احیای برجام بیش از پیش، اسرائیل و سعودیها را آشفته خواهد کرد
امیر موسوی کارشناس ارشد مسائل استراتژیک در روزنامه ایران نوشت: پیروزی «جو بایدن»، کـــــانــدیــدای حـــزب دموکرات امریکا در صــــحنه انتخــــابات ریاست جمهوری این کشور بیش از همه برای متحدان عربی دولت امریکا گران تمام شده است. دولت دموکرات امریکا در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما که در آن زمان «بایدن» به عنوان معاون، او را همراهی میکرد، برخلاف خواسته رژیم صهیونیستی و عربستان به توافق هستهای با ایران دست یافت. توافقی که در آن نگرانیهای اسرائیل و ریاض لحاظ نشده بود. نباید فراموش کرد که عربستان تا آخرین لحظات دستیابی به توافق هستهای برای جلوگیری از این رویداد تلاش کرد. چنانکه سعود فیصل، وزیر خارجه پیشین عربستان با هواپیمای خود راهی وین شد و با جان کری، وزیر خارجه وقت امریکا در داخل هواپیما دیدار کرد و کوشید این کشور را از توافق با ایران منصرف کند.
این تلاشها در حالی بود که دولت اوباما خواستههای آنها را مد نظر قرار نداد و اینچنین بود که با حضور ترامپ در کاخ سفید، اسرائیل و عربستان به دولت امریکا کمک کردند تا همه دستاوردهای دولت اوباما بویژه درباره ایران را از میان ببرد که برجام یکی از مهمترین آنها بود. دولت ترامپ روابط گستردهای با عربستان سعودی برقرار کرد که بخش عمدهای از آن به خاطر حمایت این کشور از کمپین فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران بود.به نظر میرسد که حضور بایدن بار دیگر صهیونیستها و سعودیها را به نقطه اول برگرداند. به عنوان مثال در حالی که ترامپ از شهرکسازی در کرانه غربی حمایت میکرد، دولت دموکرات دیدگاه دیگری خواهد داشت و تشکیل دو دولت در اسرائیل را دنبال خواهد کرد.
دولت آقای بایدن در مهمترین اقدام، احیای برجام و باز کردن باب گفتوگو درباره سایر مسائل با ایران را دنبال خواهد کرد و این همان اقدامی است که بیش از پیش، اسرائیل و سعودیها را آشفته خواهد کرد. بسیار محتمل خواهد بود که دولت بایدن و رهبران دموکرات کنگره در روابط امریکا با کشورهای عربی از جمله عربستان بازنگری کنند. دموکراتها بویژه به دلیل نقض حقوق بشر از سوی کشورهایی مانند ریاض با آنها همذاتپنداری نمیکنند. دولت بایدن درباره عربستان دو مسأله دارد که حتماً پیگیری خواهد کرد؛ یکی موضوع جنگ یمن خواهد بود و دیگری بحث نقض حقوق بشر از سوی سعودیهاست که بویژه در ماجرای قتل جمال خاشقجی بازتاب زیادی پیدا کرد. اتفاقی که عملاً با حمایت ترامپ از خاندان سعود همراه شد. مسأله دیگری که به تازگی فاش شده، این است که دموکراتها متوجه شدهاند حکومت سعودی و شخص محمد بن سلمان درخلال رقابتهای انتخاباتی کمکهای مالی زیادی برای پیروزی ترامپ انجام دادهاند و بدترین اتفاق ممکن برای احزاب امریکایی است که یک کشور خارجی به یک حزب در رقابتهای انتخاباتی کمک کند. این مسألهای است که حتماً در رویکرد منطقهای دولت منتخب امریکا لحاظ خواهد شد. در چنین شرایطی حضور بایدن باعث نگرانی اسرائیل و عربستان شده و سران دو رژیم در تلاش برای نزدیکتر شدن به یکدیگر هستند و ممکن است عربستان تا پای اعلام عادی سازی روابط با تلآویو هم برود اما به نظر نمیرسد که این اتحاد چندان قابلیت عملیاتی شدن داشته باشد. زیرا خود اسرائیل دریافتکننده کمک از امریکاست و توان چندانی برای کمک به ریاض ندارد و شاید محور همکاری دو طرف از همکاریهای تکنولوژیک، امنیتی و مخابراتی فراتر نرود. بنابراین اقدام سران اسرائیل و ریاض برای نزدیک شدن به یکدیگر صرفاً فضاسازی برای نمایش قدرت در برابر ایران و ارسال سیگنال به دولت آینده امریکا جهت همراهی با آنهاست و بیشتر از این نتیجهای نخواهد داشت. با در نظر گرفتن تحولات جاری میتوان اینطور نتیجه گرفت که اینک شرایط خوبی برای محور مقاومت و جمهوری اسلامی ایران فراهم شده است و کشورهایی مانند عربستان و امارات راهی ندارند جز اینکه به پیشنهادات ابتکاری مقامهای دولت جمهوری اسلامی که با هدف انجام گفت وگوهای منطقهای و تأمین امنیت دستهجمعی به وسیله خود کشورهای منطقه مطرح شده است، لبیک بگویند و از این طریق هم منابع مادی خود را نگه دارند و هم آرامش را برای منطقه پرآشوب خاورمیانه فراهم کنند.
