کد خبر: ۳۹۰۴۸
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۳۹۹ - ۰۸:۳۴
ارسال به دوستان
ذخیره
گفتارنو سرمقاله‌های امروز روزنامه‌ها را بررسی می‌کند:
سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح تهران معمولا دارای نکاتی است که کمتر در رسانه‌های به چشم می‌آید. گفتارنو به صورت روزانه سرمقاله‌های مهمترین روزنامه‌های صبح را به صورت خلاصه منتشر خواهد کرد. تمرکز عمده امروز روزنامه‌ها نیز روی نتایج انتخابات آمریکا بود.

جوان: قدرت سیاسی در آمریکا مهندسی و نظام آن الگارشیک است/ آفتاب: تا تیم بایدن شکل نگرفته است ایران باید نقشه راه خود را تعیین کند/ شرق: درباره طرفداران ایرانی ترامپ با یک طیف به‌ظاهر نامتجانس روبه‌رو بودیم/

درباره طرفداران ایرانی ترامپ با یک طیف به‌ظاهر نامتجانس روبه‌رو بودیم
کیومرث اشتریان استاد دانشگاه تهران در سرمقاله امروز روزنامه شرق نوشت: بخشی از طرفداران ترامپ از مشکلات روانی رنج می‌برند؛ و البته نه همه آنان. یکی از ویژگی‌های دونالد ترامپ در دوران چهار سال ریاست‌جمهوری‌اش گرایش روانی او به افزایش منازعات داخلی و خارجی بود. چنین شخصیت‌هایی در گوشه و کنار ما، کم نیستند. در محیط‌های محدودتر، در قوم‌و‌خویشان، در اداره، در شهر و کشور کسانی هستند که با روش و منش و روحیات خاصی که دارند، به‌سرعت جمع را تحت تأثیر قرار می‌دهند، بلافاصله دوقطبی ایجاد می‌کنند و به‌اصطلاح «همه را به جان هم» می‌اندازند.
چنین شخصیت‌هایی، فتنه‌انگیز و در نهایت جامعه‌ستیزند؛ چون جامعه اساسا یعنی سازگاری و اینها ناسازگاری را در سویه‌های گوناگون دامن می‌زنند. هرچند ترامپ صاحب قدرت سیاسی و اقتصادی بود اما گویی از حقارتی ذاتی رنج می‌برد. تلاش او همواره بر آن بود که در جامعه آمریکایی از خود یک «کارآفرین موفق» نشان دهد؛ چیزی که نبود. کارآفرینی او با تردید و تمسخر مواجه بود. مشهور است که در فرهنگ سیاسی آمریکا «مردانی که آمریکا را ساخته‌اند» کسانی بوده‌اند که با تلاش نوآورانه ثروتمند شده‌اند و نه از راه خرید و فروش املاک و مستغلات.
... ترامپ ویژگی افراد «جامعه‌ستیز» را دارد که در زیر انبوهی از ثروت پنهان شده است. جامعه‌ستیزی هم وجهی داخلی دارد و هم وجهی بین‌المللی. ترامپ طرفدارانی در جهان و از جمله در ایران داشت که اغلب از همین ویژگی جامعه‌ستیزی رنج می‌برند و رنج می‌دهند. آنانی که به دلیل ویژگی‌های روانی به سراغ ترامپ رفته‌اند، شایسته مطالعه‌اند.
... در ایران، دو جریان اصلی قدرت در طول تاریخ 40ساله شکل گرفته است: اصلاح‌طلبی و اصولگرایی. شماری از بازیگران خواهان قدرت نمی‌توانند جذب این دو جریان اصلی شوند؛ از این رو به کسانی روی می‌آورند که در پی شکستن این ساختار دوقطبی‌اند.
