سرمقالههای روزنامههای صبح تهران معمولا دارای نکاتی است که کمتر در رسانههای به چشم میآید. گفتارنو به صورت روزانه سرمقالههای روزنامههای صبح را به صورت خلاصه منتشر خواهد کرد. تمرکز عمده روزنامههای صبح تهران روی انتخابات آمریکا بود.
ترامپ در صورت شکست نمیتواند ساختار سیاسی، نظامی و اطلاعاتی آمریکا را به چالش بکشد
روزنامه آفتاب یزد در سرمقاله خود نوشت: ... یکی از مهمترین موضوعاتی که درواقع گمانهزنیهایی درباره فردای انتخابات است به این موضوع مربوط میشود که اگر دونالد ترامپ نتیجه را واگذار کند چه واکنشی خواهد داشت و حامیان او چه برخوردی خواهند داشت. این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که ترامپ درباره پذیرش شکست احتمالی تا کنون پاسخ مثبتی نداده و در عوض تاکید کرده او قطعا برنده انتخابات است و اگر ببازد به معنی تقلب است.
در این صورت با توجه به اینکه بخشی هایی از حامیان او را جناح راست افراطی و گروههای مردمی مسلح تشکیل میدهد گمانه زنی درباره شورشهایی از سوی این افراد وجود دارد. با این حال موضوعی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که آمریکا کشوری است که دموکراسی نهادینه شده به قدمت بیش از دو قرن را با خود یدک میکشد و به چالش کشیدن ساختارهای سیاسی، نظامی و اطلاعاتی چنین کشوری از سوی هرشخصی حتی رئیس جمهور مستقر بسیار دشوار است.
در واقع بعید نیست شاهد شورش یا اعتراضاتی بعد از انتخابات باشیم اما نکته قابل ذکر این است که جنس این شورش یا اعتراض را نباید مقایسه کرد. با آنچه در کشورهای درحال توسعه بعد از انتخابات رخ میدهد و منجر به کشته شدن گاه صدها نفر میشود. به چالش کشیدن ساختار منسجم سیاسی ایالات متحده امری نیست که در عمل دارای نتایج خاصی داشته باشد و این کشور احتمالا چنین اعتراضاتی را مدیریت خواهد کرد. اما از سوی دیگر درباره اینکه آیا حامیان بایدن یا جریانهای چپ بعد از پیروزی احتمالی ترامپ میتوانند شورش هایی را ایجاد کنند یا خیر باید گفت انگیزه این جریانها بعد از انتخابات کمتر خواهد بود. به ویژه اینکه تا کنون بایدن این موضوع را نگفته که اگر در انتخابات شکست بخورد نتیجه را نمیپذیرد یا شکست خود را نشان از تقلب خواهد دانست.
از سوی کمپین بایدن تنها اظهارنظر در این موضوع را کاملا هریس معاون او داشته که گفته است اگر بایدن شکست بخورد به دلیل اعمال نفوذهای روسیه است که بیشتر تلویحا خواسته نزدیکی ترامپ به روسیه را به مخاطب القا کند. در زمینه شورش های احتمالی ظن قوی حضور نیروهای حامی ترامپ است.
برخی جریانات داخلی نگران هستند که مبا انتخاب بایدن گشایشهایی حداقل در عرصههای اقتصادی برای دولت و در نتیجه مردم فراهم آید
علیرضا صدقی در سرمقاله روزنامه ابتکار تحت عنوان دلایل اقبال تندروها برای انتخاب مجدد ترامپ نوشت: ... این حساسیت به اندازهای پیشرونده و پرشتاب است که گاه تصور میشود اهمیت آن برای حداقل بخشهای از مردم از انتخابات ریاست جمهوری 1400 نیز مهمتر مینماید. جالب آنکه جریانهای سیاسی اصلی در کشور نیز این حساسیت و اهمیت را درک کرده و هر کدام در تلاش هستند تا با ارائه تعریف منحصر به جریان متبوعشان از کاندیداهای ریاست جمهوری ایالات متحده، تصویری شفافتر از رویکردها، انگارهها و راهبردهای خود را نزد افکار عمومی تعریف و تبیین کنند.
با این وصف و علیرغم اینکه جریان تندروهای داخلی تا مدتی پیش در کوس عدم اهمیت انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده میدمیدند، این بار با تغییر رویکردی جدی، نسبت به جو بایدن و دونالد ترامپ اعلام موضع میکنند. جالبتر آنکه به تلویح و تصریح از احتمال رای آوردن بایدن اظهار نگرانی و نسبت به رایآوری ترامپ اقبال نشان میدهند.
اما این همه، چرا رخ میدهد؟ و تندروها چرا نگران رای آوردن بایدن هستند؟ چه اتفاق یا اتفاقاتی موجب شده تا تندروها اقبال بیشتری نسبت به ترامپ داشته باشند؟ به نظر میرسد برای پاسخگویی به این پرسشها باید موضوع در عرصه منافع جریانی در داخل کشور جستوجو کرد. به دیگر بیان، بیش از آنکه پیروزی دموکراتها یا جمهوریخواهان ـ به طور کلی ـ برای تندروهای داخلی مهم باشد، میزان اثربخشی انتخاب هر یک از این نامزدها به عنوان رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا، بر عملکرد رقبای سیاسی داخلی آنها است که حائز اهمیت وافر است.
