راههای مدنی تنها راهی است که میشود برای آینده این کشور و آینده این جامعه تلاش کرد و جامعه را از خشونت دور نگه داشت و اساس این که انتخاب کردن یک حرکت مدنی است را تقویت کرد. ایشان خواستهاند در این بخشی که جمهوریت نظام است حساسیتها را جلب کنند و این بخش را سنگینتر و ویژهتر معرفی کنند، چون واقعیت این است که سالهاست این بخش جمهوریت در نظام جمهوری اسلامی مورد اهتمام قرار نمیگرفت و بسیار کمرنگ شده بود.
هیچکدام از سران اصلاحات باوری به براندازی و ساقط کردن نظام ندارند
وی افزود: نکته دوم این است که بالاخره ایشان هم مثل هر اصلاح طلب دیگری اعتقاد دارند که باید از درون نظام به اصلاح آن پرداخت و فکر کردن به تغییر نظام یا براندازی بیشتر به کشور و مردم آسیب میزند که این هم حرف غیر شناخته شدهای از ایشان یا از بقیه سران اصلاح طلب نیست. هیچ کدام از آنها حتی آنهایی که اعتقاد به این دارند که اصلاحی امکان پذیر نیست باور به براندازی و ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی ندارند، چون شرایط بعد از سقوط بسیار برای مردم دردناکتر و خطرناکتر است، همچنان که این تجربه را در منطقه دیده ایم. جوهر اصلی این بیانیه این است که نظام جمهوری اسلامی یک مبانی داشته است که در واژه جمهوریت خلاصه میشده و از ابتدا که مردم این قیام را آغاز کردند تا به امروز آن نکته میتواند محور وحدت جامعه باشد که مردم مورد پذیرش قرار بگیرند و نظراتشان پذیرفته شود که البته در این بیانیه اشاره شده است که در این سالها مورد پذیرش قرار نگرفته اند.
عضو مجمع روحانیون تاکید کرد: معتقدم که پیش از اینکه بیانیه آیت الله موسوی خوئینیها دعوت به انتخاب فرد خاصی و یا شرکت بی شرط و شروطی در انتخابات باشد بیشتر توجه دادن به این است که انتخاب کردن یکی از مزایای نظام جمهوری اسلامی بوده است و باید برای انتخاب کردن، شرایط انتخاب کردن به وجود آید و آن چیزی که من از بیانیه ایشان حس میکنم این است که این شرایط وجود ندارد و باید تلاش کنیم تا آن شرایط به وجود آید. حالا اگر در آینده شرایط متفاوتی برای انتخاب کردن بر اساس معنای واقعی انتخاب کردن وجود داشت باید همه را در انتخابات فعال کرد و اگر وجود نداشت دلیل عدم فعال بودن در انتخابات از الان روشن شود، یعنی از الان نباید قضاوت کرد که حتما چنین اتفاقی نمیافتد، گرچه شرایط گذشته این را به جامعه منتقل میکند که امکان تغییری در نظرات و دیدگاه سطح بالای کشور وجود نداشته باشد و احتمالا بر همین منوال بچرخد.
در انتخابات فعال نبودن با تحریم کردن انتخابات متفاوت است
معاون پارلمانی دولت اصلاحات گفت: طبیعی است که این بیانیه میگوید اگر بر همین منوال نچرخد باید از این حقوق مدنی استفاده کنیم و من فکر نمیکنم کسی با این مساله مخالفت داشته باشد، جز کسانی که اساسا فقط به براندازی نظام فکر میکنند؛ غیر از این افراد، بقیه معتقدند انتخابات باید انتخابات باشد و امکان انتخاب شدن همه دیدگاهها و طرز تفکرها و امکان رقابت وجود داشته باشد و این تلنگرهایی که آقای موسوی خوئینیها میزنند تلنگرهایی به این است که باید آن انتخاباتی که نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی جمهوری اسلامی برای بخش جمهوریت و تقویت جمهوریت پیش بینی کرده آن شرایط به وجود آید و اگر آن شرایط به وجود آمد؛ طبیعی است که باید دعوت پرشوری برای انتخابات شود و اگر آن شرایط به وجود نیاید هرکسی نظریه فردی خودش را میداند و حداقل جریانی که آقای موسوی خوئینیها را به بزرگی قبول دارند، دیگر فعال انتخابات نخواهند بود و این به معنی تحریم انتخابات نیست و فعال انتخابات نبودن غیر از تحریم کردن انتخابات است.
موسوی خوئینیها قصد لیدری جریان اصلاحات را ندارد
«آیا میتوان آیت الله موسوی خوئینیها را در قامت لیدر جریان اصلاحات در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ دید؟»، سوالی که ابطحی در پاسخ به آن گفت: آیت الله موسوی خوئینیها از زمانی که اصلاحات شکل و معنای سیاسی خودش را گرفته همیشه برای بخشهای مختلف این مجموعهها یک محوریت اساسی داشتند و نوع دیدگاه ایشان همیشه برای افراد مختلف جامعه محترم بوده است و به خصوص همه طیف و جبهه متفاوتی که در اصلاحات بوده همیشه ایشان را به عنوان یک چهره محترم و قابل قبول میدانند، اما تصور من این نیست که آقای موسوی خوئینیها با توجه به این بیانیه مشروط قصد داشته باشند که فعالیتهای حزبی و جریانی قویتر و وسیعتر از گذشته انجام دهند، ایشان یک شخصیت محترمی هستند، اما لیدری به معنای اینکه رهبری حزبی و سیاسی یک جریان را به عهده بگیرند و در آن جریان فعال شوند، من چنین احتمالی نمیدهم و بیشتر از هرچیزی معتقد هستم که احترام و حرمتی که بخشهای مختلف اصلاحات دارند برای آیت الله موسوی خوئینیها همیشه باقی خواهد ماند و ادامه خواهد داشت.