از میان این شمار برخی دلایل اقتصادی دارند و برخی دلایل سیاسی یا فرهنگی. اما برخی ویژگی‌های خاص روانی دارند؛ جامعه‌ستیز و سامان‌گریزند. محور اصلی این نوشتار معطوف به آنان است و لازم است دریچه‌های جدیدی در علوم سیاسی ایرانی برای مطالعه آنان باز شود. برخی از اینها توان جذب طیف‌های گوناگون مذهبی تا غیرمذهبی را دارند و دامن خود را از مفهومی گنگ به نام مُهر کوروش تا علاقه‌مندی به ترامپ گسترش می‌دهند.
درباره طرفداران ایرانی ترامپ با این طیف به‌ظاهر نامتجانس روبه‌رو بودیم؛ از سلطنت‌طلبان تا نیروهایی کاملا متضاد در سوی دیگر طیف. بخش مهمی از نیروهای اصلی اینها به‌ دلایل جامعه‌ستیزی روانی با یکدیگر پیوند می‌خورند. به‌ نظر می‌رسد ویژگی‌های مشترک روانی اینان قابل توجه‌تر است تا ویژگی‌های اقتصادی، مذهبی، قومی یا ایدئولوژیک. افرادی سرخورده که با یکدیگر پیوندی روحی-روانی دارند. از این‌روست که نام «گروه» برای اینان شاید بهتر باشد تا اطلاق «طبقه» که مفهومی اقتصادی است.
نگارنده در مشاهدات خود پیوندهایی را در بین آنها دیده‌ام که در نگاه نخست برایم حیرت‌آور بوده است. مثلا افرادی کاملا غیرمذهبی از نامزدهایی در انتخابات‌های ایران دفاع می‌کرده‌اند که آشکارا نشان از گرایش‌های مذهبی و شبه‌افراطی داشته‌اند. پس از کنکاش و گفت‌وگوی فراوان، بیش از هر چیز سرخوردگی‌های روانی آنان در عرصه قدرت اجتماعی را مشاهده کرده‌ام. «سرخورده قدرت» و «دورافتاده جماعت»اند و این، نوعی حس تحقیرشدگی و ویژگی ضداجتماعی را در میانشان پدید می‌آورد. نتیجه آن، کنش‌های به‌شدت خودنمایانه، تبرج‌آمیز، «نامتعارف» و ساختارشکنی سیاسی در سطح ملی و بین‌المللی است.
ترامپ بهترین کاندیدایی است که می‌تواند فضای ملی و بین‌المللی را به سوی آشفتگی مورد نظر این «ساختارشکنان جامعه‌ستیز روانی» به پیش ببرد، از همین روست که حامیانی در داخل و خارج از آمریکا دارد. بخش مهمی از اینها «محرومان روانی»اند که در جای‌جای جهان پراکنده‌اند. هم از این‌روست که ساختارهای نهادی بین‌المللی، فرهنگ‌های جاافتاده در تاریخ بشری و تمدن‌های اصیل در معرض تخریب «ترامپیسم»اند.
این نهادها ابزارهای اساسی جامعه‌پذیری سیاسی بین‌المللی است؛ چه با آنها موافق باشیم یا نباشیم. جامعه‌پذیری سیاسی یعنی پذیرش قدرتِ هنجارهای به‌ارث‌رسیده از تاریخ و دقیقا مخالفت با هنجار است که سرخورده‌های روانیِ از قدرتِ عرفی را به ترامپیسم پیوند زده است. ‌ممکن است یک استاد علوم سیاسی، یک فعال مدنی، یک رجال سیاسی، یک متفکر ، یک کارآفرین بزرگ اقتصادی در گذار زمان از گرایش‌های فکری، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی خویش ناامید شده و به روان‌پریشی، جامعه‌ستیزی و نظم‌گریزی گرفتار شود. بشر همواره در معرض فروافتادن در عقده‌های فروخورده روانی است. مهم آن است که نظام‌های سیاسی سازوکارهایی عقلانی داشته باشند که گرفتار چنین شخصیت‌هایی نشوند؛ همه نکته همین‌جاست.

