گفتارنو/ علی کاظمی تبار:
استاندار کرمان هفته گذشته در نشست شورای اداری استان کرمان زبان به گلایه از برخی نمایندگانی گشود که به گفته او با 18 درصد آرا به دنبال دخالت در عزل و نصبها و امور اجرائی استان هستند.
محمدجواد فدائی با طرح این انتقاد و بدون آنکه نامی بر زبان بیاورد و نماینده خاصی را مخاطب خود قرار دهد به یکی از مهمترین چالشهای نظام اداری کشور یعنی مداخله نمایندگان در امور اجرائی اشاره کرد.
موضوعی که توقع میرفت در دولت روحانی از شدت آن کاسته شود؛ اما در همان ابتدا و با اعلام این موضوع از سوی وزیر کشور که انتخاب استانداران با نظر ائمه جمعه و نمایندگان صورت خواهد گرفت؛ راه را برای مداخله نمایندگان در امور اجرائی هموار تر کرد. چرا که نمایندگان اینک جزئی از پروسه انتخاب استاندار بودند و انتخاب استاندار محصول توافق آنان با دولت بوده است و حالا که نوبت چیدن محصول آن توافق است؛ استاندار بایستی در انتخاب فرمانداران و مدیران –حتی بخشداران- نظر نمایندگان مجلس را تامین کند.
بالابردن سطح توقع نمایندگان توسط وزیر کشور را بایستی در کنار ابزارهای قانونی نمایندگان مانند طرح سوال و استیضاح و... را از جمله اهرمهای فشاری دانست که به نمایندگان این اجازه را میدهد تا در کوچکترین عزل و نصبهای حوزه انتخابیه خود دخالت کنند.
دخالت نمایندگان در عزل و نصبها اکنون به چنان رویهای تبدیل شده است که اگر نمایندهای هم برای رعایت چارچوبهای نظام اداری کشور قصد دخالت در اینگونه امور را نداشته باشد از سوی اطرافیان، هواداران و همفکران خود به کمکاری متهم میشود.
این رویه غلط در هیچ دورهای به اندازه دو دولت حسن روحانی گسترش پیدا نکرد؛ چرا که دولت برای متقاعد کردن نمایندگان به رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی یا عبور لوایح خود از پیچ مجلس سعی کرد به قیمت مسلوب الاختیار کردن خود و نمایندگان عالی خود در استانها نظر نمایندگان را جلب کند. تا جائیکه در حال حاضر بسیاری از مدیران دستگاههای اجرائی بیش از آنکه قائل به پیروی از سیاستهای استانداران باشند؛ خود را با نمایندگانی تنظیم میکنند که برای تصدی مسئولیت آنان لابیهای گستردهای را شکل دادهاند.
همه این اتفاقات در حالی رخ میدهد که بسیاری از همین نمایندگان گاه و بی گاه دولت را به تنبلی و عدم تحرک متهم میکنند؛ اما حاضر به پذیرش مسئولیت کسانی که مسبب انتصاب یا ابقای آنان بودهاند نیستند و سهم خود را در این ناکارآمدی صفر می دانند.
شاید - تاکید می شود شاید- این یکی از عواملی است که استاندار کرمان بعضی اوقات از عملکرد برخی مدیران استان گلایه میکند؛ اما گامی در مسیر تغییر آنان بر نمیدارد همین مسأله باشد که این مدیران از چنان حاشیه امنی برخوردار هستند که امکان تغییر آنها از سوی مدیریت استانها فراهم نیست.
گلایه استاندار کرمان در جلسه شورای اداری استان کرمان به صورت کلی اشاره به مساله مهمی دارد که امروز دامنگیر نظام اداری کشور شده است. شریکتراشی برای استانداران به چنان نقطهای رسیده است که مدیریت استان برای انتخاب یک فرماندار یا مدیرکل، علاوه بر پیچ و خم قواعد بروکراتیک به دستانداز هماهنگی با مجموعههای غیررسمی و چاله هماهنگی با نمایندگان می افتد و همین مسأله باعث شده برخی دستگاهها ماهها با سرپرست اداره شوند.
رویه فعلی، در مقام عمل ناکارآمدی خود را نشان داده و بایستی برای آن چارهای اندیشیده شود. احیای جایگاه استانداران موضوعی است که ابتدا وزرا بایستی به آن ایمان داشته باشند؛ امتیاز دادنهای بی حساب و کتاب برای چند روز بیشتر تکیه زدن بر کرسی وزارت؛ شیرازه امور را از هم می گسلد. این درد باید سریعتر درمان شود.