کسانی که این روزها هنوز هم ترجیعبند «مذاکره با آمریکا» را بر زبان دارند، در اوج حماقت هستند
حسین شریعتمداری در کیهان نوشت: «برتراند راسل» فيلسوف بلندآوازه انگليسي ميگويد: « از حماقت كساني تعجب ميكنم كه در ميان دهها راه پيشروي، دقيقا همان راهي را انتخاب ميكنند كه بي نتيجه بودن آن را بارها آزمودهاند»؟! بدون آنکه قصد اهانت داشته باشیم و تنها به عنوان یک واقعیت بدیهی و انکارناپذیر باید گفت کسانی که این روزها و بعد از آنهمه خسارتی که از زورگویی و باجخواهی آمریکا متحمل شدهایم، هنوز هم ترجیعبند «مذاکره با آمریکا» را بر زبان دارند، در اوج حماقت هستند و صد البته «حماقت» خوشبینانهترین توصیفی است که میتوان درباره آنها بر زبان و قلم آورد! وگرنه حال و هوای آنان با «خیانت» و «وطنفروشی» و تحمیل فقر و تنگدستی به ملت، بسیار شبیهتر از حماقت است! چرا؟ بخوانید و خود قضاوت کنید!
... ماجرا نه پیچیده است که درک آن به اذهان ژرفاندیش نیاز داشته باشد و نه پنهان است که برای فهم آن، دسترسی به اسناد سری و طبقهبندی شده، ضرورت داشته باشد! بلکه ماجرا فقط با مروری گذرا به رخدادهایی که طی چند سال گذشته و مخصوصاً طی ۷ سالی که از عمر دولت کنونی میگذرد با آن روبهرو بودهایم به آسانی قابل فهم است.
مقامات آمریکایی -چه دموکرات و چه جمهوریخواه- بارها به صراحت اعلام کرده و میکنند که ایران را دشمن خود میدانند و مقابله با موجودیت آن را به عنوان یک خط استراتژیک در دستور کار دارند و تاکید ورزیده و میورزند که تغییر دولتها در آمریکا در این خط استراتژیک تغییری ایجاد نمیکند. آمریکا طی ۴۱ سال گذشته هیچ فرصتی را برای تحقق این آرزوی -بخوانید برباد رفته- خود نیز از دست نداده است.
...« تحریم» یکی از اهرمهای آمریکا و متحدان اروپایی آن برای مقابله با ایران اسلامی است. این حربه اگرچه از نخستین روزهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی علیه کشورمان به کار گرفته شده است ولی دشمن بعد از ناکامی در عرصه نظامی و... این حربه را با شدت و دامنه گستردهتری به کار گرفته است. اکنون باید پرسید، آیا تصور دست کشیدن دشمن از این حربه، احمقانه نیست؟! حربهای که علیرغم معاهده برجام نه فقط از آن دست نکشید بلکه هر از چندگاه نیز تحریمهای جدیدتری را به آن اضافه کرد. کافی است نگاهی هرچند گذرا بر تحریمهایی که در فاصله زمانی پس از تصویب برجام تاکنون به میدان آوردهاند داشته باشیم و این واقعیت تلخ را هم به آن ضمیمه کنیم که آمریکا و اروپا به هیچ یک از تعهدات برجامی خود عمل نکردهاند! اکنون سؤال این است که آیا دلبستن به مذاکره برای لغو تحریمها از سوی آمریکا مصداق بارز حماقت یا خیانت و یا به قول رئیسجمهور، دیوانگی نیست؟!