ایران: بپذیریم که بایدن، ترامپ نیست/ جوان: قدرت سیاسی در آمریکا مهندسی و نظام آن الگارشیک است/ آفتاب: تا تیم بایدن شکل نگرفته است ایران باید نقشه راه خود را تعیین کند/ شرق: درباره طرفداران ایرانی ترامپ با یک طیف به‌ظاهر نامتجانس روبه‌رو بودیم

بپذیریم که بایدن، ترامپ نیست
 روزنامه ایران نیز در یادداشتی به قلم محمدرضا تابش نماینده سابق مجلس نوشت: در جریان برگزاری انتخابات امریکا و شمارش آرای آن، میزان بالای حساسیت جامعه ایرانی و پیگیری مستمر تحولات این موضوع توسط مردم یک واقعیت بود که نمی‌توان آن را انکار کرد.
فراتر از اینکه با یک ارزیابی فنی بپذیریم که آیا نتیجه انتخابات امریکا در ایران تأثیر واقعی دارد یا خیر، واکنش جامعه نشان می‌داد که مردم بر وجود چنین تأثیری باور دارند. شاید بتوان این باور را نقد کرد و گفت که باوری غلط است اما نمی‌توان وجود آن را در سطح عمومی انکار کرد.
در نگاه اول این وضعیت جای تأسف دارد و با آموزه‌های ملی، فرهنگی و حتی دینی ما قدری فاصله دارد. با این حال این تأسف نمی‌تواند باعث انکار چنین وضعی شود. بنابراین جا دارد وقتی سیاستگذاران و استراتژیست‌های ما به مسأله انتخابات امریکا نگاه می‌کنند، این عامل مهم را در حاشیه نگذارند و به بررسی و تحلیل دقیق آن بپردازند.
در تجربه تاریخی روابط ایران و امریکا نشانه‌هایی وجود دارد که شیوه رفتار امریکا در ایران هم بی‌تأثیر نبوده است. نمونه برجسته آن آخرین تجربه این موضوع در سال ۲۰۱۶ است. جایی که اگر به‌ جای ترامپ، هیلاری کلینتون رئیس‌جمهوری شده بود، شاید این حجم از تحریم‌ها که به فشار حداکثری موسوم شده اعمال نمی‌شد. این ادعا البته به آن معنا نیست که کلینتون دست از دشمنی با ایران بر می‌داشت و به کمک اقتصاد ایران می‌آمد. اما قطعاً رفتار متفاوت او و دموکرات‌ها، وضعیتی متفاوت در حوزه مناسبات خارجی ایران و اثرات اقتصادی ناشی از آن ایجاد می‌کرد. 
به‌عبارتی، اگرچه در دشمنی و تمایل هر دو حزب امریکا علیه ایران تردیدی نیست اما همزمان این هم واقعیتی است که تاکتیک‌های آنها در اجرای این سیاست‌ها متفاوت است. آنچنان که محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان هم تأکید کرده که بین ترامپ و بایدن تفاوت‌هایی وجود دارد. به‌همین اعتبار نمی‌توان و نباید این دو طرف را صرفاً به‌دلیل اشتراک نظر در دشمنی با ایران یکی فرض کرد و در تنظیم سیاست با امریکا لازم است متغیر تفاوت تاکتیک آنها را نیز لحاظ نمود.