در حقیقت آنها نگران این موضوع هستند که ممکن است با انتخاب بایدن به ریاست جمهوری ایالات متحده، گشایشهایی حداقل در عرصههای اقتصادی برای دولت و در نتیجه مردم فراهم آید و به تبع آن موقعیت از دست رفته اصلاحطلبان در بدنه اجتماعی بازیابی شود.
البته این مدعا را میتوان در آخرین شمارههای رسانههای تندرو در کشور سراغ گرفت. نگرانی جریان موصوف از وضعیت پیشگفته به اندازهای جدی است که آنها بی هیچ ابایی در رسانههای خود در مورد این نگرانی گفتوگو میکنند.
اين تصور كه دولتي از جنس مجلس فعلي در سال 1400 ميتواند با ترامپ كنار بيايد، خيالي خام و سادهلوحانه است
عباس عبدی در سرمقاله روزنامه اعتماد نوشت: ... اگر ترامپ برنده شود، به نظرم شانس چنداني براي عبور مسالمتآميز از وضع وجود ميان دو كشور قابل تصور نيست، چون او اهل گفتوگو و مذاكره نيست، بنابراين به سرعت به سوي تقابل حركت خواهد كرد. اين تصور كه دولتي از جنس مجلس فعلي در سال 1400 ميتواند با ترامپ كنار بيايد، خيالي خام و به نظرم تا حدي سادهلوحانه است، چون كشور با چنان سرعتي در حال تحليل رفتن است و كرونا نيز آن را تشديد ميكند كه كسي نيازي به گفتوگو با ايران نخواهد داشت. وضعيت در مورد برجام هم چنين خواهد بود كه نه ميتوانيم از آن خارج و نه ميتوانيم از منافع آن بهرهمند شويم.
اگر بايدن بيايد كه ظاهرا شانس او بسيار بيشتر است، در اين صورت نيز اميدي به حل مشكلات اساسي نخواهد بود، مگر اينكه ساختار داخلي قدرتمند شود و تحولي نسبي در روابط خارجي صورت گيرد كه از وضعيتهاي متناقض فعلي خارج شود. وجود بايدن و حذف ترامپ از اين نظر فرصتي است براي انجام تحولات مناسب. در غير اين صورت گشايشهاي مقطعي ايجاد خواهد شد ولي در ميانمدت و بلندمدت فشارها دوباره احيا ميشود ولي نه از طريق بيرون رفتن از برجام، بلكه از طريق سازوكار برجام.
بنده قبلا هم چند بار متذكر شدم كه اگر به جاي ترامپ، خانم كلينتون رييسجمهور ميشد و ما همچنان ميخواستيم همين شيوهها را ادامه دهيم، او از برجام خارج نميشد، بلكه از طريق سازوكار دروني برجام به مقابله با ايران برميخاست. اكنون كه ترامپ اين سياستها را عليه ايران اعمال كرده است، معتقدم كه احتمال بيشتري دارد كه بايدن بخش مهمي از فشارها را حفظ كند و هيچگاه اجازه ندهد كه شرايط به حالت پيش از خروج برجام برگردد.
در صورت پيروزي جو بايدن قطعا شرايط بهتري بر منطقه غرب آسيا حاکم خواهد شد
حسن هانیزاده در سرمقاله روزنامه آرمان نوشت: ... طبيعي است که پيروزي ترامپ به معني تقويت جايگاه رژيم صهيونيستي و افزايش فشار بر کشورها و رژيمهاي مرتجع عرب براي عاديسازي رابطه با اسرائيل خواهد بود.
همچنين دونالد ترامپ سعي خواهد کرد که فشارهاي بيشتري به کشورهايي مانند ايران، روسيه، چين و کره شمالي وارد کند که همان سياستهاي گذشته است. اما در صورت پيروزي جو بايدن قطعا شرايط بهتري بر جهان و بهويژه منطقه غرب آسيا حاکم خواهد شد، زيرا ادبيات جو بايدن نسبت به ادبيات پرخاشگرايانه دونالد ترامپ ملايمتر است.
اين احتمال نيز وجود دارد که بايدن در صورت پيروزي در انتخابات در نخستين گام به برجام بازگردد و اين امر موجب خواهد شد که فضاي مناسبتري براي تعامل جامعه جهاني با آمريکا در چارچوب برجام بهوجود آيد. از آنجايي که جو بايدن از پايگاه مردمي بالايي برخوردار است و کنگره نيز براي ايجاد و تصويب قوانين جديد با جو بايدن همراه خواهد بود، لذا بازگشت به توافقنامه برجام توام با چراغ سبز کنگره است، زيرا قوانين ايالاتمتحده اين اجازه را به رئيسجمهور آمريکا ميدهد که مسائل کلان را در صورت موافقت کنگره به مرحله اجرا بگذارد.