این چهره سیاسی اصلاح طلب در ادامه این گفتگو با بیان اینکه «تصور من این است که با پایان یافتن مجلس دهم شوراهای مختلفی که از نظر بروکراتیک حوزه اصلاح طلبی تلقی میشد خیلی دیگر پر فروغ نخواهد شد»، گفت: احزاب اصلاح طلب الزاما به معنای تقویت اصلاح طلبی نیست، همیشه اینکه احزاب اصلاح طلب نماینده اصلاح طلبی شناخته شوند یک واقعیت درستی نبوده و نخواهد بود؛ اصلاح طلبی یک تفکر و یک اندیشه است که همیشه بوده و همیشه میتواند موفق باشد و این اندیشه لازم نیست که به عنوان یک مجموعه بروکراتیک حتما باشند و بیشتر باید معنای تفکر اصلاح طلبی، آزادی جامعه و تحقق جامعه مدنی که محورهای اصلی اصلاح طلبی است، باید باشد. به همین جهت بیشتر باید روی این موارد بحث و فکر شود و فکر میکنم که اگر اصلاح طلبی را مبنا قرار دهیم معلوم میشود که بسیار موفق بوده است، چون عمده این دیدگاهها در جامعه نفوذ پیدا کرده اگرچه قرائت رسمی با آن مخالف است.
سخن گفتن از یک کاندیدای واحد هنوز زود است
«آیا اصلاح طلبان میتوانند به یک کاندیدای واحد از درون جریان خود برسند تا مردم را پای صندوقهای رأی بکشانند؟»، سوالی که این عضو مجمع روحانیون مبارز در پاسخ به آن اظهار داشت: در مورد کاندیداها هنوز در مقدمات انتخابات بیشتر باید به آن فکر شود. مثل انتخابات مجلس شورای اسلامی مخاطبان جریان اصلاحات ازاین عدم تغییر و ازخوردن اصلاحات به دیوار کوچه بن بست خیلی رنجیده هستند، از حمایت ازآقای روحانی به عنوان رئیس جمهور که با اعتماد جریان تفکر اصلاحاتی اصلاحات و آقای خاتمی موفق شد و بعد ایشان آن نگاه را کلا فراموش کرد گلایه دارند. همچنین شرایطی که الان وجود دارد و سختیهایی که هست و از یک طرف هم تاکید براین میشود که رئیس جمهور شاید ظرفیت و زمینه این را نداشته باشد که مشکلات جامعه را حل کند و کسان دیگری هستند که مرکز قدرت جامعه هستند و انتخابات خیلی تاثیری در تغییر روند کشور ندارد، این مسائل بر نگرش بدنه اصلاحات تاثیرگذار است.
وی ادامه داد: اینها همه دلایلی است که برای مخاطبین جریان اصلاحات بیش از همیشه باید یک آمادگی برای اصل شرکت در انتخابات و انتخاب کردن ایجاد کرد و این شرایط هنوز به وجود نیامده است و نمیدانم که به وجود خواهد آمد یا خیر. به همین دلیل هنوز کاندیداهای اصلاح طلبان خیلی فرصت اینکه غربالگری شوند و روی کاندیدای مشخصی تاکید و حمایت شده باشد وجود ندارد.
اصلاح طلبان قطعا انتخابات را تحریم نمیکنند اما...
ابطحی گفت: انتخاب کاندیدا و تاکید روی فرد، پله سوم و چهارم نردبان انتخابات است. من فکر میکنم برای جریان اصلاحات مهمتر این باشد که بررسی کند که آیا انتخاب به معنای واقعی میتواند شکل بگیرد یا خیر؟ که اگر انتخاب از میان نیروهای فعال و رجال سیاسی و مدیران کشوری که مورد تایید اصلاحات هستند و شاید بتوانند راهکاری را انجام دهند که نمونه روشن آن دوران آقای خاتمی است، اگر بتوانند چنین فضایی را به وجود آورند که هم در سیاست خارجی و هم در اقتصاد و هم در سیاست داخلی آرامش بر کشور محقق شود. البته قبل از آن باید این آمادگی را در جامعه ایجاد کرد که جامعه برای شرکت کردن در انتخابات باشد.
وی با تاکید براینکه بحث انتخاب کاندیدا هنوز خیلی زود است، خاطرنشان کرد: بحثهای قبلتر از آن که آیا مردم آمادگی برای شرکت گسترده دارند و دعوت اصلاح طلبان به چه موضوعی خواهد بود، در اولویت است. اگر بنا به شرکت گسترده مردم در انتخابات باشد، سوال اینجاست که آیا جامعه ظرفیت این را دارد که فعالانش در آن شرکت کند یا مثل انتخابات مجلس خواهد بود. من خیلی معتقد نیستم که تغییراتی در این مسیر ایجاد شود. یکبار یک انتخابات با مشارکت اندک انجام شد و مزه انتخابات بی دردسر زیر دندان خیلیها رفت و فکر نمیکنم آنها بخواهند این موقعیتی که به دست آورده اند را از دست بدهند، اما اگر چنین شود باید فعالیت کرد و دنبال کاندیداهای مورد قبول اصلاح طلبی گشت. اگر شرایط انتخاب کردن و انتخاب شدن نباشد ما قطعا انتخابات را تحریم نخواهیم کرد، ولی امکان فعال شدن و شورآفرینی هم نخواهیم داشت.