آن چیزی که مردم را در نهایت به جایی می‌رساند که در رفتار خود اینگونه واکنش نشان دهند که نتیجه انتخابات امریکا در زندگی آنها تأثیر دارد، مجموعه اتفاقاتی است که روی زمین رخ می‌دهد. نمونه آن سیر اتفاقات بعد از امضای برجام است؛ جایی که تا قبل از قدرت گرفتن ترامپ رشد اقتصادی در کشور رقم می‌خورد و اوضاع اقتصادی چشم‌انداز کاملاً مثبتی می‌گیرد اما به محض تغییر سیاست در واشنگتن و تقابل کاخ سفید با برجام، تحریم‌ها مشکلاتی را برای اقتصاد کشور به‌وجود می‌آورد چنان که رئیس جمهوری هم تأکید دارند ریشه بسیاری از مشکلات کشور در کنار کرونا، همین تحریم‌های حداکثری دونالد ترامپ است.
مردمی که در چنین صحنه‌ای زیست می‌کنند و شاهد چنین تغییراتی هستند چه برداشتی از عوامل مؤثر برای این تغییرات دارند؟ در چنین وضعیتی واقعیت ضعف‌های مدیریت داخلی کشور هم عموماً نادیده گرفته می‌شوند و عرصه عمومی بیشتر عامل خارجی را دلیل موقعیت و وضعیت زندگی خود می‌داند. 
به‌هر حال بخشی از مشکلات امروز کشور ناشی از برخی سیاست‌ها و مدیریت‌های نادرست در طول ساله‌های گذشته است و قاعدتاً ربطی به عوامل تحمیلی و بیرونی ندارد اما اتفاقی که می‌افتد این است که از یک سو عدم پرداختن به شکاف‌ها و مشکلات واقعی اجتماعی و سیاسی داخلی و از سوی دیگر تأکید بسیار زیاد بر یکدست دیدن امریکا و به هیچ گرفتن تأثیر آن اتفاقاً در تصور عمومی اثر معکوس گذاشته و تصویری دیگر در اذهان عمومی می‌سازد. 
به‌نظر می‌رسد در کنار این واقعیت محتوم که دو حزب امریکایی از نظر میزان تمایل به تقابل با جمهوری اسلامی فرقی با هم ندارند باید این تبصره هم جدی گرفته شود که این دو، با دو تاکتیک کاملاً متفاوت این کار را انجام می‌دهند و به همین اعتبار نمی‌توان و نباید با یک سیاست واحد با این دو تاکتیک متفاوت برخورد کرد.
بنابراین باید پذیرفت که بایدن، ترامپ نیست و تفاوت‌هایی با او دارد و به‌همین اعتبار برای مهار سیاست‌های تقابلی او هم باید با روشی متفاوت از آنچه در این چهار سال گذراندیم، با دولت احتمالی بایدن برخورد کنیم. در واقع روشن است که بایدن کسی نیست که بگذارد انزوای امریکای ترامپ ادامه پیدا کند و این یعنی آنکه منافع ایران ایجاب می‌کند در این برهه، متوجه شیوه متفاوت تقابل امریکا باشد و برای آن تدبیر و سیاستی متفاوت طراحی کند. 
نه ترامپ قدرت برانداختن جمهوری اسلامی را داشت و نه بایدن انگیزه و تمایلی برای سرو سامان دادن به اقتصاد ما دارد. عمده مسأله ما در داخل کشور است که اتفاقاً تشخیص دقیق و درست تحولات امریکا به‌عنوان یکی از مسائل مهم سیاست‌ خارجی ایران است که می‌تواند فرصت واقعی تحول در داخل را ایجاد کند. 
اتفاقاً اصرار بر داشتن یک سیاست واحد در قبال هر دو حزب امریکا از جهتی می‌تواند عکس آنچه مد نظر این سیاست است، عمل کند و اهمیت تأثیر رفتارهای امریکا بر مسائل ما را افزایش دهد. می‌طلبد راهبرد مرتبط با سیاست‌های احتمالی جو بایدن را طراحی کنیم و از فرصت‌های احتمالی ناشی از تفاوت رویکرد او با دونالد ترامپ به نفع منافع ملی بهره ببریم.