ترامپ شکستخوردهاي است که اسرائيل و عربستان هم از شکستش ناراحتند
جاوید قربان اوغلی در آرمان نوشت: در رابطه با جو بايدن و موضوعاتي که در اهتمام ايران و خاورميانه است بايد چند اصل را بپذيريم؛ نخست اينکه نظام، نخبگان سياسي و تصميمسازان بايد تغييري که اتفاق افتاده را بپذيرند چون يک اجماع در مورد اين تغيير براي تعيين راهبردهاي آينده ايران مهم است. تغييري که نشانههاي آن نيز مشخص است و جهان جز عربستان سعودي، اسرائيل و امارات- گرچه تبريک گفتند و ميخواستند واقعگرايانه خود را تطبيق دهند- از رفتن ترامپ استقبال کرد.
ترامپ در مواجهه با جهان با يکجانبهگرايي از تمام معاهدات بينالمللي خارج شد و در مورد ما از برجام خارج شد که منجر به اعمال يک فشار حداکثري که به زعم خودشان از زمان قبل از برجام هم بيشتر بود، شد. ترامپ دستور مستقيم ترور سردارسليماني را داد و بهصراحت آن را اعلام کرد و آنچه به عنوان سياست منطقهاي براي ما حائز اهميت است، يعني بيتالمقدس را به عنوان پايتخت اسرائيل به رسميت شناخت و سفارت آمريکا را به آنجا منتقل کرد. جولان که هيچ کشوري تابهحال انضمامش به اسرائيل را نپذيرفته، اجرائي کرد و حداقل کشورهاي امارات، بحرين و سودان را وادار به خيانت به آرمان فلسطين کرده تا با اسرائيل رابطه برقرار کنند و در پي واسطهگري پمپئو، نتانياهو با محمد بنسلمان در يکي از شهرهاي عربستان ديدار کردند و خدا ميداند چه نقشهاي عليه ما دارند.
اما اين طرف ماجرا آدمي با اين ويژگيهاست که درحال رفتن است و نکته ديگري که بايد درنظر داشته باشيم؛ ترامپ شکستخوردهاي است که اسرائيل و عربستان هم از شکستش ناراحتند، هرچند ممکن است به زبان نياورند. لذا دو ماه پيشرو، بسيار مهم است و بايد خيلي دست به عصا راه رويم و مراقب باشيم بهانهاي به دست جنگطلبان و جنگافروزان ندهيم. طي هفته گذشته اسرائيل به مواضع سوريه، حمله کرد که تعدادي از اتباع ما در آنجا به شهادت رسيدند. از طرفي ملک سلمان بهصراحت خواستار حضور عربستان در هر گونه مذاکره شده و نتانياهو حتي احتمال جنگ را در صورت بازگشت بايدن به برجام مطرح کرده که ضرورت هوشياري بيش از پيش دو ماه پيش رو الزامي به نظر ميرسد.
نکته سوم، فردي است که جايگزين و جانشين ترامپي ميشود که بالاخره در برابر نتيجه انتخابات و انتقال قدرت تسليم شد. بايدن شعارهاي متفاوتي دارد و آنچه به ما مربوط ميشود، بازگشتش به برجام است و تيمي که انتخاب کرده اعم از وزير خارجه و مشاور امنيت ملي، جزو تيم مذاکراتي آمريکا بودند و با خارج شدن ترامپ از برجام بهصراحت مخالفت کردند. اما معناي بازگشت برجام لغو کليه تحريمهايي است که در زمان ترامپ اعمال شد ضمن اينکه کشورهايي که از ترس آمريکاي ترامپ با ما مراوده اقتصادي نداشتند به سويمان بازميگردند و يک فضاي بينالمللي جديد و وسيعي براي ايران باز خواهد شد. در رابطه با مسائل مورد علاقه ما، اعلام ديگري از سوي حزب دموکرات در رابطه با مخالفت با آنچه ترامپ در ارتباط با اسرائيل و بيتالمقدس و همينطور با انضمام جولان انجام داده، است چون ميداند که به وخامت اوضاع خاورميانه ميانجامد. جو بايدن بهصراحت از اينکه با عربستان در دو مساله جنگ فجيع يمن که به کشتار کودکان انجاميده، مشکل دارد و بايد متوقف شود و پرونده محمد بنسلمان در رابطه با قتل جمال خاشقچي باز خواهد شد که از نکات مهم است. درحقيقت نگراني اسرائيل و عربستان، بزرگترين دليل است که بايدن متفاوت از ترامپ است. البته قبول اين تغيير و تفاوت به معناي اين نيست که بگوييم بايدن مورد تاييد صددرصدي است.