جوان: قدرت سیاسی در آمریکا مهندسی و نظام آن الگارشیک است/ آفتاب: تا تیم بایدن شکل نگرفته است ایران باید نقشه راه خود را تعیین کند/ شرق: درباره طرفداران ایرانی ترامپ با یک طیف به‌ظاهر نامتجانس روبه‌رو بودیم/

قدرت سیاسی در آمریکا مهندسی و نظام آن الگارشیک است
روزنامه جوان: انتخابات ریاست جمهوری امریکا، فارغ از نتیجه آن، تصویری واقعی از آنچه را که به نام «لیبرال دموکراسی امریکایی» به دنیا عرضه کرده، به نمایش گذاشته است. اندکی تأمل در ابعاد فرایند‌های این انتخابات در این دوره و ادوار گذشته به خوبی نشان می‌دهد که این نمایش «خیمه‌شب‌بازی» تا چه حد به معیار‌های مردم‌سالار دور یا نزدیک است.
...انتخابات ریاست جمهوری امریکا پیچیدگی‌هایی دارد که یکی از مهم‌ترین آن‌ها نظام انتخاباتی انتخابگران (الکترال‌ها) است که سبب می‌شود رئیس جمهور با رأی غیرمستقیم مردم انتخاب شود. این ایده که «کل آرای هر ایالت برای برنده آن ایالت است»، عملاً سبب می‌شود به غیر از نامزد‌های دو حزب اصلی «جمهوریخواه» و «دموکرات» که هر دو در ذیل مکتب لیبرال سرمایه‌داری تعریف می‌شوند، فرد دیگری عملاً شانسی برای پیروزی ندارد. بدین ترتیب ساختار دوحزبی بسته عملاً قدرت انتخاب چندانی برای مردم امریکا به جای نگذاشته است. از سویی می‌دانیم تعداد کرسی‌های مجمع انتخابگران برای ایالت، لزوماً متناسب با نسبت جمعیتی آن ایالت نیست و به همین دلیل رأی اهالی برخی ایالت‌ها نسبت به دیگر ایالت‌ها از تأثیر بیشتری در نتیجه نهایی انتخابات برخوردار است. نتیجه اینکه ساختار این نظام انتخاباتی، نشان‌دهنده آرای مردم نیست و در دوره‌هایی، چون ۲۰۰۰ و ۲۰۱۶ نامزد پیروز نفر دوم در آرای مستقیم شده بود.
سازوکار نظام الکترال کالج‌ها که یادگار دوره برده‌داری امریکا است، موجب مهندسی قدرت در این کشور شده و اجازه خرق عادت در این کشور و به قدرت رسیدن افراد خارج از ساختار موجود را نمی‌دهد و به نظر بسیاری از صاحبنظران در ایالات متحده امریکا با یک نظام «الیگارشیک» مواجه هستیم.
جوان: قدرت سیاسی در آمریکا مهندسی و نظام آن الگارشیک است/ آفتاب: تا تیم بایدن شکل نگرفته است ایران باید نقشه راه خود را تعیین کند/ شرق: درباره طرفداران ایرانی ترامپ با یک طیف به‌ظاهر نامتجانس روبه‌رو بودیم/

 

تا تیم بایدن شکل نگرفته است ایران باید نقشه راه خود را تعیین کند
روزنامه آفتاب یزد در سرمقاله خود نوشت: با توجه به پیروزی جو بایدن در انتخابات آمریکا یکی از موضوعاتی که مطرح می‌شود این است که باید میان بایدن با اوباما تفاوت‌هایی را قائل شد. به عبارت دیگر این گزاره مطرح می‌شود که بایدن نزدیک به آن طیفی از دموکرات‌ها است که به اندازه اوباما نسبت به ایران نرمش نشان نخواهد داد. 
می‌توان تا حد بسیاری این گزاره را مورد تایید قرار داد اما مهمتر از اینکه آیا بایدن به طیف تند دموکرات‌ها نزدیک است یا خیر، موضوعی که اهمیت دارد این است که ایران چه اقداماتی می‌تواند در این دوره جدید انجام دهد. جمهوری اسلامی ایران به اندازه کافی در ابعاد مختلف سیاسی تجربه کسب کرده و کارآزموده شده است بنابراین نباید نگرانی از این باشد که رئیس جمهور آتی آمریکا با چه روشی اقدام خواهد کرد. شکی نیست که بایدن در ابتدای امر به دنبال این است که منافع ایالات متحده را در سیاست‌های خود تامین کند و ایران نیز باید بتواند با استفاده از مجموعه عناصر قدرت منافع خود را در سطح روابط تامین کرده و بهبود بخشد.
اینکه بایدن نسبت به اوباما احتمالا سیاست‌های متفاوتی را در پیش خواهد گرفت در درجه نخست اهمیت ندارد بلکه باید پرسید تهران قرار است چه کار کند؟ زمانی که اوباما با برجام امتیازاتی را به ایران داد چه بلایی برسر این توافق آمد؟ اینکه بحث شود یا مخالفت شود ایرادی ندارد اما وقتی برجام در داخل مورد تایید همه مسئولان قرار گرفت و در مجلس وقت نیز تصویب شد دیگر مخالفت و سنگ اندازی‌های ادامه دار چه معنی داشت؟ رفتار برخی در داخل چراغ سبزی بود به ترامپ برای خروج از برجام و اعمال مجدد تحریم ها!
امروز و با حضور بایدن مسئولان باید فکر و نقش راه یکپارچه‌ای را برای تغییر شرایط درنظر بگیرند. اینکه باید در راستای اهداف و آرمان‌های کلان گام برداشت اهمیت دارد اما اینکه وضع زندگی مردمی که در این سال‌ها تحت فشار بسیاری بودند نیز تغییر کند، مهم است. مهمترین بحث در این زمینه ایجاد یکپارچگی میان همه بخش‌های کشور است فارغ از اینکه چه کسی در چه پستی قرار دارد یا مثلا 1400 چه کسی رئیس جمهور می‌شود! اگر قرار باشد ما تا سال بعد و مشخص شدن رئیس جمهور بعدی صبر کنیم فرصت مهمی را از دست می‌دهیم. لازم است به سرعت تا تیم بایدن شکل نگرفته است ایران نقشه راه خود را تعیین کند تا بتواند در گفتگوهای احتمالی آینده امتیازات مناسبی را از طرف مقابل بگیرد البته ضروری است توجه کنیم هیچ یک از طرفین نباید انتظار امتیاز صد در صدی را داشته باشند. بنابراین اینکه روش بایدن نرم یا سخت‌تر از اوباما است در شرایط فعلی مهم نیست، امری که باید مورد توجه قرار گیرد این است که او گفته به دنبال بازگشت به برجام است و ایران باید با یک صدای واحد و یکپارچه به دنبال استفاده از این فرصت در مذاکرات آتی باشد. در این راه وحدت بسیار اهمیت دارد نه اینکه دولت یک حرفی بزند، مجلس سخن دیگری بگوید یا فلان نهاد مخالفت کند، اگر یکپارچگی در سیاست آتی نسبت به دولت بایدن وجود داشته باشد ایران می‌تواند فارغ از مشی بایدن امتیازات خوبی بدست آورد.

جوان: قدرت سیاسی در آمریکا مهندسی و نظام آن الگارشیک است/ آفتاب: تا تیم بایدن شکل نگرفته است ایران باید نقشه راه خود را تعیین کند/ شرق: درباره طرفداران ایرانی ترامپ با یک طیف به‌ظاهر نامتجانس روبه‌رو بودیم/

هنگامي كه از اقدامات تروریستی در كشورهاي غربي خوشحال مي‌شويم يا حداقل ناراحت نمي‌شويم...
عباس عبدي در سرمقاله‌ای با اشاره به جنایت کابل نوشت: ... برخي معترض هستند كه چرا غربي‌ها در برابر كشته شدن حتي يك نفر از ميان خودشان به دست اين افراد جنايت‌پيشه، اين همه تبليغات راه مي‌اندازند؟ و برخي نيز درصدد اثبات اين هستند كه همه اين جنايتكاران و گرايش منسوب به آنان دست‌پرورده غربي‌ها است. اين نوع استدلال‌ها حتي اگر درست هم باشد، جامع نيست. اينكه آنان چرا در برابر كوچك‌ترين جنايات اين افراد اين‌قدر حساس هستند، روشن است. اين نقطه قوت آنان است و لزومي هم ندارد كه درباره اتفاقات مشابه در ساير جوامع اين حد از حساسيت را نشان دهند. اگر هر كشور در درجه اول درباره رويدادهاي جامعه خودش حساس باشد، همه حوادث پوشش داده مي‌شود. مشكل از حساسيت زياد داشتن آنان نيست، مشكل عدم حساسيت ماست كه بعضا ريشه در تاييد ضمني يا ناخواسته اين اقدامات دارد. هنگامي كه از اين اقدامات در كشورهاي غربي خوشحال مي‌شويم يا حداقل ناراحت نمي‌شويم، ديگر نمي‌توانيم از عمق وجودمان از اقدامات مشابه در جوامع اسلامي مثل آنچه در كابل گذشت ناراحت شويم و آن را محكوم كنيم. درباره نقش غرب در شكل‌گيري چنين جرياناتي به ‌طور قطع شواهدي هست، حمايت‌هاي امريكايي‌ها و غربي‌ها از طالبان در افغانستان براي مبارزه با شوروي سابق بر كسي پوشيده نيست. اكنون نمي‌خواهم به چند و چون اين نقش بپردازم. مي‌تواند زياد يا كم باشد. فرض كنيم كه زياد است، در اين صورت بايد گفت كه حتي اگر غربي‌ها در شكل‌گيري جريان‌هاي تندرو و جنايتكار سلفي نقش داشته باشند، اين نقش مبتني بر زمينه‌هاي فكري است؛ زمينه‌هايي كه درون جوامع اسلامي وجود دارد. انديشه سلفي‌گري و تكفيري را كه غربي‌ها ايجاد نكردند. بنابراين وظيفه ما است كه ريشه‌هاي فكري و نيز زمينه‌هاي اجتماعي اين نوع گرايش‌ها را هدف خود قرار دهيم. شايد ريشه‌هاي اجتماعي و سياسي آن نيز مهم‌تر باشند. حذف مردم از عرصه مشاركت عمومي، هميشه موجب راديكال شدن بخش‌هايي از مردم مي‌شود. فقر و نابرابري و تبعيض زمينه را براي يارگيري اين نيروها فراهم مي‌كند. بنابراين به جاي فرافكني‌هاي مرسوم بايد اين اقدامات جنايتكارانه را در بالاترين حد محكوم كرد و به مبارزه با ريشه‌هاي فكري تكفيري و نيز زمينه‌هاي اجتماعي آن كه فقدان مشاركت سياسي، فقر، فساد و تبعيض است، پرداخت.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار

دستگیری عاملان تیراندازی منجر به جرح 2 شهروند در کهنوج

قیمت طلا، سکه و ارز پنجشنبه ۳۰ فروردین‌ ۱۴۰۳

یک عادت مهم برای کاهش تاثیر استرس بر قلب

نجات 16 خودروی گرفتار در سیلاب توسط عوامل راهداری جنوب کرمان

هلالی‌های محیط ‌زیست کرمان آبگیری شدند

حضور بیش از 70 تیم گشت پلیس راه در محورهای بارانی استان کرمان

معاون وزیر آموزش و پرورش: امکان افشای سوالات آزمون‌های وزارت آموزش و پرورش غیرممکن است

محور فاریاب _کهنوج بازگشایی شد

سهامداران عدالت بخوانند/ جزییات تازه درباره واریز مرحله سوم سود اعلام شد

رییس کل دادگستری کرمان: وضع برخی از قوانین؛ موجب سنگ‌اندازی در تولید می‌شود / اگر از ظرفیت‌های کرمان استفاده شود، بخش زیادی از مشکلات اقتصادی استان و کشور رفع می‌شود

پر بحث

10 روستای استان کرمان به عنوان روستای هدف گردشگری انتخاب شدند   (۲۴ نظر)

عیدوک بامری که بود و چه رابطه‌ای با حاج قاسم داشت/ احمد یوسف زاده توضیح داد   (۶ نظر)

مشکل تامین زمین در کرمان برای ساخت واحدهای نهضت ملی مسکن  وجود ندارد   (۴ نظر)

پیش بینی وضعیت آب و هوای کرمان   (۲ نظر)

ببینید| فیلم کامل سخنان سید حسین مرعشی در شبکه افق   (۲ نظر)

ببینید| گزارش تصویری گفتارنو از مراسم عزاداری منزل حاج ماشاءالله خدادادپور در کرمان   (۲ نظر)

امام جمعه سابق راور درگذشت   (۲ نظر)

صدور هشدار زرد هواشناسی؛ ورود سامانه بارشی نسبتا قوی به کرمان   (۱ نظر)

ناصر فرشید به عنوان فرمانده انتظامی استان کرمان منصوب شد   (۱ نظر)

دو روستا و یک شهر استان کرمان به اینترنت پرسرعت متصل شدند   (۱ نظر)